چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

(بر اساس داستان واقعی)

سلام سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت ایران، در این پست قصد دارم داستانی در رابطه  با نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت با شما به اشتراک بگذارم. در هر انسانی نقاط ضعف و قوت بسیاری وجود دارد. شناخت نقاط ضعف و توجه به آن ها و نیز انجام کارهایی در جهت از بین بردن این نقاط ضعف می تواند تاثیر مهمی در موفقیت افراد در زندگی و تبدیل نقاظ ضعف به قوت داشته باشد. با مطالعه این مطالب شما می آموزید که چگونه یک معضل سطح پایین و ابتدایی می تواند موفقیت شما را در پی داشته باشد، پس تا پایان با ما همراه باشید.

 

چگونه خوش نویس شدم؟

سال ها پیش که دانشجو بودم همانند بسیاری از آقایان دیگر خط خوبی نداشتم! در واقع این موضوع اصلاً برایم اهمیتی نداشت. تا اینکه یک روز که سر کلاس با بی حوصلگی تمام مشغول نوشتن مطالبی که استاد تدریس می کرد بودم یکی از همکلاسی های خانم که در ردیف پشت سر من نشسته بود از من دفترم را خواست تا بخش هایی که جا مانده و نتوانسته است بنویسد را تکمیل کند. اما پس از چند دقیقه صداهای خنده و پچ پچ از ردیف های عقب به گوش من می رسید و کاملاً در جریان بودم که دلیل خنده ها و صداها دست خط ناخوانا و بدم بود و این مسئله خیلی برای من سخت بود بود. همین مسئله موجب شد که تصمیم بگیرم  روی خطم کار کنم.

شروع تمرین خطاطی

تصمیمم برای آموزش خط کاملا جدی بود! با یکی از دوستانم که کلاس خط می رفت در میان گذاشتم. او به من گفت که حتما باید به انجمن خوشنویسان مراجعه کنم و نوشتن را آغاز نمایم. در آن موقع من زمان کافی و شرایط مالی مناسبی برای شرکت در کلاس خط نداشتم، به همین علت یک کتاب  به نام “تعلیم خط” را از او به امانت گرفتم تا خودم برای رسیدن به هدفم تلاش کنم. با توجه به اینکه معلمی نداشتم مرتبا سرمشق های کتاب را تمرین می کردم تا اینکه پس از 2 الی 3 ماه خطم همانند بقیه خوانا شد و کتاب را پس دادم! اما همچنان تمرینات خط و خوش نویسی را ادامه می دادم. این روال آنقدر ادامه پیدا کرد که پس 8 الی 10 ماه دیگر به یکی از سرگرمی های هر روزه من تبدیل شده بود و صرفا برای بهتر شدن خطم نوشتن را ادامه نمی دادم.

تغییر از حالت نا مطلوب به مطلوب

حدود یک سال از این ماجرا گذشت و من همچنان نوشتن را ادامه می دادم  و خطم به قدری خوب شده بود که می توانستم چند بیتی را بر روی کاغذ ابروباد بنویسم و به دوستانم هدیه دهم. دراین دوره نوع نگرش من به خط کاملا تغییر کرد و دیگر آن حالت ابزاری را نداشت و به یک هنر تبدیل شده بود که از آن لذت می بردم. یک روز که به مغازه پارچه نویسی رفتم اتفاق جالبی افتاد ( اون زمان هنوز بنر چاپی وجود نداشت) .اون روز پارچه نویس مغازه حضور نداشت و نمی توانست درخواست ها را انجام دهد، از طرفی شخص صاحب عزا نیز پارچه های نوشته شده را لازم داشت!

 من به صاحب مغازه پیشنهاد دادم که اجازه بدهد از وسایل پارچه نویس استفاده کنم و در صورت خراب شدن پارچه هزینه مواد اولیه و پارچه را بپردازم (مسولیت پدیری) صاحب مغازه پذیرفت و من برای اولین بار قلمو پارچه نویسی را به دست گرفتم. پس از پایان کارو خشک شدن پارچه خیلی زیبا شده بود به طوری که صاحب مغازه از من خواست که تمامی پارچه هایی که برای این مراسم ترحیم نیاز بود را بنویسم. من از این موضوع خیلی لذت بردم، زیرا فعالیتی که من حدود 2 سال بدون هدف تجاری و به دلیل علاقمندی انجام داده بودم به یک محصول قابل ارائه تبدیل شده بود که خواهان داشت!

با این اتفاق تصمیم گرفتم که به اصلاح مشکلات جزیی کارم مانند حاشیه ها، کنارها و … بپردازم ( از خطاط مغازه کمک گرفتم). در این زمان خطم به قدری تغییر کرده بود که می توانستم آن را قاب بگیرم و داخل اتاقم نصب کنم. بعد از این ماجرا تمرین خط شکسته، نستعلیق و سایر خطوط را بر روی کاغذ مناسب ادامه دادم و هنوز می آموزم …

یادگیری خط شکسته لاتین

با وارد شدن به دوران تحصیلات تکمیلی خیلی علاقمند بودم مطالبی که تدریس می شد وغالبا به صورت لاتین بودند را با خط شکسته بنویسم اما متاسفانه مدرسی که خط لاتین شکسته آموزش دهد را نتوانستم پیدا کنم. در آن زمان دسترسی به اینترنت برای فایل های آموزشی وجود نداشت ( یوتوب نبود 🙁 ) و با استفاده از یک PDF نحوه اتصال خطوط لاتین به یکدیگر، تمرین خط لاتین شکسته را شروع کردم و توانستم در یک بازه زمانی 20 روزه خط لاتین شکسته را یاد بگیرم! ( دقت کنید ؛ نه کاربردی داشت ، نه فایده ای فقط علاقه) اینجا بود که متوجه شدم انجام دادن کارهای مختلف خیلی دشوار نیست به شرط آنکه برای انجام آن ها برنامه ریزی و پشت کار داشته باشیم.

تحلیل و توجه به نقاط ضعف

مدت ها به این موضوع فکر می کردم

«اگر من هم مثل بقیه یک خط معمولی داشتم آن روز دفترم را به همکلاسی ام می دادم و دوباره تحویل می گرفتم»

دیگر مورد تمسخر قرار نمی گرفتم و به نقطه ضعف خود پی نمی بردم، علاوه بر این کسی از من حمایت نمی کرد و کتابی امانت به من نمی داد و من نیز تلاشی نمی کردم که تغییر کنم و این مراحل را طی کنم. اکنون واقعاً از داشتن مهارت خوشنویسی خوشحال هستم، زیرا از یک نقطه ضعف و ناتوانی این مهارت و پیشرفت در من ایجاد شد که اگر این نقطه ضعف را نداشتم هرگز نمی توانستم به این اندازه پیشرفت داشته باشم. این بیت شعر را همیشه به یاد داشه باشید :

گر خواهی شوی خوشنویس     بنویس و بنویس و بنویس

نمایشگاه آثار خوشنویسی سال 93 دانشگاه رازی کرمانشاه

حرف آخر

به شما توصیه می کنم که ابتدا نقاط ضعف خود را بشناسید زیرا در آینده به نقاط قوت شما تبدیل خواهند شد. به عنوان مثال اگر:

  • ترسو هستید
  • خجالت می کشید
  • وزن بالایی دارید
  • استرس بسیار به سراغ شما می آید
  •  نمی توانید به خوبی پول دربیاورید و …

این ها می توانند سکوی پرتاب شما برای رسیدن به یک توانایی در سطح بالا هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تبدیل نقاط ضعف به قوت خیلی ساده تر ازتقویت یک نقطه نرمال خواهد بود ( قانون دانینگ کروگر) ، زیرا انگیزه ای به نام دوری ازحالت ناخوشایند پشت این کار نهفته است. امیدوارم با خواندن این داستان متوجه شده باشید که چرا باید به سمت تغییر حالت از حالت نا مطلوب به مطلوب بروید.

با ما همراه باشید.

آکادمی موفقیت ایران

راه های افزایش تمرکز هنگام مطالعه

مقابله با عوامل حواس پرتی و عدم تمرکز

برای مقابله با هر یک از عوامل فوق که هر کدام به گونه ای مانع تمرکز حواس می شود – باید به راه کار خاص و مناسب با آن توجه نمود. در عین حال نکات زیر می تواند به عنوان راه کارهای کلی، مؤثر واقع شود:

مطالعه متمرکز

1. در ابتدا و قبل از هر چیز، برای تمام فعالیت های درسی و غیردرسی برنامه ریزی کنید.

اوقات شبانه روز را در یک جدول زمان بندی شده از هنگام بیداری تا موقع خواب، یادداشت نموده و برای هر کاری، زمان خاصی و مناسب آن را معین نمایید، سعی کنید طبق همان برنامه تنظیم شده به انجام دادن همان فعالیت مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و…) بپردازید. حتی زمان معین و مشخصی را در طول روز، برای اندیشیدن درباره موضوعات مختلف با تخیلات و افکار مزاحم، اختصاص دهید. این کار حداقل دو فایده مهم دارد:
الف. نظم و انضباط در تمام فعالیت ها حتی در اندیشه ها و افکارتان – راه پیدا می کند که خود بسیار ارزشمند است.

ب. اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواس پرتی شما شد، می توانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است. تأکید می کنیم برای هر کار و فعالیتی وقت مشخص معین کنید و در آن وقت به هیچ امری غیر از آن کار نپردازید.

2. اصول و قوانین لازم برای یک مطالعه سودمند را بشناسید

و آن را به دقت رعایت فرمایید. ما نیز در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم:
الف. با مد نظر قرار دادن هدف خویش از مطالعه و درس خواندن، احساس نیاز به مطالعه را در خودتان شعله ور سازید.

ب. به هنگام مطالعه یا حضور در کلاس، از افکار ناامیدکننده، کسل کننده و غیرمنطقی بپرهیزید و همواره امید، قدرت و توانایی را در ذهن خود حفظ کنید.
ج. همیشه برای مطالعه یا سر کلاس، کاغذ و قلمی داشته باشید و نت برداری کنید یا خلاصه ای از مطالب را یادداشت کنید تا در فضای روانی درس و مطالعه قرار داشته باشید، نه اینکه به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید.
د. با پیش مطالعه وارد کلاس شوید و پرسش هایی که درباره درس به ذهنتان می رسد، بلافاصله از استاد بپرسید و به خود اجازه ندهید سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول دارد و به تدریج از فضای روانی کلاس خارج شوید. با این روش ساده، می توانید فرایند تدریجی و محتوای درسی کلاس را پی گیری کنید و خود را در فضای درسی یا مطالعه قرار دهید.
ه. زمان و مکان مطالعه، باید از نظر فیزیکی و روانی از شرایط مناسب ب رخوردار باشد و هرگونه عاملی را که می تواند باعث حواس پرتی شود (نظیر سر و صداها، سرما و گرما، نور کم یا خیلی شدید و…) از محیط مطالعه خود حذف کنید.

3. در صورتی که تعدد کارها و فعالیت های غیردرسی، باعث عدم تمرکز می شود،

آنها را به حداقل ممکن برسانید و به خود بگویید: در این دوره و زمان، مهم ترین وظیفه و کار من مطالعه و درس خواندن و ارتقای سطح علمی است و فعالیت های جانبی متعدد، مزاحم وظیفه اصلی من است.

4. اگر مشکلات شخصی، اجتماعی، خانوادگی و… باعث عدم تمرکز حواستان می شود؛

بدانید که:
الف. زندگی فردی هیچ کس، خالی از مشکل نیست و ذهن هیچ فردی خالی محض نیست. از طرف دیگر با صرف فکر کردن و مشغولیت ذهنی درباره چنین مشکلاتی، هیچ دردی دوا نخواهد شد. پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسائل برهانید.
ب. به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید در این باره خواهم اندیشید (و زمانی را برای این کار در شبانه روز اختصاص دهید).
ج. در صورت امکان به اتفاق یکی از دوستان خود، مطالعه یا مباحثه کنید.

5. در صورتی که موضوع یا موضوعات خاص و محدودی، باعث حواس پرتی شما می شود، به دنبال راه حل مناسب آن باشید؛

چرا که آن موضوع خاص، در حکم علت عدم تمرکز حواس شما است. پس برای مقابله با آن باید ابتدا علت و عامل اصلی را شناسایی کنید و در پی حذف یا تقلیل آن برآیید، ولی اگر موضوعات متعدد مختلف باعث حواس پرتی می شود. به نکات بالا توجه نمایید.

استفاده از مطالب با ذکر منبع توصیه می گردد!!