تضاد باور

تضاد در باورها

پاسخ به پرسش نقش تضاد باور ها و تمرین استفاده از باور های جدید

سوال : استاد سلام نقش تضاد را در باورها توضیح دهید و این تضاد را در باورها به چه صورت می توان تحلیل و تضعیف کرد؟

مهدی سبحانی

توجه : برای کسانی که با این مبحث آشنایی ندارند پیشنهاد می شود کلیپ مربوط به جلسه تضادها صحبت کردیم را در این جا ببینند.
همچنین پیشنهاد میکنیم اگر فایل مربوط به نظام باورها را ندیده اید ابتدا با این مبحث آَشنا شوید زیرا پاسخ به این سوال نیازمند این دو پیش زمینه ذهنی است.

اما چطور می شود تضاد و باورها رو با هم ترکیب کنیم و به نتایجی عالی برسیم؟

ساختار باور ها و نظام باور ها

در ساختار نظام باورها چند سطح داریم: یکی سطح محیط است (جایی که در آن قرار داریم)، بخش مربوط به رفتارها و بخشی مربوط به مهارتها و … در نهایت به سطح باور میرسیم.

در مثالی که در کتابی « تئوری انتخاب گلاسر » آورده شده در تحقیقاتی در آمریکا تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان که در مقاطع تحصیلی دبیرستان و سالهای اول دانشگاه به مشروبات الکی و ماری جوانا و مواد مخدر روی آورده اند را مورد بررسی قرار دادند. متوجه شدند این افراد در محیطی آلوده قرار گرفتند، با دوستانی رفت و آمد داشته اند که این روند به صورت عادی در زندگی آنها وجود داشته است.

در ادامه تحقیقات طی پرسشنامه به عمل آمد، مشخص شد حدود نیمی ازاین افراد این کارها را دوست ندارند! صرفا بخاطر مقبولیت در گروهی که هستند و یا چون فکر میکنند این کار بهترین و مناسب ترین کار است آن را انجام می دهند. وقتی همین آمار را به آن ها دادند، این دسته از افراد دیگر کارشان را ادامه ندادند.

در فارسی ضرب المثلی وجود دارد (شعر آکادمی موفقیت ایران IranSuccess.Com) میگوید : “بیاموزمت کیمیای سعادت زِ هم صحبت بد جدایی، جدایی” که از دوران دبستان به ما آموزش داده می شد. اما از قدرت بالای این بیت غافل بودیم و نمیدانستیم چه آموزه ی عمیقی به ما گفته می شود.

محیط موثرترین عامل تغییر باور.

در همان محیط دو گونه اندیشه در ذهن ها وجود دارد، یکی فکر میکند که خوردن مشروب خوب است و دیگری فکر میکند که خوردن مشروب بد است.

وقتی باورها و اندیشه ها و تجربیات در محیطی که زندگی میکرده ایم خوب تلقی می شده و در محیط دیگری قرار میگیریم (مخصوصا وقتی در محیط جدیدی قرار میگیریم، مثل دانشجوی شهر دیگری شدن) در محیط جدید چیزهای دیگری خوب تلقی می شود! اینجاست که در روند زندگی دچار تضاد می شویم.

و در این شرایط چند حالت پیش می آید:

 

باورهای قبلی را که تا قبل این وجود داشته تخریب می شود (مثلا تا قبل این معتقد بوده ایم مشروبات الکلی بد است اما در محیط جدید و شرایط جدید به این نتیجه برسیم که مشروب خوب بوده و در این چندسال اشتباه می کرده ایم)

در این حالت دچار تضاد نمیشویم بلکه دچار تخریب باور میشویم! این حالت بخودیه خود بد نیست. تکنیک تخریب باور استفاده از مثالهای نقض و تکرار است که آرام آرام باور قبلی ما تخریب می شود و باورهای جدید در ما شکل می گیرد.

بدترین حالت ممکن (که در اجتماع امروز می بینیم)  مسئله ی مواجه شدن با تضادها است، گیر کردن در تضاد و خیلی از افراد نمی توانند مسیر بعد از ان را طی کنند.

کسی که سیگار میکشد یا مشروبات الکلی مصرف می کند یا … ولی خجالت می کشد که به خانواده خود در این باره چیزی بگوید درگیر تضاد است و درگیر بخشی است که با باور قبلیش در تضاد است.

وظیفه ما در تضاد باور ها چیست؟

بدترین تضادها، تضادی است که ما در آن گیر کنیم. متاسفانه کلاسهای انگیزشی و موفقیتی که در تهران و شهرستان ها شاهد آن هستیم عموماً این تضاد را برای دوستان ایجاد می کنند. زیرا فرد در محیطی بزرگ شده که سالها گفته شده پول چرک کف دست است، بدرد نمیخورد، عنصر شیطانی است، اعمه ما ساده زیست بوده اند : یک باور مبنی بر این که فقر و بی پولی از ثروت بهتر است در ذهن فرد نهادینه شده است. وقتی در کلاس انگیزشی شرکت می کند مخالف این حرف ها را می شنود و چون یک باور یک روزه و یک ساعته ساخته نمی شود. مغز از همان اول دچار چالش تضاد می شود. (باور و شرایط جدید به شما القا می کند که کاری خوب است درحالی که باور قبلی شما با آن مخالف است) و قدرت مغز به اندازه ای نیست که بتواند این تضادها را سنجش و استدلال کند.

مثالی ازین نوع تضاد که در جامعه امروز رواج دارد (سال 97) : مانتویی مد شده است با عنوان مانتو جلو باز

بعضی از خانم ها در خانواده ای رشد کرده اند که باور ذهنی آن ها به شکلی بوده است که پوشش زن باید کامل باشد و عده ای در خانواده و محیطی رشد یافته اند که از لحاظ پوشش آزادتر بوده و برایشان عادی است که با پوشش آزاد در محیط های عمومی ظاهر شوند.

حال وقتی خانم های دسته اول از پوشش مانتو جلوباز استفاده می کنند با این استدلال که همه دارن می پوشند(قرار گرفتن در محیط) اما وقتی در خیابان مردی از روبروی آن ها وارد شود. جلوی مانتو خود را می گیرند (ایجاد حجاب) و اینجاست که بنیاد تفکر و باور قبلی شان پدیدار می شود.
(به این معنی که من هنوز آمادگی جلوه به این شکل را ندارم) این همان برخورد متقابل دو باور (تضاد) در ذهن است.

حال اگر ازین افراد بپرسید چرا ازین مانتو استفاده میکنی پاسخ میدهند کلاس دارد!

اگر در این لحظات به چهره افراد دقیق شویم متوجه می شویم حالت لبخند یا ریلکسیشن شان تبدیل به یک حالت آشفته ای که طیف انرژی شان کم می شود و تمرکز آن ها سمت جمع کردن لباس و تضادش میرود. در این مدت راحتی از آن خانم گرفته می شود. (قانون حس خوب برای موفقیت را از مجموعه ویدئو های آکادمی موفقیت ببینید IranSuccess.Com) 

این لحظات در زندگی باید تلنگری برای ما باشد. در مورد سلسله مراتب روح،احساس،منطق و محیط در جلسه مربوط به فرهنگسرای اندیشه صحبت شده است که میتوانید آن را در این لینک ببینید. بنابراین در لحظاتی که شما از سطح بالا به سطح پایین می روید و احساستان منفی می شود و انرژی احساس شما کم می شود، به تضاد برخورد کرده اید و وقت آن است که تضاد را در همانجا نگه دارید!

 

متن جلسه تضاد باور ها و نظام باورها را با صدای استاد سامان کرمی را در فایل زیر بشونید

 

مثال دیگری از برخورد افراد با تضاد ها

فردی به نام امیر به من مراجعه کرد که در زندگیش به تضادی برخورد کرده بود. امیر در محیط و شرایطی رشد یافته بود که حفظ خود و پرهیز از ارتباط با نامحرم یک ارزش محسوب می شد.رعایت حریم ها مرسوم بوده درحالی که اکنون در شرایطی قرار گرفته بود که دختر و پسرها براحتی با هم ارتباط گرفته و حتی ازدواج سفید نیز مرسوم است.

امیر در این تضاد که باور قبلش او را از هرگونه ارتباطی منع می کرد در حالی که شرایط این ارتباط را به او القا می کرد. تا اینجا ما تضادها را فهمیدیم و نقش باورها را نیز در تضاد متوجه شدیم.

هیچ وقت هیچ کس آن احساس منفی ناشی از تضادهای ذهنی را دوست ندارد (لحظه ای که دل و شرایط چیزی را می طلبد ولی باوری در ذهن موجب عذاب وجدان می شود و فرد را از انجام کاری بازمی دارد).

افتادن در تضاد بدترین لحظات احساسی زندگی هر فرد است.

خانمی به نام پروانه می گفت : که عاشق هنر بوده ولی باوری که از کودکی در او شکل گرفته بود. توسط حرف پدر و مادر را باید تحت هر شراطی گوش داد، بنابراین طبق خواسته والدینش در دانشگاه رازی رشته مهندسی می خواند، و در حالی که هنر را نیز دنبال می کرد، هر وقت در کلاس ها حاضرمی شد با خود فکر می کرد که می توانست این زمان را برای یادگیری هنر بگذارد (دچار تضاد میشد) و این باعث میشد حس و حال خوبی را تجربه نکند و این حال خوش نبودن بدترین چیز دنیاست …

نمونه تضاد در کسب و کار

سال ها به ما القا شده دنیای کسب و کار دنیای خطرناکی است و بهتر است یک آب باریکه ای داشته باشی و در یک کار کارمندی استخدام شوی. در مورد پول نیز همانطور که قبل از این گفته شد در باور قبلی پول چیز خوبی نیست ولی باور کنونی می گوید پول مهم و با ارزش است و وقتی به سمت آن حرکت می کنید، ناتوانی شما نیست که موجب ناکامی می شود بیشتر این احساس منفی ناشی از تضاد ذهنی است که شما را از پیشرفت باز می دارد.

اگر در ذهن تضاد وجود نداشته باشد حتی دزدی بانک هم حس و حال بدی را القا نمیکند (برای کسی که بدست آوردن پول به هر روشی را در ذهن خود قبول و باور دارد) این فرد در این راه حتی اگر کشته هم بشود خوشحال از دنیا رفته !!

همانطور افرادی که در زمان جنگ به میل و رغبت خود به جبهه رفتند. تمام ایده آل و خواسته و ذهنشان در جهت یک چیز بود،” حفظ خاک و حفظ استقلال” حتی در آن لحظه ای جانباز یا شهید می شدند، خوشحال بودند 🙂

در فایل های بعدی بیشتر راجع به تضادها خواهیم گفت و اینکه آیا تضاد بوجود آمده درست است؟ و چرااین تضاد برایمان به وجود آمد؟ با ما در ادامه نوشتار ها همراه باشید

در گام سوم (دوره توسعه فردی) توضیح می دهیم چگونه این تضاد حل کنیم و باورمان را تغییر دهیم تا بتوانیم به موفقیت برسیم.

اسم شهرتان را به سامانه پیامکی 10003715 را ارسال کنید

منتظر ادامه این مقاله باشید (آکادمی موفقیت ایران)

همیشه بر مدار ثروت و سلامت باشید.

سامان کرمی

سود کسب و کار

سود کسب و کار من چقدر است ؟

انتظاری که ازسود کسب و کار داریم

دوست عزیزم سلام

یک موضوع خیلی اساسی و پایه ای در کسب و کار. اما این موضوع چقدرمی تواند در زندگی شما اهمیت داشته باشد و در بیزینس و کسب و کارتان به شما انگیزه یا انحراف بدهد؟

نکته ی اصلی : خیلی از کلاسها و سخنرانان موفقیت و انگیزشی همگی جمله ای رابه مامی گویند آنهم اینکه شما باید برای کسب و کارتان یک وبسایت داشته باشید و نیز یک فروشگاه داشته باشید و به یک کسب و کاربرپایه ی دیجیتال برای موفقیتتان نیازدارید!

امایک نکته ی خیلی خیلی مهم که بهتون گفته نمی شود این است که شما اول بایدیک کسب و کارداشته باشید!داشتن یک وبسایت به تنهایی شما را در کسب ثروت شتاب نمی دهد. چون اصلاً کسب و کاری ندارید تا به آن شتاب دهد!

 

 

یکی از دوستانم بنام کاوه بمن می گفت: من درحیطه ی مربوط به شبکه های مجازی چندین هزار دنبال کننده دارم. در کانال تلگرامش نیز نزدیک به سیصدهزار فالوور دارد. همچنین دنبال کنندگان زیادی در اینستاگرام داشت. اما این دوست عزیز به این فکر نکرده بود که تمام الفاظ غمگین، اشعارغمگین و تصاویرغمگین راجمع آوری کرده ….

با وجود اینکه فالوور و دنبال کنندگان زیادی هم داشت. اما محصولی برای فروش نداشت. می گفت دراین یکی دو سالی که من کار و کاسبی روی شبکه های مجازی فوکوس دادم مخاطبین زیادی بدست آوردم. اما مخاطبینم سود مالی و ریالی برای من نداشتند. من به ایشان عرض کردم بله مشخص است که این سود برای شما نخواهد بود، بخاطراینکه هدف و محصولی ندارید. کلی ازمخاطبینش دارای فاز غمگین و دپرس بودند یعنی یکسری از افراد افسرده و شکست خورده ی عشقی:( شماهایی که می خواهید کسب و کارداشته باشید چه با

  • یک پیج اینستاگرام
  • یک صفحه وبسایت

یا هرچیزی دردنیای مجازی، باید محصولی برای فروش و عرضه داشته باشید. شمادرنهایت بایدبتوانید بابت یک خدمات یا کالا از مشتری هایتان پول دریافت کنید. خیلی ها نمونه فیسبوک رامثال می زنند و می گویند آقای کرمی شما می گویید که بایدحتما از مشتری پول بگیریم!! اما شرکت فیسبوک چطور توانسته بدون اینکه پولی بگیرد برند شود؟

 

در جواب باید بگویم شرکت فیسبوک هم پول می گیرد اما مشتریانش مردم عادی نیستند: کمپانی های بزرگ هستند. که درقبال آن، فیسبوک اطلاعات آماری می دهد که مثلاً در این فصل دختران از رنگ صورتی استفاده می کنند و درفصل بعدی از رنگ آبی روشن و اینکه درصدهاش نیز به چه نسبتی هستند. کمپانی ها این اطلاعات رامی خرند و روی این اصل تولید لباسهایشان را انجام می دهند و ازفروش اطلاعات،پول،هزینه ها،اعتبار و قدرت خودشان رابدست می آورند.

اگر می خواهید در کسب و کار دیجیتال فعالیت کنید در دوشرط اینکار را انجام دهید:

شرط اول : بیزینسی را که دردنیای فیزیکی بهش علاقه دارید را انتخاب کنید. ممکن است این بیزینس کتاب، لباس، دوچرخه و یا حتی فروش عطر باشد و هر چیزی که بهش علاقه یا آشناییت دارید.

شرط دوم : انتظار نداشته باشیدثانیه یا روز اول معجزه ببینید. بطور مثال شما پیج و بسایتتان را راه انداختید و انتظار داریدکه از لحظه اول فروش داشته باشید. قطعاً به این صورت نخواهد بود. (آکادی موفقیت IranSuccess.Com)

آنهایی که درحیطه ی مجازی یا فیزیکی کسب و کار راه اندازی کردند، می دانند که چه می گویم. روند رشد کسب و کار یک روند تصاعدی ست. شما ممکن است در یک ماه اصلاً مشتری نداشته باشید و فقط اقوام شما از تون خرید کنند. ماه دوم وبخش بعدی دوستان، آشنایان و ماه سوم و چهارم و سال اول شایدفقط بتوانیدهزینه های جاری تان را تامین کنید و سال اول فقط  برایتان سر به سر بشود و سود مثبتی اصلاً حاصل نشود.

کسانیکه حسابدار هستند می دانند که اداره مالیات به شما اجازه می دهدکه دو سال پشت سرهم یعنی سال اول کسب و کار و سال دوم کسب و کار، کسب وکارخودتان را زیانده اعلام کنید. یعنی حتی اداره مالیات هم این رابخوبی می داندکه یک کسب وکارممکن است دو سال اول سود مثبت نداشته باشد. ( بخاطر چالشهایی که وجود دارد و ریتم هایی که باید در کسب و کار رعایت شود و رشدهایی که انجام می گیرد). پس اگر دو سال هست که کسب و کارتان را استارت زده اید و سود کسب و کارتان نسبت به سرمایه داخل کسب و کارتان به 40 الی 50 درصد سالانه نرسد، مطمئن باشید که یک جای کارتان می لنگد!

از لحاظ ریالی بهتون می گویم اگر شما دوست عزیز در کسب و کارت که ممکنه فیزیکی باشد، یک میلیارد تومان هزینه کرده و اگرمجازی باشد 500 میلیون تومان هزینه کرده باشید فرقی نمی کند، درحالت اول که یک میلیارد سرمایه گذاری و دو سال بیشتر گذشته و مثلاً سال سوم یا چهارم کسب و کارت است. در ازای یک میلیارد سرمایه اگر این یک میلیارد برای شما چهارصد میلیون تومان سالانه یاحدود 30 الی 40 میلیون تومان ماهانه سود ندارد مطمئن باشید این کسب و کار شما رو به افول و ورشکستگی است.

همچنین در کسب و کار مجازی 600 یا 500 میلیون سرمایه گذاشتید و الان 15 الی 20 میلیون ماهانه سودندارید، این کسب و کار شما بزودی رو به افول و ورشکستگی خواهدرفت. پس با این توضیحاتی که دادیم همین الان برآوردکنید. اگر سال اول و دوم هست مشکلی ندارد. یعنی یک میلیارد سرمایه در گردش داشته باشید اما کسب و کارتان حتی ماهی 5 میلیون تومان سود نداشته باشد این برای سال اول و دوم اشکال ندارد. اما اگر سال سوم و چهارم هست با خودتان دو دو تا چهارتا بکنید.

در تهران پایینتر از تجریش یک مغازه فروش خشکبار وجود دارد. با یک حساب سر انگشتی متوجه شدم که این دوستان چیزی حدود 3 الی 4 درصدسود در ماه دارند. اما آنها می خواستند مغازه را ببندند و متوجه این سود نبودند و بنظرشان می آمد که این سود خیلی کم است. من برایشان حساب کردم که اگر این سود را با این روند و روش، نظام مند کنند و تکنیک فروش را هم برای کارشان اعمال کردم و به 5 درصد سود در ماه رسید. سالانه 60 درصد سود فروش داشت و خیلی هم عالی بود.

خیلی از کسب و کارها خودشان رانمی سنجند و این نسنجیدن ها یکی از عوامل مهم و اصلی نا کارآمدی کسب و کارهاست. اگر در آیات و روایات نیز دقت کنیم این حدیث امام علی (ع) به وضوح می فرماید :

حاسبوا قبل اَن تُحاسِبُوا

( به حساب خود برسید قبل از این که به حسابتان برسند)

همه ما فکر می کنیم که این حدیث فقط مربوط به آخرت و زمانی که فرشته ها نامه اعمال ما را می پیچند و حسابرسی می کنند. اما در واقع چنین نیست. این حدیث به همه چیز اشاره می کند! اینکه میفرماید به حساب خود برسیم منظور حساب مالی هم هست حساب مشتری هایمان هم هست، که باید بهشون رسیدگی کنیم قبل از اینکه هر اتفاق دیگری در زندگی مان بیفتد.

ریشه مشکلات چطور حل می شود؟

یک جمله معروفی از انشتین : با همان مغز و اطلاعاتی که مشکل را بوجود آوردیم نمی توانیم مشکل راحل کنیم. این یک قانون است. در یکی از کمپانی های مربوط به خدمات اسکان دریکی ازشهرستانها که رفته بودم مسئول آنجا می گفت که من حدود سه هفته است که بر روی موضوعی فکر می کنم!! من به ایشان گفتم که نحوه ی فکر کردن شما چطور بوده؟

گفت : پشت میز می نشستم و فکر می کردم. خیلی جالبه، فکر می کنیم توی یک گوشه نشستن و به نقطه ای خیره شدن و نظم دادن به آن رشته افکار، مسئله راحل خواهیم کرد!! اما هیچوقت این اتفاق نخواهد افتاد. می خواهم یک تلنگر کوچک به شما بزنم. یادتان هست در دوران مدرسه در بحث محاسبات و ریاضیات همه سوالات را جواب می دادیم جز یک سوال که نیاز به فرمول یا پاسخ محاسباتی داشت. ومدام به مغزمان فشار می آوردیم اما باز هم نمی توانستیم آنرا حل کنیم. چرا؟

چون اطلاعاتمان برای حل آن مسئله کافی نبود. اما تنها کافی بود به برگه بغل دستی نگاه بندازیم یا راهنمایی معلم، یا رجوع به متن سوال، نکته کلیدی را پیدا می کردیم و با آن نکته کلیدی، مسئله را تا آخر حل می کردیم. از مشورت گرفتن، از دریافت اطلاعات، از الگوبرداری کردن، از نحوه ی اجرای همان امور توسط دیگران غافل نشوید. این گزینه ها، گزینه های واجبی برای فکر کردن هستند.

گرفتن مشاوره از افرادی که قبلاً اینکار را انجام داده اند، یک گزینه خیلی خوب برای استفاده از آن طیف گستره ی تفکرات هست. همیشه دو تا فکر بیشتر از یک فکر ارزش دارد. ژاپنی ها یک ضرب المثل دارند که می گوید: (فکر شما به اضافه ی فکر من بهتر یا نهایتاً مساوی با فکر من است) در قرآن سوره ای بنام شورا داریم که همه رادعوت به شورا یا مشورت گرفتن می کند، از این گزینه هم غافل نشوید.

پس اگر بخواهیم یک جمع بندی کلی داشته باشیم باید بگویم: دوستان عزیزی که درحیطه ی کسب وکار هستید چه کسب و کار دیجیتال، چه کسب و کار فیزیکی، اگر کسب و کار را شروع نکردید بدانید سال اول و دوم کسب و کاربرای شما ممکن است سود آور نباشد.

آیا با این حال حاضرید کسب و کارتان را استارت بزنید؟ اگر یک تا دو سال هست که کسب وکارتان را استارت زده اید، چه مجازی و چه فیزیکی. ( کسب و کار استارت زدن به این معنی نیست که شما مثلاً یک شرکتی را ثبت کنید اما فقط روی کاغذ باشد یا یک وبسایتی را فقط دامین آنرا خریده باشید و این کسب وکارتان باشد!! نه) کسب و کاری که حداقل در روز 6 ساعت زمان مفید بابتش صرف می کنید، این همان کسب و کاریست که بابتش تلاش کردید و قطعاً نتیجه می گیرید، شک نداشته باشید.

ایجاد کسب و کار سود آور دیجیتال و فروش آنلاین

وبسایتی را دیدم از یک نویسنده ی جوان، دو تا کتاب نوشته بود و بابت این دو تا کتاب یک وبسایت تاسیس کرده بود. فقط این دو کتاب خودش را در وبسایت برای فروش گذاشته بود. وبسایتش حدود 5 الی 6 سال کار می کرد، اما آخرین محتوایی که در سایت گذاشته بود مربوط به سال 2015 بود یعنی 4 سال پیش! وبسایت را راه اندازی کرده بود این مطالب را در آن قرار داده بود. اما دیگر تغییراتی ( آپدیت ) در آن قرار نداده بود. جالبه شکایت می کرد فروشگاه های آنلاین اصلاً جواب نمی دهد، می گفت من از 5 سال پیش تا الان اینقدر هزینه نگهداری وبسایت را دادم و با این اوصاف هنوز فروش خاصی ازوبسایت نداشتم.

به ایشان عرض کردم شمایی که اینقدر هزینه ی نگهداری را دادید آیا زحمت کشیدید هزینه ی تولید محتوا راهم بدهید؟ گفت : نه. به ایشون گفتم یک کسب و کار فقط یک رکن ندارد. شما نمی توانید کسب و کار را با یک حسابدار مدیریت کنید! همچنین نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم فروش مدیریت کنید! هیچوقت هم نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم اجرایی مدیریت کنید. کسب و کار نقاط و اجزای مختلفی دارد.

در نتیجه مدیریت مختلفی هم دارد اگر نتوانید پایه های آن را باهم مدیریت کنید، ارتقاء دهید من به شما قول می دهم یا خیلی کند پیشرفت می کنید یا اگر پیشرفت کنید بر می گردید. خیلی از تیم ها را دیده ام که خیلی خوب استارت می زنند، خیلی خوب کار می کنند اما فقط به یکی از این دلایلی که بهتون گفتم برمی گردند به عقب. تیم بسیار عالی کار می کند اما توی یک نقطه ای در حسابهای مالی به اختلاف می خورند. یکی می گوید من باید 27 درصد بردارم دیگری می خواهد 34 درصد بردارد و چون از اول شفاف سازی انجام نگرفته است، آن تیم کلاً ازهم می پاشد.

عکس این قضیه یک تیم دارد کاری را انجام می دهد به یک نقطه ای میرسد که باید یک مسئولیت جدید تعریف شود. در این تیم این کار را مدیر انجام نمی دهد و مسئولیت و وظایف را بین 4 تا آدم تقسیم می کند. این از نمونه مثالهایی ست که من دیدم. یعنی به هر 4 نفر وظایف یکسان می دهد برای مثال اگر نامه ای ازطرف کارگزینی آمد هر 4 تا وظیفه دارید پاسخ یکسان بدهید. نامه می آید اما هیچگدام پاسخ نمی دهند. یا هر 4 تا یکسان پاسخ می دهند. این از عدم کارآمدی یک مدیر است. باید وظایف مشترک تا حد امکان کاسته و یا تفکیک بشود. شمایی که تا دیروز این وظایف را داشتید، یکی از وظایف شما کسر می شود که شبیه به وظایف خانم یا آقای فلانی ست و به ایشون واگذارمی شود و شما این وظیفه جدید را کامل به عهده بگیرید.

وقتی اتفاقی می افتد مسئولیت پذیری مشخص شده است. به صاحب آن فرایند ارجاع می دهید باید به من پاسخگو باشید. من خودم این اشتباه را اوایل که تازه بیزینسم را راه انداخته بودم در بخش حسابداری باهاش دست به گریبان بودم. مشکل این بود که من به هر کدام از حسابدارهای جدید می گفتم باید این فرایند را انجام بدهد و وقتی به مشکل بر می خوردند به آنها می گفتم که این چرا مشکل دارد؟ می گفتند که این داده هامربوط بمن نیست و مربوط به حسابدار قبلی هست.

یک روز این مشکل را برای همیشه ریشه کن کردم. یک حسابرس آوردم و به ایشان گفتم شما در این فرایند کلاً حسابهای مرا تراز کنید، آنجا که خطا دارد دربیاورید و آنجایی که خطا نداردجوری با هم همگام سازی کنید تا حسابها با هم درست بشوند. بعد از اینکه حسابها باهم ست شد حسابدار را دوباره سر جای قبلی گذاشتم و گفتم از امروز هرگونه مشکلی پیش آید مسئولیتش باشخص شماست.

امیدوارم که آگاه باشیم و بدانیم که در کسب و کارها برای رشد، زمان نیاز هست و درکسب وکارها ارکان مختلفی وجوددارد که باید با هم رشد کنند و اینکه اگر شما سال اول و دوم کسب و کارتان هست و تاحدود 40 درصد سود سالانه ندارید و ماهانه حداقل 4 درصد، نگهداری کسب و کار از نظر مالی و ریالی به صرفه نیست و باید تغییراتی در کسب و کار داده شود. با این اوصاف امیدوارم این نکات رادرزندگیتان بکاربگیرید.

عضویت باشگاه آکادمی موفقیت

نام | نام خانوادگی | نام شهر

10003715

و یا در وبسایت iransuccess.com خودتان نام نویسی را انجام دهید. تا از همایش ها و دوره ها مطلع شوید.

بر مدار ثروت و آرامش باشید  / سامان کرمی

چه کاری مناسب منه؟

تفاوت مسیر و هدف؟

چطور مسیر درست کار خودمان را پیدا کنیم؟

دوستان عزیز سلام سامان کرمی هستم از اکادمی موفقیت ایران با یک نکته بسیار کلیدی وطلایی هدف .
معمولا این سوال پیش می آید، ما این نکته را می دانستیم. اما در برنامه ریزی عملی برای موفقیت خیلی از ما انسان ها مسیر را با هدف اشتباه می گیریم.
نکته ی کلیدی این است که آنچنان بر روی مسیر تمرکز کردیم از هدف دور شده ایم. اکنون مسیر برای ما تبدیل به هدف شده است. سعی کنید هیچ وقت در این موقعیت قرار نگیرید و سعی نکنید آن را حفظ کنید. این اتفاق زمانی می افتد که ما خودمان را ارزیابی نمیکنیم.بارها و بارها کارهای روزمره خود را تکرار می کنیم.


امام علی (ع) میفرماید: به حساب خود برسید قبل از این که به حساب شما رسیدگی شود. منظور از این حدیث این نیست که تا زمان مرگ و روز حساب صبرکنیم. ما وظیفه داریم در این دنیا با در نظر گرفتن هدف هم زمان که توانستیم خود را ارزیابی کنیم.

این همان تفکری است که به آن توصیه فراوان شده.

زمانی که به برخی اشخاص مشاوره میدهم و با آن ها صحبت میکنم متوجه می شوم که دگرگون شده اند فقط به این دلیل که مسیر برایشان تبدیل به هدف شده را تغییر می دهند.

دو نمونه مثال برای واضح تر شدن توضیحات را در زیر مشاهده می کنید:

خیلی از آدم ها این مشکل را دارند مثل هدف از تحصیلات تکمیلی! انسان ها معمولاً زمانی که در سنین 16 یا 17 سالگی هستند برای خود یکسری آمال و آرزو ها را مشخص می کنند. به خصوص افرادی که در خانواده هایی با سطح مالی پایین به دنیا آمده اند اهداف مالی مشخص تری ندارند. دنبال این هستند که بعد از تحصیلات به یک شغل مناسب و درآمد و رفاه در نهایت استقلال مالی دست پیدا کنند.(آکادمی موفقیت)


پس در نهایت یکی از اهداف رسیدن به رفاه مالی با استفاده از تحصیلات است.


یکی دیگر از فرایند هایی که ممکن است در ذهن شما هم باشد. رسیدن به جایگاه اجتماعی با استفاده از تحصیلات است. خیلی از انسان ها زمانی که تحصیلات را شروع میکنند در طول دوران تحصیلشان از هدف خارج میشوند.

روزی شخصی برایم از چای ساز خانه اش که خراب شده بود صحبت میکرد و میگفت خرابی چای سازش باعث شده که 2 روز تمام چای ننوشیده! و همش از تعمیر چای سازش و خرید یا جایگزینی اون می گفت. او هدف اصلی را که چای خوردن بود فراموش کرده بود. من به او پیشنهاد کردم که از کتری استفاده کند (کتری هم جلوی دید بود) و بسیار متعجب شد دلیل این اتفاق بسیارساده است! ما آنقدر که روی مسیر متمرکز شده ایم هدف را فراموش کرده ایم!

متاسفانه مشغله و روزمرگی باعث می شود عادت به تکرار مسائل کنیم و این باعث می شود که در زندگیمان مسیر جای هدف را بگیرد. از همین امروز شروع کنید در یک نکه کاغذ ارزیابی کنید. معمولا ما انسان ها بعد از ارزیابی این سوال برایمان پیش می اید که بعدش چه؟ جواب این سوال بستگی به نوع پرسش خودتان دارد!

اکنون رسیدن به ریشه خواسته ها را با یک تمرین توضیح می دهیم :


می توانید ویدئوی تبلیغ نویسی موثر را دانلود کنید در آن ویدئو راجب این مسائل به طور مفصل توضیح داده شده است اما اگر با این تفاسیربخواهیم به آن اشاره کنیم همان مثال تحصیلات تکمیلی را در نظر بگیرید. (IranSuccess.Com)

  • من میخواهم مدرک بگیرم که … ؟

پاسخ این پرسش بسیار مهم است. برای مثال میخواهیم پس از دریافت مدرک در اداره ای مشغول به کار شویم یا این که بخواهیم کسب وکاری را تاسیس کنیم. باز این سوال پیش می آید که بعدش چی …؟ این بسیار مهم است پس از رسیدن به شغل مورد نظراز طریق استخدام و یا تاسیس شرکت ما به رفاه و استقلال مالی و پرستیژ شخصیتی و … می رسیم.

  • اما باز هم این سوال پیش می آید که بعد از آن چه اتفاقی می افتد…؟

و این سوال انقدر تکرار می شود تا به ریشه برسیم. در اینجا نکته ی کلیدی این است وقتی جواب همه ی این سوالات را میدهیم و در همه ی امور به ریشه می رسیم و این که متوجه میشویم باور واقعی ما چیست؟ خوب بعد از آن که به پول رسیدیم میخواهیم آن را چگونه خرج کنیم؟ و این بسیار مهم است ممکن است بخواهید با آن پول کارخانه بسازید یا این که با آن مهاجرت کنید و یا سرمایه گزاری و …. این تصمیم ها باور های شما هستند و این لحظه ی کلیدی زندگی شما است.

حال دوباره به صورت دوره ای بررسی کنید. انیشتن در این باره جمله ای دارد « اطلاعات و دانشی که مشکل را به وجود آورده است قطعا نمیتواند آن مشکل را حل کند» .اگر می توانستید که به مشکلات دچار نمی شدیم و آن را حل می کردیم. باید به صورت دوره ای یعنی هر زمان که دانشتان افزوده شد ( مطالعه، مشاهده، تفکر یا … ) مجدد تصمیم بگیرید.

اکنون می توانید پاسخ دهید چون اهدافتان از مسیرتفکیک شده است.

امروز به یک مرحله ی جدید از زندگیتان رسیده اید که می توانید مسیرهای دیگری را برای رسیدن به همان هدف پیدا کنید. مثلا همان هدف مالی که به آن در بالا به آن اشاره کردیم. ممکن است شخصی هدفی مثل دانشگاه رفتن و استخدام شدن، در نهایت به پول رسیدن : خرید اتومبیل یا هرخواسته ی ذهنی خود برسد.

  • همه ی شما بدون شک روزی به این هدف خواهید رسید.
  • اما آیا راه کوتاه تری وجود ندارد؟
  • آیا می شود به جای 4 یا 10 سال تحصیل راه یکساله را پیدا کنید؟
  • آیا فرایند سریع تری برای رسیدن به این مسیر وجود ندارد؟

قطعا وجود دارد و این یک احتمال نیست من به شما این قول را می دهم که اگر اهدافتان را مشخص کنید راه های ساده تری را برای دستیابی به آن هدف پیدا خواهید کرد. این نکته را به یاد داشته باشید که اهدافتان را از مسیرتفکیک کنید و برای رسیدن به هدف هایتان مسیر های ساده تر و سریع تر را پیدا کنید.

بیش از 95% انسان ها آدم های زندگی روزمره هستند و نمیتوانند هدفهایشان را از مسیر تفکیک کنند.


من در دانشگاه از دانشجویان ارشد و دکترا هدف آن ها را از درس خواندن پرسیدم و بسیاری از آن ها پاسخ دادند که میخواهم مدرک دریافت کنم و از آن ها پرسیدم بعدش چی؟ پاسخ دادند که با آن به کار مشغول شوم و باز میپرسم بعد از مشغول کار شدن چه هدفی دارید و درآخر به کجا میخواهی برسی؟ این بسیار جالب است که خیلی از انسان ها به این درک نمی رسند که هدف نهاییشان چیست؟ 

افراد موفق این را خیلی سریع درک میکنند هدف را مشخص و روی آن متمرکز می شوند.

گروه تحقیقاتی آکادمی موفقیت

برای دریافت سایر مقاله ها می توانید نام خود را به 10003715 پیامک کنید

مشاوره مستقیم حضوری و تلفنی

سامان کرمی

سامان کرمی

متاسفانه عده ای با استفاده از نام استاد سامان کرمی اقدام به تبلیغات مشابه نموده اند. در روزهای اخیر گروهی از عزیزان با آکادمی موفقیت تماس گرفته و خواستار عودت وجه شدند. که این افراد عمدتاً توسط شخصی غیر از آقای سامان کرمی که خود را

کاوه کرمی بیلیونر شو (پکیج موفقیت)

معرفی شده بود انجام پذیرفته بود. هر چند که شماره کارت و ایدی های تلگرام به پلیس فتا جهت پیگیری های بیشتر ارسال گردید. لازم به ذکر است از این شخص هیچ گونه آدرس فیزیکی یا شماره تماسی در دسترس نیست ( البته امروز 8 دیماه 98 یک شخص که خواستار حذف این متن بودند با گروه تماس گرفته و شماره را جهت پشتیبانی معرفی کرده اند که در صورت نیاز فقط با این شماره 09923668647 تماس بگیرید و با خطوط مجموعه تماس حاصل نفرمایید). امیدواریم پاسخگوی شما عزیزان باشند. نمونه این تبلیغات فروش پکیج موفقیت و پولسازی، پولسازی در چند روز یا یکشبه بیلیونر شوید،سایت بزنید و پول پارو کنید با پیج اینستاگرام درآمد داشته باشید و … می باشد.

اگر خریدی را انجام داده اید و پس از پیگیری و جستجو در گوگل به سایت آکادمی برای عودت وجه رسیده اید. بدیهی است که آکادمی موفقیت ایران امکان عودت مطالبات شخص دیگری را نمی تواند بر عهده گیرد.

آقای کاوه کرمی (اگر واقعا اسمشان این باشد) هیچ نسبتی با استاد سامان کرمی نداشته و فعالیت های او به آکادمی موفقیت ارتباطی ندارد. هر گونه فروش پکیج یا محصول آموزشی و سمینار موفقیت از طریق وبسایت آکادمی و یا فروشگاه آکادمی به فروش می رسد.

امکان پرداخت آنلاین توسط درگاه شتاب کلیه بانکها نیز امکان پذیر می باشد.

در صورت استفاده از پرداخت کارت به کارت که در موارد خرابی درگاه یا تکمیل ظرفیت کلاس های تعریف شده ممکن است اتفاق بیفتد صرفا به نام موسسه «دانشسرای موفقیت» یا «سامان کرمی» بدون پیشوند یا پسوند پرداخت های شما دارای اعتبار و ارجاع رهگیری می باشند.

با تشکر از شما عزیزان همراه موفقیت

جهت جلوگیری از هر گونه سوء استفاده  … این متن را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید.

با تشکر گروه پشتیبانی آکادمی موفقیت

09359314985

تلگرام 

 

 

کسب و کار تهران

آکادمی موفقیت مشاوره تخصصی کسب و کار

آکادمی موفقیت در بخش مشاوره کسب و کار به شما نکاتی را می آموزد که شاید تا کنون به عنوان روش های برند سازی به آنها فکر نکرده باشید! خیلی ها تصور می کنند که برند سازی همان تبلیغات است و یا اینکه برند سازی و گسترش کسب و کار با هزینه های بسیار سنگین روبروست!

اما نمونه ای از فعالیت یک شرکت خودرو یی را در انتهای این متن برای شما مثال می زنم تا درک بهتری از یک شرکت، جامعه هدف و تمرکز بر مشتری سازی به شما داده باشیم و بدانیم مشاوره چه تاثیری در کسب و کار و آینده یک شرکت خواهد داشت.

بخش اول مشتریان هدف

به این فکر کنید که مشتریان هدف شما چه کسانی هتستند؟

مشتریان هدف مشتریانی هستند که بیشترین همخوانی (فراوانی) را برای استفاده از کالا و خدمات شما دارند. برای مثال جامعه هدف مزون ها و فشن شو ها (که مشتریان خوب ما هستند) معمولا دختران 16 تا 28 ساله می باشند. این طیف نشان دهنده میزان دقت به این جامعه هدف برای این رده سنی می باشد. اما آیا همین جامعه هدف برای فروش خانه و ویلا خودرو لولس جامعه آماری خوبی است؟

دختران جوان

بدون فکر پاسخ دهید: خیر! جامعه هدف مناسب برای خرید ویلا و خانه های لوکس، افراد با رده های سنی بالاتر و درآمدهای بیشتر می باشند. پس مرحله نخست جامعه هدف خود را انتخاب کنید و زوائد این جامعه هدف را حذف کنید. با خودتان نگویید من مشتری مثلا 50 ساله هم داشته ام! بله یک مورد که اگر سود آن را به هزینه های تمرکز و خدمات توزیع کنیم تقریبا سودی را نخواهد داشت!

انتخاب رسانه تبلیغاتی

رسانه تبلیغاتی را عمدتاً به عنوان عنصر بسیار حساسی نمی شناسند. اما رسانه تبلیغاتی همان پل ارتباطی میان شما و مشتریان شماست. پس باید آن را به درستی انتخاب و پیاده سازی کنیم. باز هم بر می گردیم به مثال تبلیغات برای مزون ها و سالن های زیبایی. اگر رسانه تبلیغاتی شما اینستاگرام باشد مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص می دهد تا بروشور های کاغذی و کاتالوگ (تحت تاثیر همان جامعه هدف)

برعکس برای افرادی که در مراکز خدمات گردشگری به دنبال یه هتل یا اقامتگاه موقت می گردند نصب یه بنر فیزیکی یا توزیع بروشور می تواند موثر تر واقع شود.

بخش سوم انتخاب محتوای رسانه

این انتخاب بسته به تجربه شخصی و تیم تحقیق و توسعه  R&D شما در همان رسانه می تواند دو برابر مشتریان شما را افزایش دهد. اگر شرکت های تبلیغاتی معتبر این کار را برایتان با هزینه های بالا انجام می دهند. باز هم به آنها کار خود را بسپارید زیر سود نهایی حاصل از این کار شما را متعجب خواهد کرد. بخش تخصصی اصول توزیع و یا پخش رسانه است که شما را متحیر می کند. که در بخش های بعدی (نوشته بعدی) در باره آن صحبت خواهیم کرد.

مثالی از شرکت خودرویی که قصد تبلیغات گران قیمت را داشت

یک شرکت خورویی انجام تبلیغات در تابستان را در برنامه برندسازی خود گنجانده بود. با من تماس گرفتند برای اینکه آیا می توانند هزینه مربوط به بیلبورد های داخل اتوبان های را برایشان کم تر کنم (ماهانه 40 میلیون) البته این قیمت در جای خود با ارزش است و من توصیه می کنم از این بیلبورد ها استفاده کنید اما نه برای هر کاری!

با مجموعه جلسه ای نیم ساعته داشتیم و به نتایج جالبی رسیدم که به شرح زیر برای شما بیان می کنم تا تاثیرات یک مشاوره خوب را در زمینه کسب و کار درک کنیم.(البته این تعریف از خود نیست و ممکن است ایده خود شما چندین برابر این راهنمایی موثر باشد)

  • سوال : ما چه چیزی را می فروشیم؟

خودرو های کارکرده و دست دوم (یک جور حمایت از خودرو صفر نخریم) بعد متوجه شدیم که خودرو های فروخته شده قیمت هایی در حدود زیر 200 میلیون تومان را دارند.

خودرو های فروخته شده می توانند برای این شرکت سود آوری بین 1 الی 10 میلیون را به همراه داشته باشد. اکنون نوبت می رسد به محاسبه ضریب بازگشت سرمایه.

تبلیغات موثر برندسازی

اگر ان چهار تابلو را به مدت 3 ماه هر کدام 30 میلیون هم در اختیار می گرفتیم حدود 360 میلیون تومان هزینه سه ماهه تبلیغات یعنی ماهانه بیش از 100 میلیون تومان هزینه می شد که باید روزانه حد اقل 3 میلیون تومان فروش یا بیشتر را به همراه می داشت به عبارتی باید هر روز حد اقل 2 فروش انجام می شد. این اتفاق با توجه نحوه اداره سنتی (اتوماسیون نشده بود) فعلی فروشگاه ممکن نبود.

هر چند بعد ها در طرح طولانی تر اجرای بیلبورد در دستور کار قرار گرفت!

طرح جایگزین استفاده از آفتابگیر ها برای تابستان بود (البته چون شرکت خودرویی بود). به این صورت که در بازار (تیر 96) هر آفتابگیر با قیمت تقریبی 10 الی 15 هزار تومان به فروش می رسید. با استعلامات قیمتی با جنس مناسب و برند این شرکت در قالب آفتاب گیر ها که در زمینه خودرو بود با قیمت تمام شده زیر 5 هزار تومان آماده تحویل شدند.

  • مرحله بعدی استفاده از بازار فروش خودرو های دست دوم برای برند سازی بود. محل های فروش خودرو با جامعه هدف خودرو های کارکره بازار جمعه های چیتگر می باشد. با فروش این آفتاب گیرها در ورودی پارکینگ در آن روز های گرم به قیمت بسیار پایین 5 هزار تومان وسوسه کننده بود. همه کسانی که می خواستند واقعا از این آفتابگیر استفاده کنند به آن پول می دادند و تهیه می کردند. مطمئن بودیم که قطعا از آن استفاده می کردند.

بعد از مدت کوتاهی فروشندگان لوازم خودرو خودشان اقدام به خرید عمده برای فروش کردند(ارتقاء در تعداد فروش). این یعنی جنس تبلیغاتی خود را می فروختیم! سود نقدی هم می کردیم. این نوع تبلیغات خلاقانه علاوه بر اینکه

  • هیچ هزینه ای نداشت
  • بیلبورد های در تمام شهر ایجاد کرد
  • در تمام طول تابستان پابرجا بود
  • تبلیغات دقیقا در دست جامعه هدف قرار گرفت
  • ایجاد درآمد مستقیم داشت
  • مخاطب برای نگهدای از آن تلاش می کرد(هزینه پرداخته بود)
  • همیشه همراهش بود (مثل بیلبورد فراموش نمی شد)
  • و …

اگر شما هم بتوانید کارهای خلاقانه در حوزه کسب و کار خود انجام دهید. علاوه بر اینکه می توانید در هزینه ها بسیار صرفه جویی کنید می توانید حتی در تعداد مشتریان خود نیز انقلابی به پا کنید که خودتان هم متعجب شوید. (درامدتان تصاعدی میشود)

«طرح نمونه یکی دیگر از تبلیغات پیشنهادی»

اگر در تهران یا شهرستان هستید همین حالا باما تماس بگیرید و با راه های ارتباطی مناسب راهنمایی ها خود را دریافت کنید.

یک ایده و یک اجرای مناسب می تواند از چندین سال تلاش بدون برنامه بیشتر به شما کمک کند.

منتظر تماس شما هستیم.

آکادمی موفقیت ایران

گروه مشاوره کسب و کار تهران

گروه مشاوره کسب و کار آکادمی موفقیت ایران

Tehran Business Advisory Group Of  Iran Success Academy

مشاوره کسب و کار چه کمکی به شما می کند؟

 

برای رسیدن به پاسخ سوالتان حتما 8 بخش زیر را بخوانید.

اگر در هرکدام از موارد احساس نقص یا تسلط کم دارید، بدانید نیازمند یک متخصص برای اجرای حرفه ای و قدرتمند آن بخش می باشید تا به اوج آرمان های مورد انتظار خود دست یابید.

  1. نمی توانم به درستی آینده کاری را که شروع کردم حدس بزنم(کسب و کارهای سنتی)
  2. نمی دانم آخر هر کاری چقدر سود منطقی باید حاصل شود (مدیریت مالی صحیح)
  3. نمی دانم برای انجام هر کاری از کجا شروع کنم؟ (فرایند سازی سازمانی)
  4. نمی دانم چگونه فعالیتم را تضمین کنم؟ (شناخت بازار و مشتریان)
  5. نمی دانم کمبودهایی را که در مقابل رقیبان آن کسب و کار دارم چگونه جبران کنم؟ (تحلیل رقبا)
  6. نمی دانم در زمان ورشکستگی چه باید بکنم؟ (رکود در بازار)
  7. نمی دانم اگر بعد از شروع کسب و کار دچار کمبود سرمایه شدم چه کنم؟ (جذب سرمایه)
  8. نمی دانم چه زمان در کسب و کار خود به ( آکادمی موفقیت ایران ) اطمینان و آرامش می رسم؟ (استقلال مالی)

 

گزینه هایی که اگر ندارید حتما باید به فکر اجرای آن باشید.

این یک پیشنهاد نیست! مشاوره کسب و کار یک اجبار در دنیای کسب و کار های نوین به شمار می رود.

الزام های یک کسب و کار در دنیال جدید

  • استقرار سیستم
  • آموزش
  • بازار یابی و توسعه
  • مشاوره برای بخش های مختلف
  • مدیریت یکپارچه ISO
  • طراحی و توسعه زیر ساخت مجازی (توسعه وبسایت)
  • کارهایی است که شما توسط تیم خودتان و یا تیم های برون سپاری باید برای کسب و کار خود انجام دهید تا از رقیبان و دیگر افراد عقب نیفتید.

آمار نشان داده که کسب و کارها بعد از 5 سال نحوه نیاز های مشتری تغییر می کند اما کسب و کار ها همچنان تغییری نمی کنند!

اگر ما بازار را به 100 کسب و کار نو پا تقسیم کنیم. پس از گذشت سال اول به دلیل ندانستن اصول پایه ای کسب وکار که در بخش اول برای شما توضیح داده شد. بیش از 90 مورد از این کسب و کار ها حتی پیش از گردش مالی سال اول تعطیل می شوند.

پس از گذشت 5 سال از 10 کسب و کار باقی مانده تنها 1 کسب و کار به همان صورت که شروع کرده مسیر خود را ادامه می دهد(به اصطلاح برند بازار می شود)

اگر می خواهید آن یک درصد می توانید شما باشید. چون الان در حال مطالعه این بخش هستید مطمئن هستیم که شما گزینه اول این مسیر را کاملا درک کرده اید و به دنبال آن آمده اید. بله به شما تبریک می گوییم شما :

آموزش و دانش را که گزینه اول برند شدن و پایداری در کسب و کار است را دارید دنبال می کنید. بله شما اکون فعالیت های همان یک درصد که در آینده در بازار باقی خواهند ماند را دنبال می کنید. اما این به تنهایی کافی نیست.

گزینه بعدی اجرای آموخته هاست آن هم به صورت بهینه شده. بیشترین چیزی که از ما زمان می برد آزمون و خطا و یا همان روال تجربه است. مگر ما چه قدر زمان و هزینه داریم تا در طول سالیان دراز تجربه کنیم؟؟

ارزان ترین راه استفاده از تجربه دیگران است!!

بله دیگران تجربیات خودشان را به ارزانی و راحتی در اختیار شما قرار نمی دهند. سالها تجربه در گرما و سرما و … این یعنی اینکه شما باید به هر قیمتی شده این تجربیات را به دست آورید. نمونه تجربه زیر از مدیریت شرکت پتو سازی را برایتان می نویسم.

 

می گفت : که هر چه پول برای آموزش بدهیم کم است!؟

گفتم : چرا ؟

گفت : حدود 5 سال پیش یک حساب سر انگشتی کردم و دیدم در بخش جذب نیرو ضعیف هستیم. دوره ای را گذراندم و یک مدیر با حقوق دو برابر و یک زیر ساخت چند میلیونی برای آموزش و بقیه ی اصول علمی که وجود داشت برای پیاده سازی بیان کردم. شاید حدود 50 میلیون تومان هزینه کردم و چند ماه اول به خودم می گفتم این همه پول را چرا خرج کردم!؟

اما بعد از اینکه سال بعد در کشور یکی از 3 محصول برتر در قیمت و کیفیت شدیم تاثیرش را درک کردم و در بازار های رکود چند ساله اخیر هم توانستم علاوه بر همان آموخته ها و آموزش های جدید همچنان در صنعت تولید در ایران باقی بمانم.

و افسوس می خورم که چرا این هزینه آموزش را سال ها پیش نیاموخته و به کار نگرفته ام تا بتوانم خیل سریعتر از اینها به این آرامش بازار و آرامش مالی دست پیدا کنم.

اما این بخش را از زبان افراد زیادی شنیده ام که نمی خواهم بازگو کنم!! اما من می خواهم از زبان خودتان بشنوید.

 

اگر صاحب کسب و کار هستید :

می خواهم به 5 سال پیش خود برگردید، میزان درآمد خود را یادداشت کنید.

حالا می خواهم به امروز برگردید و درآمد خود را یادداشت کنید.

حالا مهارت هایی را که باعث شده این افزایش در آمد را داشته باشید را بنویسید : برای مثال یادگیری اصول قرار دادها، یا اصول خرید محصول یا نگهداری و …

حالا می خواهیم خودتان قضاوت کنید اگر شما این روال را تجربه نمی کردید. خودتان این روال را به صورت دانش فعلی خودتان به یک شخص که هیچ تجربه ای در این زمینه ندارد آموزش می دادید.

  • شاگرد شما در چند ماه به این مهارت ها مسلط می شود؟
  • شاگرد شما چه قدر زودتر می تواند به این درآمد و سطح فعلی شما برسد؟
  • شاگرد شما چه قدر از اتلاف عمر و آینده اش جلوگیری می کند؟
  • اکنون ارزش هر ماه برای خود شما چقدر است؟

همه اینها به شما این مسیر را نشان می دهد که استفاده از دانش متخصصان می تواند بهترین گزینه صرفه جویی تمام عیار باشد.

خنگ ترین فرد کسب و کار خود باشید!

کارفرمای زنِ دارن هاردی 😀  اینو از دل کتاب کشیدم بیرون براتون !!

مشاوره کسب و کار کارمندی

فرقی نمی کند که شما کارمند باشید، باز هم روال بالا را برای خودتان می توانید تکرار کنید

درآمد 5 سال آینده خود یا پنج سال گذشته خود را لیست کنید. اکنون یک تعداد مهارت کسب کرده اید. یا اینکه برای درآمد 3 برابری باید یک تعداد مهارت را کسب و کنید. مثلا مهارت مدیریت یا مهارت مدیریت مشتری و … اکنون شما نیاز سنجی کرده اید که باید 3 مهارت را یاد بگیرید اگر خودتان این مهارت ها را بیاموزید زمان بر است اما اگر در دوره های فشرده کاربردی شرکت کنید این زمان به شدت کم می شود از سال ها به چند ماه تقلیل پیدا می کند 🙂

 

تا این مرحله اهمیت آموزش دیدن و تسریع در روند پیشرفت را درک کردید و هزینه های این بخش برای اجرای شما قابل توجیه شد که امروز روی آموزش و مشاوره سرمایه گذاری می کنم چند ماه بعد تا 30 برابر بیشتر بدست می آورم.

 

گول مشاوره های کسب و کار را نخوریم!

قصد توهین و یا زیر سوال بردن معلومات عزیزان فعال در این زمینه را نداریم اما نکته:

  • چطور بفهمم به چه کسی اعتماد کنم؟
  • چه کسی را می توانم در اجرای فرایند دخیل کنم؟
  • از چه کسی آموزش ببینم؟

از کسی آموزش ببینیم که خودش چیزی را که می گوید قبلا اجرا کرده باشد. (کوین ترودو)

اینم از یکی از سمینار های فرانسه اوردم براتون 🙂

حالا مهم اینجاست که این فرد بتونه دست آوردش رو به شما نشون بده، مثلا من یک کارخانه با 200 نفر پرسنل رو به این روش دارم اداره می کنم. شما هم می تونید از این روش اداره کنید. یا اینکه من دارم با این نوع سرمایه گذاری و تیم سازی یک پایگاه اطلاعاتی نیم میلیون نفری رو مدیریت می کنم.

هر چیزی رو که قراره به شما آموزش بده که اصلاحا بهش می گن مشاوره، باید یادمون باشه ازش نمونه کار یا همون دست آورد بخواهیم. هر چه این افراد دست آوردشون بزرگ تر باشه، اطلاعاتشون حرفه ای تره و هر چه حرفه ای تر باشن نایاب تر می شن و همچنین گرانتر، این افراد رو پیدا کنید و بهای اونها رو بپردازید.

اما یک نکته اساسی اول نرید سراغ غول مرحله آخر!!

  1. اول شما اطلاعاتی ندارید که این شخص شما را رشد بده
  2. دوم هزینه های میلونی این عزیزان را نمی توانید تامین کنید.

پس چند سطح بالاتر از وضعیت فعلی شما همان شخصی است که باید برای مشاوره از او کمک بخواهید و بعد در سطوح همان زمینه رشد کنید. تا به فرد اسطوره ای خود برسید و زمان با او همکار شوید!

 

 

در مقاله ی بعدی راجع به روند آموزش پذیری مستمر برای شما توضیحاتی را خواهیم داشت

با ما در خبر نامه آکادمی موفقیت

همراه باشید.

ارسال نام و نام شهر خود به سامانه 10003715

یا استفاده از فرم های ثبت نام در وبسایت آکادمی موفقیت ایران

 

مشاوره کسب و کار تهران

مشاوره کسب و کار تهران (برندسازی)

دوست عزیزی که این مطلب را می خوانید، شاید به این فکر کرده اید که چرا جلوی یک اسم معروف صف می کشند که از خدمات و محصولات اون استفاده کنند. یا اینکه چرا یک محصول خاص همواره مشتری های خودش رو با وجود اختلاف قیمت دارد.

بله اون ها برند شده اند. برند شدن با تبلیغات متفاوت است. برند سازی یعنی ارزش آفرینی هر چه بیشتر در یک کسب و کار. ارزش آفرینی که هم شما را به سود و پول می رساند و هم مشتری شما را و حتی کارمند شما را !!

می خواهم یک مقدار بیشتر به این مسئله فکر کنیم. تفکری از روی خواسته های ارزشمند. اگر شما به عنوان یک مشتری بودید چه می خواستید؟ آری شما باید بتوانید خودتان را در جایگاه یک مشتری فرض کنید و بسیار جالب است وقتی که از مشتریان راجع به اولویت های آنها سوال می شود. تنها 14 درصد از این مشتریان به دنبال تخفیف یا قیمت پایینتر هستند!!

پس برای جامعه 86 درصدی برنامه ریزی کنیم نه برای جامعه 14 درصدی بله این یکی از راز های فروش موفق و برند شدن یک کسب و کار است. شما می توانید این درصد کم را هم با خود همراه کنید. با تکنیک های دیگری که برای این افراد هم ارزش آفرینی می شود.

اکنون زمان آن رسیده که برای برند شدن کسب و کار خود زمان و سرمایه اختصاص دهید.

 

آیا هزینه و زمانی را که به برند سازی اختصاص می دهم هجو یا بیهوده است و آیا سود دهی دارد و یا خیر.

دو نکته را باید مد نظر داشت

  • شاید در بازه زمانی بسیار کوتاه هزینه ها چشم گیر باشد
  • در طولانی مدت قطعا سود آن با حالت اول قابل مقایسه نیست

مثالی برای روشن شدن این قضه:

شما مشتریانی دارید که هر یک از آنها به شما 10 دلار سود می رسانند. حالا شما 10 مشتری ماهانه 10 دلاری دارید.

در مجموع شما 100 دلار سود می کنید.(هزینه برندسازی تقریبا صفر است)

شروع می کنید به برند سازی و 20 درصد برای مثال از سود به این موضوع اختصاص می دهید. حالا شما همان 10 مشتری قبلی را دارید و هر کدام 8 دلار به شما سود می رسانند و این همان زمان کاهش سود اولیه است.(زمان شروع برند سازی و بازدهی معمولا از 45 روز شروع می شود)

پس از گذشت یک زمان نسبتا کوتاه چند ماهه اکنون اسم شما و نام مجموعه شما به صورت یک برند در حال بزرگ شدن است. حالا آرام آرام مشتریان شما بیشتر و بیشتر می شوند. در جایگاهی که شما قرار دارید برای مثال بعد از یک سال در بدترین شرایط مشتریان شما دو برابر یا 20 نفر و هر کدام همان 8 دلار را به شما سود رسانند. سود مجموع شما 160 دلار خواهد بود. یعنی بیش از یک و نیم برابر حالت قبلی برای سال اول.

و حالا همین روند را برای 5 سال در نظر بگیرید: روند رشد 2 برابری مشتریان پس از 5 سال حدود 160 مشتری 7 دلار سود را هم برای شما به ارمغان آورد. شما صاحب بیش از 1100 دلار خواهید بود در صورتی که در یک فرایند عادی کسب و کار شما بعد از گذشت این دوره زمانی صاحب حدود 500 دلار درآمد ماهانه خواهید بود.

پس سرمایه گذاری روی بخش برند سازی سازمان خودتان یک سرمایه گذاری منطقی و در بدترین شرایط ممکن 3 برابر بیشتر و 4 برابر سریعتر شما و دارایی های شما را رشد خواهد داد.

اونهایی که واقعا کاسب بازاری هستند دقیقا درک صحیحی از این مطالب که در اینجا ذکر شد را خواهند داشت. 

 

 

مشاوره های کسب و کار سرمایه گذاری ایده آل 

شاید شما هم به این فکر کنید که هزینه ای را که بابت استفاده از تجربیات دیگران می خواهیم پرداخت کنیم را خودمان استفاده می کنیم. و به نتایج دست پیدا خواهیم کرد.

نکته اصلی اینجاست که هزینه استفاده از دانش دیگران بسیار کمتر از کسب و تجربه همان دانش است

برای مثال من برای مدیر عامل یک شرکت پتو سازی در حال آموزش یک روند برای استخدام یک نیروی ایده آل برای بخش های مختلف بودم. که خود او به نتیجه جالبی اشاره کرد. گفت که بله هزینه هایی که برای آموزش خودش و استفاده از دوره های مربوط انجام داده برای او بسیار کارساز بوده. به این صورت که بعد از دوره ای که طی کرده بود. توانسته بود انسان های درستی را نقاط مناسب به کار گیرد. و خودش می گفت که با داشتن 800 پرسنل هر ماه درگیر استخدام و فرایند های مربوط به واحد کارگزینی بوده ایم. اما اکنون این فرایند درگیری نیروهای کار به یک چهارم رسیده است. 

یعنی فقط در فرایند استخدام کارگزینی 2 نفر را اضافه داشتیم که به بخش های بایگانی و حسابداری کمک می کنند.

دو نفر نیروی کار یعنی دو نفر که بابت آنها باید هزینه پرداخت شود. اکنون اتفاقی که می افتد این است که : ما به اندازه 2 نفر برای تمام عمر یک سازمان که اگر آنرا 20 سال در نظر بگیریم. 20 تا 12 ماه 240 ماه در حالی که به دو نفر این حقوق را بدهیم همراه با عیدی و پاداش و … حدود 500 ماه یا بیشتر حقوق پایه را تنها با یک بار آموزش و پیاده سازی اصولی تا پایان کار یک مجموعه را سود می بریم!!

نکته اصلی همین است ما سود نهایی را نمی توانیم ملموس سازی کنیم. و هزینه های جاری فعلی را به عنوان مقیاس در نظر می گیریم.  هر چیز را اگر بخواهیم ملموس سازی کنیم، باید ابتدا آنرا به صورت عددی و حساب شده به صورت یک طرح توجیه پذیر به خودمان ارائه کنیم. 

حالا که با یک حساب سر انگشتی متوجه می شویم حد اقل سودی که در فرایند آموزش و مشاوره نصیب ما می شود

سی برابر هزینه های آن است 

  

پس یک سرمایه گذاری بسیار عالی محسوب می شود. حالا با فرض داشتن این بازده آیا بازه هم باید برای استفاده از آموزش ها و آموزش درنگ کنیم!؟

جواب : بله!

مهم ترین بخش این است که : از چه کسی می آموزید.

کج فهمی از نفهمی بسیار خطرناکتر و بدتر است.

چون زمانی که ما یک موضوع را نمی دانیمف سعی در یادگیری و بهبود داریم. اما زمانی که فکر می کنیم یک موضوع را فهمیده ایم دیگر برای اصلاح آن هیچ تلاشی را انجام نمی دهیم.

پس اگر خواستید از آموزش و یا مشاوره های گروه یا شخصی استفاده کنید. ابتدا به دست آوردهای آنها نگاه کنید. یعنی شخصی را که تنها دارای یک مدرک دانشگاهی و یا داشتن دفتر و یا حتی سابقه کار چند ساله است را نمی توان به عنوان یک مشاور خوب در کسب و کار دانست!

او خودش در عمل با عالم واقعیت دست و پنجه نرم نکرده است. برای مثال اگر شما همین صفحه را با جستجو در اینترنت پیدا کرده اید، به این معنی است که ما راه های حضور در جستجوی گوگل را دانسته ایم که در نتایج شما به چشم آمده ایم. (مشک آنست که خود ببوید) پس ما توانایی آنرا داریم که به شما در مورد کسب و کار دیجیتال و استفاده و راه اندازی یک زیر ساخت در فضای مجازی کمک یا مشاوره بدهیم. البته برای سایر دوستان و عزیزانی که با شرایط مشابه در اینترنت قابل دسترس هستند این مثال صادق است. 

حالا در بخش دوم باید به این نکته توجه داشت که : هر کسی در بخش خاصی دارای تخصص است و از هر کس در تخصص خود او برای مشاوره بهره بگیریم. برای مثال شخصی را که دارای تخصص حسابداری است می تواند به جمع بندی حساب ها و … بهترین راهکارها و نرم افزار های اجرایی را به شما معرفی کند. اون قاعدتا نمی تواند بهترین راهنمایی را در مورد استخدام یک برنامه نویس یا مدیر منابع انسانی را به شما بدهد. و این روند به صورت معکوس هم صحیح است. 

در حال حاضر مشاوره های حضوری و تخصصی کسب و کار تهران انجام می پذیرد.

 

اگر دوست دارید که با گروه مشاوره کسب و کار آکادمی موفقیت همکاری داشته باشید. چه به صورت مشاور و چه به صورت مشاوره می توانید علاوه بر راه های ارتباطی اصلی با (نام و نام خانوادگی) به سامانه پیامکی ما 10003715 پیامک نمایید.

شماره های پاسخگویی مستقیم تماس و تلگرام 

09359314985

09120044718

 

مشاوره رایگان کسب و کار کسب و کار آنلاین

مشاوره آنلاین کسب و کار و کسب و کار آنلاین

مشاوره رایگان کسب و کار آنلاین

برای استفاده حضوری از مشاوره های مربوط به کسب و کار آنلاین می توانید به صورت حضوری یک پنجشنبه در میان به مکان برگزاری همایش های و سمینار های آکادمی موفقیت در تهران به نشانی

تهران ، جردن ، خیابان دستگردی ، ساختمان 321 طبقه سوم

مراجعه کنید و علاوه بر شرکت در بخش های آموزشی آکادمی موفقیت از مشاوره های رایگان نیز بهره مند شوید. ضمناً می توانید در ساعات غیر متعارف نیز با پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی موجود در وبسایت با ما در ارتباط باشید.

بدیهی است اگر شما اکنون این صفحه را می خوانید ، رسالت ما در زمینه تبلیغات و اطلاع رسانی در زمینه فروش و برنامه ریزی های آنلاین را به درستی به انجام رسانیده ایم! پس دوست داریم شما نیز همچون بخش عظیمی از دوست داران و همراهان ما موفقیت های روز افزون را شاهد باشیم.

 

مشاوره رایگان کسب و کار

اگر شما هم هنوز در زمینه کسب و کار آنلاین وارد نشده اید. می خواهید کسب و کار خود را گسترش دهید. نسبت به این نکته باید دقت داشته باشید که یک کسب و کار آنلاین تنها بخش شتاب دهنده مربوط به کار شماست و خود به تنهایی وجود ندارد!

برای مثال کسب و کاری مانند یک فروشگاه اینترنتی یک فروشگاه کامل است، که فروش از طریق اینترنت را هم پشتیبانی می کند. یعنی این فروشگاه :

  1. خرید دارد
  2. فروش و صندوق دارد
  3. ارسال دارد
  4. پاسخگویی مشتریان دارد
  5. نظر سنجی دارد

و هر آنچه را که یک فروشگاه فیزیکی و حقیقی دارد را شامل می شود.

متاسفانه در ذهن بعضی ها توهم ثروت آفرینی یک شبه از کسب و کارهای دیجیتالی سر به فلک می زند!!

دوست عزیز کسب و کار های دیجیتالی هم مانند سایر کسب و کارها دوره خاص تکامل دارد و حدود سه تا 5 سال طول می کشد. همین برنامه پر طرفدار اسنپ (نگارش مرداد 1397) تا سه چهار سال پیش تقریبا هیچ مخاطب خاصی نداشت و به اصلاح در دوران آزمون و خطا و رفع موانع نرم افزاری و اجتماعی بود. چند سال قبل از آن که این نرم افزار مشابه در اروپا و امریکا کار می کرد. پس انتظار سود ها نجومی و سرعت بازدهی بسیار بالا را از ذهن خود خارج کنید.

همه اینها در کنار یک تیم و یک برنامه ریزی چند ساله با پشت کار و هزینه قابل دست یابی است.

پس هم اکنون برای آینده کسب و کار خود برنامه بریزید. این برنامه ریزی می تواند آنلاین یا فیزیکی یا هر دو بخش را شامل شود. اما به یاد داشه باشید بدون برنامه ریزی (شکست را برنامه ریزی کرده اید).

گروه پژوهشی آکادمی موفقیت

درمان بی پولی

درمان بیماری بی پولی!

درما بیماری بی پولی ، بی پولی بیشتر یک بیماریست تا یک ناتوانی جسمی یا ذهنی !

 درمان بیماری بی پولی

بی پولی هم یک بیماریست!

شاید شما هم از آندسته از دوستانی باشید که سر ماه نشده پولی در حسابتون نیست!

شاید هم از آن دسته از دوستانی باشید که همیشه نگران انواع سرمایه گذاری ها هستید

در این دوره شما گام به گام این بیماری را با هم ریشه کن می کنیم

این بیماری یکی از مزمن ترین و طولانی ترین نوع بیماریهاست.

این بیماری از کودکی در ذهن ما همچون نهالی کاشته می شود و آنچنان رشد می کند که هر روز نسبت به روز های قبل ما را بی پول تر می کند

برای از بین بردن نهال بی پولی کافیست ابتدا

شاخ و برگ های نهال بی پولی را حرص کنیم!!!

بعد شاخه های اصلی را اره کرده و بسوزانیم

بعد ریشه های افکار بی پولی را بسوزانیم

حالا ذهن ما یک کشتگاه فعال ثروت شده 🙂

در آن می توانیم انواع بذر های ثروت را بکاریم. بله ما امروز ه بذر های اصلاح شده ذهن را می کاریم و میوه موفقیت می چینیم

میوه های ما میوه های شادی و نشاط سلامتی و آرامش است

میوه هایی از توانگری مالی و بخشندگی

میوه هایی از اقتدار و صلابت

آری بعد از کاشتن میوه ها

همچون میوه بی پولی و فقر نوبت به آب یاری و مراقبت از میوه های این درخت است

تمام این مراحل را با شما همراهی می کنیم، چون خود این مسیر را پیموده ایم و راه را به دیگران نشان داده ایم

افتخار داریم تا با دانش و علم روز دنیا به همراه تمرینات کاملا عملی و کاربردی

شما را به دنیای جدید از ثروت و توانگری رهنمون شویم

شما می توانید. به ما پیوندید

تا پایان را با شماییم

آکادمی موفقیت

مشاوره تخصصی کسب و کار

مشاوره کسب و کار رایگان

جهت مشاوره های تخصصی کسب و کار به صورت حضوری علاوه بر حضور در دفتر آکادمی موفقیت و یا درخواست حضور در کسب و کار شما، می توانید از فرصت استثنایی استفاده از مشاوره های ضمن تدریس پس از پایان سمینار های تخصصی آکادمی موفقیت نیز بهره مند شوید.
این سمینارها به صورت کاملا تخصصی و راهبردی برنامه ریزی شده تا شما را به نقطه مطلوب شغلی شما رهنمون نماید.

  • به قول بزرگی :

    بزرگ بیندیش اما کوچک عمل کنید (حرکت گام به گام)

    گاهی ما برعکس عمل می کنیم! می خواهیم حرکت های به ظاهر کوچک را یک باره انجام دهیم.
    یا به نتیجه ای که می خواهیم می رسیم اما بعد ها به سود اندک آن پی می بریم

  • یا در این راستا متحمل فشار زیاد در قدم یکباره می شویم.

حال بیاییم با هم یک بررسی در میزان سود آوری استفاده از مشاوره ای کسب و کار و حتی مشاوره های شغل و تحصیلی

البته همان طور که پیشتر هم عرض شد در نزد استاد متخصص را به انجام برسانیم. برای مثال اگر برای مشاوره و هزینه شرکت در کلاس برای مثال نحوه استخدام افراد یا به کار گماری افراد در سمت های مناسب به صورت کاربردی شرکت نمایید.

و بابت آن هزینه ای معادل با 100 دلار پرداخت کنید.

  1. آیا این هزینه زیادیست!؟
  2. قطعا خیر!!

زیرا در کسب و کار و رسیدن به مرحله کار آفرینی و کارفرمایی شما دارای یک سری توانایی در به کار گیری افراد در سمت های متفاوت را باید دارا باشید. اگر در این راستا نتوانید به درستی انتخاب خود را به اثبات رسانید! با ضریب پایین از 2 کارمند اولیه شما یکی را درست انتخاب نکرده باشید!

و آن هم نه به میزان 100 درصد و تنها 50% مناسب آن کار نباشد یعنی شما ماهانه نیمی از پولی را که به او می دهید عملا برای انجام کارهایی است که انجام نداده است!!

حال اگر هزینه هفته ای 100 دلار و ماهانه 400 دلار برای هر فرد را در نظر بگیریم. و در سال 12 ماه کاری را لحاظر کنیم. رقمی معادل با 2400 دلار فقط برای یک انتخاب در یک سال یک کارمند دچار زیان شدیم!!!

یعنی 24 برابر هزینه مصرف شده برای آموزش خودمان و این رازی است که افراد موفق به آن ایمان دارند و در زندگی از آن به دفعات فراوان استفاده می کنند.

یادگیری و به کارگیری از افراد مسلط

شاید هزینه های آموزش در ایران یکی از پایینترین هزینه های آموزشی در جهان به شمار آید و همین امر در چشم برخی از دوستان آموزش ها را کم ارزش جلوه کند.

با این وجود می توانید پس از حضور در جلسات سمینار کارگاه ها و کلاس های آکادمی موفقیت از اساتید در پایان کلاس بنا بر نحوه پرسش و سولات موجود در ذهن خود به پاسخگویی شما عزیزان خواهند پرداخت.

 

دوستانی که در سامانه پیامکی ما عضو بودن اند به صورت خودکار به ایشان برگزاری ها را اطلاع خواهیم داد.

دوستانی هم که در لیست آکادمی موفقیت قرار ندارند می توانند. با ارسال پیامک به شماره

 

09359314985

یا

10003715

بصورت :

  • نام و نام خانوادگی
  • رشته تحصیلی
  • شهر
  • سن

در سامانه مربوط به اطلاع رسانی رویداد ها نام نویسی کنند. این سامانه هیچ گونه تبلیغات اضافه و یا بخش های آزار دهند را ندارد و صرفا حاوی اطلاع رسانی برگزاری های شهر شماست.

عزیزانی که قصد حضور و یا نام نویسی را دارند می توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشیند

منتظر حضور سبز شماییم در سمینار

یک کاسب میلیونر باشیم!

در تاریخ 11 مرداد 97 در تهران خیابان نجات الهی کافه رستوران ویلا هستیم.

حضور علاوه بر آشنایی با دوستان موفق جهت همسو شدن و تلاش بیشتر به شما این امکان را می دهد تا به صورت حضوری با استاتید دیدار و گفتگو کرده و در پایان دوره نیز از امکان همکاری به صورت علمی با موسسه بهره مند خواهید شد.

آکادمی موفقیت ایران

موفقیت را علمی بیاموزیم / عملی به کار گیریم!

شروع
پرسشی دارید؟
پیش به سوی موفقیت!
سلام
اگر سوالی داری این پایین تو واتس آپ پیام بده
زود جواب می دیم :)