دوستان عزیزی که بارها درباره آکادمی موفقیت سوال هایی را پرسیده بودند. که به چه صورت فعالیت های ما می تواند برای ایشان سودمند باشد.
فعالیت های ما به صورت آکادمی می باشد یعنی به صورت کامل دارای سرفصل و موضوع می باشد. اساتید مطالب را با استفاده از سر فصل های علمی به صورت تمرین های عملی تبدیل شده است تا دست یابی به نتیجه ارائه شده قطعی باشد. شاید برایتان جالب باشد که فقط کمتر از « 4 صدم درصد» از افرادی که در کلاس های انگیزشی شرکت می کنند می توانند به موفقیت و استقلال مالی یا همان توانگری دست یابند.
شاید حالا برایتان جالب باشد که بدانید صرفاً کلاس های انگیزشی موجب موفقیت شما نمی شوند. کلاس ها و جلسات انگیزشی برای حفظ انگیزه در مسیر طی نمودن هدف می باشند. بلی این تفاوت بزرگ کلاس های آکادمیک و انگیزشی می باشد. البته برخی از افراد نیز خود در زمینه موفقیت های معرفی شده افراد گوناگون را از داخل و خارج از ایران را برایتان مثال می زنند.
از این به بعد در هر کارگاه و یا سمینار ابتدا دست آورد ها و سابقه مدرس را بررسی نمایید تا ببینید در این حوزه دارای توانمندی و دست آوردی مناسب با وضعیت شما می باشد یا خیر؟
برای مثال اگر در کلاس موفقیت شرکت کردید؟ و مدرس به شما راهکاری برای سرمایه گذاری در سهام ارائه داد از او بخواهید نمونه های فعالیت موفق خود را در این زمینه به شما نشان دهد. یعنی به شما بگوید که در این بخش با این راهکار چه میزان بهتر از سایرین عمل نموده و چه میزان دست آورد را داشته است. یا اگر در کلاس های انگیزشی که در ایران باب شده و همه از ثروت مند شدن صحبت می کنند. پیشینه مدرس را پیش از برگزاری کلاس ها از او بخواهید!!
آیا او صرفا از راه انگیزه دادن به دیگران و اخذ پول از آن ها به توانگری مالی رسیده است یا خیر!؟ اگر هنر او تنها همین است از او دوری جویید چون تنها راه رسیدن به دست آورد او یکی است. اما اگر او در زمینه های مالی نیز فعایت های تجاری و کارآفرینی ها شخصی خود را دارد بی گمان باید به راه کار های او در زمینه های اجرا شده توسط شخص او اعتماد نمود. این همان مسیری است که شما را به منزل مقصود می رساند. قرار گیری در مسیر صحیح از سرعت حرکت در مسیر بسیار با ارزش می باشد.
یعنی شما می دانید با قرار گرفتن در مسیری که یک صاحب هتل به شما برنامه کاری می دهد. خواه یا ناخواه 10 سال بعد به جایگاهی که در ذهن برای صاحب هتل شدن هست خواهید رسید. اما اگر فردی در این زمینه حدس و گمان های خود را وارد نماید. بی شک در طی مسیری که طی نکرده و آن را به شما پیشنهاد می دهد چه بسا از دست یابی به هتل و حتی از دست یابی به هدف ها و برنامه ها با دانش و تجربه اندوخته شده صحیح خود شما نیز لطمه وارد نماید.
پس بیاییم از این به بعد مخاطب خود را پیش از اعتماد بسنجیم.
در تمام زمینه ها اگر او مشاور تحصیلی است : آیا رتبه برتری دارد؟
اگر یک کارشناس املاک است : آیا خودش در املاک سرمایه گذاری می کند؟ درکجا؟
اگر شخصی مربی ورزشی است : آیا دارای موفقیت یا عنوان قهرمانی در چه سطحی است؟
اگر ….
این اگر ها را به راحتی نسبت به فعالیت های خود می توانید خودتان بسازید و از آنها بهره ببرید.
یکی از تمرین های اساسی موفقیت یعنی :
آموزش دیدن توسط فردی که در زمینه هدف شما موفق ترین است
آری این یک اصل است اما متاسفانه بسیاری از افراد موفق به خاطر گرانبها بودن زمان خود و نداشتن تجربه کافی در امور تدریس اطلاعات آموزشی را در اختیار مخاطبین و یا علاقه مندان به این حیطه قرار نمی دهند.
آکادمی موفقیت سعی کرده تا هر یک از اساتید را که در زمینه کاری خود دارای دست آوردی چشم گیر می باشند. صرفا در همان حوزه فعالیتی خود به امر مشاوره و تدریس آن هم با سرفصل های بین المللی و به صورت آزموده شده توسط خود این اساتید باشد.
از این رو آکادمی موفقیت تنها در حوزه هایی که دارای تخصص می باشد ارائه خدمات می نماید و در سایر حوزه ها ارائه خدمات منوط به داشتن استاد مسلط در زمینه مورد تقاضا می باشد. و یا شما را به دوستان و عزیزان توانمند در حوزه کاری شما معرفی می نماید.
لیست اساتید و تخصص های ایشان را می توانید در بخش ها مختلف معرفی وبسایت آکادمی موفقیت ایران مشاهده نمایید.
بهترین بازده هدف گذاری در کنار دوستان به صورت کارگاهی می باشد. اما در صورتی که این امر برایتان فراهم نیست هم موردی ندارد با ما همراه باشید تا اصول اصلی کارگاه هدف گذاری را خودتان کشف کنید.
نکته اول : اهداف شفاهی ارزش بسیار پایینی دارند. شاید پیش خودتان بگویید که اهدافم را در ذهن تکرار می کنم. اما اولین نکته طبق تحقیقات اهداف مکتوب بیست هـــــــــــــزار برابر قدرت بیشتری دارند. این همان معجزه است. یعنی شما با داشتن هدف خرید یک خودرو بنز 600 هزار دلاری و دوستتان با درآمد یکسان ، شانس شما برای خرید این خودرو در صورتی که شما هدف مکتوب داشته و دوست شما تنها هدف ذهنی بیست هزار برابر بیشتر می شود. برای همین هست که خیلی از افراد خیلی از آرزو ها را صرفا دارند اما تا زمانی که آنها را روی کاغذ مکتوب ننمایید. آرزو هستند، و آرزو تنها در دنیای رویاست. برای تبدیل از عالم رویا به عالم ماده باید آنها را مکتوب کرد. فقط همین!!
حالا که بیست هزار برابر از خودمان جلوتر زدیم. نوبت می رسد به پیشی گرفتن از خود جدیدمان!
نکته دوم : اهداف را خرد کنید.
اگر باز هم هدف خرید یک خودرو 600 هزار دلاریست و اگر امروز شما قصد خرید آنرا داشته باشید و کل سرمایه و دارایی نقدی و غیر نقدی شما تنها 6 هزار دلار است. باز هم ناامید نشوید….
قرار نیست شما یک شبه به این هدف برسید، اهداف مالی باید با جامعه رشد اقتصادی و … همخوانی داشته باشد. خیلی ها می گویند که
«من می خواهم درآمد میلیاردی داشته باشم»
اول از همه باید من خود را تعریف کنید: این من دارای چه توانایی هاییست چه تواناییی هایی را باید کسب کند ، از چه اهدافی باید بگذرد (بله دقیقا از تعدادی از اهداف در زندگی باید بگذریم) برخی اهداف چون از طریق جامعه و یا خانواده به ما تحمیل شده و در راستای هدفهای جدید ما نیست باید رهایشان کنیم. همان طور که دارن هاردی در کتابش می نویسد “”من از دفتر کارم خارج شدم و به منشی تلفن زدم و گفتم تمام آنجا مال تو و من دیگر به آنجا باز نخواهم گشت!! “” یعنی اینکه با داشتن هدف جدید حتی شاید لازم باشید تمام مسیری را که تا کنون پیموده اید را نیز ترک کنید. این سخت ترین کار در دست یابی به اهداف بزرگ زندگیست. تغییـــــــــــــــــــــــــــــر
پس از تعریف خود جدیدتان برای هدف جدیدتان نیاز به بخش دوم یا درآمد دارید.
حال من از چه طریقی می توانم درآمدی بالا داشته باشم، در واقع از هیچ طریقی!! راه آن مشخص است و در برنامه های متعدد به آن اشاره شده است. شما با درآمد بالا میلیاردر نمی شوید. زیرا هیچ شغلی درجهان وجود ندارد که به شما به صورت میلیاردی حقوق داده شود (البته دوستانی هم که اختلاس می کنند سالها در پشت پرده انتظار کشیده اند) پس با این اوصاف باز هم دستیابی به درآمد میلیاردی امکان پذیر نیست.
نکته چهارم : پس ما باید با درآمد میلیونی شروع کنیم!! البته درآمد میلیون تومانی، خب برای مثال ما در نظر می گیریم که ما هر سال بتوانیم بدون در نظر گرفتن تورم میزان درآمد خود را دو برابر کنیم. (این بخش را در کارگاه های هوش مالی توضیح داده ایم).
با دارا بودن جریان نقدینگی که در جلسات مدیریت مالی توضیح داده شد شما ماهانه فقط 5 درصد به اصل سرمایه خود سود غیر فعال می افزایید که یعنی به عبارتی سالانه تا 60 درصد که ما آنرا همان 50 درصد در نظر می گیریم. البته بانکها و موسسات تا 20 درصد این مبلغ را پرداخت می کنند.
با این مثال روند بالا را پیش می گیریم. با فرض اینکه شما حقوق پایه کارگری را دریافت نموده و تنها ماهانه یک میلیون تومان داشته باشید.
سال اول تنها 12 میلیون تومان
سال دوم 24 میلیون تومان + 12 میلیون تومان + 6 میلیون تومان سود = 42 میلیون تومان
سال سوم 48 میلیون تومان + 42 میلون تومان + 21 میلیون تومان سود = 111 میلیون تومان
سال سوم 96 میلیون تومان + 111 میلیون تومان + 55 میلیون تومان سود = 262 میلیون تومان
سال چهارم 192 میلیون تومان + 262 میلیون تومان + 131 میلیون تومان سود = 585 میلیون تومان
سال پنجم 384 میلیون تومان + 585 میلیون تومان + 292 میلیون تومان سود = 1261 میلیون تومان
سال ششم 762 مییون تومان + 1261 میلیون تومان + 630 میلیون تومان سود = 2653 میلیون تومان
سال هفتم 1521 میلیون تومان + 2653 میلیون تومان + 1327 میلیون تومان سود = 5.5 میلیارد
بله شگفت انگیز است!! هیچ جادویی در کار نیست شما با ریتمی که از ما خواهید آموخت در شش سال یک میلیاردر می شوید و در کمتر از 8 سال به دارایی یک میلیون دلار خواهید رسید.
نکته سوم : تمام داستان دست نیافتن ندیدن مسیر بود….
حال مسیر کاملا واضح در مقابل شماست. فرض کنیم مسیر به این سادگی نباشد. و سه برابر سختی و یا کندی داشته باشد. آیا باز هم برای دستیابی به یک میلیون دلار 12 سال زمان زیادیست!؟
خواه یا ناخواه زمان می گذرد. پس این ما هستیم که 10 سال دیگر چه جایگاهی را برای خودمان در نظر می گیریم که بدان دست یابیم. بله هدف گذاری امروز شما را به جایگاهی که در ذهن دارید خواهد رساند.
چرا ما به این روند که در بالا ذکر شد دست پیدا نمی کنیم!؟
نکته چهارم : به سود 4 تا 5 درصدی ماهانه اعتقاد نداریم.
چون همچین سودی رو ندیدیم. برای این کار باید پیش اشخاصی برویم که در کسب و کار خود عالی عمل می کنند و این سود رو دارند به راحتی کسب می کنند. این سود در کسب و کار کارمندی وجود نداره، حتماً باید این سود رو در کسب و کارهای مرتبط با فروش دنبال کنیم. به دلیل نداشتن قدرت ریسک پذیری و عادت به ناحیه امن خودمان سعی و تلاش نمی کنیم و این بخش از زندگی ما همچنان مثل سابق به فعالیت خود ادامه می دهد. پس از امروز برای باور به وجود یک همچنین سودی باید پیش یک کاسب حرفه ای مدتی کار کنیم تا به باور سور 5 درصد ماهانه برسیم.
نکته پنجم : پس انداز رو جدی نمی گیریم!؟
همان طور که اشاره شد با همون ماهی یک میلیون تومان شروع کردیم.
ولی این پول باید پس انداز و سرمایه گذاری می شد. نه خرج! خیلی از مواردی که باعث میشه این نقطه استارت هیچ وقت به وجود نیاد رو در زیر نام می بریم.
درس خوندن در دانشگاه های پولی بدون داشتن منبع درآمد
گرفتن وام برای ادامه تحصیل
گرفتن وام برای رفتن به سفر های تفریحی
گرفتن وام برای ازدواج و مخارج اولیه زندگی
گرفتن قرض برای خرید ماشین (خرید اقساطی)
اجاره نشین بودن سالهای متوالی
استفاده از امکانات بیش از توان مالی (استفاده از امکانات رفاهی مثل هتل چند ستاره در مسافرتها)
خرید از برند ها و لوازم لوکس و طلا و جواهر (پیش از استقال مالی «ادای آدم پول دارها رو درآوردن»)
به تعویق انداختن شروع به کار به امید مدرک تحصیلی (دکترا تا ده سال!)
و ….
بله درسته همه دوست دارند ماشین خوب سوار شوند، سفر تفریحی خارجی بروند، یا در دانشگاه های تاپ علم بیاموزند. ما هم مخالف این مسئله نیستیم. اما به جای خودش. زمانش کی است؟؟ در زمانی که شما اگر هزینه یک سفر تفریحی به چین یا حتی آمریکا را در نظر بگیریم 4 هزار دلار و این مبلغ از کل درآمد یک سال شما بیشتر باشد خب این یک کار غیر عقلانیست.
اما زمانی که شما همین 4 هزار دلار را در یک هفته یا کمتر به دست می آورید این سفر برای شما هم جذاب و هم بسیار خوش آیند است. پس فعلا فعالیت ها، تفریحات و خرج کردها را به حد اقل برسانیم تا از درآمد ماهانه مرز دو هزار دلار عبور کنیم. اکنون زمان لذت بردن از دست آورد های ماست. آری به سرعت نه ولی قطعاً در پیش روی ما توانگری و ثروت نهفته است. آن هم نه با شانس و اقبال با حساب دو دوتا چهار تا.
در کلاس های برنامه ریزی مالی و هدف گذاری با عنوان هوش مالی در خدمت شما دوستان هستیم. جهت آگاهی از این کارگاه ها می توانید در پیام رسان تلگرام و یا سایر راه های ارتباطی با ما همراه باشید.
رفتار مناسب با کودکان یکی از عوامل اصلی رفتار های نا مناسب آنها در محیط ها اجتماعی و خانوادگی می باشد. با در نظر داشتن این موضوع می توانیم پی ببریم که اولین الگو برداری کودکان از والدین بوده و ما با تغییر بخش هایی از رفتار خود در واقع کودکان خود را تربیت می کنیم. پس بیاییم خودمان را تربیت کنیم.
مرحله اول: هدف گذاشتن برای تغییر
در مورد تغییراتی که میخواهید در رفتار کودک و نیز رفتار خودتان بدهید فکر کنید. فکر کنید که میخواهید چه کارهایی را بیشتر انجام دهد. مثلاً: مؤدبانه صحبت کردن همچنین توجه کنید میخواهید چه کارهایی را کمتر انجام دهد. مثلاً: داد و فریاد زدن
نکته : توجه کنید چه تغییراتی را میخواهید در رفتار خودتان ایجاد کنید. در نظر داشته باشید چه چیزهایی میتواند در رفتار مشکلدار فرزندتان سهمی داشته باشند برای خودتان نیز اهدافی بگذارید، ببینید چه کارهایی را میخواهید بیشتر انجام دهید{مثلا آرام ماندن. دستورات روشن و مستقیم دادن، ارتباط صمیمانه برقرارکردن، توجه بیشتر به رفتارهای مثبت فرزند و….} چه کارهایی را میخواهید کمتر انجام دهید{مثل تهدید کردن یا تنبیه کردن-داد زدن و دستور دادن از اتاق دیگر}.
مرحله دوم: تغییراتی را که میخواهید در رفتارفرزندتان و خودتان ببینیدد بنویسید.
اهدافی برای تغییر رفتار فرزندم اهدافی برای تغییر رفتار خودم
مرحله سوم: ردگیری رفتار کودکان
ردگیری یا ثبت کردن به چند دلیل مفید است: *به شما این شانس را میدهد که بررسی کنید آنچه در مورد رفتار فرزندتان فکر میکنید، درست است یا خیر{مثلا آیا فرزندتان از همه دستوراتی که شما میدهید سر باز میزند؟} *به شما کمک میکند واکنش خود را به فرزندتان وارسی کنید و مشخص کنید چه وقتی و چرا آن را رفتار رخ میدهد. *به شما امکان میدهد ارزیابی کنید آن رفتار در حال تغییر است یا خیر{برای مثال در حال بهتر شدن در حال بدتر شدن است یا همانطور مانده.} *به شما میگوید به هدف خود رسیده اید یا خیر. برای ردگیری از یک جدول رفتاری استفاده کنید در این جدول بنویسید، چه وقت و کجا رفتار مشکلدار رخ داد و چه چیز قبل از رفتار اتفاق افتاد{چه چیز باعث آن شد}و بعد از آن چه اتفاقی افتاد {شما چه واکنشی نشان دادید}.این به شما کمک میکند موارد زیر را مشخص کنید:
*الگوهای رفتار فرزندتان *چقدر رفتار رخ میدهد *چقدر با ثبات با رفتار فرزندتان مقابله میکنید *زمانها یا موقعیتهای پر خطر *راه اندازیها یا علل احتمالی *پاداشهای تصادفی احتمالی
جدول رفتاری نمونه
دستورالعمل :رفتار مشکلدار را بنویسید همچنین اینکه چه وقت و کجا رخ داد و چه چیز قبل و بعد از آن اتفاق افتاد.
1)رفتار مشکلدار چیست؟ 2)کی و کجا رخ داد؟ 3)چه چیز قبل از آن اتفاق افتاد؟ 4)چه چیز بعداز آن اتفاق افتاد؟
مثال 1: جیغ زدن مشت کوبیدن به زمین ساعت۱۲:۳۰ اتاق نشیمن از اوخواسته شد قبل از ناهار اسباب بازیش جمع شود. به اتاقش فرستاده شد.
خودم اسباب بازی را جمع کردم. ۳۵دقیقه در اتاقش گریه کرد و جیغ کشید.
مثال2: داد و فریاد زدن ناسزا گفتن ساعت ۱۸ منزل خودمان به او گفته شده بود بازی را تمام کندو برای خوردن شام بیاید.سیلی خورد به اتاقش فرستاده شد. شام به او داده نشد.
احساس گناه داشتم.بعدا”به او بستنی دادم.
وقتی یک برنامه جدید را شروع میکنید بهتر است آن را به مدت ۷ تا ۱۰ روز آزمایش کنید. در پایان مدت آزمایش میتوانید تصمیم بگیرید که آن را به همان روش ادامه دهید یا تغییراتی در آن ایجاد نمایید. به یاد داشته باشید بهترین راه تغییر رفتار کودکان و رفتار خود شما این است که آن را به تدریج انجام دهید. وقتی قواعد و رفتارهای تازه خوب جا افتاد میتوانید ردگیری را به میزان کمتری انجام دهید مثلا” هفته ای یک بار به جای هر روز. وقتی در مورد پیشرفت خود مطمئن شدید ثبت کردن رفتار را متوقف کنید.
شاید شما هم از آن دسته از افراد هستید که برای هدیه دادن و یا هدیه گرفتن به مشکل بر می خوردی! شاید هم تا حالا اصلا هیچ هدیه ای در زندگی خود دریافت نکرده باشید! شاید از بس از دیگران دارید هیچی به چشمتون نمی آد!
اول از همه باید بگیم که هدیه دادن ها رو از این به بعد فقط در جنبه دوست داشتن بدونیم، نباید انتظاری از فرد خاصی برای یک هدیه بسیار گران و یا بسیار خاص داشته باشیم.
نکته اول برای هدیه دادن: به این دقت کنید که فردی که می خواهیم به او هدیه بدهیم زن است یا مرد؟ این شاید یکی از کلیدی ترین نکاتی است که باید در هدیه دادن مورد توجه قرار دهیم. هدیه ای که یک بانو را خرسند می کند به ندرت می تواند یک آقا را خوشحال کند. به خاطر ذات افراد سلیقه های افراد نیز متفاوت می باشد.
هدیه مناسب آقایان :
آقایان دوست دارند هدیه ای که دریافت می کنند دو خصوصیت ماندگاری و کاربردی را داشته باشد. از این جمله از هدایا می توان : ساعت ، آچار بکس ، فندک ، خودرو و هر چیز کاربردی و با دوام را در زمره هدیه آقایان می توان گنجاند.
هدیه مناسب خانم ها :
خانم ها از آن رو که روح لطیفی دارند بر روی دو طیف از خصوصیات کالاها تمرکز دارند، ابتدا به تعدد (یعنی اگر 5 هدیه به ارزش یک میلیون دریافت کنند بیشتر خوشحال می شوند تا یک هدیه ی 2 میلیونی!) و بخش بعدی که بر می گردد به طبع لطیف خانم ها، هدیه های خاص هست. هدیه هایی مانند یک شاخه گل، یک بیت شعر ، و یا حتی کشیدن یک نقاشی ، اما برترین هدیه به خانم ها ایجاد حس تنوع و خروج از یکنواختی زندگی است. مثلا سورپرایز شدن در یک محیط جدید و یا دریافت هدیه ای که به هیچ وجه در اون لحظه انتظار دریافت هدیه را نداشته باشد.
حال که فهمیدیم که یک خانم یا آقا بیشتر به چه هدایایی واکنش مثبت خواهند داشت. نوبت می رسد به لحاظ کردن سن و شغل افراد و یا شرایط محیطی آنها که باز هم به نوبه خود بسیار تخصصی می باشد. سعی کنید هدایایی را به دوستان یا عزیزانتان بدهید که با سایر امکانات و وسایل فعلی او همخوانی داشته باشد. یعنی با توجه به روند زندگی فعلی او هدیه ای را انتخاب نمایید تا نیاز به تغییر در سایر بخش های زندگی او را نداشته باشد. برای مثال هنگامی که یک خانم از وسایل صورتی استفاده نمی کند برای او کالا به رنگ صورتی را تهیه نکنید. یا هنگامی که یک آقا از وسایل و یا شرایط متوسط مالی استفاده می کند هیچ وقت برای او هدیه ای که امکان استفاده کردن آن در عالم خارج وجود ندارد مانند خرید یک کفش چند میلیونی برای کارمندی که حقوق ماهیانه اون از پول اون کفش کمتره یک هدیه نا مناسب محسوب می شود.
ماندگار ترین هدیه چیست؟
از آن رو که در عصر اطلاعات و ارتباطات زندگی می کنیم، مناسب ترین هدیه برای هر فرد شاید اطلاعات باشد. اما شما می توانید یک منبع اطلاعات را به او بدهید تا اطلاعات غیر کاربردی! ابتدا سعی کنید حیطه کاری و شغلی طرف مقابل را بررسی نموده و از ساختار آن اطلاعات مربوط به نیاز های با اولویت بالاتر او مطلع شوید. برای مثال خانمی که در صنف آرایشگری مشغول به فعالیت می باشد بهترین مسیر کسب اطلاعات تخصصی می تواند شرکت در یک گردهمایی و یا آشنایی با شیوه های جدید و یا مواد و لوازم خاص شغلی خود او در یک گردهمایی و یا یک سمینار خارجی و یا داخلی باشد. اما هر چه فرایند آموزش تخصصی تر باشد ارزش بازگشت سرمایه برای شما و شخصی که هدیه را دریافت نموده بیشتر خواهد بود.
جالب است بدانیم بازگشت سرمایه گذاری ناشی از بخش آموزش برابر با سی برابر x30هزینه ای است که بابت آن پرداخت شده است. این نکته طلایی در پیشرفت مالی تمام افراد موفق را می توانید ببینید. یعنی اگر به من هدیه ای آموزشی تخصصی به ارزش یک میلیون بدهید در واقع به من یک هدیه ی مالی سی میلیونی داده اید.
برای آنکه آموزش ها برای شما مفید تر باشد سعی کنید با روش های گفته شده در کتاب ها یا مقالات موجود در سایت انسان ها را تحلیل کنید که در کدام یک از دسته های سمعی، بصری یا جنبشی قرار می گیرند.
اگر انسان سمعی است، برنامه های آموزشی صوتی را از سایت دانلود کنید و در اختیار انها قرار دهید.
اگر از گروه بصری ها هستند هم می توانید به آنها کتاب هدیه دهید. البته دسته بیشتر افراد در این جایگاه قرار می گیرند. بنابراین اگر کتابی با مطالب بالا تهیه کنید مطمئناً مورد توجه قرار می گیرد.
اما اگر از گروه آدمهای جنبشی هستند، توصیه می کنیم به یکی از سمینار های کاربردی ما و هر یک از عزیزان فعال در حوزه کاری خود بروید و در آنجا اطلاعات مفید را به جای تجربه و صرف زمان به دست بیاورید.
هدیه های مناسبتی
سعی کنید به هنگام هدیه دادن حتماً اسم فرد گیرند در روی هدیه با خطی زیبا نوشته شده باشد. این کار ارزش هدیه را دو چندان می کند، یعنی این هدیه از جانب شما از پیش با اهمیت بیشتر تدارک دیده شده. مثلاً روی آن نوشته شده باشد «تقدیم به عزیزترینم سامان »
چطور هدیه دهیم؟
دومین بخش از هدیه دادن نحوه ارائه هدیه می باشد، اگر هدیه ای که به فرد مورد نظر می دهید، به صورت دسته جمع است بهتر است از فردی که بزرگتر از لحاظ سنی است خواهش کنید که ضمن بیان خوشحالی و … آن را به فرد دهد.
اگر هدیه ای که می دهید بصورت انفرادی هست. معمولاً در هنگام خوردن میوه و شیرینی به فرد داده خواهد شد. اگر هدیه شما بصورت یک نفر به یک نفر می باشد. سعی کنی کمتر از سه دقیقه پس از ملاقات با شخص مقابل هدیه را به او بدهید. البته برای گل استثناء باید در لحظه اول این کار انجام پذیرد.
در تمام موارد فوق باید بعد از گرفتن هدیه سعی کنیم هدیه را باز کنیم، از آن استفاده کنیم یا به میزان اهمیت و کاربرد آن در زندگی اشاره کنیم با این کار علاوه بر القای حس مفید بودن اهمیت دوست داشتن و مهم بودن را برای شما تداعی می کند.
برخی از اصول در فرهنگ ایرانی از دیرباز در رابطه با هدیه و تعامل های اجتماعی و جود داشته و دارد. که نمونه هایی از این رسوم می توان به کادو دادن متقابل یا پس فرستادن ظرف هدیه همراه با هدیه (ته ظرفی) یاد کرد که نشان از قدر شناسی ایرانیان می باشد.
اما هدیه ای که از دل گفتار شخص باشد تاثیر گذاری بیشتری بر دل دارد تا هدیه ای که تنها ارزش مالی داشته باشد. با این سخن بسیار سنجیده را باید در نظر داشت
[سخنی کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.]
به خودمان هدیه دهیم:
یکی از عاداتی که در برخی از زوج های جوان مشاهده می شود کم توجهی نسبت به دادن هدیه به همسران می باشد. به دلیل با هم بودن نیاز به توجه کم کم فراموش می شود. که باید بیشتر مد نظر قرار بگیرد. یکی از هدیه های مهمی که شاید هیچ وقت به اون فکر نکرده باشید، بسیار هم عالیست
هدیه دادن به خودتان است!!
بله هدیه دادن یا جایزه دادن به خود یکی از راه های مفید جهت بالا بردن سطح علاقه به خویشتن می باشد. در این مورد در نوشتار های قبل و در ویدئو های آکادمی موفقیت ایران توضیحات ارائه گردید.
با همین ترتیب ساده هر روز می توانیم خودمان و اطرافیانمان را شاد کنیم.
فرمول جادویی برای انتخاب یک نام تجاری وجود ندارد. بدتر از همه، زمانی است که فکر می کنی یه نام خوب برای کسب و کار خودت کشف کردی و این نام کامل است، بعد از از آن حس های متعددی به سراغ شما می آید که این نام از این بهتر هم میشد!
برای همین در اینجا می خواهیم بخش هایی را توضیح دهیم که به این مشکل گرفتار نشویم. با توضیحاتی که در اینجا خواهید خواند در می یابیم که اصول تشکیل دهنده یک نام تجاری به یاد ماندنی چه چیز هایی است:
با استفاده از همین اصول ساده می توانیم اسم برند خود را درست بسازیم! مهم ترین عناصر نام برند عبارت است از ساده، کوتاه، منحصر به فرد، انعطاف پذیر به همراه قابلیت تلفظ آسان. اما پس از بررسی هر بخشی شک و تردید به شما رو خواهد کرد، شما نباید تفکر سیاه و سفید داشته باشید، سعی کنید تفکر خود را خاکستری کنی! تفکر خاکستری یعنی نمی توان همه چیز را با هم داشته باشیم، بنابراین باید اولویت های خود را داشته باشیم.
پس سوالات زیر را از خود می پرسیم، آیا این نام باید توصیفی یا توضیحی از برندم؟ نام دارای ریشه ای از قبل باشید یا ترکیبی؟ چند پهلو باشد یا کلا تا کنون معنایی را نداشته باشد؟ یا شاید یک کلمه واقعی باشد، مانند کلمه های اپل (سیب) یا آمازون(جنگل)؟
قبل از اینکه هر کاری را برای نامگذاری خود شروع کنید، مطمئن شوید این نام نویسی هدف نهایی شما را پوشش می دهد و بدانید چه چیز هایی باعث تبدیل شدن یک نام خوب به یک نام بد شود.
در کار خود ابتدا ایجاد خلاقیت کنید و سپس افکار خود را سازماندهی کنید. شما در طول مسیر از زوایای ذهنی این نام را بررسی می کنید (این نام ها را بالا پایین کنید) بعد از تعداد نام های دارای اولویت کم می شوید، این یک موضوع اجتناب ناپذیر است، امیدواریم که این الهام های ذهنی باعث شود خلاقیت خوانندگان عزیز جهت برند سازی تحریک شود. و دیگر موارد جزئی شما را تحت تاثیر نخواهد کرد.
1.نام گذاری دسته جمعی نام تجاری
اگر شما هم در یک نامگذاری گیر کردین یا فقط نیاز به یک نقطه استارت دارین، راه اندازی یه مسابقه نامگذاری یک راه عالی و مقرون به صرفه برای دست یابی به یک نام یا طرح خلاقانه ست.
من خودم به تازگی در بین چهار شرکت مختلف این کار را انجام دادم.
اولین بخشی که باید به آن توجه داشت هدف گذاری در نامگذاری تجاری است.
سطوح هزینه و قیمت گذاری هر سرویس را باید با توجه به اهداف سازمان تعیین کنیم.
تا می توانیم کوتاه ترین نام ممکن را پیشنهاد دهید.
به هر کدام از نام ها یک امتیاز نسبت دهیم.
نام برند برای هر شرکت به صورت هر کدام جدا برگزار شود.
و دو نکته برای کسانی که مسابقه را اجرا نکرده اند.
طبق یک ضرب المثل ژاپنی عقل کل بزرگتر یا مساوی دانش من است. بنابراین قبل از اینکه دکمه سفارش خرید را خریداری کنم، توصیه می کنیم که ادامه مطلب را بخوانید.
2.دامنه مهم نیست!!
وجود دامنه دات کام (.Com)، خوب است اما بسیاری از دامنه های دات کام در دسترس نیست. در یک دنیای کامل، نام دامنه شما باید با نام تجاری شما مطابقت داشته باشد، اما نمی تواند به سادگی دامنه شما باشد. طبق اطلاعات پایگاه اطلاع رسانی تمامی دامنه های 4 حرفی در جهان ثبت شده اند، حتی کلمات هم ساخته شده اند. با استفاده از API دامنه خود، WhoAPI به دنبال هر ترکیب ممکن از AAAA.com به ZZZZ.com برای مجموع 456،976 ترکیب که وجود دارد هیچ چیز برای خرید وجود ندارد. شما احتمالا حدس زدید، اما کلمات 2 و 3 نیز موجود نیستند.
خود من و بسیاری از بنیانگذاران برندها اعتبار بخشی را محدود به نام دامنه نمی بینم. چیزی که من آموخته ام و با نامگذاری شروع به کار خودم آشنا شدم این است که نام دامنه به هیچ وجه مهم نیست! نام خودم خیلی بیشتر از داشتن نام دامنه مشابهت دارد. پس از نام خودتان برای برند سازی استفاده نکنید.
جوئل Gascoigne، بنیانگذار Buffer می گوید: یک نام عالی را انتخاب کنید، با نام دامنه ای که بهینه شده است، بروید.بقیه مقاله نامگذاری جوئل را می توانید از اینترنت دانلود کنید.
3.انتخاب نام برند از آرشیو های موجود
ریچارد بارتون، بنیان گذار Expedia ، Zillow و Glassdoor در یک نقطه مسئول ایجاد راهنماهای سفر CD-ROM در مایکروسافت بود. در حالی که بازار CD-ROM شروع به فروپاشی کرد، به تیم چند رسانه ای منتقل شد و ایده فروش سفر آنلاین را توسعه داد ( چیزی شبیه به اسنپ در ایران). به عنوان یک حقیقت، او مردی است که ایده پردازی بیل گیتس را برعهده داشت.
بارتون هنگام انتخاب یک نام تجاری با استفاده از یک تاکتیک ساده اما بسیار موثر، با استفاده از حروف امتیاز دهی با نمره بالا استفاده می کند. “همسرم و من و من همسرم هر دو عاشق بازی امتیاز دهی هستیم (نام تجاری عالی، یعنی امتیاز ذهنی بالا در زمان حال).
بالاترین امتیاز اعداد حروف (اغلب در زبان انگلیسی در نظر گرفته می شود) بر اساس این اولویت حروف عبارتند از
Z، Q، X، J K
این نامهای به یاد ماندنی ترند زیرا به ندرت مورد استفاده قرار می گیرند. پس بیایید و از مارک های خود استفاده کنید.
4.آنچه را که معلم کلاس چهارم به شما گفت، انجام دهید!!!
به جای درخواست بیایید خانواده، دوستان (و یا حیوان خانگی خود را!) برای بازخورد امتحان کنید.
یک آزمایش انجام دهید و فرضیه خود را آزمایش کنید. در اینجا یکی از راه های اعتبار یک نام تجاری آوای آن است. ایجاد دو صفحه با شمارنده های یکسان، تغییر اسم های نام تجاری و شروع به هدایت ترافیک هدفمند به سایت با استفاده از تبلیغات فیس بوک کنید. اکنون صبر کنید،صبر کنید … و سپس مقایسه معیارهای تعامل را ببینید و ببینید که چگونه این نام با توانایی بالقوه خود هر نام تجاری مشتریان را جذب می کنند. لازم نیست پول تان را بر باد دهید، از صفحه های رایگاننیز برای این کار می توانید استفاده کنید.
نکته ویژه: حتی از ابزار بررسی Google Consumer Survey نیز برای جمع آوری تحقیقات بیشتر در مورد بازار و مشتریان می توان استفاده کرد.
5.ببینید می توانید Siri، Crotona، یا Alexa اسم برندتان را پیدا کنید؟
ماه پیش مقاله ای در مورد رشد جستجوی صوتی خواندم و تصمیم گرفتم عبارات کلیدی چند کلمه ای را خودم آزمایش کنم. شما هم لغتی را امتحان کنید اگر این لغت موتور جستجو های صوتی را گمراه کند، ممکن است انسان هم گمراه شود.
6.آزمون نوار
گسترش دادن اسم برند در حد تلفظ و املای، «آزمون نوار» را امتحان کنید، اما با این کارها نیز ما هنوز یک برند نداریم اما می توانیم لیستی از نام های تجاری داشته باشید. یک نکته این است که چگونه مارک باروس، آن را توصیف می کند:
بیرون بروید در روی یک نوار در محیط پر سر و صدا اطلاعات خود را ضبط کنید
هنگامی که کسی از شما چه چیزی می پرسد، به او بگویید نام شرکت را تنها با “یک جمله” توصیف آنچه که شرکت انجام می دهد ارائه کند.
اگر آنها نمیتوانند اسم برند شما را درست تلفظ کنند، یا آنها همچنان از شما میپرسند که چطور نوشته شده است، یا نمیدانید چطور به آنچه که انجام میدهید مربوط می شود، شما شکست خوردید.
7.چرا این چنین نامیده می شود؟
برای چند سال گذشته، ما در سراسر صنایع مختلف، داستان های نامگذاری در پشت برخی از بزرگترین شرکت های فن آوری در جهان را آشکار کرده ایم. کاوش بیش از 100 مارک فن آوری و یاد بگیرند که چه چیزی باعث شده و تحت تاثیر اسامی مانند: Uber، SnapChat، Instagram، Redfin، DuckDuckGo، WhatsApp و بسیاری دیگر و اخیرا ما یک راهنمای گام به گام نامگذاری، یک ابزار فهرست کوتاه برای کمک به شما در مقایسه با قدرت نام های بالقوه در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک گذاشتیم. ارجاء کنید به شبکه اجتماعی گوگل پلاس آکادمی موفقیت.
8.روی ‘Z’ تمرکز کنید
کریستوفر جانسون، یک ابرقهرمان مارک تجاری کلامی در سیاتل است. در صفحه شخصی خود اعلام کرده که نام مشتریان را در سراسر جهان از خطرات نام های بد و تجربیات ناامید کننده توانسته تنها با تغییر نام بر طرف کند.
او یک طرفداربزرگ نام های دارای حرف Z است. “مردم فقط عاشق Z با صدای زنگ زنگ و زنگ پویا هستند. به همین دلیل شما می توانید یک کلمه کاملا عادی، را انتخاب کنید و اولین حرف خود را با Z جایگزین کنید! به همین سادگی شما یک نام شرکت دارید برای اولین بار این روند در وب سایت غذایی به نام Zomato مورد استفاده قرار گرفت.
نام های تجاری دیگر با این روند عبارتند از: Zite، Zervant، Zolvers، Zycamore، Zirtual، Zazzle، Zattoo .
9.هر نام دارای ضعف است
Catchword یک سازمان نامگذاری حرفه ای است که ابزار های نام گذاری فراوان و مفیدی، از جمله نام تجارتی ، کتابخانه نامگذاری ویدیوهای مفید، راهنمای نامگذاری قابل توجهی ایجاد کرده است. با چندین دفتر فیزیکی در اوکلند و نیویورک، آنها به مشتریان کمک می کنند تا نام شرکت، نام محصول، برچسب ها و نام های تجاری مانند مارک های Starbucks، Fitbit، Allstate و والت دیزنی را با ترکیب کامل هجاها ترکیب کنند.
با توجه به تیم Catchword، “خوب است که می خواهیم یک نام کوتاه، آسان تلفظ، اصلی، کاملا تخصصی، معنی مربوط به کار، با همکاری چند انجمن حرفه ای در دسترس است. (اکثر ما می خواهیم قرعه کشی رقابتی “سهم بازار” را نیز ببریم). اما فهرست خواسته های خود را اولویت بندی کنید و آماده باشید که با نامی که تنها با معیارهای بالا مطابقت دارد، بروید. اگر در ایران به دنبال همچنین مراکزی می گردید با ما تماس بگیرید (آکادمی موفقیت ایران)
نکته این است که هیچ نام کامل نیست. بنابراین در مورد چیزهایی که بیشتر اهمیت دارند اولویت بندی کنیم.
10.برای یک شگفتی تهیه کنید
جرمی میلر، نمایندگی مشاور استراتژیک نام تجاری و کسب و کار است. چند سال پیش، او و تیم بین دو نام تجاری در هنگام تلاش برای انتخاب یک نام برای شرکت استخدام بازاریابی و بازاریابی به بن بست رسیدند. با توجه به میلر، خود او هویت Fox Hunt را دوست داشت. این امری تجربی بود، که به صورت عامیانه درباره استخدام صحبت می کرد، و خود من هم تلفظ آن را دوست داشتم. هم راحت تلفظ می شد و هم راحت به خاطر سپرده می شد. اما فقط این نظر کافی نبود ما باید آن را آزمایش می کردیم.
در نهایت، فاکس هانت چند نکته منفی غیرمنتظره را مطرح کرد:
خون و سرگیجه
خشونت و ظلم و ستم!
برای مردان خوب بود، اما زنان به شدت با آن مخالف بودند. در تست یادآوری نام، یک تعجب دیگر داشتیم. به جای یادآوری کلمات شبیه جهش، مردم قورباغه را به یاد می آوردند. بخش خنده دار زمانی بود که ما آنها را تصحیح کردیم که این نام را به یاد ماندنی ساخت.
امیدوارم این نکات نامگذاری الهام بخشیدن به تفکر خلاقانه باشد و شما احساس راحتی می کنید …
در اینجا سه نظریه در خصوص استرس و خود-کنترلی ( سرسختی، خود-کارآمدی و احساس شایستگی) خواهیم پرداخت.
مدل تبادلی استرس ( نقش ارزیابی)
در سال 1970 کارهای لازاروس بر روی استرس موجب شد روانشناسی پاسخ های استرس را بهتر درک کند (لازاروس و کوهن،1973، 1977؛ لازاروس، 1975؛ لازاروس و فولکمن، 1987). این موضوع موجب شکل گیری مفهوم ارزیابی در روانشناسی شد. لازاروس معتقد بود که استرس یک تعامل بین فرد و محیط بیرونی اوست و اینکه پاسخ های استرس زمانی رخ می دهند که افراد یک موقعیت بالقوه پر استرس را واقعا پراسترس ارزیابی کنند. مدل لازاروس از ارزیابی، افراد را به عنوان موجوداتی روانشناختی توصیف می کند که جهان بیرونی را ارزیابی می کنند نه اینکه صرفا پاسخ های منفعلانه به آن می دهند.
لازاروس دو شکل ارزیابی را مطرح کرد:
ارزیابی اولیه: بر اساس نظر لازاروس افراد در ابتدا رویداد را ارزیابی می کنند. چهار روش ممکن برای ارزیابی رویداد ها وجود دارد: 1-رویداد نامربوط است، 2-رویداد مثبت و بی خطر است، 3-رویداد آسیب زا و تهدید کننده است و 4-رویداد آسیب زا و چالشی است.
ارزیابی ثانویه: شامل ارزیابی افراد از جنبه های مثبت و منفی استراتژی های سازگاری خودشان است.
شکل ارزیابی اولیه و ثانوی تعیین کننده این موضوع است که آیا یک پاسخ استرس نشان داده شود یا خیر؟ بر اساس مدل لازاروس، این پاسخ های استرس به شکل های مختلفی بروز می کنند: 1- واکنش مستقیم، 2- جستجوی اطلاعات، 3- عدم واکنش، 4- توسعه یک ابزار سازگاری با استرس از طریق روش های تن آرامی و یا استفاده از مکانیزم های دفاعی.
مدل ارزیابی لازاروس و تبادل بین فرد و محیط یک روش جدید برای نگریستن به پاسخ های استرس است؛ این اعتقاد که افراد در ارتباط با محیط بیرونی خود منفعل نیستند، بلکه با آن تعامل دارند.
کدام رویداد ها استرس زا ارزیابی می شوند
لازاروس معتقد است یک رویداد قبل از اینکه پاسخ استرس را ایجاد کند باید استرس زا ارزیابی شود.
از این موضوع می توان اینگونه استنباط کرد که ماهیت رویداد به تنهایی تعیین کننده نیست و در واقع این موضوع کاملا به ادراک افراد از رویداد مرتبط است. با این وجود تحقیقات نشان می دهند که برخی رویداد ها بیشتر احتمال دارد که منجر به بروز پاسخ های استرس گردند:
1.وقایع برجسته: اغلب افراد در خیلی از حوزه ها از جمله شغل، خانواده و دوستان فعالیت دارند. برای برخی ممکن است کار مهمتر باشد برای برخی خانواده و … . اسویندل و موس (1992) معتقدند که حوزه های مهمتر برای افراد بیشتر استرس زا هستند.
بار اضافی: به نظر می رسد انجام چند تکلیف همزمان در مقایسه با تمرکز بر روی تکالیف کمتر در یک زمان، منجر به استرس بیشتری می شود. بنابر این زمانی که یک استرسور به استرسوری دیگر اضافه می شود در مقایسه با زمانی که به تنهایی رخ می دهد بیشتر استرس ایجاد می کند.
رویداد های مبهم: اگر رویدادی به خوبی تعریف شده باشد، فرد به نحو موثری می تواند یک استراتژی سازگاری برای آن در نظر بگیرد. اما اگر رویداد مبهم و نامشخص باشد، فرد ابتدا باید زمان و انرژی زیادی صرف کند تا تصمیم بگیرد کدام استراتژی سازگاری، بهترین است.
رویداد های غیر قابل کنترل: اگر استرسوری قابل پیش بینی و قابل کنترل باشد، کمتر استرس زا ارزیابی می شود. در مقایسه، رویداد های غیر قابل کنترل و تصادفی استرس بیشتری ایجاد می کنند.
کنترل خود و استرس
نظریه های جدید استرس بر خود کنترلی به عنوان یک مفهوم مهم در درک استرس تاکید می کنند. این موضوع در نظریه های خود-کارآمدی، سر سختی و احساس شایستگی برجسته شده است.
خود-کارآمدی:در سال 1987، لازاروس و فولکمن پیشنهاد دادند که به نظر می رسد خود-کارآمدی عامل قدرتمندی است که پاسخ های استرس را میانجیگری می کند.
خودکارآمدی به احساس شایستگی افراد در این خصوص که می توانند عمل مطلوبی را انجام دهند مرتبط است. تحقیقات نشان می دهند که خودکارآمدی ممکن است نقشی در میانجیگری پیامد های استرس بر سرکوب سیستم ایمنی و تغییرات فیزیولوژیکی مانند فشار خون، ضربان قلب، و هورمون های استرس داشته باشد (باندورا و همکاران،1982، 1988؛ واید فیلد و همکاران، 1990). بنابراین این عقیده که فرد توانایی کنترل رفتارهای خود را دارد یا خیر؟، می تواند در تبدیل یک رویداد بالقوه استرس زا به پاسخ های استرس نقش داشته باشد.
سرسختی:تاکید بر کنترل خود همچنین در مفهوم سرسختی که توسط کوباسا شرح داده شده است، مورد توجه قرار گرفته است(کوباسا و همکاران، 1982؛ مدی و کوباسا، 1984). سرسختی اینگونه توصیف شده است: 1- داشتن احساس فردی کنترل،2- میل پذیرفتن چالش ها و 3- تعهد. استدلال شده است که درجه سرسختی، ارزیابی افراد را از استرسور های بالقوه و پاسخ های استرس مورد انتظار تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین احساس تحت کنترل بودن شرایط (کنترل پذیری) ممکن است فرایند ارزیابی اولیه را تحت تاثیر قرار دهد.
3.تسلط:کاراسک و تئورل (1990) اصطلاح ” احساس تسلط” که منعکس کننده ی کنترل فرد بر پاسخ های استرس خود است را تعریف کردند. آنها استدلال می کنند که میزان تسلط ممکن است با پاسخ های استرس رابطه داشته باشد.
به طور خلاصه از آنچه در بالا اشاره شد می توان اینگونه بیان کرد که اغلب محققان استرس را به عنوان نتیجه ی میزان تطابق فرد – محیط می دانند و بر نقش ارزیابی اولیه و ثانویه در بروز پاسخ های استرس تاکید دارند. محققان معتقدند که مولفه های روانشناختی به عنوان مولفه های مرکزی پاسخ های استرس تلقی می شوند، اگر چه این مولفه ها به تغییرات همزمان مولفه های فیزیولوژیکی وابسته اند.
جزوه کامل ویژه شرکت کنندگان کارگاه مربیگری مهارت های زندگی (*پاور پوینت کارگاه دکتر سعیدی*) را می توانید از این بخشدانلود نمایید.
_______________________________________________
” دوره مربیگری مهارت های زندگی ToT ”
🌀 مهارت تفکر خلاق و تفکر نقاد 🌀
📜 با ارائه گواهینامه معتبر از مؤسسه روانشناسی دانشگاه تهران در استان کرمانشاه
🕰زمان : جمعه 20 بهمن (ساعت 9 الی 14) 🏢 مکان : چهار راه گلستان، ساختمان فرید، واحد 22
🔻 ساعت پاسخگویی به تماس ها 🔻 10 الی 12 و 17 الی 19
مشاوره برند سازی به صورت تخصصی بدون پرداخت هیچ هزینه ای!!
شاید برای شما هم تعدادی سئوال در زمینه برند و برند سازی پیش آمده باشد. همان طور که در مقاله های پیشین اشاره شد. برند سازی یک فرایند است که در آن مشتری به ما و کسب و کار ما وفادار می شود. پس برندسازی تبلیغات نیست!
حال سوال پیش می آید اینست که کسب و کار من به برند سازی نیاز دارد یا خیر؟
خب بهتر است به این نکته بازگردیم که آیا می خواهید چه مدت در این کسب و کار باقی بمانید؟ شش ماه یا بیست سال؟
آیا در این کسب و کار رقیبی دارید؟ و یا تنها خود در این کسب و کار مشغول فعالیت می باشید!؟
اگر جواب گزینه دوم است پس اگر شما این کار را برای خودتان انجام ندهید، رقیب شما از این امکانات استفاده می کند و برای خود پایه های مستحکمی در این صنعت و کسب و کار خواهد ساخت. طبق قانون مربوط به کسب و کار اگر شما تنها 10 درصد از رقیب خود بهتر عمل نمایید می توانید 50 درصد از او در عمل نتایج بهتری را کسب و کنید. و این به این معنا است اگر با چند کار اضافه برای مشتریان و یا کسب و کار خود. سهم خود را در بازار تا دو برابر اضافه نمایید. و این در حالی است که این قائده همچنان برای سایر دهک های بالاتر تصاعد نیز ادمه خواهد داشت. یعنی شما کافیست که در ارائه خدمات تنها بیست درصد از خدمات فعلی خود بتوانید خدمات بهتری به مشتریان خود ارائه نمایید. می توانید نسبت به وضعیت فعلی کسب و کار خود 75% بهبود را داشته باشید. بنابر این اوصاف باید مد نظر داشته که می توانید تنها با 20% خدمات بهتر تا سه برابر افزایش درآمد را داشته باشید! و این به معنی پیشی گرفتن از خیلی از رقیبان شماست.
سئوال بعدی این که کسب و کار من شناخته شده است؟ باز هم نیاز به برند سازی دارد یا خیر؟
اگر شما یک مغازه بسیار کوچک در زیر راه پله یک متری باشید! یا یک شرکت بزرگ بین الملی همواره جا برای گسترش و تصاحب بازار برای شما ممکن می باشد. اگر این چنین نبود شرکت هایی مانند کوکاکولا هر روز شعبه جدید را در یکی از مناطق دنیا گسترش نمی داد. پس برند ما می تواند بسیار گسترش پیدا کند و مورد استفاده قرار گیرد.
گسترش مناسب=سود بیشتر
من تولید کننده نیستم. آیا می توانم برند خود را داشته باشم؟
شما هر شغل و یا ارائه خدمات می توانید به یک برند بسیار قوی در آن حیطه تبدیل گردید. با این اوصاف فرض می کنیم شما نه کالایی را تولید می کنید و نه کالایی را می فروشید. شما تنها خدماتی را می توانید ارائه دهید خدمات خودتان است.
مثال شما یک معلم خصوصی رشته ریاضی و در پایه دوم دبیرستان هستید کار را شروع کنیم!!
با برندسازی شخصی می توانید در مدت کوتاهی در این زمینه به عنوان استادی مطرح درآمدی تا 5 برابر سایر دبیران به ازاء همان ساعات تدریس به دست آورید.
اگر شما کالایی را تولید نمی کنید و فقط کالا را می فروشید. با افزایش حجم فروش و نوع کالا به یک مرکز بزرگ فروش تخصصی در زمینه کاری خود تبدیل خواهید شد. برای مثال پاساژ علاالدین هیچ چیز را تولید نمی کند اما مرکز فروش تمام گوشی ها شده است. برای بخش بعدی می توانیم این نکته را در نظر بگیریم شما تولید کننده هستید با این اوصاف باز هم شما می توانید با برند شدن شعبات و یا تولیدات خود و دامنه فعالیت خود را افزایش دهید.
چه تولید کننده و چه فروشنده و چه ارائه دهنده خدمات باشیم به برند سازی نیاز داریم.
برند سازی چه میزان زمان می خواهد و چه میزان هزینه؟
دو سوالی است که بستگی به عناصر زیادی دارد. برند سازی چیزیست که بسته به فعالیت شما ممکن است از چند ماه تا چند صد سال به طول بینجامد! البته برند سازی ها یک فرایند ذهنی است و قطعاً نیاز به گذشت زمان دارد، حال اگر کسب و کار شما یک کسب و کار محلی است و فروش لوازم کشاورزی دارم، چطور برند شوم؟ چون استفاده و نتیجه گیری از لوازم کشاورزی حداقل به یک دوره کشت و کار نیاز دارد، حداقل شما به یک فصل برداشت یعنی نه ماه برای نشان دادن کیفیت محصول خود نیاز خواهید داشت! این حداقل زمان برای تثبیت کسب و کار شماست. اما اگر شما یک فروشگاه پیراشکی دارید. می توانید در کمتر از یک ماه و یا چند تعطیلی برندی محلی شوید!
به زبان عامیانه دریافتیم که یک برند یعنی اولین اسمی که به نیکی با شنیدن فعالیت شما در ذهن مشتری نقش می بندد.
با توجه به این اصل که شما نمی توانید به سرعت تمام رقیب های خود را پشت سر بگذارید. هر بار تنها 10 درصد را باید در برنامه رشد قرار دهیدتا این رشد محقق شود. با این توضیحات تبدیل شدن به نامی شناخته شده مثلا در صنایعی مثل صنایع انرژی ممکن است ده ها سال طول بکشد.
در هر صنفی که باشید تغییرات ( رشد ) را از روز های اول مشاهده می کنید، اما هیچ وقت برند سازی پایان نمی پذیرد! چون محدودید گسترش وجود ندارد. پس در هر شغلی که هستیم ابتدا برای عقب نماندن از رقبا و دوم برای پیشی گرفتن در میزان گسترش به برند سازی نیاز داریم. اکر تغییر نکنیم باید تعویض شویم (جایمان را به رقیب بدهیم) حال که ما دلایل نیاز به برند سازی را حس کردیم باید به دنبال راه های آن باشیم.
از کجا اطلاعات درست برند سازی را به دست آوریم؟
برند سازی یک فرایند است که باید در هر پیشه طبق تحلیل بازار تحدیدها و فرصت ها، تحلیل و در نهایت برنامه راهبردی و با تجربه بازار ترکیب شده تا شما را به مقصدی مناسب هدایت نماید. چندین نکته :
از افرادی که تنها در دانشگاه تحصیل کرده اند و برند سازی عملی را انجام نداده اند مشاوره نگیرید.
از افراد بازاری که تحصیلات تخصصی ندارند نیز کمک نگیرید. شاید روش های آنها در کسب و کار شما به آن خوبی عمل نکند.
از ارقام نجومی در برند سازی بپرهیزید، افرادی که بیش از 5 تا 10 درصد درآمد شما را هزینه برند سازی کنند عملا سود آوری نهایی شما را به تاخیر شدید می اندازند.
در برند سازی از نتیجه مطمئن باشید! از روش اجرا و نتیجه استفاده کنید. (کاغذی را برایتان پر نکنند خب بروید و اجرا کنید!) مشاور خوب باید برای هر بخش برنامه ای را بریزد و در هر مرحله نتایج را به شما نشان دهد این یعنی اینکه شما را به اهداف تعیین شده رسانده باشد.
برند سازی را خودتان انجام دهید. هیچ کسی بهتر از شما بازار شما را نمی شناسد. پس در زمان گرفتن مشاوره نظرات خود را در اختیار مشاوران قرار داده و از آنها نظر بگیرید این امر باعث افزایش آگاهی و افزایش کارایی فرایند می شود.
نوشتن برنامه معجزه نمی کند! شما بعد از نوشتن برای اجرای برنامه باید بسیار تلاش نمایید و زمان بیشتری را صرف کنید.
شما ممکن است در ابتدای کار نتیجه معکوس بگیرید! شما به برنامه های قبلی خود عادت کرده اید و این برنامه برایتان آسان است. اما با تغییرات ممکن است روال اولیه کار برای چند هفته برایتان دشوار بنماید اما پس از آن برایتان همچون سابق عالی و سهل خواهد بود.
برند سازی برای شما یک نیاز است نه یک انتخاب، آنها که این نیاز را نادیده بگیرند برای ادامه راه دیگر انتخاب نمی شوند.
اگر در شهرهای بزرگ زندگی می نمایید معمولا مشاوره های کسب و کار در شهر شما وجود دارد با پرداخت هزینه های مشاوره، زمان و سرمایه خود را ذخیره نمایید. اگر در شهر شما مشاوره مناسبی نیافتید و یا مشاوره رفتید و نتیجه مناسبی را دریافت ننمودید. آکادمی موفقیت ایران آماده ارائه خدمات مشاوره در زمینه کسب و کار به صورت حضوری و یا به صورت تلفنی به شما هموطنان می باشد. راه های ارتباط دیگر ما شبکه های اجتماعی و سایت اکادمی می باشد.
فعالیت های موفق ما در برند سازی
برند سازی پوشاک
برند سازی لوازم خانکی
برند سازی فروش خودرو
برند سازی فروش آپارتمان ( املاک )
برند سازی چاپ و طراحی
برند سازی راه اندازی مرکز خدمات شغلی
برند سازی آشپزخانه و کترینگ
برند سازی تعویض روغنی
برند سازی لوازم یکبار مصرف
برند سازی سوپر مارکت و ….
کافیست شما هم بخواهید، تا برند شدن فاصله ای نیست.
** جهت اطمینان دادن به شما عزیزان می توانید از طرح مشاوره رایگان ما نیز بهره مند شوید. ما به کار خود ایمان داریم. با این طرح شما می توانید به صورت کاملاً رایگان از مشاوره ها استفاده نمایید، ما نیز تنها در بخشی از سود افزوده شده پس از آغاز برند سازی سهیم می باشیم.
کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، نوشته ناپلئون هیل، از نخستین و جامع ترین کتابهایی است که در قرن بیستم به معرفیروشهای موفقیت در زندگی و کسب و کار پرداخته و این روشها را که تا آن زمان تنها در اختیار معدود افراد موفق بوده، همگانی کرده است.
این کتاب که پیشنهاد اولیه نوشتن آن از سوی اندرو کارنگی، موسس و صاحب غول فولاد امریکا و دومین نفر در لیست ثروتمندترین افراد تاریخ به ناپلئون هیل ارایه شد و خود حاصل مصاحبه نویسنده با نزدیک به پانصد فرد موفق آن دوره از جمله فورد، ادیسون و … است، اولین بار هفت دهه قبل و در سال ۱۹۳۷ منتشر گردید.
از نکات جالب توجه برای کسانی که هم این کتاب را خواندهاند و هم فیلم راز را دیدهاند، نزدیکی مفاهیم این دو به یکدیگر است. ناپلئون هیل با الهام از اندرو کارنگی که رمز موفقیت خود را برای او شرح داده بود کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید را به رشته تحریر درآورده است.
هیل برای نوشتن این کتاب به مدت ۲۰سال به تحلیل زندگی صد مرد نامی پرداخت و حاصل آن را بهصورت۱۵ گام برای رسیدن به ثروتشرح داده است.
با دانلود کامل PDF کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل چگونگی دستیابی به هدف را توضیح میدهد. در این کتاب میتوان به این پی برد که توانگری تنها با معیار پول قابل اندازهگیری نیست و دوستیهای ادامهدار، مناسبات خانوادگی و احساس درک همدلانه میان همکاران نعمت بزرگی است که اسباب آرامش ذهن میشود.
این کتاب درسهایی به خواننده می آموزد که بتواند به کمک قدرت فکرش و عمل کردن، به ثروت و تنعم در همه ی جنبه های زندگی اش برسد.
افراد مشهوری از جمله محمد علی کلی بوکسور مشهور این کتاب را راز موفقیت خود دانسته اند.
اگر از زندگی روزمره خسته شده اید و به فکر یک تغییر بزرگ در زندگیتان هستید این کتاب راهش را به شما نشان خواهد داد…
نسخه ی کامل فایل PDF این کتاب برای شما دوست عزیز تهیه شده تا با خواندن این کتاب و اجرای دستورالعمل های موجود در آن بتوانی راه رسیدن به ثروت و موفقیتخودتان را کوتاه تر از قبل طی کنید …
رویای زندگی شما هر چه باشد توصیههای نویسنده این کتاب، ناپلئون هیل، در مورد آن مفید واقع خواهند شد. ولی بدون شک منظور این کتاب این نیست که فکر کنید و سوپراستار شوید یا فکر کنید و یک ویلای چهار خوابه در بیرون شهر بخرید! هیل در این کتاب از رازی سخن میگوید که بعد آن را به طریقی فاش میکند و میگوید: رازی وجود ندارد. تنها چیزی که واقعاً به آن نیاز دارید این است که بیندیشید و ثروتمند شوید.
معرفی نویسنده کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
ناپلئون هیل نویسنده معروف آمریکایی یکی از پیشگامان سبک مدرن ادبیات موفقیت شخصی بوده، او یکی از نویسندگان بزرگ حوزه موفقیت است. یکی از معروف ترین اثر او، بیندیشید و ثروتمند شوید است که یکی از پرفروش ترین کتاب های جهان است. مطالب نوشته شده برگرفته از کتاب معروف وی می باشد. بدینسان تلاش شده نکات کلیدی و پرکاربرد کتاب وی برای رسیدن به موفقیت و ثروتمند شدن جمع آوری شده تا بتوانند طالبان موفقیت راه رسیدن به هدف خود را هر چه سریع تر و با اراده قوی تر پیدا و از زندگی سرشار از شادکامی و موفقیت لذت ببرند.
“هر چه ذهن انسان تصور و باور کند، به او دست مییابد“
اما چه چیزی در این کتاب خارق العاده وجود دارد که چنین فروش بالایی داشته؟ تمام آنچه را که لازم دارید راجع به این کتاب با ارزش بدانید در ادامه میخوانید…
مختصری از کتابِ «بیندیشید و ثروتمند شوید»
این کتاب در دوران رکود و یاس اجتماعی سال های جنگ جهانی نوشته شد و در زمان مرگ نویسنده آن توانست ۲۰ میلیون نسخه بفروشد و تا سال ۲۰۱۳ این رقم به ۹۰ میلیون کپی رسید.
چه چیزی «بیندیشید و ثروتمند شوید» را خاص میکند؟
نویسنده این کتاب در اولین سطر هایش مینویسد:
«…در هر بخش این کتاب من به راز رسیدن به ثروت اشاره کرده ام که خودم به شخصه از مطالعه زندگی ۵۰۰ نفر از ثروتمند ترین افراد کره زمین کشف کرده ام اما هیچ اشاره مستقیمی به آن نکرده ام. شما میتوانید با خواندن هر فصل یک قسمت از پازلِ این رمز بزرگ را درک کنید و قطعات پازل را در ذهن تان در کنار هم قرار دهید…»
لازم به ذکر است که این کتاب راجع به قانون جذب نیست!
اما به اصولی اشاره میکند که قدرت فوق العاده ای دارند. این کتاب بدون شک زندگی شما را تغییر خواهد داد همانطور که نویسنده کتاب میگوید برای اثبات تمام حرف هایش مثال هایی میزند و تمرین های کاربردی به شما میدهد تا خودتان اصول را تجربه کنید.
نویسنده این کتاب به همراه مشاور و راهنمای زندگی اش اندرو کارنگی هر دو معتقد هستند که هر کسی میتواند به موفقیت و ثروت دست یابد زیرا در دنیا یک سری قوانین موفقیت و ثروت حاکم است که فقط تنها کاری که باید بکنید اجرای آنهاست.
در واقع، ناپلئون هیل معتقد است میزان بسیار زیادی ثروت و پول در دنیا وجود دارد و تنها کاری که باید انجام دهید گشودن درب های زندگی تان به روی آنهاست تا به زندگی تان جریان پیدا کنند.
چرا باید «بیندیشید و ثروتمند شوید» را چند بار بخوانید؟
شما باید فکرتان را ثروتمند کنید قبل از اینکه جیب هایتان پر از پول شوند، به همین منظور این کتاب قصد دارد بنیان ذهنی قدیمی شما را تخریب و یک بنیان قدرتمند و ثروتمند برای شما ایجاد کند.
برای مثال، شما باید یاد بگیرید به هر کسی کمک کنید ! حتی کسی که کمک به او برای شما سودی ندارد. چون در این کتاب میخوانید «هرکاری برای دیگران و این دنیا انجام دهید، در واقع برای خودتان انجام داده اید، حتی اگر تاثیر آنرا به صورت ملموس درک نکنید…»
این کتاب برعکس کتاب های دیگر کیفیت اش نسبت به خواننده اش تعیین میشود.
شما اگر بدنبال راز موفقیت و کسب ثروت هستید، هرآنچه را که میخواهید از این کتاب درک خواهید کرد. اگر بدنبال راهی برای رهایی از زندگی روزمره تان هستید، جوابتان را از این کتاب دریافت خواهید کرد.
دانلود بیندیشید و ثروتمند شوید با لینک مستقیم
این لینک به درخواست گوگل از طرف کمپانی آمریکایی اثر حذف گردید برای دریافت هدیه از سامانه پیامک 10003715 استفاده نمایید
با توجه به اینکه دیده شده در ماه های اخیر عده ای از افراد سود جو بدون هیچ گونه وابستگی به آکادمی موفقیت و مجموعه، اقدام به برگزاری سمینارهایی در نقاطی از ایران با عنوان « فراتر از موفقیت » را انجام داده اند.
هشدار جهت آگاهی به تمامی هموطنان در سراسر ایران به اطلاع می رسانیم، تمامی این افرار هیچ وابستگی به مجموعه ما ندارند. این افراد با کپی برداری و استفاده از نام و اصالت مجموعه سمینارهای « فراتر از موفقیت » سعی در تحت تاثیر قرار دادن مخاطبین خود، و کسب اعتبار از طریقی غیر واقعی را دارند. بنابراین دوستانی که عنوان سمینارهای « فراتر از موفقیت » را در هرجا بدون نام آکادمی موفقیت ایران مشاهده نمودند. ضمن تشکر از شما جهت اطلاع رسانی به مجموعه توسط ایمیل و تلفن های موجود. ما را در دستیابی به جلوگیری از سوء استفاده برخی افراد سودجو از نام « سمینار فراتر از موفقیت » یاری رسانید.
سمینار فراتر از موفقیت تنها توسط استاد سامان کرمی و با همکاری آکادمی موفقیت تا کنون برگزار گردیده، استفاده و برگزاری توسط هر شخص یا گروه دیگر با این عنوان صرفاً کپی برداری این ایده و یا سرفصل سازی شخصی آنها بوده و ما هیچ گونه مسئولیتی در قبال کمیت و کیفیت محتوا (و شاید، حتی اشتباه بودن) آنرا به عهده نمی گیریم.
بنا بر این توصیه می گردد تا پیش از حضور در سمینارهای فراتر از موفقیت به نکات زیر توجه داشته باشید.
در پوستر و یا بنر اطلاع رسانی نام سایت درج می گردد.
از لوگوی انحصاری این سمینار همراه با دایره قرمز رنگ استفاده می شود.
فونت های این لوگو به صورت نستعلیق با رنگ سیاه و سفید می باشد.
سر فصل های آموزشی دارای سطح بندی می باشد و دارای چندین سطح می باشد.
هر سطح دارای 10 جلسه و هر دوره بیش از 20 ساعت آموزش می باشد.
آموزش های فراتر از موفقیت دارای تمرین های عملی و پیگیری های هفتگی می باشد.
حال اگر شما می خواهید هزینه و آینده خود را به دست سودجویان بدهید!! کافیست تفکر نمایید که به چه قیمتی؟؟ بدتر از نادانی کسب دانش ناقص و یا همان ایجاد توهم دانستن است. پس با اصول اصلی موفقیت با سمینارهای « فراتر از موفقیت » گام به گام و به صورت اصولی به موفقیت دست یابید.
با تشکر از همکاری شما عزیزان در زیر نمونه ای از پوسترها و سمینار را در سال های گذشته و اکنون، قرار گرفته تا ذهنیت مناسبی را در این خصوص کسب نموده باشید و مورد سوء استفاده افراد سود جو قرار نگیرید.
مدل رفتاری دیسک (DISC) که به عنوان “مدل رفتاری برتر” شناخته می شود، یکی از معتبرترین ابزارهای رفتار شناسی در جهان است. DISC استاندارد یا زبان مشترکی است برای شناخت و بازگشایی رموز رفتاری افراد و پیش بینی رفتارهایی که به طور معمول از آنان مشاهده می شود. اطلاعات کسب شده بر اساس مدل DISC کمک می کند تا با دانستن این که افراد چه تمایلات فکری دارند و زبان بدن آنها چگونه است، بتوان مدل رفتاری ایشان را حدس زد و بهتر با آنان رابطه برقرار کرد.
این مدل اولین بار در سال 1928 میلادی توسط دکتر ویلیام مولتون مارستون(William Moulton Marston) بر اساس مطالعات روانشناسی کارل گوستاو یونگ(Carl Gustav Jung) معرفی شد.
رفتار هر فرد تلفیقی از هر ۴ بُعد رفتاری است که این تلفیق همانند اثر انگشت منحصر بفرد است. تلفیق رفتاری هیچ دو نفری دقیقا یکی نیست. سبک رفتاری افراد در طول زمان تغییر می کند و ارتباطی با جنسیت ندارد.
یک فرد عادی می تواند یکی از بُعدهای DISC را داشته باشد. یک فرد قدرتمند می تواند دو بُعد از بُعدهای DISC را داشته باشد. و یک فرد شگفت انگیز می تواند سه بُعد از بُعدهای DISC را داشته باشد. ولی هیچ کس نمی تواند هر چهار بُعد DISC را همزمان داشته باشد. اینجاست که متوجه اهمیت کار تیمی می شویم. موفقیت در کارهای بزرگ نیازمند جمع شدن توانایی های هر چهار بُعد رفتاری در یک نقطه است و این ممکن نیست مگر با یک گروه متعادل.
مدل DISC پانزده الگوی رفتاری را معرفی می کند. هیچ یک از الگوها نسبت به الگوی دیگری برتری ندارد. به کمک DISC می توان متوجه شد که افراد در موقعیتهای متفاوت و با سایرین، چگونه رفتار می نمایند و چگونه می توانند تعاملی موثرتر و موفقیت آمیز داشته باشند
ابزار DISC به ما کمک می کند تا:
* رفتارهای خود را بشناسیم * رفتارهای دیگران را بشناسیم * روشهای مؤثر برقراری ارتباط با دیگران را بشناسیم * قابلیت تطبیق با دیگران را بیاموزیم
◽️ DISC کاربردهای بسیاری دارد از جمله:
* ارتباط موفق تر * بهبود همکاری ها و کاهش تعارضات * ساخت تیمهای با عملکرد بالا * تبدیل شدن به یک رهبر موثر * افزایش فروش و موفقیت خدمات