افزایش بهره وری شغلی

افزایش بهره وری شغلی

ترفندهای هوشمندانه کار کردن ( هدف از آموزش )

هوشمندانه کار کردن و ثروتمندی
با انجام کارهابه شکل مفید و صحیح می توان کسب و کار را متحول ساخت و به سوددهی رسید.

با سلام خدمت دوستان عزیز سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت. اینار با موضوع بسیار مهم هدف از آموزش در خدمت شما می باشم. قطعا خیلی ها به شما گفته اند به مدرسه برو، دیپلم بگیر، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بگیر. این روند تا 40 سالگی ادامه دارد و فکر می کنند که الان دیگر وقت استفاده از آموخته ها است. اما متاسفانه در38 الی 40 سالگی امکان استفاده از آموخته ها وجود ندارد، زیرا انرژی، جوانی و تمامی برنامه های فرد از بین رفته و مجبور است که life style  که دارد را 10 الی 20 سال دیگر ادامه دهد و تمام.

آموزش و هدف های آن

شاید تصور کنید با این وجود چرا باید آموزش ببینیم؟ هدف از آموزش چیست؟

 هدف از آموزش انجام صحیح کارها است

اگر فکر کنیم که ما قرار است کاری را انجام دهیم، این کار باید صحیح انجام شود چون داریم به خاطر همان کار آموزش می بینیم. بنابراین آموزش به سه دلیل لازم است که اگر هر یک از آن ها نباشد لزومی ندارد که آموزش ببینیم!!

در واقع این یک اصل است به نام انجام صحیح کارها. یعنی اگر قرار نیست کاری را انجام دهیم چه صحیح چه غلط چه تفاوتی دارد که یاد بگیریم یا خیر. به عنوان مثال اگر قرار نیست خیاطی کنیم یا تعمیر ماشین انجام دهیم، لزومی ندارد این دوره ها را بگذرانیم و یاد بگیریم. به طور کلی در زندگی هر کاری که قرار نیست انجامش دهیم ( IRANSUCCESS) یادگیری اش اتلاف زمان است.

استراتژی هایی برای موفقیت و پولدار شدن
آموزش و به کار گیری آن می تواند تاثیر بسزایی در موفقیت و ثروتمندی داشته باشد

رابطه آموزش و یادگیری

اگر لیستی از درس هایی که هزینه کرده اید، دانشگاهی که رفته اید و مدارجی که گذرانیده اید، کلاس های هنری که رفته اید و … را تهیه کنید، قطعا در میان این موارد کارهایی وجود دارد که از همان اول می دانستید قرار نیست استفاده کنید. به عنوان مثال خیلی از خانمها کلاس گلدوزی، خیاطی و … می روند و یا آقایان کلاس های هوش مالی، مدیریت مالی و … می روند  و در دوره های آموزش آنلاین شرکت می کنند ولی در نهایت همچنان کارمند هستند. توجه داشته باشید که هیچ کدام از این کلاس ها بد نیستند و خیلی از افراد به وسطه همین آموزش ها درآمدهای میلیونی دارند، اما وقتی که قرار نیست کاری را انجام دهید لزومی به یادگیریش نمی باشد.

انجام صحیح  و هوشمندانه کارها

خیلی از افراد پس از آموزش و شروع یک کار نگرانند که چگونه متوجه شوند کار را به درستی انجام می دهند؟ این مسئله بسیار اهمیت دارد، زیرا هدف از آموزشانجام صحیح کارها است.

برای تشخیص صحیح انجام دادن کارها باید دقت نمود که منبع و رفرنسی (مرجعی) که شما برای آموزش به آن مراجعه کرده اید خودش آن کار را صحیح انجام می دهد و شما یک رفتار صحیح را از یک شخص خوب آموزش می بینید؟ آن فرد می تواند زنده باشد و یا فوت شده باشد اما با استفاده از کتاب، فیلم، سمینار، وبینار و … اطلاعات و رفتار صحیحش را به شما منتقل نماید.

مشاور و مرجع خوب آموزشی کیست؟

دقت کنید که منظور از مرجع و رفرنس خوب کسی است که در یک زمینه ای دارای بهترین اطلاعات باشد. فرض کنید اگر می خواهید کتاب نویسی یا نویسندگی یاد بگیرد و بروید  کتاب های پرفروش در آن زمینه را خریداری کنید، یا در کلاس ها یا دوره های آنلاین نویسنده آن کتاب شرکت کنید چهارچوب کاری را یاد می گیرید و قطعا پیشرفت سریع تری خواهید داشت. از طرفی کار صحیح را می بینید و متوجه می شوید که چگونه این کار انجام شده، ویراست شده، جلد خورده و …. بنابراین اگر می خواهید کاری را انجام دهید به این سطح توجه نمایید.

اجرایی نمودن و انجام دادن کار

همانطور که اشاره کردیم برای انجام هر کاری نخستین سطح آموزش و بعد سطح مراجعه به مرجع صحیح و در نهایت انجام دادن و اجرایی نمودن است. فرض کنید اگر می خواهید قهرمان شوید و نزد فردی که چند دوره قهرمان بوده بروید و مهارتش را یاد بگیرید اما مرحله آخر که اجرا است را انجام ندهید! عملا هیچکاری را انجام نداده اید. آموختن و درست آموختن بدون به کارگیری نتجیه ای ندارد، بنابراین آموزش و هدف از آن این  است که فرد به نتیجه ای برسد، زیرا در صورت نرسیدن به نتیجه آموزش دیدن یا آموزش ندیدن تفاوتی نخواهد داشت.

اصل پارتو
افراد موفق معمولا در برنامه های خود اصل پارتو را به کار می برند.

قانون اصل پارتو

براساس این قانون که به قانون 20/80 شهرت دارد 80 درصد کارهای شما 20 درصد نتایج را برایتان می سازد و 20 درصد کارهای شما 80 درصد نتایج را در بردارد. به فرض شما لیستی از کارهایتان تهیه کنید و آن 20 درصد کاری که داری نتایج خوب می باشد را انجام دهید و 80 درصدی که بازدهی چندانی ندارد انجام ندهید.

به عنوان مثال اگر شما 1000 دلار درآمد داشته باشید و به ازای آن 10 ساعت در روز کار کنید، 800 دلار از این 1000 دلار به ازای 2 ساعت کار و 200 دلار مابقی به ازای 8 ساعت کار به دست می آید.

فکر کنید که از این به بعد دیگر آن 8 ساعت را کار نمی کنید و فقط دو ساعت در روز کار کنید، شاید به ظاهر فکر کنید که درآمدتان کم شده است اما اگر با تمرکز آن دو ساعت را به سه ساعت کار مفید افزایش دهید اتفاق جالبی خواهد افتاد و با ادامه همین روند پس از یک ماه مشاهده می کنید که درآمد شما به 1200 دلار افزایش یافته یعنی علاوه بر افزایش درآمد زمان آزاد بیشتری نیز در اختیار دارید.

راز موفقیت ثروتمندان جهان

افراد موفق و ثروتمند نیز از همین قانون استفاده می کنند.

اگر به آن ها دقت کرده باشید فقط کارهای خیلی مهم را خودشان انجام می دهند و 90 درصد کارها را به دیگران واگذار می کنند. آن ها برای هر کاری شخصی را در نظر می گیرند، به عنوان مثال یک وکیل برای کارهای حقوقی، یک مشاور برای امور خانوادگی، یک مدیر برای کسب و کارهای خود و … دارند و به طور کلی برای هر بخشی فردی را قرار می دهند که امور را مدیریت و کنترل نماید.

در واقع این افراد خودشان همیشه در مهمترین نقطه حضور دارند که بیشترین مقدار بازدهی را برای آنان دارد و سایر کارها را پوشش می دهد. اگر به سبک زندگی افراد موفق توجه کنید می توانید نمونه عملی اصل پارتو و آموزش ورابطه آن ها با یکدیگر را درک کنید.

آموزش و ثروتمندی
رسیدن به موفقیت و ثروتمندی دارای استراتژی و تکنیک هایی است

چطور مثل ثروتمندان پول پارو کنیم

آموزش موجب می شود که شما رشد و تکامل پیدا کنید اما اگر می خواهید این چرخه پیشرفت و ترقی روز به روز بیشتر شود نیاز دارید که به سطح بالاتری بروید. در مثالی که قسمت اصل پارتو آورده شد، فردی که بر اساس اصل 20/80  دو ساعت در طول روز کار کرد و 80 درصد درآمدش را در همین زمان به دست آورد در طی همین دو ساعت هم باز قانون 80/20 قابل اجرا است. یعنی اگر فرض کنید که همان فرد 120 دقیقه در روز کار می کنید در این بازه زمانی تایم های کلیدی وجود دارد که حدود 650 دلار از کل 800 دلار را در آن تایم ها به دست می آورد، از این رو حدود 40 دقیقه از120 دقیقه بیشترین درآمد و بازدهی را دارد. منظور از کارهای کلیدی هماهنگی برای قرار ملاقات، بستن قرارداد و … است.

سطوح پیشرفت و موفقیت

آدم های موفق به سطح 1 و 2 قانع نیستند و به سطح 3 و 4 که بازدهی بیشتری دارد فکر می کنند. شاید با خود فکر کنید یعنی فقط 45 دقیقه در روز کار می کنند و این میزان درآمد دارند؟

در صورتی که آدم های موفق معمولا تایم زیادی کار انجام می دهند. در واقع آدم های موفق  می دانند که با 45 دقیقه کار 650 دلار درآمد خواهند داشت. از این رو این 45 دقیقه را به 10 ساعت کار مفید افزایش می دهند یا به عبارتی به جای سخت کار کردن، کار هوشمندانه انجام می کنند. به عنوان مثال نشست هایی با مدیران ارشد برگزار می کنند، استراتژی های جدید برای بیزینسشان به کار می گیرند و …  این افراد کارهای مثل مذاکرات سطح پایین و  … را به سایر افراد می سپارند و خودشان فقط کارهای مهم را انجام می دهند. بنابراین این شخص با همان 10 ساعت کار به صورت درست و هوشمندانه درآمد خود را چندین برابر افزایش می دهد.

جمع بندی

به طور کلی اگر کارمند هستید و بیزینس خاصی دارید و با 10 ساعت کاردارای 1 میلیون تومن درآمد می باشید. در صورتی که در همان بازه زمانی بتوانید 30 میلیون تومان درآمد کسب کنید در واقع یک کارهوشمندانه انجام داده اید. امیدوارم بتوانید بین این مطالب ارتباط برقرار نمایید و در حوزه ای که مشغول هستید به بهترین شکل ممکن آن را انجام دهید.

با ما همراه باشید می توانید همین الان با ارسال نام و شهر خود به سامانه 10003715 در باشگاه ایرانیان موفق نام نویسی کنید

آکادمی موفقیت

فروش رویایی

فروش رویایی

چگونه فروشی رویایی داشته باشیم؟

با سلام خدمت دوستان عزیز سامان کرمی از آکادمی موفقت ایرانیان هستم و این بار موضوع پولساز فروش را مورد بررسی قرار می دهیم. صاحبان کسب و کارهایی که می خواهند فروش خوبی داشته باشند باید از 7 مرحله فروش عبور نمایند. با ما همراه باشید که با این مراحل آشنا شوید و فروش خود را متحول نمایید.

 فروش دارای مراحل مختلفی است که در زیر به بررسی آن ها می پردازیم.

سوال و سوالات

سوال از اساسی ترین بخش هایی است که منجر به فروش می گردد. سوالات دو دسته هستند:

  • الف) سوالاتی که مشتری از شما می پرسد
  • ب) سوالاتی که شما از مشتری می پرسید

قطعا هر محصول یا خدمت قابل ارائه ای داری ویژگی هایی است اما توجه داشته باشید که ویژگی ها اصلا مناسب یک فروش و فروشنده نیستند. زیرا مشتری خریدار ویژگی ها نیست بلکه او محصولی را می خواهد که بتواند نیازهایش را بر طرف نماید. بنابراین باید به جای بیان ویژگی ها از مزایای برجسته محصول خود صحبت نمایید. دقت کنید که راحتترین راه برای مجاب نمودن یک نفر این است که خودش پاسخ سوالاتش را بدهد نه شما!!!

تفاوت ویژگی ها و مزایا

ویژگی ها و مزایای یک محصول با یکدیگر متفاوت هستند.

فرض کنید که من قصد دارم ماشینی را بفروشم که یکی از ویژگی های مهم آن داشتن موتور کم حجم در حد 1300 سی سی است. این موتور مصرف سوخت کمتری خواهد داشت ویک ویژگی محسوب می شود اما مزیت ماشین کم مصرفی آن می باشد. بنابراین برای اینکه بتوانم نظر مشتری را جلب نمایم روی مزایای ماشین تمرکز می کنم.

من اگر بخواهم ماشینی را به مشتری معرفی کنم گفتگو با مشتری را با این جمله آغاز می کنیم. دیدین  بنزین چقدر گرون شده؟ مشتری نیز جواب می دهد که اره خیلی قیمت بنزین بالا رفته است! در ادامه این صحبت من به مشتری می گویم اتفاقا ماشینی که شما قصد دارید از من بخرید کم مصرف ترین ماشین کمپانی شورلت است و شما از این به بعد می توانید 25 درصد پولی که بابت سوخت پرداخت می کردید  را صرفه جویی نمایید. بنابراین همانطور که می بینید من جمله ام را از یک مبحث شروع کرده و یک سوال پرسیدم و اون ویژگی خاصی که محصولم داشت و می توانست برای مشتری سودمند باشد را به او نشان دادم.

همراه و همسو شدن با مشتری

منظور از همراه و همسو شدن این است که در مقام یک مشاور در کنار مشتری قرار بگیرید. با این تکنیک مشتری دیگر شما را به عنوان یک فروشنده در نظر نمی گیرد و به عنوان دوست خود می داند که قرار است مشکل او را حل نمایید. شاید با خود فکر کنید که مشاوره چه دستاوردی برای من خواهد داشت؟
فرض کنید اگر شما به مشتری مشاوره دهید که با خرید این ماشین در ماه حدود 6 باک کمتر بزنین خواهد زد و صرفه اقتصادی برای او خواهد داشت و او از این موضوع قطعا خوشحال خواهد شد. در واقع شما در مقام مشاوره به فکر مشتری هستید و فقط قصد دارید مزایای محصول خود را به او معرفی کنید و هیچ تصمیمی در رابطه با فروش آن به مشتری ندارید. در صورتی که این مرحله را به درستی انجام دهید قطعا فرآیند فروش به خوبی انجام خواهد شد و مشتری محصول را می خرد.

دریافت نیاز مشتری

یکی از مسائلی که باید در امر فروش به آن دقت نمایید پرسیدن سوالاتی است که پاسخ آن ها به بله و خیر ختم نشود.

به عنوان مثال از مشتری خرید خودرو بپرسید چه انتظاراتی از یک خودرو خانواده دارد؟ مشتری این سوال را قطعا با بله و خیر پاسخ نخواهد داد و توضیح می دهد که مثلا هزینه نگهداری آن پایین باشد، فضای صندوق عقب داشته باشد و … . در این مرحله شما باید بین ویژگی های خودرو و نیازهای مشتری ارتباط برقرار نمایید تا بتوانید بخشی از نیازهای مشتری را رفع کنید. به عنوان مثال اگر یکی از مهم ترین ویژگی های خودرو شما داشتن هزینه نگهداری و سرویس پایین است سعی کنید بیشتر روی آن تمرکز نمایید تا بتوانید یکی از نیازهای مشتری را برطرف نمایید.

بنابراین همانطور که مشاهده می کنید مزایای شما در این است که مزایای محصول خود را به مشتری نشان دهید و تنها بیان ویژگی های محصول نمی تواند به فروش شما کمک کند. به عبارتی می توان گفت مشتریان خریدار مزایا هستند نه ویژگی ها.

سوالات مشتری

رابطه بین مشتری و فروشنده یک رابطه دو طرفه است و پس از آنکه فروشنده یک سری از ویژگی های محصول را که مطابق نیازهای مشتری است را به او معرفی می کند وارد مرحله بعدی فروش می گردد. در صورتی که تمامی مزایای محصول را به مشتری معرفی نمایید به طوری که مشتری احساس کند که با خرید محصول بخشی از مشکلاتش حل می شود محصول شما را خریداری می کند. اما در صورتی که شما این مرحله را نتوانید به هر دلیلی با موفقیت پشت سر بگذارید مشتری سوالاتی را از شما می پرسد و یا اعتراض می کند. این موضوع معمولاً برای فروشندگان اقلام خورد مانند روسری، کت و شلوار و .. اتفاق می افتد.

در واقع علت پرسش های مشتری این است که محصولی که شما ارائه می دهید با محصولات مشابه دارای ویژگی های یکسانی است و می تواند آن محصول را از شخصی دیگر هم خریداری نماید. در چنین مواقعی مشتری شروع به پرسیدن سوالات مختلفی می کند.

توجه داشته باشید سوالات مشتری اگر به درستی پاسخ داده شوند همانند پله هایی هستند که می توانند شما را بالا ببرند و به هدف نهایی برسانند.  به عنوان مثال در فروش یک ماشین معمولا مشتری سوالاتی مختلفی مانند قیمت ماشین چقدر است؟ بیمه دارد؟ تصادف داشته ؟ و … می پرسد.

 در ذهن تمامی افراد هفت مرحله ذهنی در رابطه با تصمیم گیری برای خرید یا عدم خرید یک محصول وجود دارد.  معمولاً این سوالات در 90 درصد مواقع 7 الی 8 مورد بیشتر نیستند. در صورتی که مشتری تمامی سوالات خود را بپرسد و پاسخ بگیرد فرآیند فروش تکمیل می شود. نکته ای که فروشندگان باید به آن توجه داشته باشند این است که تعداد سوالات زیاد نیست و نباید عصبانی شوند و فکر کنند که مشتری قصد خرید ندارد، زیرا فردی که قصد خرید ندارد سوال نمی پرسد و زمان و انرژی صرف نمی کند.
به طور طبیعی 99 درصد مواقع مشتریانی که سوال می پرسند قصد خرید دارند و اگر فروشنده صبر کند و به این سوالات پاسخ دهد این سوالات در نهایت تمام خواهد شد زیرا هر محصول نهایتا 10 ویژگی یا مزیت مهم بیشترندارد که بخواهد نظر مشتریان را جلب نماید و برای آن ها مهم باشد. بنابراین اگر شما به عنوان فروشنده وقت بگذارید و ویژگی هایی که مشتری نیاز دارد را به او معرفی کنید خرید انجام خواهد شد.

نکته : بخش پاسخ سوالات به مشتری بسیار اهمیت دارد  و معمولاً مشتری چند سوال از فروشنده می پرسد البته ممکن است گاهی اوقات به صورت اعتراض باشد که در چنین شرایطی نیز باید باز هم فروشنده باید مشتری را دوست داشته باشد و به اعتراضات او رسیدگی کند زیرا فروشنده ضرر می کند و باید دوباره مشتری جدیدی پیدا کند.

 

نحوه پاسخگویی به اعتراضات مشتری

رسیدگی به اعتراضات مشتری بسیار اهمیت دارد و باید به نحوی مشتری را متقاعد نمایید تا فرآیند فروش به درستی صورت گیرد. به عنوان مثال اگر مشتری به شما می گوید که محصول شما گران یا بی کیفیت است اصلا نباید جبهه بگیرید و باید در نقش مشاور به صحبت کردن با مشتری بپردازید. محصول شما قطعا 10 الی 20 ویژگی و مزایا دارد و مشتری ممکن است فقط از یک الی دو مورد آن شاکی باشد نه محصول شما به طور کامل.
ساده ترین راهکار در چنین مواقعی این است که به مشتری بگویید شما جای من الان چیکار کنیم؟ وقتی چنین برخوردی نشان می دهید مشتری متوجه می شود که برای او ارزش قائل شده اید و راحت تر می توانید با او ارتباط برقرار نمایید تا به اعتراضات او پاسخ دهید. مرحله بعدی وارد شدن به ارتباط دوستانه با مشتری است. به عنوان مثال به او یک کاتالوگ بدهید، چایی بریزید و … . بنابراین در صورتی که به مولفه های ذهنی مشتری پاسخ دهید به راحتی می توانید از این مرحله هم عبور نمایید.

فروش یعنی چه؟

خیلی از افراد تصور می کنند که فروش یعنی کالایی را ارائه دهند و پولی را بابت آن دریافت کنند و  کالا یا محصول حتما باید خیلی خوب باشد که بتوانند از فروش خوبی برخوردار شوند. اما افراد زیادی وجود دارند که با وجود داشتن یک محصول عادی از فروش بسیار خوبی برخوردار می باشند. تفاوت این دو چیست؟  شخصی که از فروش خوبی برخوردار است علاوه بر داشتن تجربه و مهارت از تکنیک های فروش و نحوه برقراری ارتباط درست با مشتری اطلاعات کافی دارد و تمامی این مراحل را به درستی انجام می دهد. اما شخصی که فروش کافی ندارد نصف بیشتر این مراحل را طی نموده ودر قسمت قطعی کردن فروش به خوبی عمل ننموده که این مراحل منجر به فروش نشده است. توجه داشته باشید که پاسخ ندادن به برخی سوالات مشتری موجب عدم اطمینان خواهد شد و فرآیند فروش ضعیف می شود.

بنابراین اگر فکر می کنید احتیاج دارید که درصدهای مهم زندگی خود را بهبود دهید قطعا با نتایج شگفت آوری روبرو خواهید شد.
با ما همراه باشید

آکادمی موفقیت ایران

کلینیک کسب و کار

کلینیک کسب و کار

تفاوت این موارد را بدانیم تا موشکی پولدار شویم

اینبار با موضوع بسیار جذاب کلینیک کسب و کار  در خدمت شما هستم. اگر می خواهید با کلینیک کسب و کار، تفاوت های آن با مشاوره کسب و کار و نحوه بهبود شرایط شغلی به کمک کلینیک کسب و کار بیشتر آشنا شوید پس تا پایان با ما همراه باشید.

آشنایی با کلینیک کسب و کار

برای درک و شناخت بهتر یک کلینیک کسب و کار و خدماتی که ارائه می دهد بهتر است با مثال کلینیک دندانپزشکی به بررسی آن بپردازیم. کلینیک دندانپزشکی یکی از مراکزی است که معمولاً تمامی افراد هر چند مدت یکبار به آن مراجعه می کنند. در زمان مراجعه به کلینیک دنداپزشکی پس از معاینه ممکن است دندان شما سالم باشد و هیچگونه مشکلی نداشته باشد، اما در صورتی که مشخص شود دندان شما دچار پوسیدگی و خرابی شده باید با پیشنهادهایی که ارائه می شود دندان را پر کنید، عصب کشی نمایید و یا بکشید که هزینه هر کدام متفاوت است. یک کلینیک کسب و کار نیز همانند کلینیک دنداپزشکی از بخش های مختلفی تشکیل شده که هر بخش خدمات متفاوتی را ارائه می دهد.

نحوه عملکرد کلینیک کسب و کار

کلینیک کسب و کار پذیرای تمامی افراد می باشد و همه صاحبان کسب و کار و سایر افراد می توانند به کلینیک های کسب و کار مراجعه نمایند واز تکنیک ها و راهکارهایی که کلینیک ارائه می دهد استفاده نمایند. روش های مختلفی برای برقراری ارتباط با کلینیک کسب و کار وجود دارد مانند تماس تلفنی، ارسال پیامک، مطالعه محتوای وب سایت کلینیک و…

هنگامی که شما به کلینیک مراجعه می کنید مجموعه کلینیک با بررسی بیزینس شما مشخص می کند که آیا نیروهای کسب و کارشما متخصص هستند؟ آیا کسب و کار از نقطه درستی استارت خورده؟ آیا نشان درستی برای آن انتخاب شده است یا خیر؟ به این ترتیب شما متوجه خواهید شد که نقاط ضعف و قوت کسب و کارتان کجاست. بنابراین اگر برای مشاوره با کلینیک کسب و کار تماس بگیرید کارشناسان کلینیک ما کانال تلگرامی، پیج اینستاگرام، سایت. در صورت حضوری بودن کسب و کار شما شرایط آن را بررسی می کنند و راهکارهای اجرایی لازم را ارائه می دهند.

چرا لازم است به کلینیک کسب و کار مراجعه کنیم؟

همانطور که توصیه می شود هر شش ماه یکبار به دندانپزشکی بروید تا از وضعیت سلامت دندانهایتان آگاه شوید و در صورت خراب بودن زودتر به درمان آنها بپردازید تا درد کمتری را تحمل کنید و مجبور به پرداخت هزینه زیادی نشوید.
در کلینیک های کسب و کار هم همین شرایط وجود دارد، یعنی هر کسب و کاری می تواند درگیر مشکلاتی شود. از جمله این مشکلات می تواند کمبود نقدینگی، بازدهی نامناسب، مجهز نبودن به یک سیستم ارتباط با مشتری مناسب، از دست دادن مشتری، جذب مشتری و … اشاره نمود.

در صورتی که فرد چه سریعتر برای رفع این مشکلات به کلینیک کسب و کار مراجعه نماید قطعاً بهتر می تواند روند کاری کسب و کار خود را با استفاده از پیشنهادات کلینیک تغییر دهد و روند رو به رشدی را در پیش بگیرد. موارد بسیاری وجود دارد که فرد پس از گذشت مدت زیادی برای نجات کسب و کار خود به کلینیک های کسب و کار مراجعه کرده و به دلیل حجم انبوه مشکلات و نقاط ضعف کار عملا نمی توان کاری برای بهبود اوضاع کسب و کار انجام داد. مانند زمانی که فرد خیلی دیر به دندانپزشکی مراجعه نموده و دندان کاملا خراب شده و مجبور به کشیدن آن و تحمل درد بیشتر می باشد.

استفاده از خدمات کلینیک کسب و کار

پس از مراجعه به کلینیک کسب و کار و انجام بررسی های لازم و مشخص شدن عیوب و نقاط ضعف و قوت کسب وکار نوبت به مرحله رفع آن مشکل با استفاده از پیشنهادهای ارائه شده از سوی کلینیک کسب و کار می گردد. مجموعه کلینیک پس از بررسی شرایط کسب و کار شما می تواند پیشنهادات های بسیار جذاب و کاربردی داشته باشد که از جمله آن می توان به تبلیغات در وب سایت، تبلیغات در گوگل، ایجاد فروشگاه اینترنتی، سئو و یا هر اقدام دیجیتال دیگری اشاره کرد. هر یک از این نوع تبلیغات هزینه های متفاوتی دارند که شما می توانید با توجه به بودجه و بخش های مالی که برای این کار در نظر گرفته اید استفاده از این تبلیغات را اولویت بندی کنید. برای اجرایی نمودن هر کدام یک بازه زمانی مشخص را اختصاص دهید. با اجرایی نمودن پیشنهادات کلینیک شاهد افزایش درآمد و نقدینگی حاصل از آن خواهید بود و می توانید مجدداً بخشی از درآمد خود را به  پیشرفت و توسعه کسب و کار خود اختصاص دهید.

تفاوت کلینیک کسب و کار و مشاوره کسب و کار

همانطور که در با مراجعه به کلینیک دندانپزشکی پس از تشخیص مشکل بیماری دهان و دندان شما تمامی اقدامات لازم مانند عصب کشی، پر شدن و … انجام می شود. در کلینیک های کسب و کار نیز همین پروسه طی می شود. یعنی زمانی که فردی برای مشاوره و حل مشکل کسب و کار خود به کلینیک مراجعه می کند تیم تخصصی کلینیک که در زمینه بررسی کسب و کارها فعالیت دارند به تحلیل کسب و کار او می پردازند و یا حتی مواردی که فرد می خواهد به تازگی کسب و کار جدیدی را استارت بزند و تا کنون هیچگونه اقدامی را انجام نداده باشد، کلینیک نقاظ ضعف کار و مشکلات آن را می یابد و راهکارهایی با کمترین هزینه ممکن که قابلیت اجرایی نمودن داشته باشد را ارائه می هد.

در صورتی که مشاوره کسب و کار با بررسی عیوب کسب و کار شما فقط به شما راهکارهایی مانند طراحی  یک وب سایت خوب و … را ارائه می دهد و هیچگونه اطلاعاتی در رابطه با اجرایی نمودن این راهکارها ارائه نمی دهد. به عنوان مثال فردی که هیچ دانشی در رابطه با طراحی سایت ندارد در واقع نمی داند که چه فرآیند طولانی را باید طی نماید و اطلاعاتی در رابطه بهترین طراح سایت، نحوه عقد قرار داد با او، امکاناتی که سایت نیاز دارد و … ندارد.
بنابراین می توان گفت با مراجعه به کلینیک کسب و کارمشکلات کسب و کار پیدا می شود، راهکارهایی متناسب با آن پیشنهاد می گردد و بهترین راهکارها اجرایی و عملی می شوند. در واقع کلینیک  نتایج حاصل از راهکارهای پیشنهادی خود را تضمین می کند و قطعا با تفاوت های بسیار اندکی کسب و کار به نتیجه مورد انتظار دست خواهد یافت.

کانون های تبلیغاتی

برخلاف کلینیک های کسب و کار و مشاوره های کسب و کار، کانون های تبلیغاتی تنها بر روی انواع تبلیغات تمرکز دارند و به شما روش های تبلیغاتی به منظور پیشرفت و توسعه کسب و کارتان پیشنهاد می کنند، این تبلیغات می تواند بنری، تلویزیونی و … باشد و در انتها بازدهی تبلیغات و میزان سود شما و میزان تاثیر لازم را در رونق کسب و کارتان دارد یا خیر،هیچگونه ارتباطی با کانون تبلیغاتی ندارد!!
کانون تبلیغاتی هیچگونه مسئولیتی در قبال آن نخواهد داشت. بنابراین توصیه می شود که در انتخاب کانون تبلیغاتی بیشتر دقت کنید و سعی کنید که کانونی را انتخاب نمایید که رزومه کاری درخشانی داشته باشد، در واقع این همان تفاوت کانون تبلیغاتی در مقایسه با کلینیک کسب و کارمی باشد.

حرف آخر

کلینیکهای کسب و کار در مقایسه با مشاوره های کسب و کار و کانون های تبلیغاتی می توانند انتخاب های مناسب تری جهت مشاوره و راه اندازی یک کسب و کار باشند. کلینیک ها تمامی جوانب کار را به درستی می سنجند و راهکارهایی در زمینه های مختلف مانند تامین مالی، تامین نیروی انسانی، نحوه فروش، نحوه مشتری مداری، نحوه انبار داری و … ارائه می دهند و کمک  می کنند که فرد بتوانند با اجرایی  نمودن این راهکارها کسب و کار خود را رونق بخشد و توسعه دهد.

آکادمی موفقیت ایران

فروش دروازه ثروت

فروش دروازه ثروت

فروش دروازه ثروت

چطور در مدت کوتاه تر درآمد خود را بیشتر کنم؟

سلام خدمت تمامی کاربران گرامی، سامان کرمی هستم ازآکادمی موفقیت ایران. دریافت پیام های متعددی از فارغ التحصیلان رشته های مختلف مانند برق، شیمی، مکانیک و …که از شرایط کاری خود ناراضی هستند و یا کاری برای انجام دادن ندارند، همچنین پیام هایی با مضمون نداشتن علاقه به حیطه کاری و یا بهره مالی پایین موجب شد که تصمیم بگیریم مطالبی در رابطه با مبحث فروش و اصلی ترین مولفه زندگی یعنی ” پول بیشتر به تحلیل این موضوع بپردازم.

 آموزش به دست آوردن پول

پول اصلی ترین مولفه های زندگی هر انسانی است. اما متاسفانه از بدو ورود به مدرسه تا دانشگاه از موضوعات مختلفی مانند دین، تاریخ، دیفرانسیل و … صحبت می شود ولی هیچگونه آموزشی در خصوص پول و چگونگی به دست آوردن آن ارائه نمی شود. واقعا پول مورد نیاز انسان ها قرار است از کجا به دست آن ها برسد؟

برای رسیدن به این هدف حتما باید در خصوص تولید پول و سرمایه گذاری و همچنین افزایش سطح مالی آموزش هایی در دوران تحصیل ارائه گردد.

چرا به دست آوردن پول در دانشگاه ها آموزش داده نمی شود؟

با وجود آنکه در تمامی رشته ها باید مباحثی را به نحوه تولید پول اختصاص دهند اما فقط در رشته هایی مانند مدیریت مالی، حسابداری، مدیریت منابع انسانی و … که به پول مربوط می شوند به مدیریت پول  و مدیریت هزینه ها پرداخته می شود.  در واقع دانشجویان برتر فارغ التحصیل این رشته ها نهایتا می توانند به یک مدیر هزینه موفق تبدیل شوند (IranSuccess.Com) اما نمی توانند مدیر درآمد خوبی باشند.

مدیریت درآمد ژنتیکی است یا اکتسابی؟

مدیر هزینه و مدیر درآمد کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. یک مدیر هزینه خوب باید مراحل بسیاری را طی کند تا بتواند به یک مدیر درآمد تبدیل شود.

در این رابطه مصاحبه های بسیاری با افراد ثروتمند دنیا مانند دونالد ترامپ انجام شده که چطور خود یا اجدادشان به این ثروت دست یافته اند؟ پاسخ افراد ثروتمند به این سوال پاسخی غیر قابل باور است. آن ها معمولاً می گویند که این امر ژنتیکی است. درصورتی که کاملاً نادرست است و اصلا موضوعی تحت عنوان آموزش ژنتیکی وجود ندارد.

اگر زندگینامه تعدادی از افراد موفق دنیا را مطالعه کنید می بینید که برخی از آن ها در نسل های قبل خود ثروت چندانی نداشته اند  و از یک برهه زمانی ثروت اندوزی آن ها آغاز شده است. مانند جناب ادیسون که در خانواده ای فقیر بزرگ شد که اوضاع مالی نامناسبی داشتند اما با آموزش، پشتکار و تلاش خود توانست به یکی از ثروتمند ترین افراد آمریکا تبدیل گردد. بنابراین همانطور که متوجه شدید مدیریت درآمد اکتسابی است نه ژنتیکی.

یادگیری مدیریت درآمد

این سوال ممکن است برای افراد زیادی به وجود آید که چگونه مدیریت درآمد را فراگیریم در صورتی که آموزشی در این رابطه ندیده ایم؟

اولین تصوری که در این زمینه وجود دارد آن است که در یک حوزه مانند تعمیرات کامپیوتر و … متخصص شویم و با ارائه خدمات به دیگران پول دریافت کنیم، که کاملا درست است.

در واقع یکی از 16 اصل اساسی دوره های بیاندیشید و ثروتمند شوید نیز ” تخصص” است. اما متاسفانه مشکلی که در این زمینه وجود دارد آن است که در هیچ کدام از دانشگاه های ایران و حتی خارج از ایران آموزش هایی در رابطه گران تر، در دسترس تر، یا به عبارتی در سطح بالاتر ارائه دادن تخصص داده نمی شود که افراد بتوانند تخصص خود را فراگیرتر عرضه نمایند.

به طور کلی ما برای داشتن درآمد به تخصص نیازمندیم و هرگز نمی توانیم به صورت اتفاقی پولی را به دست آوریم. تفاوتی ندارد که کارمند باشیم یا کارگر در هر صورت باید متخصص باشیم که پولی به ما داده شود و به میزانی که در حوزه خود تخصص بیشتری داشته باشیم قطعا درآمد بیشتری خواهیم داشت. 

ادامه تحصیل دهیم یا نه؟

یکی از سوالاتی که ممکن است در ذهن افراد مختلفی شکل بگیرد این است که ادامه تحصیل چه میزان سطح درآمد ما موثر است؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که تخصص ربطی به تحصیلات ندارد. به عنوان مثال فردی که با مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد توانایی مدیریت یک کارخانه 2000 نفره را دارد قطعاً دارای مهارت و تخصص بیشتری است نسبت به فردی که با مدرک دکتری (PHD) در یک آموزشگاه تدریس می کند. بنابراین برای داشتن درآمد بیشتر نیاز است که تخصص خود را عمیق تر کنید.

تفاوتی ندارد که تخصص شما در چه زمینه ای است. فردی را در نظر بگیرید که نویسنده است. این فرد اگر 100 صفحه مطالب سطحی  با موضوعات پراکنده بنویسد و به عبارتی نوشته های او عمیق نباشد نمی تواند درآمد و بهره مالی خاصی از این کار داشته باشد. در صورتی که اگر زمان بیشتری صرف کند و مطالب تخصصی تری بنویسد حتی می تواند یک مولف کتاب شود و بهره مالی بسیار مناسبی داشته باشد. بنابراین فردی که دارای تخصص سطحی است اگر تخصص خود را عمیق تر نمایند قطعا می تواند به بهره مالی بیشتر برسد.

چگونگی فراگیر شدن و ارائه تخصص به دیگران

نحوه ارائه تخصص به دیگران و فراگیر شدن آن بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال چه کارهایی می توانید انجام دهید تا تخصص خود را به دیگران ارائه دهید؟ تکنیک هایی که استفاده می کنید و کارهایی که انجام می دهید  تا خدمات بیشتری را ارائه دهید بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال می توانید مانند مک دونالد نیروهایی را آموزش دهید و شعبات مختلفی راه اندازی کنید و ثروتمند شوید.

بنابراین برای ثروتمند شدن باید تخصص داشته باشید و فروش مهم ترین تخصص برای پولدار شدن می باشد. به طوری که اگر فروش از چرخه زندگی هر فردی حذف شود قطعا نمی تواند پولدار شود.

ما باید بفروشیم تا به ثروت دست یابیم. اما ممکن است که کارمند اداره ای مانند اداره آموزش پرورش بگوید من چیزی برای فروش ندارم، چگونه بفروشم؟ یک معلم می تواند اطلاعات بفروشد و به میزانی که در حوزه علمی خود تخصص بیشتری داشته باشد قطعاً می تواند درآمد بیشتری داشته باشد. بنابراین معلم می توانید از طریق برگزاری کلاس های خصوصی و یا ارائه جزوه درآمد از فروش برسد.

همانطور که اشاره کردیم یکی از 16 اصل بیاندیشید و ثروتمند شوید تخصص است و بدون تخصص و با استفاده از قانون جذب و… نمی توان ثروتمند شد.

تداوم آموزش و یادگیری

همان اندازه که داشتن تخصص اهمیت دارد، استمرار آموزش و یادگیری تخصص نیز نباید متوقف شود. برند های بسیاری وجود دارد که طی چند سال به خوبی می درخشند اما ناگهان ناپدید می شوند، در واقع چنین برندهایی تخصص خود را بروز نمی کنند و چرخه یادگیری مستمر را قطع می کنند.

جهان در حال پیشرفت است و موفقیت نیز همانند یک جاده سر بالا با شیب ملایم می باشد و به میزانی که ما بتوانیم در این جاده سر بالا حرکت کنیم و تخصص خود را بروز کنیم رشد خواهیم داشت. اما به محض متوقف نمودن یادگیری نمی توانیم با جهان همگام شویم و به عبارتی جا می مانیم . پس برای آنکه بتوانیم ثروتمند شویم باید سه اصل زیر را به خاطر بسپاریم.

  • متخصص شدن
  • یادگیری فروش
  • استمرار در یادگیری آموزش و تخصص

بنابراین اگر می خواهیم روند روبه رشدی داشته باشیم  تا پایان عمر با ما همراه باشد باید به مصرع  ” زگهواره تا گور دانش بجوی” عمل نماییم.

چگونه افراد غیر متخصص وارد مسیر کسب درآمد شوند؟

افرادی که هیچگونه تخصص ویا سابقه کاری ندارند و می خواهند وارد مسیر کسب و کار شوند باید دقت کنند که هر چقدر پول درشت تر و گردش مالی بیشتر باشد قطعا سود بیشتری نیز خواهد داشت. به عنوان مثال اگر فردی بتواند منزلی به قیمت ده میلیارد تومان را بفروشد سود حاصل از این معامله 100 میلیون تومان خواهد بود. حال اگر فردی بخواهد کتاب بفروشد چون دارای قیمت پایین تری است فروش راحت تر و سود حاصل نیز کمتر می شود.

در این میان افرادی وجود دارند که نه پول دارند نه تخصص. آیا چنین افرادی باید پولدار شدن را فراموش کنند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت بهتر است این افراد نزد فردی که در یک صنف مشغول به کار است در کنار او کار کنند و در فروش نیزبه او کمک کنند. به عبارتی در کنار یادگیری تخصص به امر فروش نیز بپردازد. در واقع با این کارمی توانند نیازهای مردم را بشناسند و متناسب با آن ها برای کسب درآمد تلاش کنند.

سخن پایانی ثروت سازی

همانطور که متوجه شدید قلب تپینده هر کاری فروش است، زیرا با حذف فروش از هر چرخه کاری آموزش، رشد و سود آوری متوقف خواهد شد. بنابراین اگر می خواهید فروش داشته باشید و ثروتمند شوید در هر جا و مکانی که هستید فقط به فروش و ایده های فروش بیشتر بیاندیشید تا بتوانید سود مالی خود را افزایش دهید. بنابراین هرگز نمی توان یک شبه سود مالی خود را افزایش داد بلکه نیاز به طی نمودن پروسه ای طولانی می باشد تا رشد کنید وبه میزان درآمد مورد نظر خود برسید.

با ما همراه باشید.

آکادمی موفقیت ایران

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

(بر اساس داستان واقعی)

سلام سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت ایران، در این پست قصد دارم داستانی در رابطه  با نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت با شما به اشتراک بگذارم. در هر انسانی نقاط ضعف و قوت بسیاری وجود دارد. شناخت نقاط ضعف و توجه به آن ها و نیز انجام کارهایی در جهت از بین بردن این نقاط ضعف می تواند تاثیر مهمی در موفقیت افراد در زندگی و تبدیل نقاظ ضعف به قوت داشته باشد. با مطالعه این مطالب شما می آموزید که چگونه یک معضل سطح پایین و ابتدایی می تواند موفقیت شما را در پی داشته باشد، پس تا پایان با ما همراه باشید.

 

چگونه خوش نویس شدم؟

سال ها پیش که دانشجو بودم همانند بسیاری از آقایان دیگر خط خوبی نداشتم! در واقع این موضوع اصلاً برایم اهمیتی نداشت. تا اینکه یک روز که سر کلاس با بی حوصلگی تمام مشغول نوشتن مطالبی که استاد تدریس می کرد بودم یکی از همکلاسی های خانم که در ردیف پشت سر من نشسته بود از من دفترم را خواست تا بخش هایی که جا مانده و نتوانسته است بنویسد را تکمیل کند. اما پس از چند دقیقه صداهای خنده و پچ پچ از ردیف های عقب به گوش من می رسید و کاملاً در جریان بودم که دلیل خنده ها و صداها دست خط ناخوانا و بدم بود و این مسئله خیلی برای من سخت بود بود. همین مسئله موجب شد که تصمیم بگیرم  روی خطم کار کنم.

شروع تمرین خطاطی

تصمیمم برای آموزش خط کاملا جدی بود! با یکی از دوستانم که کلاس خط می رفت در میان گذاشتم. او به من گفت که حتما باید به انجمن خوشنویسان مراجعه کنم و نوشتن را آغاز نمایم. در آن موقع من زمان کافی و شرایط مالی مناسبی برای شرکت در کلاس خط نداشتم، به همین علت یک کتاب  به نام “تعلیم خط” را از او به امانت گرفتم تا خودم برای رسیدن به هدفم تلاش کنم. با توجه به اینکه معلمی نداشتم مرتبا سرمشق های کتاب را تمرین می کردم تا اینکه پس از 2 الی 3 ماه خطم همانند بقیه خوانا شد و کتاب را پس دادم! اما همچنان تمرینات خط و خوش نویسی را ادامه می دادم. این روال آنقدر ادامه پیدا کرد که پس 8 الی 10 ماه دیگر به یکی از سرگرمی های هر روزه من تبدیل شده بود و صرفا برای بهتر شدن خطم نوشتن را ادامه نمی دادم.

تغییر از حالت نا مطلوب به مطلوب

حدود یک سال از این ماجرا گذشت و من همچنان نوشتن را ادامه می دادم  و خطم به قدری خوب شده بود که می توانستم چند بیتی را بر روی کاغذ ابروباد بنویسم و به دوستانم هدیه دهم. دراین دوره نوع نگرش من به خط کاملا تغییر کرد و دیگر آن حالت ابزاری را نداشت و به یک هنر تبدیل شده بود که از آن لذت می بردم. یک روز که به مغازه پارچه نویسی رفتم اتفاق جالبی افتاد ( اون زمان هنوز بنر چاپی وجود نداشت) .اون روز پارچه نویس مغازه حضور نداشت و نمی توانست درخواست ها را انجام دهد، از طرفی شخص صاحب عزا نیز پارچه های نوشته شده را لازم داشت!

 من به صاحب مغازه پیشنهاد دادم که اجازه بدهد از وسایل پارچه نویس استفاده کنم و در صورت خراب شدن پارچه هزینه مواد اولیه و پارچه را بپردازم (مسولیت پدیری) صاحب مغازه پذیرفت و من برای اولین بار قلمو پارچه نویسی را به دست گرفتم. پس از پایان کارو خشک شدن پارچه خیلی زیبا شده بود به طوری که صاحب مغازه از من خواست که تمامی پارچه هایی که برای این مراسم ترحیم نیاز بود را بنویسم. من از این موضوع خیلی لذت بردم، زیرا فعالیتی که من حدود 2 سال بدون هدف تجاری و به دلیل علاقمندی انجام داده بودم به یک محصول قابل ارائه تبدیل شده بود که خواهان داشت!

با این اتفاق تصمیم گرفتم که به اصلاح مشکلات جزیی کارم مانند حاشیه ها، کنارها و … بپردازم ( از خطاط مغازه کمک گرفتم). در این زمان خطم به قدری تغییر کرده بود که می توانستم آن را قاب بگیرم و داخل اتاقم نصب کنم. بعد از این ماجرا تمرین خط شکسته، نستعلیق و سایر خطوط را بر روی کاغذ مناسب ادامه دادم و هنوز می آموزم …

یادگیری خط شکسته لاتین

با وارد شدن به دوران تحصیلات تکمیلی خیلی علاقمند بودم مطالبی که تدریس می شد وغالبا به صورت لاتین بودند را با خط شکسته بنویسم اما متاسفانه مدرسی که خط لاتین شکسته آموزش دهد را نتوانستم پیدا کنم. در آن زمان دسترسی به اینترنت برای فایل های آموزشی وجود نداشت ( یوتوب نبود 🙁 ) و با استفاده از یک PDF نحوه اتصال خطوط لاتین به یکدیگر، تمرین خط لاتین شکسته را شروع کردم و توانستم در یک بازه زمانی 20 روزه خط لاتین شکسته را یاد بگیرم! ( دقت کنید ؛ نه کاربردی داشت ، نه فایده ای فقط علاقه) اینجا بود که متوجه شدم انجام دادن کارهای مختلف خیلی دشوار نیست به شرط آنکه برای انجام آن ها برنامه ریزی و پشت کار داشته باشیم.

تحلیل و توجه به نقاط ضعف

مدت ها به این موضوع فکر می کردم

«اگر من هم مثل بقیه یک خط معمولی داشتم آن روز دفترم را به همکلاسی ام می دادم و دوباره تحویل می گرفتم»

دیگر مورد تمسخر قرار نمی گرفتم و به نقطه ضعف خود پی نمی بردم، علاوه بر این کسی از من حمایت نمی کرد و کتابی امانت به من نمی داد و من نیز تلاشی نمی کردم که تغییر کنم و این مراحل را طی کنم. اکنون واقعاً از داشتن مهارت خوشنویسی خوشحال هستم، زیرا از یک نقطه ضعف و ناتوانی این مهارت و پیشرفت در من ایجاد شد که اگر این نقطه ضعف را نداشتم هرگز نمی توانستم به این اندازه پیشرفت داشته باشم. این بیت شعر را همیشه به یاد داشه باشید :

گر خواهی شوی خوشنویس     بنویس و بنویس و بنویس

نمایشگاه آثار خوشنویسی سال 93 دانشگاه رازی کرمانشاه

حرف آخر

به شما توصیه می کنم که ابتدا نقاط ضعف خود را بشناسید زیرا در آینده به نقاط قوت شما تبدیل خواهند شد. به عنوان مثال اگر:

  • ترسو هستید
  • خجالت می کشید
  • وزن بالایی دارید
  • استرس بسیار به سراغ شما می آید
  •  نمی توانید به خوبی پول دربیاورید و …

این ها می توانند سکوی پرتاب شما برای رسیدن به یک توانایی در سطح بالا هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تبدیل نقاط ضعف به قوت خیلی ساده تر ازتقویت یک نقطه نرمال خواهد بود ( قانون دانینگ کروگر) ، زیرا انگیزه ای به نام دوری ازحالت ناخوشایند پشت این کار نهفته است. امیدوارم با خواندن این داستان متوجه شده باشید که چرا باید به سمت تغییر حالت از حالت نا مطلوب به مطلوب بروید.

با ما همراه باشید.

آکادمی موفقیت ایران

هدف گذاری

هدفگذاری در کسب و کار و زندگی

کشف باور های فردی

دوستان عزیز سلام نکته بسیار کلیدی و طلایی در زندگی وجود دارد و آن نکته هدف است. این سوال پیش می آید که ما این را می دانستیم. اما در برنامه ریزی و موفقیت خیلی از ما انسان ها مسیر را با هدف اشتباه می گیریم.

نکته ی کلیدی این است که انقدر بر روی مسیر تمرکز کردیم از هدف دور شده ایم، که مسیر برای ما تبدیل به هدف شده است! هیچ وقت در این موقعیت قرار نگیرید و سعی نکنید آن را حفظ کنید. این اتفاق زمانی می افتد که ما خودمان را ارزیابی نمی کنیم.

امام علی (ع) می فرماید : به حساب خود برسید قبل از این که به حساب شما رسیدگی شود.

منظور از این حدیث این نیست که تا زمان مرگ و روز حساب صبرکنیم. ما وظیفه داریم در این دنیا با در نظر گرفتن هدف هم زمان که توانستیم خود را ارزیابی کنیم.

زمانی که به برخی اشخاص مشاوره میدهم، با آن ها صحبت میکنم متوجه می شوم : که دگرگون شده اند به این دلیل که مسیر برایشان مشخص و تبدیل به هدف می شود.

 دو نمونه مثال برای واضح تر شدن توضیحات :

خیلی از آدم ها این مشکل را دارند مثل تحصیلات تکمیلی. انسان ها معمولا زمانی که در سنین 16 یا 17 سالگی هستند برای خود یکسری آمال و آرزوها را مشخص می کنند. به خصوص افرادی که در خانواده هایی با سطح مالی پایین به دنیا آمده اند دنبال این هستند که بعد از تحصیلات به یک شغل مناسب و درامد و رفاه اقتصادی دست پیدا کنند.

پس در نهایت یکی از اهداف رسیدن به رفاه مالی با استفاده از تحصیلات است.

یکی دیگر از فرایندهایی که ممکن است در ذهن شما هم باشد رسیدن به جایگاه اجتماعی با استفاده از تحصیلات است خیلی از انسان ها زمانی که تحصیلات را شروع می کنند در طول دوران تحصیل خود از هدف خارج می شوند.

شخصی برایم از چای سازخانه اش که خراب شده بود صحبت می کرد! می گفت خرابی چای سازش باعث شده که 2 روز است چای ننوشیده!! دایم از تعمیر چای سازش سخن میگفت او هدف اصلی را که چای خوردن بود فراموش کرده بود. و من به او پیشنهاد کردم که از کتری استفاده کند!! بسیار متعجب شد دلیل این اتفاق بسیار ساده است ما آنقدر که روی مسیر متمرکز شده ایم هدف را فراموش کرده ایم متاسفانه مشغله و روزمرگی باعث می شود عادت به تکرار مسائل کنیم. این باعث می شود که در زندگیمان مسیر جای هدف را بگیرد.

از همین امروز شروع کنید در یک تکه کاغذ ارزیابی کنید. معمولاً ما انسان ها بعد از ارزیابی این سوال برایمان پیش می اید که بعدش چه؟ جواب این سوال بستگی به نوع پرسش خودتان دارد.

می توانید ویدئوی تبلیغ نویسی موثر را دانلود کنید. در آن ویدئو راجبع به این مسائل به طور مفصل توضیح داده شده است اما اگر با این تفاسیر بخواهیم به آن اشاره کنیم. همان مثال تحصیلات تکمیلی را در نظر بگیرید. من میخواهم مدرک بگیرم که … ؟

بعدش بسیار مهم است برای مثال میخواهیم پس از دریافت مدرک در اداره ای مشغول به کار شویم یا این که بخواهیم کسب و کاری را تاسیس کنیم. باز این سوال پیش می آید که بعدش چه؟

این بسیار مهم است پس از رسیدن به شغل مورد نظر از طرق استخدام و یا تاسیس شرکت ما به رفاه و استقلال مالی و پرستیژ شخصیتی و … می رسیم.

اما باز هم این سوال پیش می آید که بعد از آن چه اتفاقی می افتد …؟ و این سوال انقدر تکرار می شود تا به ریشه برسیم. در اینجا نکته ی کلیدی این است وقتی جواب همه ی این سوالات را می دهیم و در همه ی امور به ریشه می رسیم و این که متوجه میشویم باورمان چیست؟

خوب بعد از آن که به پول رسیدیم میخواهیم آن را چگونه خرج کنیم؟ و این بسیار مهم است ممکن است بخواهید با آن پول کارخانه بسازید یا این که با آن مهاجرت کنید و یا سرمایه گزاری کید و … این تصمیم ها باورهای شما هستند و این لحظه ی کلیدی زندگی شما است و حال دوباره به صورت دوره ای بررسی کنید.

انیشتن در این باره جمله ای دارد که میگوید اطلاعات و دانشی که مشکل را به وجود اورده است قطعاً نمیتواند آن  مشکل را حل کند. اگر می توانستید که به مشکلات دچار نمی شدید و آن را حل می کردید سپس به صورت دوره ای یعنی هر زمان که دانشتان افزوده شد از طریق مطالعه یا مشاهده یا تفکر یا … سپس همان لحظه هم نمی توانید پاسخ دهید. چون اهدافتان از مسیر تفکیک شده است و امروز به یک مرحله ی جدید از زندگیتان رسیده اید می توانید مسیرهای دیگری را برای رسیدن به همان هدف پیدا کنید.

برای مثال همان هدف مالی که به آن در بالا اشاره کردیم ممکن است شخصی هدفی مثل دانشگاه رفتن و استخدام شدن و … در نهایت به پول رسیدن و با آن خرید اتومبیل یا هرخواسته ی ذهنی خود را داشته باشد. همه ی شما بدون شک روزی به این هدف خواهید رسید اما آیا راه کوتاه تری وجود ندارد؟ آبا می شود به جای 4 یا 10 سال تحصیل راه یکساله را پیدا کنید؟ آیا فرایند سریع تری برای رسیدن به این مسیر وجود ندارد؟ قطعا وجود دارد و این یک احتمال نیست.

من به شما این قول را می دهم که اگر اهدافتان را مشخص کنید راه های ساده تری را برای دستیابی به آن هدف پیدا خواهید کرد. سپس این نکته را به یاد داشته باشید که اهدافتان را از مسیرتفکیک کنید و برای رسیدن به هدف هایتان مسیر های ساده تر و سریع تر را می توانید پیدا کنید که مسیر سختی نداشته باشد بیش از 95% انسان ها آدم های زندگی روزمره هستند و نمی توانند هدفهایشان را از مسیر تفکیک کنند.

من در دانشگاه از دانشجویان ارشد هدف آن ها را از درس خواندن پرسیدم و بسیاری از آن ها پاسخ دادند که میخواهم مدرک دریافت کنم و از آن ها پرسیدم بعدش چی؟ پاسخ دادند که با آن به کار مشغول شوم و باز می پرسم بعد از مشغول کار شدن چه هدفی دارید و درآخر به کجا میخواهی برسی؟ این بسیار جالب است که خیلی از انسان ها به این درک نمی رسند که هدف نهاییشان چیست؟ اما افراد موفق این را خیلی سریع درک میکنند و روی آن متمرکز می شوند.

چه کاری مناسب منه؟

تفاوت مسیر و هدف؟

چطور مسیر درست کار خودمان را پیدا کنیم؟

دوستان عزیز سلام سامان کرمی هستم از اکادمی موفقیت ایران با یک نکته بسیار کلیدی وطلایی هدف .
معمولا این سوال پیش می آید، ما این نکته را می دانستیم. اما در برنامه ریزی عملی برای موفقیت خیلی از ما انسان ها مسیر را با هدف اشتباه می گیریم.
نکته ی کلیدی این است که آنچنان بر روی مسیر تمرکز کردیم از هدف دور شده ایم. اکنون مسیر برای ما تبدیل به هدف شده است. سعی کنید هیچ وقت در این موقعیت قرار نگیرید و سعی نکنید آن را حفظ کنید. این اتفاق زمانی می افتد که ما خودمان را ارزیابی نمیکنیم.بارها و بارها کارهای روزمره خود را تکرار می کنیم.


امام علی (ع) میفرماید: به حساب خود برسید قبل از این که به حساب شما رسیدگی شود. منظور از این حدیث این نیست که تا زمان مرگ و روز حساب صبرکنیم. ما وظیفه داریم در این دنیا با در نظر گرفتن هدف هم زمان که توانستیم خود را ارزیابی کنیم.

این همان تفکری است که به آن توصیه فراوان شده.

زمانی که به برخی اشخاص مشاوره میدهم و با آن ها صحبت میکنم متوجه می شوم که دگرگون شده اند فقط به این دلیل که مسیر برایشان تبدیل به هدف شده را تغییر می دهند.

دو نمونه مثال برای واضح تر شدن توضیحات را در زیر مشاهده می کنید:

خیلی از آدم ها این مشکل را دارند مثل هدف از تحصیلات تکمیلی! انسان ها معمولاً زمانی که در سنین 16 یا 17 سالگی هستند برای خود یکسری آمال و آرزو ها را مشخص می کنند. به خصوص افرادی که در خانواده هایی با سطح مالی پایین به دنیا آمده اند اهداف مالی مشخص تری ندارند. دنبال این هستند که بعد از تحصیلات به یک شغل مناسب و درآمد و رفاه در نهایت استقلال مالی دست پیدا کنند.(آکادمی موفقیت)


پس در نهایت یکی از اهداف رسیدن به رفاه مالی با استفاده از تحصیلات است.


یکی دیگر از فرایند هایی که ممکن است در ذهن شما هم باشد. رسیدن به جایگاه اجتماعی با استفاده از تحصیلات است. خیلی از انسان ها زمانی که تحصیلات را شروع میکنند در طول دوران تحصیلشان از هدف خارج میشوند.

روزی شخصی برایم از چای ساز خانه اش که خراب شده بود صحبت میکرد و میگفت خرابی چای سازش باعث شده که 2 روز تمام چای ننوشیده! و همش از تعمیر چای سازش و خرید یا جایگزینی اون می گفت. او هدف اصلی را که چای خوردن بود فراموش کرده بود. من به او پیشنهاد کردم که از کتری استفاده کند (کتری هم جلوی دید بود) و بسیار متعجب شد دلیل این اتفاق بسیارساده است! ما آنقدر که روی مسیر متمرکز شده ایم هدف را فراموش کرده ایم!

متاسفانه مشغله و روزمرگی باعث می شود عادت به تکرار مسائل کنیم و این باعث می شود که در زندگیمان مسیر جای هدف را بگیرد. از همین امروز شروع کنید در یک نکه کاغذ ارزیابی کنید. معمولا ما انسان ها بعد از ارزیابی این سوال برایمان پیش می اید که بعدش چه؟ جواب این سوال بستگی به نوع پرسش خودتان دارد!

اکنون رسیدن به ریشه خواسته ها را با یک تمرین توضیح می دهیم :


می توانید ویدئوی تبلیغ نویسی موثر را دانلود کنید در آن ویدئو راجب این مسائل به طور مفصل توضیح داده شده است اما اگر با این تفاسیربخواهیم به آن اشاره کنیم همان مثال تحصیلات تکمیلی را در نظر بگیرید. (IranSuccess.Com)

  • من میخواهم مدرک بگیرم که … ؟

پاسخ این پرسش بسیار مهم است. برای مثال میخواهیم پس از دریافت مدرک در اداره ای مشغول به کار شویم یا این که بخواهیم کسب وکاری را تاسیس کنیم. باز این سوال پیش می آید که بعدش چی …؟ این بسیار مهم است پس از رسیدن به شغل مورد نظراز طریق استخدام و یا تاسیس شرکت ما به رفاه و استقلال مالی و پرستیژ شخصیتی و … می رسیم.

  • اما باز هم این سوال پیش می آید که بعد از آن چه اتفاقی می افتد…؟

و این سوال انقدر تکرار می شود تا به ریشه برسیم. در اینجا نکته ی کلیدی این است وقتی جواب همه ی این سوالات را میدهیم و در همه ی امور به ریشه می رسیم و این که متوجه میشویم باور واقعی ما چیست؟ خوب بعد از آن که به پول رسیدیم میخواهیم آن را چگونه خرج کنیم؟ و این بسیار مهم است ممکن است بخواهید با آن پول کارخانه بسازید یا این که با آن مهاجرت کنید و یا سرمایه گزاری و …. این تصمیم ها باور های شما هستند و این لحظه ی کلیدی زندگی شما است.

حال دوباره به صورت دوره ای بررسی کنید. انیشتن در این باره جمله ای دارد « اطلاعات و دانشی که مشکل را به وجود آورده است قطعا نمیتواند آن مشکل را حل کند» .اگر می توانستید که به مشکلات دچار نمی شدیم و آن را حل می کردیم. باید به صورت دوره ای یعنی هر زمان که دانشتان افزوده شد ( مطالعه، مشاهده، تفکر یا … ) مجدد تصمیم بگیرید.

اکنون می توانید پاسخ دهید چون اهدافتان از مسیرتفکیک شده است.

امروز به یک مرحله ی جدید از زندگیتان رسیده اید که می توانید مسیرهای دیگری را برای رسیدن به همان هدف پیدا کنید. مثلا همان هدف مالی که به آن در بالا به آن اشاره کردیم. ممکن است شخصی هدفی مثل دانشگاه رفتن و استخدام شدن، در نهایت به پول رسیدن : خرید اتومبیل یا هرخواسته ی ذهنی خود برسد.

  • همه ی شما بدون شک روزی به این هدف خواهید رسید.
  • اما آیا راه کوتاه تری وجود ندارد؟
  • آیا می شود به جای 4 یا 10 سال تحصیل راه یکساله را پیدا کنید؟
  • آیا فرایند سریع تری برای رسیدن به این مسیر وجود ندارد؟

قطعا وجود دارد و این یک احتمال نیست من به شما این قول را می دهم که اگر اهدافتان را مشخص کنید راه های ساده تری را برای دستیابی به آن هدف پیدا خواهید کرد. این نکته را به یاد داشته باشید که اهدافتان را از مسیرتفکیک کنید و برای رسیدن به هدف هایتان مسیر های ساده تر و سریع تر را پیدا کنید.

بیش از 95% انسان ها آدم های زندگی روزمره هستند و نمیتوانند هدفهایشان را از مسیر تفکیک کنند.


من در دانشگاه از دانشجویان ارشد و دکترا هدف آن ها را از درس خواندن پرسیدم و بسیاری از آن ها پاسخ دادند که میخواهم مدرک دریافت کنم و از آن ها پرسیدم بعدش چی؟ پاسخ دادند که با آن به کار مشغول شوم و باز میپرسم بعد از مشغول کار شدن چه هدفی دارید و درآخر به کجا میخواهی برسی؟ این بسیار جالب است که خیلی از انسان ها به این درک نمی رسند که هدف نهاییشان چیست؟ 

افراد موفق این را خیلی سریع درک میکنند هدف را مشخص و روی آن متمرکز می شوند.

گروه تحقیقاتی آکادمی موفقیت

برای دریافت سایر مقاله ها می توانید نام خود را به 10003715 پیامک کنید

مشاوره مستقیم حضوری و تلفنی

شیوه مطالعه صحیح

نكاتي چند در مورد

روشهاي صحيح مطالعه

بارها شنيده ايم كه دانش آموز يا دانشجويي مي گويد :

  • ديگرحال و حوصله خواندن اين كتاب را ندارم
  • آنقدرازاين كتاب خسته شده ام كه قابل گفتن نيست
  • هرچقدرميخوانم مثل اينكه كمتر ياد مي گيريم
  • 10 بار خواندم و تكرار كردم ولي بازهم ياد نگرفتم

به راستي مشكل چيست؟ آيا براي يادگيري درس واقعاً بايد 10 بار كتاب را خواند؟ آيا بايد دروس خود را پشت سرهم مروركرد؟وآيا بايددهها بار درس راتكراركردتا يادگرفت ؟ مطمئنا” اگر چنين باشد ، مطالعه كاري سخت و طاقت فرسا است. اما واقعيت چيزي ديگر است. واقعيت آن است كه اين گروه از فراگيران، روش صحيح مطالعه را نمي دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چيزي راجع به چگونه درس خواندن نمي آموزند. يادگيري و مطالعه، رابطه اي تنگاتنگ و مستقيم با يكديگر دارند، تا جايي كه مي توان اين دو را لازم و ملزوم يكديگر دانست. براي اينكه ميزان يادگيري افزايش يابد بايد قبل از هرچيز مطالعه اي فعال و پويا داشت .

شيوه صحيح مطالعه ،چهار مزيت عمده زير را به دنبال دارد:

1- زمان مطالعه را كاهش ميدهد.
2- ميزان يادگيري را افزايش ميدهد .
3-مدت نگهداري مطالب در حافظه را طولاني تر مي كند.
4- بخاطر سپاري اطلاعات را آسانتر مي سازد.

براي داشتن مطالعه اي فعال و پويا نوشتن نكات مهم درحين خواندن ضروري است تابراي مرور مطالب،دوباره كتاب رانخوانده و در زماني كوتاه ازروي يادداشتهاي خود مطالب را مرور كرد.
يادداشت برداري، بخشي مهم و حساس از مطالعه است كه بايد به آن توجهي خاص داشت. چون موفقيت شما را تا حدودي زياد تضمين خواهد كرد و مدت زمان لازم براي يادگيري را كاهش خواهد داد. خواندن بدون يادداشت برداري يك علت مهم فراموشي است.

شش روش مطالعه :

خواندن بدون نوشتن خط كشيدن زيرنكات مهم حاشيه نويسي خلاصه نويسي كليد برداري خلاقيت و طرح شبكه اي مغز

1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است. مطالعه فرآيندي فعال و پويا است وبراي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا” قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجدداً به خاطر سپرد.

2- خط كشيدن زير نكات مهم: اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد بجاي آنكه تمركز و توجه بروي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم مي گردد. حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملاً درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند.

3- حاشيه نويسي: اين روش نسبت بدو روش قبلي بهتر است ولي بازهم روشي كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي مي تواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميتي چندان برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.

4- خلاصه نويسي: در اين روش شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را كه درك كرده ايد بصورت خلاصه بروي دفتري يادداشت مي كنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت مي كنيد اما بازهم بهترين روش براي خواندن نيست.

5- كليد برداري: كليد برداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است. در اين روش شما بعد از درك مطالب، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت مي كنيد و در واقع كلمه كليدي كوتاهترين، راحتترين، بهترين وپرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده مي شود .

6- خلاقيت و طرح شبكه اي مغز: اين روش بهترين شيوه براي يادگيري خصوصاً فراگيري مطالب درسي است. در اين روش شما مطالب را ميخوانيد بعد از درك حقيقي آنها نكات مهم را به زبان خودتان و بصورت كليدي يادداشت مي كنيد و سپس كلمات كليدي را بروي طرح شبكه اي مغز مي نويسد (در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي مي كنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص مي كنيد) تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب، فقط به طرح شبكه اي مراجعه كرده وبا ديدن كلمات كليدي نوشته شده بروي طرح شبكه اي مغز، آنها را خيلي سريع مرور كنيد. اين روش درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان مي كند. و بازده مطالعه را افزايش ميدهد.

شرايط مطالعه

((بكارگيري شرايط مطالعه يعني بهره وري بيشتر از مطالعه ))

شرايط مطالعه، مواردي هستند كه با دانستن، بكارگ

يري و يا فراهم نمودن آنها، مي توان مطالعه اي مفيدتر با بازدهي بالاتر داشت و در واقع اين شرايط به شما مي آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولي را به كار گيريد، در حين مطالعه چه مواردي را فراهم سازيد و چگونه به اهداف مطالعاتي خود برسيد و با دانستن آنها مي توانيد با آگاهي بيشتري درس خواندن را آغاز كنيد و مطالعه اي فعالتر داشته باشيد :

1- آغاز درست : براي موفقيت در مطالعه، بايد درست آغازكنيد.
2- برنامه ريزي : يكي از عوامل اصلي موفقيت، داشتن برنامه منظم است.
3- نظم و ترتيب : اساس هر سازماني به نظم آن بستگي دارد.
4-حفظ آرامش : آرامش ضمير ناخود آگاه را پويا و فعال ميكند.
5- استفاده صحيح از وقت : بنيامين فرانكلين ( آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت را تلف نكنيد زيرا زندگي از وقت تشكيل شده است )
6- سلامتي و تندرستي : عقل سالم در بدن سالم است.
7- تغذيه مناسب : تغذيه صحيح نقش مهمي در سلامتي دارد.
8- دوري از مشروبات الكلي : مصرف مشروبات الكلي موجب ضعف حافظه مي شود.
9 – ورزش : ورزش كليد عمر طولاني است.
10-خواب كافي : خواب فراگيري و حافظه را تقويت مي كند.
11 –درك مطلب: آنچه در حافظه بلند مدت باقي مي ماند، يعني مطالب است.

 

چند توصيه مهم كه بايدفراگيران علم از آن مطلع باشند.

1- حداكثر زماني كه افراد مي توانند فكر خود را بروي موضوعي متمركز كنند بيش از 30 دقيقه نيست، يعني بايد سعي شود حدود 30 دقيقه بروي يك مطلب تمركز نمود و يا مطالعه داشت و حدود 10 الي 15 دقيقه استراحت نمود سپس مجدداً با همين روال شروع به مطالعه كرد.

2- پيش از مطالعه از صرف غذاهاي چرب و سنگين خودداري كنيد. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائيد چون پس از صرف غذاي سنگين بيشتر جريان خون متوجه دستگاه گوارش ميشود تا به هضم و جذب غذا كمك كند و لذا خونرساني به مغز كاهش مي يابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته ميشود. از مصرف الكل و دارو هم خودداري فرمائيد همچنين غذاهاي آردي مثل نان و قندي قدرت ادراك و تمركز را كم مي كند نوشابه هاي گازدارهم همينطور هستند.

3- ذهن آدمي با هوش است اگر يادداشت برداريد خود را راحت از حفظ و بياد سپاري مطالب مي كند و نيز همزمان نمي توانيد هم مطلبي را بنويسيد و هم گوش دهيد. پس در حين مطالعه لطفاً يادداشت برداري نمائيد

 

نویسنده : تیم آکادمی موفقیت ایران

مدل های شخصیتی DISC

مدل های شخصیتی DISC

یکی از پارامترهای موفقیت در مدیریت منابع انسانی شناسائی تیپ شخصیتی آنهاست.

از این ابزار برای افزایش بهره‌وری کاری، توسعه کار تیمی و بهبود ارتباطات استفاده می‌شود. این مدل به افراد کمک می‌‌کند تفاوت‌های رفتاری خود را بشناسند و رفتار دیگران را درک کنند.

شما با انجام آزمون دیسک یک گزارش جامع درباره ‌ رفتار، ویژگی های فردی، نقاط ضعف و قوت و تفاوت‌های افراد دریافت خواهید کرد.

طبق این تئوری افراد به 4 دسته تقسیم بندی می‌شوند : D-I-S-C

🔘 نشانه های رفتاری اشخاص تیپ D

– سعی میکند کنترل را به دست بگیرد، همه جا و هر کجا که ببیند امکانی هست
– از اینکه حرف و اقدامات دیگران را قطع کند، ملاحظه و ابائی ندارد،
– بی قرار و ناشکیباست، نتیجه را همان لحظه میخواهد،
– نظر میدهد، به افراد اشاره میکند.

🔘 نشانه های رفتاری اشخاص تیپ I

– بسیار شوق آفرین هستند، کاری را که توضیح میدهند، شما دلتان میخواهد که انجام دهید،
– دوست مسلک هستند و زود صمیمی میشوند،
– دائم با دستشان صحبت میکنند و دستهایشان را تکان میدهند،
– داستان و خاطره تعریف میکنند.

🔘 نشانه های رفتاری اشخاص تیپ S

– خوب گوش میدهند،
– آرام و مهربان هستند،
– در برابر تغییر مقاومت نشان میدهند،
– پرخاشگر نیستند.

🔘 نشانه های رفتاری اشخاص تیپ C

– همه چیز را با یادداشت منعکس میکنند،
– دقیق هستند، زیاد،
– در بیان احساساتشان، محتاط هستند،
– برای دریافت اطلاعات و جزئیات اقدام میکنند.

چهره شناسی چهره خوانی

چگونه از چهره افراد خصوصیات آنان را بیشتر بشناسیم؟

چـهره خـوانـی به این مـعـنـا است كه شما فـقــط با با نگاه كردن به صورت اشخاص پی بـه خـصـوصـیات اخلاقی و شخصیتی او ببرید. چـهره خـوانـی توسـط مردم در اعصار مختلف انجام شده است. شـناخـتـن افراد تنها از روی خصوصـات ظـاهـری آنها مساله بسیار جالبی است. نـكات ظـریف و دقیـق و پیچیدگیهای بسیاری در علـم چـهـره خـوانـی وجـود دارد ولی ما در اینجا به بیان نكات اصلی تر و مهمتر آن بسنده می كنیم.

چهره خوانی چیست؟

بشر در طول قرون متمادی سعی نموده تا با پیوند زدن خصـیصـه هـای صـورت افـراد بـه ویژگیهای شخصیتی، متوجه افكار و درون دیگران شود. با گـذشـت سـالها علم چهره شناسی نیز گسترش یافته و به شاخه های مختلف تـقسـیم شـده است. بـرای مثـال “متوپوسكپی” علم پی بردن به سیرت و درون آدمی از روی خطوط روی پیشانی است.

فرنولوژی” علم جمجمه خوانی و مطالعه طرز تشكیل جمجمه میباشد كه به بنا نهادن شخصیت و امیال ذاتی و روانی افراد كمك می كند.
فیزیـوگـنومی” یا عـلم چـهره شـنـاسی، موضوعی است كه ما به آن خواهیم پرداخت. این علم به ما می آموزد كه چگونه از روی چهره افراد پی به شخصیت آنها ببریم.
امروزه دانشمندان به چنین علومـی، “شـبـه علـوم” اطـلاق كرده و بـهای زیـادی بــه آن نمی دهند و هـمانند عـلومی مانـنـد “طالع بـینی” به آنها می نگرند: اثبات نشده ولی بیضرر. با این وجود هنوز بسیاری از مردم چهره خوانی را راهی مطمئن برای قضاوت در مورد افراد می دانند. چیزی كه اهمیت دارد این اسـت كـه چـهره را بصورت كامل و دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تا رسیدن به همه حقایق از قضاوتهـای شـتابزده اجتناب كنیم.

اكنون گذری می كنیم بر نكات بنیادین چهره خوانی و چگونگی تشخص شخصیت افراد:

شكل صورت

دراز و كشیده: افرادی كه دارای چنین صورتی هستند عموما” دارای صـبر و تحمل زیاد بوده و توانایی حل مشكلات در آنها بیشتر است. جـذابـیـت و خوش تركیب بودن افراد با چنین صورتی نشانگر این است كه آنها معمولا كارهای خـود را نـیـمـه تمام رها نكرده و عادت به انجام امور بطور تمام و كمال دارند.
گرد: این شكل دلالت بر امیدواری زنده دلی و انرژی دارد. اینگونه افراد می تـوانند اتاقی دلگیر و ساكت را به بمبی از خنده و شادی تبدیل كنند.
پهن: اینگونه اشخاص بردبار و مهربان و معمولا افراد روشنفكری می باشند.
مربعی: طرفدار استقلال فردی و فردگرایی، سختـكوشـی بـرای دسـتـیـابی بـه آرزوها، زیركی و فعال بودن از ویژگیهای این افراد محسوب می شود.

پیشانی


صاف: كسانیكه كه دارای خطوط در پیشانی نیستـنـد، افـرادی اندیشمند و همیشه در حال تفكر می باشند و در تصمیم گیریها سریع و منطقی عمل می نمایند.
چروكیده: وجود خطوط در سطح پیشانی نشان می دهد كه ایـنـگونه افراد به سرعت هیجان زده و احساساتی شده و سریع آشفته و پریشان حال می گردند.

رمانها، داستانها و اشعار بسیار زیادی در مورد چشم و ارتباط آن با خصوصیات روحی و روانی انسان نوشته شده است. چشمها هیچگاه دروغ نمی گویند؛آنها بیانگر احساس درونی و واقعی ما می باشند.
اضطراب: اگر مابین عنبیه و پـلك پـایینی هـر دو چشم مـقداری سفیدی وجود داشت، آن شخص انسانی مضطرب و نگران است.
تندخویی: اگر بالای عنبـیه بخشی سفید رنگ وجود داشت، علاوه بر استرس نشانگر تندخویی و پرخاشگری در فرد است.
روان پریشی: چنـانچه دور تا دور عنبیه را سفیدی فرا گرفته باشد، نشانگر عدم تعادل و پایداری روح و روان فرد خواهد بود.
شادی: وجـود خـطوط كـوچـك در خـارج از چـشمها حاكی از خنده رویی و شادبودن فرد می باشد.

ابرو

صاف: صافی و مستقیمی ابروها نشانگر اندیشه، تفكر و ایده گرایی فرد می باشد.
كمانی: افرادی كه دارای ابروهای خمیده و كمانی هسـتند از حـكایـتـها و داسـتـانـهـای واقعی لذت می برند.
باریك: اینگونه افراد معمولا دارای اعتماد به نفس اندكی می باشند بخصوص اگر ابـروی آنها بجز باریكی، بالا و گرد نیز باشد.
پیوسته: پیوستگی ابروها نشانگر این است كه فرد دائما” در حال تفكر و اندیشـه بـوده و ایده های جالبی در سر دارد.

پلك

كوچك: اگر فاصـله بـین بالای پلك و مژه كم باشد بیانگر اسـتقلال فرد می باشد و اینكه آن فرد حتی ممكن است بصورت ارادی خودش را به دیگران نزدیك نكند.
بزرگ: بزرگ بودن پلك دلالت بر وابستگی شدید فرد به دیگران دارد.

بینی

كوچك: گفته می شود اشـخاصی كه بـیـنی كـوچـك دارنـد ذاتـا” افـرادی ضعیف و اغلب غیرقابل اتكا بوده و در تصمیم هایشان استوار و ثابت قدم نمی باشند.
بزرگ: بزرگی بینی نشانه ابتكار و عزم و اراده می باشد. یك شـخصـیت قـوی كه اثرش را برجای خواهد گذاشت.


نوشته شده توسط : بنت الهدی امیری
آکادمی موفقیت ایران / موسسه روانشناختی هاتف

شروع
پرسشی دارید؟
پیش به سوی موفقیت!
سلام
اگر سوالی داری این پایین تو واتس آپ پیام بده
زود جواب می دیم :)