چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

(بر اساس داستان واقعی)

سلام سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت ایران، در این پست قصد دارم داستانی در رابطه  با نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت با شما به اشتراک بگذارم. در هر انسانی نقاط ضعف و قوت بسیاری وجود دارد. شناخت نقاط ضعف و توجه به آن ها و نیز انجام کارهایی در جهت از بین بردن این نقاط ضعف می تواند تاثیر مهمی در موفقیت افراد در زندگی و تبدیل نقاظ ضعف به قوت داشته باشد. با مطالعه این مطالب شما می آموزید که چگونه یک معضل سطح پایین و ابتدایی می تواند موفقیت شما را در پی داشته باشد، پس تا پایان با ما همراه باشید.

 

چگونه خوش نویس شدم؟

سال ها پیش که دانشجو بودم همانند بسیاری از آقایان دیگر خط خوبی نداشتم! در واقع این موضوع اصلاً برایم اهمیتی نداشت. تا اینکه یک روز که سر کلاس با بی حوصلگی تمام مشغول نوشتن مطالبی که استاد تدریس می کرد بودم یکی از همکلاسی های خانم که در ردیف پشت سر من نشسته بود از من دفترم را خواست تا بخش هایی که جا مانده و نتوانسته است بنویسد را تکمیل کند. اما پس از چند دقیقه صداهای خنده و پچ پچ از ردیف های عقب به گوش من می رسید و کاملاً در جریان بودم که دلیل خنده ها و صداها دست خط ناخوانا و بدم بود و این مسئله خیلی برای من سخت بود بود. همین مسئله موجب شد که تصمیم بگیرم  روی خطم کار کنم.

شروع تمرین خطاطی

تصمیمم برای آموزش خط کاملا جدی بود! با یکی از دوستانم که کلاس خط می رفت در میان گذاشتم. او به من گفت که حتما باید به انجمن خوشنویسان مراجعه کنم و نوشتن را آغاز نمایم. در آن موقع من زمان کافی و شرایط مالی مناسبی برای شرکت در کلاس خط نداشتم، به همین علت یک کتاب  به نام “تعلیم خط” را از او به امانت گرفتم تا خودم برای رسیدن به هدفم تلاش کنم. با توجه به اینکه معلمی نداشتم مرتبا سرمشق های کتاب را تمرین می کردم تا اینکه پس از 2 الی 3 ماه خطم همانند بقیه خوانا شد و کتاب را پس دادم! اما همچنان تمرینات خط و خوش نویسی را ادامه می دادم. این روال آنقدر ادامه پیدا کرد که پس 8 الی 10 ماه دیگر به یکی از سرگرمی های هر روزه من تبدیل شده بود و صرفا برای بهتر شدن خطم نوشتن را ادامه نمی دادم.

تغییر از حالت نا مطلوب به مطلوب

حدود یک سال از این ماجرا گذشت و من همچنان نوشتن را ادامه می دادم  و خطم به قدری خوب شده بود که می توانستم چند بیتی را بر روی کاغذ ابروباد بنویسم و به دوستانم هدیه دهم. دراین دوره نوع نگرش من به خط کاملا تغییر کرد و دیگر آن حالت ابزاری را نداشت و به یک هنر تبدیل شده بود که از آن لذت می بردم. یک روز که به مغازه پارچه نویسی رفتم اتفاق جالبی افتاد ( اون زمان هنوز بنر چاپی وجود نداشت) .اون روز پارچه نویس مغازه حضور نداشت و نمی توانست درخواست ها را انجام دهد، از طرفی شخص صاحب عزا نیز پارچه های نوشته شده را لازم داشت!

 من به صاحب مغازه پیشنهاد دادم که اجازه بدهد از وسایل پارچه نویس استفاده کنم و در صورت خراب شدن پارچه هزینه مواد اولیه و پارچه را بپردازم (مسولیت پدیری) صاحب مغازه پذیرفت و من برای اولین بار قلمو پارچه نویسی را به دست گرفتم. پس از پایان کارو خشک شدن پارچه خیلی زیبا شده بود به طوری که صاحب مغازه از من خواست که تمامی پارچه هایی که برای این مراسم ترحیم نیاز بود را بنویسم. من از این موضوع خیلی لذت بردم، زیرا فعالیتی که من حدود 2 سال بدون هدف تجاری و به دلیل علاقمندی انجام داده بودم به یک محصول قابل ارائه تبدیل شده بود که خواهان داشت!

با این اتفاق تصمیم گرفتم که به اصلاح مشکلات جزیی کارم مانند حاشیه ها، کنارها و … بپردازم ( از خطاط مغازه کمک گرفتم). در این زمان خطم به قدری تغییر کرده بود که می توانستم آن را قاب بگیرم و داخل اتاقم نصب کنم. بعد از این ماجرا تمرین خط شکسته، نستعلیق و سایر خطوط را بر روی کاغذ مناسب ادامه دادم و هنوز می آموزم …

یادگیری خط شکسته لاتین

با وارد شدن به دوران تحصیلات تکمیلی خیلی علاقمند بودم مطالبی که تدریس می شد وغالبا به صورت لاتین بودند را با خط شکسته بنویسم اما متاسفانه مدرسی که خط لاتین شکسته آموزش دهد را نتوانستم پیدا کنم. در آن زمان دسترسی به اینترنت برای فایل های آموزشی وجود نداشت ( یوتوب نبود 🙁 ) و با استفاده از یک PDF نحوه اتصال خطوط لاتین به یکدیگر، تمرین خط لاتین شکسته را شروع کردم و توانستم در یک بازه زمانی 20 روزه خط لاتین شکسته را یاد بگیرم! ( دقت کنید ؛ نه کاربردی داشت ، نه فایده ای فقط علاقه) اینجا بود که متوجه شدم انجام دادن کارهای مختلف خیلی دشوار نیست به شرط آنکه برای انجام آن ها برنامه ریزی و پشت کار داشته باشیم.

تحلیل و توجه به نقاط ضعف

مدت ها به این موضوع فکر می کردم

«اگر من هم مثل بقیه یک خط معمولی داشتم آن روز دفترم را به همکلاسی ام می دادم و دوباره تحویل می گرفتم»

دیگر مورد تمسخر قرار نمی گرفتم و به نقطه ضعف خود پی نمی بردم، علاوه بر این کسی از من حمایت نمی کرد و کتابی امانت به من نمی داد و من نیز تلاشی نمی کردم که تغییر کنم و این مراحل را طی کنم. اکنون واقعاً از داشتن مهارت خوشنویسی خوشحال هستم، زیرا از یک نقطه ضعف و ناتوانی این مهارت و پیشرفت در من ایجاد شد که اگر این نقطه ضعف را نداشتم هرگز نمی توانستم به این اندازه پیشرفت داشته باشم. این بیت شعر را همیشه به یاد داشه باشید :

گر خواهی شوی خوشنویس     بنویس و بنویس و بنویس

نمایشگاه آثار خوشنویسی سال 93 دانشگاه رازی کرمانشاه

حرف آخر

به شما توصیه می کنم که ابتدا نقاط ضعف خود را بشناسید زیرا در آینده به نقاط قوت شما تبدیل خواهند شد. به عنوان مثال اگر:

  • ترسو هستید
  • خجالت می کشید
  • وزن بالایی دارید
  • استرس بسیار به سراغ شما می آید
  •  نمی توانید به خوبی پول دربیاورید و …

این ها می توانند سکوی پرتاب شما برای رسیدن به یک توانایی در سطح بالا هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تبدیل نقاط ضعف به قوت خیلی ساده تر ازتقویت یک نقطه نرمال خواهد بود ( قانون دانینگ کروگر) ، زیرا انگیزه ای به نام دوری ازحالت ناخوشایند پشت این کار نهفته است. امیدوارم با خواندن این داستان متوجه شده باشید که چرا باید به سمت تغییر حالت از حالت نا مطلوب به مطلوب بروید.

با ما همراه باشید.

آکادمی موفقیت ایران

چطور در دنیای مجازی کسب درآمد کنیم؟

چطور از دنیای مجازی کسب در آمد داشته باشیم؟

در نوشته پیشین در مورد اینکه چگونه زمان استفاده از شبکه های مجازی را کاهش دهیم صحبت کردیم. زمان استفاده از شبکه های محازی را به یک ساعت رساندیم.بخش دوم صحبت ها به این موضوع اشاره دارد که: چطور یک الی دو ساعت زمان برای شبکه های مجازی معین کنیم و یک باز خورد مناسب و عالی هم داشته باشیم؟

چهار تا یک ربع در روز حداقل نیاز است که یک شبکه اجتماعی را مدیریت کنیم

مخاطبینی که به دنبال یک شبکه اجتماعی خوب هستند، دنبال یک محتوای خوب نیز هستند. اما چگونه پست بگذاریم تا بهتر دیده شویم؟

شاید بپرسید که برند سازی یعنی چی؟ Jeff Brazos  یکی از بزرگترین افراد در زمینه فروش و مالک آمازون و ثروتمند ترین فرد کره ی زمین با 138 بیلیون دلار دارایی در سال ۲۰۱۹ می گوید: برند آن چیزی است که وقتی شما در یک اتاق نیستید راجب شما گفته میشود.

در اینجا منظوراز شما محصول و کسب و کار شما است نه شخص خود شما. البته برند سازی شخصی به شخص خود شما هم ابلاغ خواهد شد. زمانی که شما نیستید مردم درمورد برند شما چه میگویند؟ برای مثال بگویند: فلان مزون تاج عروس های بسیار شیکی وجود دارد، فلان مزون شلوار های خوبی دارد و …

مدیریت تخصصی شبکه های مجازی

باید مشخص کنیم که می خواهیم دیگران درمورد ما و برند ما چه چیزی بگویند؟ مثلاً بگویند قیمت ها مناسبی داریم و یا چه وجه تمایزی؟!

اول هدفمان را از راه اندازی پیج اینستاگرام، کانال تلگرام و آن بستر مجازی مشخص می کنیم. ما نمی توانیم در کسب و کار سریع، ارزان و با کیفیت باشیم اما میتوانیم یک صفت را مهمتر جلوه بدهیم. شما برای کسب و کارتان نیاز به یک عنصر دارید. این عنصر یک نام و یک لوگو مرتبط با کسب و کار شما است برای مثال اگر شما نام صفحه کاری خود را grstu2244 بگذارید. قطعا یک پیج تجاری نخواهید داشت!!

شما با یک نام با تلفظ صریح داشته باشید در مورد تلفظ اسم ها و قومیت ها و مذهب ها قبلا در بخش برند سازی صحبت کرده ایم. پس باید یک نام و از همه مهمتر یک لوگوی اختصاصی برای کسب و کارتان داشته باشید. داشتن یک لوگو به این دلیل مهم است چون اسم ها کمتر در ذهن نقش می بندند اما یک لوگو تاثیر گذاری بسیار بیشتر دارد. اگر شما یک نام و یک لوگو بسیار عالی دارید ۲ برابر بیشتر نسبت به زمانی که لوگو و نام مشخصی نداشتید درآمد داشته باشید.

اگر این دو مورد برایتان سخت است می توانید همین الان با ما تماس بگیرید تا در کوتاه ترین زمان به شما راهنمایی دهیم.

بعد از این ها می رسیم به بخش‌ دوم یعنی زمانی که شما نام و لوگو دارید اما چگونه پست انتشار بدهیم؟ شما نباید پست هایی با موضوعات مختلف بگذارید مخاطبین به دنبال یک هدف می گردند اگر شما یک صفحه ی مجازی کسب وکار دارید و در این بخش فروش لوازم الکترونیک انجام میدهید، بهتر است فقط لوازم الکترونیک بفروشید این کار قابلیت اعتماد مخاطب به شما را بیشتر می کند. اگر شما در زمینه های مختلفی مهارت دارید که هیچ پوششی با هم ندارند. نباید تمام مهارت هایتان را در یک پیج معرفی کنید. شرکت های بزرگ برای محصولات جدیدشان یک برند جدید می سازند برای مثال اگر شرکتی یک محصول جدید تولید کند و این محصول جدید با محصول قبلی تفاوت زیادی هم نداشته باشد باز هم یک برند جدید است و آن را ثبت می کند برای فروش بیشتر باید:

  1. یک نام برای صفحه شبکه مجازی انتخاب کنید.
  2. یک لوگوی اختصاصی داشته باشید
  3. یک برند برای محصولتان داشته باشید
  4. باید به مخاطبانتان احترام بگذارید

یعنی اگر شخصی درخواست خدمات کالای شما را دارد باید به بهترین نحو پاسخگو باشید تا بتوانید محتوای بهتر و بیشتری ارائه بدهید. نکته ی بعدی که باید مدنظرتان باشد کیوردها (کلمات کلیدی) هستند تا به حال هوش مصنوعی خیلی پیشرفت نکرده است که بفهمد ما واقعا دنبال چه چیزی هستیم اگر شما سری به گوگل زده باشید می دانید که گوگل چند حالت برای جست و‌جو‌ دارد در حالت اول شما خودتان متن مورد نظرتان را می نویسید و گوگل (موتور جستجو) به دنبالش خواهد گشت در حالت دوم هم شما به دنبال هر چه باشید آن را می گویید و گوگل آن را می نویسد و باز هم به دنبال آن خواهد گشت. این اساس و پایه موتورهای جست و جو‌ است ما نمی توانیم به همه ی افراد رو در رو محصولاتمان را معرفی کنیم زیرا در بستر اینترنت نمیتوانیم با افراد زیادی به صورت مستقیم صحبت کنیم و محصولمان را معرفی کنیم.

اگر بخواهید در فضای مجازی افراد زیادی با کسب و کار شما آشنا شوند باید لغات های کلیدی را که در کسب و کارتان وجود دارد را مشخص کنید. مثلاً اگر کسب و کار شما قالی شویی است این کلمات کلیدی شما میشود

  • قالی شویی تهران
  • قالی شویی سعدآباد
  • قالی شویی
  • شستشو قالی

و… که مخاطبان به دنبال این ها خواهند گشت. پس به تمام محصولات و تمام بخش هایی که نیاز است کلمات کلیدی را اضافه کنید تا شبکه اجتماعی شما توسط موتورهای جست و جو در دسترس مخاطبان قرار بگیرد.

استفاده از هشتگ # در شبکه های مجازی

وقتی شما این کیوردها را پیدا کردید، باید کلمات کلیدی را با محتوا یکی کنید. به این صورت که در اینستاگرام و تلگرام از هشتگ (#) استفاده می کنید. مثلا #قالی شویی #سعادت آباد و … این کار باعث می شود که اگر کسی در موتور های جست و جو‌ به دنبال کسب و کاری همانند کسب و کار شما باشد راحت و سریع تر شما را پیدا کند. مخاطبان زیادی براتان داشته باشد. اما اگر کسب و کار شما با دیگران در یک قالب است چگونه می توانیم اعتماد مخاطبان را کسب کنیم؟؟

شما باید با مخاطبانتان در تعامل باشید. برای مثال اگر به دایرکت یا pv شما می آیند و سوالی مطرح می کنند باید طی ۳ الی ۴ ساعت پاسخگو باشید. اگر کسی شما را دنبال کرد به او یک سلام و یا یک پیام خوش آمد بگویید. این باعث می شود که متوجه شود شما به مخطبانتان ارزش می دهید. این کار را با ربات هم می توانیم انجام دهیم. برای دیگران لایک و کامنت بگذارید و این کار هم باعث ایجاد حس صمیمیت بیشتری با مخاطب می شود. تمام این ها باعث ایجاد مرحله دوم می شود مرحله ای که مخاطب فقط از شما خرید می کند. تمام این نکات، نکات کلیدی در استفاده و راه اندازی شبکه های مجازی بود نکات بعدی را در ویدیو بعدی منشتر میشود می توانید ببینید.

گروه تحقیقاتی آکادمی موفقیت

با ما در تماس باشید

تمرین قانون جذب (سامان کرمی)

تمرین استر هیکس Esther hicks ( آموزش قانون جذب )

دوستان عزیزم سلام سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت با پاسخ به یکی از پرسش های شما. توضیحی مربوط به فایل تکمیلی جلسه برج آزادی تهران، دوستان سوالی داشتند راجع به این که، شما گفته اید تفکیک وقایع از انسان ها که یکی از راه های رسیدن به آرامش فکری و عدم تکرار خطاهای رفتاری است را چطور انجام دهیم. بخش سوم که ورود نعمت به زندگی می باشد به چه صورت عمل می کند.

حدود 2 ساعت توضیح کامل این تمرین را که چطور می توانیم با پاکسازی و تطهیر خودمان و تذکیه نفس و … انسان ها را از وقایع پیش آمده در زندگی تفکیک کنیم توضیح داده شد.

اتفاق عالی که رخ می دهد این است که ( توضیحات آن را می توانید دانلود کنید ) شما مسئولیت پذیر می شوید. یعنی مسئولیت بخش بزرگی از زندگیتان را خودتان برعهده می گیرید و حسن این اتفاق این است که تلاش و ذهنیت شما در جهت رسیدن به هدف هایتان تغییر بسیار خودبی را خواهد داشت و به شما کمک میکند.

تمرینی که خانم استرهیکس آن را معرفی کرده و راجع به آن توضیح داده است و من به زبان ساده برای شما بازگو میکنم این است که شما نمایش نامه زندگی خود را بنویسید.

مثلاً : اینکه دوست دارم برم بیرون و شخصی با فلان برخورد به من لبخند بزند یا گل بدهد. یا اینکه وقتی منظر تاکسی هستم بدون معطلی یک تاکسی پیدا شود. یا این که وقتی با اتومبیلم به جایی قرار است بروم ترافیک یا چراغ قرمز نباشد …. و به طور خلاصه نمایشنامه ای از زندگی مورد علاقه تان بنویسید. این تکنیک، تکنیک بسیار قوی است و اگر آن را در زندگیتان پیاده سازی کنید قطعاً جوابهای عالی خواهید گرفت.

چطور نمایش نامه زندگی خود را بنویسیم؟ ( گام قانون جذب )

اگر بلد نیستید چطور نمایشنامه بنویسید و چطور از این تکنیک استفاده کنید همبن الآن یک کاغذ و خودکار بیاورید و اتفاقات دیروزتان را که رخ داده بنویسید. این کار فقط برای تمرین بیشتر است. دو حسن اساسی دارد

اول این که این تمرین باعث تقویت حافظه نیز می شود ( یکی از تمرین های تقویت حافظه که قبلاً بیان کرده ایم مرور اتفاقات روزگذشته است ) به این صورت که صبح زود از خواب بیدار شدم و دست و صورتم را شستم و … اینجا میخواهم در نمایشنامه تان اسمی از افراد نبرید و در ادامه باقی نمایشنامه را به این صورت می نویسید:

در کوچه به یکی از همسایه ها سلام کردم. لزومی به ذکر اسم شخص نیست. من تعدادی از دوستانم را ملاقات کردم (باز هم لزومی به ذکر اسم افراد نیست). با یک شهروند در مترو آشنا شدم و باهم به جایی رفتیم. به همین منوال باقی وقایع اتفاق افتاده در زندگیتان را بدون ذکر نام افراد یادداشت کنید، و دلیل آن هم این است که ذهن شما آرام آرام به تفکیک انسان ها از وقایع عادت می کند.

 

شما وقایعی را برای خود شرح می دهید که انسان ها می توانند در آن جایگزین شوند.

مثلا وقتی که مینویسید: من به همسایه ام سلام کردم و او پاسخ من را داد، ذهن شما به سلام کردن به دیگران و گرفتن پاسخ عادت میکند. گرفتن پاسخ هم رخ خواهد داد؛ پس دیگر ذهن شما روی شمسی خانم یا اقدس خانم نیست که ذهنتان پاسخ منفی بدهد، دراین صورت هم حافظه تان قوی میشود و ذهنتان مثبت می شود. به تفکیک وقایع از انسان ها عادت می کند؛ در این بخش سوم تمرین ها معجزه میکنند. باعث میشود که شما در زندگیتان یک بخشی را تحت عنوان مسئولیت پدیری بسیار تقویت کند، وقتی که مطمئن هستید یک شخص خاص به این اتفاق ربطی ندارد. شما مسئولیت اتفاقات را 100% می پذیرید و وقتی شما مسئولیت یک کار را تماماً بپدیرید دیگر حستان بد نمیشود، این یکی از بخش های اصلی اساسی مربوط به تفکیک وقایع است. (آکادمی موفقیت ایران IranSuccess.Com)

پس این تمرین چند دلیل دارد.

  • حسمان همیشه خوب باشد و قبلش نیاز بود که بتوانیم افراد و وقایع را از هم تفکیک کنیم.
  • این تمرین باعث میشد که ما مسئولیت پذیر شویم
  • تقویت حافظه با مرور روز گذشته بر روی کاغذ

به دست اوردن آرامش در نهایت اجرای این تمرین ها می شود؛

این تمرین ها بهبود یافته نمایش نامه خانم استرهیکس (سامان کرمی) را می توانید 40 روز انجام دهید.

پس از آن هر چقدر که این تمرین ها را بیشتر انجام دهید حس و حالتان بهتر می شود.

با آکادمی موفقیت در تماس باشید

سود کسب و کار

سود کسب و کار من چقدر است ؟

انتظاری که ازسود کسب و کار داریم

دوست عزیزم سلام

یک موضوع خیلی اساسی و پایه ای در کسب و کار. اما این موضوع چقدرمی تواند در زندگی شما اهمیت داشته باشد و در بیزینس و کسب و کارتان به شما انگیزه یا انحراف بدهد؟

نکته ی اصلی : خیلی از کلاسها و سخنرانان موفقیت و انگیزشی همگی جمله ای رابه مامی گویند آنهم اینکه شما باید برای کسب و کارتان یک وبسایت داشته باشید و نیز یک فروشگاه داشته باشید و به یک کسب و کاربرپایه ی دیجیتال برای موفقیتتان نیازدارید!

امایک نکته ی خیلی خیلی مهم که بهتون گفته نمی شود این است که شما اول بایدیک کسب و کارداشته باشید!داشتن یک وبسایت به تنهایی شما را در کسب ثروت شتاب نمی دهد. چون اصلاً کسب و کاری ندارید تا به آن شتاب دهد!

 

 

یکی از دوستانم بنام کاوه بمن می گفت: من درحیطه ی مربوط به شبکه های مجازی چندین هزار دنبال کننده دارم. در کانال تلگرامش نیز نزدیک به سیصدهزار فالوور دارد. همچنین دنبال کنندگان زیادی در اینستاگرام داشت. اما این دوست عزیز به این فکر نکرده بود که تمام الفاظ غمگین، اشعارغمگین و تصاویرغمگین راجمع آوری کرده ….

با وجود اینکه فالوور و دنبال کنندگان زیادی هم داشت. اما محصولی برای فروش نداشت. می گفت دراین یکی دو سالی که من کار و کاسبی روی شبکه های مجازی فوکوس دادم مخاطبین زیادی بدست آوردم. اما مخاطبینم سود مالی و ریالی برای من نداشتند. من به ایشان عرض کردم بله مشخص است که این سود برای شما نخواهد بود، بخاطراینکه هدف و محصولی ندارید. کلی ازمخاطبینش دارای فاز غمگین و دپرس بودند یعنی یکسری از افراد افسرده و شکست خورده ی عشقی:( شماهایی که می خواهید کسب و کارداشته باشید چه با

  • یک پیج اینستاگرام
  • یک صفحه وبسایت

یا هرچیزی دردنیای مجازی، باید محصولی برای فروش و عرضه داشته باشید. شمادرنهایت بایدبتوانید بابت یک خدمات یا کالا از مشتری هایتان پول دریافت کنید. خیلی ها نمونه فیسبوک رامثال می زنند و می گویند آقای کرمی شما می گویید که بایدحتما از مشتری پول بگیریم!! اما شرکت فیسبوک چطور توانسته بدون اینکه پولی بگیرد برند شود؟

 

در جواب باید بگویم شرکت فیسبوک هم پول می گیرد اما مشتریانش مردم عادی نیستند: کمپانی های بزرگ هستند. که درقبال آن، فیسبوک اطلاعات آماری می دهد که مثلاً در این فصل دختران از رنگ صورتی استفاده می کنند و درفصل بعدی از رنگ آبی روشن و اینکه درصدهاش نیز به چه نسبتی هستند. کمپانی ها این اطلاعات رامی خرند و روی این اصل تولید لباسهایشان را انجام می دهند و ازفروش اطلاعات،پول،هزینه ها،اعتبار و قدرت خودشان رابدست می آورند.

اگر می خواهید در کسب و کار دیجیتال فعالیت کنید در دوشرط اینکار را انجام دهید:

شرط اول : بیزینسی را که دردنیای فیزیکی بهش علاقه دارید را انتخاب کنید. ممکن است این بیزینس کتاب، لباس، دوچرخه و یا حتی فروش عطر باشد و هر چیزی که بهش علاقه یا آشناییت دارید.

شرط دوم : انتظار نداشته باشیدثانیه یا روز اول معجزه ببینید. بطور مثال شما پیج و بسایتتان را راه انداختید و انتظار داریدکه از لحظه اول فروش داشته باشید. قطعاً به این صورت نخواهد بود. (آکادی موفقیت IranSuccess.Com)

آنهایی که درحیطه ی مجازی یا فیزیکی کسب و کار راه اندازی کردند، می دانند که چه می گویم. روند رشد کسب و کار یک روند تصاعدی ست. شما ممکن است در یک ماه اصلاً مشتری نداشته باشید و فقط اقوام شما از تون خرید کنند. ماه دوم وبخش بعدی دوستان، آشنایان و ماه سوم و چهارم و سال اول شایدفقط بتوانیدهزینه های جاری تان را تامین کنید و سال اول فقط  برایتان سر به سر بشود و سود مثبتی اصلاً حاصل نشود.

کسانیکه حسابدار هستند می دانند که اداره مالیات به شما اجازه می دهدکه دو سال پشت سرهم یعنی سال اول کسب و کار و سال دوم کسب و کار، کسب وکارخودتان را زیانده اعلام کنید. یعنی حتی اداره مالیات هم این رابخوبی می داندکه یک کسب وکارممکن است دو سال اول سود مثبت نداشته باشد. ( بخاطر چالشهایی که وجود دارد و ریتم هایی که باید در کسب و کار رعایت شود و رشدهایی که انجام می گیرد). پس اگر دو سال هست که کسب و کارتان را استارت زده اید و سود کسب و کارتان نسبت به سرمایه داخل کسب و کارتان به 40 الی 50 درصد سالانه نرسد، مطمئن باشید که یک جای کارتان می لنگد!

از لحاظ ریالی بهتون می گویم اگر شما دوست عزیز در کسب و کارت که ممکنه فیزیکی باشد، یک میلیارد تومان هزینه کرده و اگرمجازی باشد 500 میلیون تومان هزینه کرده باشید فرقی نمی کند، درحالت اول که یک میلیارد سرمایه گذاری و دو سال بیشتر گذشته و مثلاً سال سوم یا چهارم کسب و کارت است. در ازای یک میلیارد سرمایه اگر این یک میلیارد برای شما چهارصد میلیون تومان سالانه یاحدود 30 الی 40 میلیون تومان ماهانه سود ندارد مطمئن باشید این کسب و کار شما رو به افول و ورشکستگی است.

همچنین در کسب و کار مجازی 600 یا 500 میلیون سرمایه گذاشتید و الان 15 الی 20 میلیون ماهانه سودندارید، این کسب و کار شما بزودی رو به افول و ورشکستگی خواهدرفت. پس با این توضیحاتی که دادیم همین الان برآوردکنید. اگر سال اول و دوم هست مشکلی ندارد. یعنی یک میلیارد سرمایه در گردش داشته باشید اما کسب و کارتان حتی ماهی 5 میلیون تومان سود نداشته باشد این برای سال اول و دوم اشکال ندارد. اما اگر سال سوم و چهارم هست با خودتان دو دو تا چهارتا بکنید.

در تهران پایینتر از تجریش یک مغازه فروش خشکبار وجود دارد. با یک حساب سر انگشتی متوجه شدم که این دوستان چیزی حدود 3 الی 4 درصدسود در ماه دارند. اما آنها می خواستند مغازه را ببندند و متوجه این سود نبودند و بنظرشان می آمد که این سود خیلی کم است. من برایشان حساب کردم که اگر این سود را با این روند و روش، نظام مند کنند و تکنیک فروش را هم برای کارشان اعمال کردم و به 5 درصد سود در ماه رسید. سالانه 60 درصد سود فروش داشت و خیلی هم عالی بود.

خیلی از کسب و کارها خودشان رانمی سنجند و این نسنجیدن ها یکی از عوامل مهم و اصلی نا کارآمدی کسب و کارهاست. اگر در آیات و روایات نیز دقت کنیم این حدیث امام علی (ع) به وضوح می فرماید :

حاسبوا قبل اَن تُحاسِبُوا

( به حساب خود برسید قبل از این که به حسابتان برسند)

همه ما فکر می کنیم که این حدیث فقط مربوط به آخرت و زمانی که فرشته ها نامه اعمال ما را می پیچند و حسابرسی می کنند. اما در واقع چنین نیست. این حدیث به همه چیز اشاره می کند! اینکه میفرماید به حساب خود برسیم منظور حساب مالی هم هست حساب مشتری هایمان هم هست، که باید بهشون رسیدگی کنیم قبل از اینکه هر اتفاق دیگری در زندگی مان بیفتد.

ریشه مشکلات چطور حل می شود؟

یک جمله معروفی از انشتین : با همان مغز و اطلاعاتی که مشکل را بوجود آوردیم نمی توانیم مشکل راحل کنیم. این یک قانون است. در یکی از کمپانی های مربوط به خدمات اسکان دریکی ازشهرستانها که رفته بودم مسئول آنجا می گفت که من حدود سه هفته است که بر روی موضوعی فکر می کنم!! من به ایشان گفتم که نحوه ی فکر کردن شما چطور بوده؟

گفت : پشت میز می نشستم و فکر می کردم. خیلی جالبه، فکر می کنیم توی یک گوشه نشستن و به نقطه ای خیره شدن و نظم دادن به آن رشته افکار، مسئله راحل خواهیم کرد!! اما هیچوقت این اتفاق نخواهد افتاد. می خواهم یک تلنگر کوچک به شما بزنم. یادتان هست در دوران مدرسه در بحث محاسبات و ریاضیات همه سوالات را جواب می دادیم جز یک سوال که نیاز به فرمول یا پاسخ محاسباتی داشت. ومدام به مغزمان فشار می آوردیم اما باز هم نمی توانستیم آنرا حل کنیم. چرا؟

چون اطلاعاتمان برای حل آن مسئله کافی نبود. اما تنها کافی بود به برگه بغل دستی نگاه بندازیم یا راهنمایی معلم، یا رجوع به متن سوال، نکته کلیدی را پیدا می کردیم و با آن نکته کلیدی، مسئله را تا آخر حل می کردیم. از مشورت گرفتن، از دریافت اطلاعات، از الگوبرداری کردن، از نحوه ی اجرای همان امور توسط دیگران غافل نشوید. این گزینه ها، گزینه های واجبی برای فکر کردن هستند.

گرفتن مشاوره از افرادی که قبلاً اینکار را انجام داده اند، یک گزینه خیلی خوب برای استفاده از آن طیف گستره ی تفکرات هست. همیشه دو تا فکر بیشتر از یک فکر ارزش دارد. ژاپنی ها یک ضرب المثل دارند که می گوید: (فکر شما به اضافه ی فکر من بهتر یا نهایتاً مساوی با فکر من است) در قرآن سوره ای بنام شورا داریم که همه رادعوت به شورا یا مشورت گرفتن می کند، از این گزینه هم غافل نشوید.

پس اگر بخواهیم یک جمع بندی کلی داشته باشیم باید بگویم: دوستان عزیزی که درحیطه ی کسب وکار هستید چه کسب و کار دیجیتال، چه کسب و کار فیزیکی، اگر کسب و کار را شروع نکردید بدانید سال اول و دوم کسب و کاربرای شما ممکن است سود آور نباشد.

آیا با این حال حاضرید کسب و کارتان را استارت بزنید؟ اگر یک تا دو سال هست که کسب وکارتان را استارت زده اید، چه مجازی و چه فیزیکی. ( کسب و کار استارت زدن به این معنی نیست که شما مثلاً یک شرکتی را ثبت کنید اما فقط روی کاغذ باشد یا یک وبسایتی را فقط دامین آنرا خریده باشید و این کسب وکارتان باشد!! نه) کسب و کاری که حداقل در روز 6 ساعت زمان مفید بابتش صرف می کنید، این همان کسب و کاریست که بابتش تلاش کردید و قطعاً نتیجه می گیرید، شک نداشته باشید.

ایجاد کسب و کار سود آور دیجیتال و فروش آنلاین

وبسایتی را دیدم از یک نویسنده ی جوان، دو تا کتاب نوشته بود و بابت این دو تا کتاب یک وبسایت تاسیس کرده بود. فقط این دو کتاب خودش را در وبسایت برای فروش گذاشته بود. وبسایتش حدود 5 الی 6 سال کار می کرد، اما آخرین محتوایی که در سایت گذاشته بود مربوط به سال 2015 بود یعنی 4 سال پیش! وبسایت را راه اندازی کرده بود این مطالب را در آن قرار داده بود. اما دیگر تغییراتی ( آپدیت ) در آن قرار نداده بود. جالبه شکایت می کرد فروشگاه های آنلاین اصلاً جواب نمی دهد، می گفت من از 5 سال پیش تا الان اینقدر هزینه نگهداری وبسایت را دادم و با این اوصاف هنوز فروش خاصی ازوبسایت نداشتم.

به ایشان عرض کردم شمایی که اینقدر هزینه ی نگهداری را دادید آیا زحمت کشیدید هزینه ی تولید محتوا راهم بدهید؟ گفت : نه. به ایشون گفتم یک کسب و کار فقط یک رکن ندارد. شما نمی توانید کسب و کار را با یک حسابدار مدیریت کنید! همچنین نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم فروش مدیریت کنید! هیچوقت هم نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم اجرایی مدیریت کنید. کسب و کار نقاط و اجزای مختلفی دارد.

در نتیجه مدیریت مختلفی هم دارد اگر نتوانید پایه های آن را باهم مدیریت کنید، ارتقاء دهید من به شما قول می دهم یا خیلی کند پیشرفت می کنید یا اگر پیشرفت کنید بر می گردید. خیلی از تیم ها را دیده ام که خیلی خوب استارت می زنند، خیلی خوب کار می کنند اما فقط به یکی از این دلایلی که بهتون گفتم برمی گردند به عقب. تیم بسیار عالی کار می کند اما توی یک نقطه ای در حسابهای مالی به اختلاف می خورند. یکی می گوید من باید 27 درصد بردارم دیگری می خواهد 34 درصد بردارد و چون از اول شفاف سازی انجام نگرفته است، آن تیم کلاً ازهم می پاشد.

عکس این قضیه یک تیم دارد کاری را انجام می دهد به یک نقطه ای میرسد که باید یک مسئولیت جدید تعریف شود. در این تیم این کار را مدیر انجام نمی دهد و مسئولیت و وظایف را بین 4 تا آدم تقسیم می کند. این از نمونه مثالهایی ست که من دیدم. یعنی به هر 4 نفر وظایف یکسان می دهد برای مثال اگر نامه ای ازطرف کارگزینی آمد هر 4 تا وظیفه دارید پاسخ یکسان بدهید. نامه می آید اما هیچگدام پاسخ نمی دهند. یا هر 4 تا یکسان پاسخ می دهند. این از عدم کارآمدی یک مدیر است. باید وظایف مشترک تا حد امکان کاسته و یا تفکیک بشود. شمایی که تا دیروز این وظایف را داشتید، یکی از وظایف شما کسر می شود که شبیه به وظایف خانم یا آقای فلانی ست و به ایشون واگذارمی شود و شما این وظیفه جدید را کامل به عهده بگیرید.

وقتی اتفاقی می افتد مسئولیت پذیری مشخص شده است. به صاحب آن فرایند ارجاع می دهید باید به من پاسخگو باشید. من خودم این اشتباه را اوایل که تازه بیزینسم را راه انداخته بودم در بخش حسابداری باهاش دست به گریبان بودم. مشکل این بود که من به هر کدام از حسابدارهای جدید می گفتم باید این فرایند را انجام بدهد و وقتی به مشکل بر می خوردند به آنها می گفتم که این چرا مشکل دارد؟ می گفتند که این داده هامربوط بمن نیست و مربوط به حسابدار قبلی هست.

یک روز این مشکل را برای همیشه ریشه کن کردم. یک حسابرس آوردم و به ایشان گفتم شما در این فرایند کلاً حسابهای مرا تراز کنید، آنجا که خطا دارد دربیاورید و آنجایی که خطا نداردجوری با هم همگام سازی کنید تا حسابها با هم درست بشوند. بعد از اینکه حسابها باهم ست شد حسابدار را دوباره سر جای قبلی گذاشتم و گفتم از امروز هرگونه مشکلی پیش آید مسئولیتش باشخص شماست.

امیدوارم که آگاه باشیم و بدانیم که در کسب و کارها برای رشد، زمان نیاز هست و درکسب وکارها ارکان مختلفی وجوددارد که باید با هم رشد کنند و اینکه اگر شما سال اول و دوم کسب و کارتان هست و تاحدود 40 درصد سود سالانه ندارید و ماهانه حداقل 4 درصد، نگهداری کسب و کار از نظر مالی و ریالی به صرفه نیست و باید تغییراتی در کسب و کار داده شود. با این اوصاف امیدوارم این نکات رادرزندگیتان بکاربگیرید.

عضویت باشگاه آکادمی موفقیت

نام | نام خانوادگی | نام شهر

10003715

و یا در وبسایت iransuccess.com خودتان نام نویسی را انجام دهید. تا از همایش ها و دوره ها مطلع شوید.

بر مدار ثروت و آرامش باشید / سامان کرمی

آنتونی رابینز ایران

آنتونی رابینز ایران

Anthony Robbins of Iran

اگر شما هم با جستجو های اینترنتی به این صفحه یا صفحه های مشابه به وبسایت آکادمی موفقیت ایران رسیده اید. لازم به ذکر چندین نکته در خصوص مجموعه و فعالیت های آن را داریم.

همه دوستان و عزیزانی که با آکادمی موفقیت آشنایی دارند و برنامه ها را دنبال می کنند. با توجه به ارائه شعار های تبلیغاتی در غالب های انگیزشی توسط برخی موسسات و کانون های تبلیغاتی برای استفاده از حسن شهرت و اعتبار برگزار کننده آشنایی دارید.

امروز شاهد آن بودیم که در ژانویه 2019 میلادی عده ای از همراهان با ما تماس گرفتن و خواهان استفاده از همایش با عنوان سخنرانی

آنتونی رابینز ایران

شده بودند که توسط استاد سامان کرمی برگزار می گردد. با توجه به پیگیری ها انجام شده متوجه شدیم که یک کانون تبلیغاتی در غالب پیامک با عنوان سخنرانی «آنتونی رابینز ایران» بدون ذکر نام سخنران اقدام به برگزاری همایش و یا رویدادی نموده است.

لازم به ذکر است که تا کنون هیچ گونه عنوان و یا اسمی جهت برگزار کننده آن پیامک تبلیغاتی را دریافت ننموده ایم. تا به اطلاع شما عزیزان برسانیم.

از همین بخش اعلام می داریم کلیه سمینار ها و برگزاری ها به صورت کلاس، جلسه و یا هر گونه رخدادی در خصوص استاد سامان کرمی (آنتونی رابینز ایران) تنها توسط گروه آکادمی موفقیت اجرا و اطلاع رسانی خواهد شد.

جهت دست یابی به آخرین اخبار در خصوص برگزاری های ما می توانید

نام و نام خانوادگی و نام شهر خود را هم اکنون به صورت

  • نام
  • نام خانوادگی
  • شهر

به شماره سامانه پیامک ما ارسال کنید تا در سامانه باشگاه ایرانیان موفق عضو شوید و در اطلاع رسانی های ما بصورت مستقیم آگاه شوید. با تشکر از همراهی شما عزیزان

لطفا در هنگام استفاده از خدمات آموزشی هر مجموعه گروه یا فرد به دست آورد های اشخاص در زمینه مورد آموزش نگاه کنید.

سامانه پیامک آکادمی موفقیت (آنتونی رابینز ایران)

10003715

آکادمی موفقیت ایران IranSuccess.Com

 

 

مشاوره کسب و کار تهران

مشاوره کسب و کار تهران (برندسازی)

دوست عزیزی که این مطلب را می خوانید، شاید به این فکر کرده اید که چرا جلوی یک اسم معروف صف می کشند که از خدمات و محصولات اون استفاده کنند. یا اینکه چرا یک محصول خاص همواره مشتری های خودش رو با وجود اختلاف قیمت دارد.

بله اون ها برند شده اند. برند شدن با تبلیغات متفاوت است. برند سازی یعنی ارزش آفرینی هر چه بیشتر در یک کسب و کار. ارزش آفرینی که هم شما را به سود و پول می رساند و هم مشتری شما را و حتی کارمند شما را !!

می خواهم یک مقدار بیشتر به این مسئله فکر کنیم. تفکری از روی خواسته های ارزشمند. اگر شما به عنوان یک مشتری بودید چه می خواستید؟ آری شما باید بتوانید خودتان را در جایگاه یک مشتری فرض کنید و بسیار جالب است وقتی که از مشتریان راجع به اولویت های آنها سوال می شود. تنها 14 درصد از این مشتریان به دنبال تخفیف یا قیمت پایینتر هستند!!

پس برای جامعه 86 درصدی برنامه ریزی کنیم نه برای جامعه 14 درصدی بله این یکی از راز های فروش موفق و برند شدن یک کسب و کار است. شما می توانید این درصد کم را هم با خود همراه کنید. با تکنیک های دیگری که برای این افراد هم ارزش آفرینی می شود.

اکنون زمان آن رسیده که برای برند شدن کسب و کار خود زمان و سرمایه اختصاص دهید.

 

آیا هزینه و زمانی را که به برند سازی اختصاص می دهم هجو یا بیهوده است و آیا سود دهی دارد و یا خیر.

دو نکته را باید مد نظر داشت

  • شاید در بازه زمانی بسیار کوتاه هزینه ها چشم گیر باشد
  • در طولانی مدت قطعا سود آن با حالت اول قابل مقایسه نیست

مثالی برای روشن شدن این قضه:

شما مشتریانی دارید که هر یک از آنها به شما 10 دلار سود می رسانند. حالا شما 10 مشتری ماهانه 10 دلاری دارید.

در مجموع شما 100 دلار سود می کنید.(هزینه برندسازی تقریبا صفر است)

شروع می کنید به برند سازی و 20 درصد برای مثال از سود به این موضوع اختصاص می دهید. حالا شما همان 10 مشتری قبلی را دارید و هر کدام 8 دلار به شما سود می رسانند و این همان زمان کاهش سود اولیه است.(زمان شروع برند سازی و بازدهی معمولا از 45 روز شروع می شود)

پس از گذشت یک زمان نسبتا کوتاه چند ماهه اکنون اسم شما و نام مجموعه شما به صورت یک برند در حال بزرگ شدن است. حالا آرام آرام مشتریان شما بیشتر و بیشتر می شوند. در جایگاهی که شما قرار دارید برای مثال بعد از یک سال در بدترین شرایط مشتریان شما دو برابر یا 20 نفر و هر کدام همان 8 دلار را به شما سود رسانند. سود مجموع شما 160 دلار خواهد بود. یعنی بیش از یک و نیم برابر حالت قبلی برای سال اول.

و حالا همین روند را برای 5 سال در نظر بگیرید: روند رشد 2 برابری مشتریان پس از 5 سال حدود 160 مشتری 7 دلار سود را هم برای شما به ارمغان آورد. شما صاحب بیش از 1100 دلار خواهید بود در صورتی که در یک فرایند عادی کسب و کار شما بعد از گذشت این دوره زمانی صاحب حدود 500 دلار درآمد ماهانه خواهید بود.

پس سرمایه گذاری روی بخش برند سازی سازمان خودتان یک سرمایه گذاری منطقی و در بدترین شرایط ممکن 3 برابر بیشتر و 4 برابر سریعتر شما و دارایی های شما را رشد خواهد داد.

اونهایی که واقعا کاسب بازاری هستند دقیقا درک صحیحی از این مطالب که در اینجا ذکر شد را خواهند داشت. 

 

 

مشاوره های کسب و کار سرمایه گذاری ایده آل 

شاید شما هم به این فکر کنید که هزینه ای را که بابت استفاده از تجربیات دیگران می خواهیم پرداخت کنیم را خودمان استفاده می کنیم. و به نتایج دست پیدا خواهیم کرد.

نکته اصلی اینجاست که هزینه استفاده از دانش دیگران بسیار کمتر از کسب و تجربه همان دانش است

برای مثال من برای مدیر عامل یک شرکت پتو سازی در حال آموزش یک روند برای استخدام یک نیروی ایده آل برای بخش های مختلف بودم. که خود او به نتیجه جالبی اشاره کرد. گفت که بله هزینه هایی که برای آموزش خودش و استفاده از دوره های مربوط انجام داده برای او بسیار کارساز بوده. به این صورت که بعد از دوره ای که طی کرده بود. توانسته بود انسان های درستی را نقاط مناسب به کار گیرد. و خودش می گفت که با داشتن 800 پرسنل هر ماه درگیر استخدام و فرایند های مربوط به واحد کارگزینی بوده ایم. اما اکنون این فرایند درگیری نیروهای کار به یک چهارم رسیده است. 

یعنی فقط در فرایند استخدام کارگزینی 2 نفر را اضافه داشتیم که به بخش های بایگانی و حسابداری کمک می کنند.

دو نفر نیروی کار یعنی دو نفر که بابت آنها باید هزینه پرداخت شود. اکنون اتفاقی که می افتد این است که : ما به اندازه 2 نفر برای تمام عمر یک سازمان که اگر آنرا 20 سال در نظر بگیریم. 20 تا 12 ماه 240 ماه در حالی که به دو نفر این حقوق را بدهیم همراه با عیدی و پاداش و … حدود 500 ماه یا بیشتر حقوق پایه را تنها با یک بار آموزش و پیاده سازی اصولی تا پایان کار یک مجموعه را سود می بریم!!

نکته اصلی همین است ما سود نهایی را نمی توانیم ملموس سازی کنیم. و هزینه های جاری فعلی را به عنوان مقیاس در نظر می گیریم.  هر چیز را اگر بخواهیم ملموس سازی کنیم، باید ابتدا آنرا به صورت عددی و حساب شده به صورت یک طرح توجیه پذیر به خودمان ارائه کنیم. 

حالا که با یک حساب سر انگشتی متوجه می شویم حد اقل سودی که در فرایند آموزش و مشاوره نصیب ما می شود

سی برابر هزینه های آن است 

  

پس یک سرمایه گذاری بسیار عالی محسوب می شود. حالا با فرض داشتن این بازده آیا بازه هم باید برای استفاده از آموزش ها و آموزش درنگ کنیم!؟

جواب : بله!

مهم ترین بخش این است که : از چه کسی می آموزید.

کج فهمی از نفهمی بسیار خطرناکتر و بدتر است.

چون زمانی که ما یک موضوع را نمی دانیمف سعی در یادگیری و بهبود داریم. اما زمانی که فکر می کنیم یک موضوع را فهمیده ایم دیگر برای اصلاح آن هیچ تلاشی را انجام نمی دهیم.

پس اگر خواستید از آموزش و یا مشاوره های گروه یا شخصی استفاده کنید. ابتدا به دست آوردهای آنها نگاه کنید. یعنی شخصی را که تنها دارای یک مدرک دانشگاهی و یا داشتن دفتر و یا حتی سابقه کار چند ساله است را نمی توان به عنوان یک مشاور خوب در کسب و کار دانست!

او خودش در عمل با عالم واقعیت دست و پنجه نرم نکرده است. برای مثال اگر شما همین صفحه را با جستجو در اینترنت پیدا کرده اید، به این معنی است که ما راه های حضور در جستجوی گوگل را دانسته ایم که در نتایج شما به چشم آمده ایم. (مشک آنست که خود ببوید) پس ما توانایی آنرا داریم که به شما در مورد کسب و کار دیجیتال و استفاده و راه اندازی یک زیر ساخت در فضای مجازی کمک یا مشاوره بدهیم. البته برای سایر دوستان و عزیزانی که با شرایط مشابه در اینترنت قابل دسترس هستند این مثال صادق است. 

حالا در بخش دوم باید به این نکته توجه داشت که : هر کسی در بخش خاصی دارای تخصص است و از هر کس در تخصص خود او برای مشاوره بهره بگیریم. برای مثال شخصی را که دارای تخصص حسابداری است می تواند به جمع بندی حساب ها و … بهترین راهکارها و نرم افزار های اجرایی را به شما معرفی کند. اون قاعدتا نمی تواند بهترین راهنمایی را در مورد استخدام یک برنامه نویس یا مدیر منابع انسانی را به شما بدهد. و این روند به صورت معکوس هم صحیح است. 

در حال حاضر مشاوره های حضوری و تخصصی کسب و کار تهران انجام می پذیرد.

 

اگر دوست دارید که با گروه مشاوره کسب و کار آکادمی موفقیت همکاری داشته باشید. چه به صورت مشاور و چه به صورت مشاوره می توانید علاوه بر راه های ارتباطی اصلی با (نام و نام خانوادگی) به سامانه پیامکی ما 10003715 پیامک نمایید.

شماره های پاسخگویی مستقیم تماس و تلگرام 

09359314985

09120044718

 

فرزندم دوست خیالی دارد؟

چرا فرزندم یک دوست خیالی دارد؟

بسیاری از والدین وقتی کودک معمولا بین ۳ تا ۵ سالشان یک دوست خیالی خلق میکنند، دچار نگرانی میشوند. والدین میپرسند چرا او به چنین دوستی نیاز دارد؟ آیا او نمیتواند تفاوت یک انسان واقعی و یک موجود خیالی را درک کند؟ هر چند که آنها گاهی با این کارهای کودک سرگرم میشوند اما اغلب از این کارهای کودک پریشان میشوند.
حضور یک دوست خیالی یکی از بخش های مهم و خلاق رشد برای بسیاری از کودکان است. این دوست به کودک کمک میکند با عواطف و مشکلاتی کنار بیاید که شاید در غیر اینصورت نمیتوانست آنها را تحمل کند. مثلا ممکن است دوست خیالی کودک هنگام نقل مکان به یک خانه جدید و ترک دوستان واقعی اش، ‌تنهایی او را تسکین دهد یا شاید دوست خیالی به او کمک کند تا خود را با به دنیا آمدن یک نوزاد تازه در خانواده، شروع رفتن به مهد کودک، ‌یادگیری های خانه وفق دهد. گاهی او یک حیوان خیالی مثل سگ را خلق میکندتا بتواند بر ترسش از سگ غلبه کند، یا آرزو میکند که یک سگ داشته باشد.
اگر کودک احساس کند بیش از حد توسط والدینش کنترل میشود یا این کارش مورد تایید آنها نیست، شاید دوستی را خلق کند که کاملا برای او قابل پذیرش است و همیشه او را دوست دارد. شاید خودش تبدیل به والدی پر توقع برای او شود. گاهی کودک از دوست خیالی اش کمک میکیرد تا احساس گناهش را تسکین دهد. زیرا کودکی که کار اشتباهی انجام داده از تنبیه و از دست دادن عشق والدینش میترسد. اکر او عمیقا

از طرد شدن میترسد در این صورت این دوست خیالی اوست که متهم میشود.
اگر کودکتان یک دوست خیالی دارد شاید سوال کنید که در این مورد چه کاری را میتوانید انجام دهید؟ سازش بهترین راه است. اگر فکر میکنید فرزندتان به خاطر احساس عجز درگیر خیالبافی شده میزان آزادی در نظر گرفته شده برای او را بررسی کنید. شاید بتوانید برای او فرصت های بیشتری قرار دهید تا احساساتش را بیان و کشف کند. اکر به نظر میرسد که کودکتان بدلیل نقل مکانی که اخیرا داشته یا عدم حضور همبازیهایش در کنار او تنها مانده، به او کمک کنید دوستان خوبی پیدا کند. همچنان که کودک بزرگتر میشود از دوست خیالی خود دست میکشد و بتدریج خصوصیات و مسولیتهایی را که به دوست خیالی خود نسبت میداد را میپذیرد. سر انجام، شما و او به این دوره کوتاه به عنوان مرحله جالبی از رشد نگاه خواهید کرد که آنرا پشت سر گذاشته اید.