ایران دُخت

ایران دخت

احتمالاً با شنیدن اسم ایران دخت یاد ایام قدیم و زمان قاجار یا دختر احمد شاه بیفتید و شاید هم به یاد یک اسم خیلی قدیمی مثل شاه دخت ، پری دخت و … که دیگه جایی استفاده نمی شه بیفتید.

خب تا اینجای کار حق با شماست اما اتفاق قشنگی که الان می خوام یه توضیح براتون بدم شروع میشه از ایده اصلی (Snapp Box) اسنپ باکس (یا همون اسنپ موتور)!!

این داستان کاملاً واقعیه و هیچ ربطی به هیچ مجموعه ای نداره فقط ارائه شده که شما مراحل ساخت یک برند و مجموعه رو باهاش آشنا بشید. بدونید که برای رسیدن به یک طرح نهایی لازم نیست همه چیز رو از ابتدا تا انتها بدونید (ما توی بخش آموزشی بهش می گیم Lean StartUp )!!

جالبه بدونید که بیش از 70 درصد از مجموعه های بزرگ در مسیری که شروع کردند به موفقیت نرسیدن اما به موفقیت بزرگی رسیدن!! چون در هر لحظه تغییر کردن و بهتر و بهتر شدن و جهتشون رو مثل یک هواپیمای در حال پرواز تغییر دادن و تغییر دادن تا به اوج رسیدن و به سمت مقصد حرکت خودشونو ادامه دادند!

سالها پیش با ایده پپک موتوری ( اسنپ باکس )

شاید حدود 15 سال پیش بود. چون داخل یک کلان شهر زندگی می کردم. صرف بیهوده وقت و ترافیک سنگین همیشه برای من آزار دهنده بود. مثلاً بشینی توی ماشین بری و بعد برگردی که حالا مثلاً یک کتاب جابجا کنی و یا مثلا یدونه قابلمه آش مادر بزرگتو پس بدی بهش! خلاصه از این کارهایی که الان هم خیلی از زمان های مفید افراد رو می گیره درگیری ذهنی شده بود که چرا و چطور واسپاری بشه؟؟

تجربه اولین شکست! شروع یک ایده در زمان نا مناسب!

زمانی که من طرح اسنپ باکس رو با خودم حلاجی کردم و ضرورت پیاده سازی شو در ذهن داشتم. هنوز از یاهو مسنجر استفاده می شد! شاید خیلی هاتون یاهو مسنجر رو یادتون نیاد!! پس عملاً زیر ساختی برای پیاده سازی این ایده توسط اپلیکیشن و یا بستر وبسایت فراهم نبود. چون کاربران نهایی هم اینترنت نداشتن یا در دسترس آنها نبود. بنابراین شبیه به آژانس های قدیمی روی بستر تلفن ثابت این کار صورت گرفت. اما به خاطر نبود تلفن همراه رانندگان موتور این طرح با چند بار اصلاحات به حالت تعلیق رفت. البته کلی تجربه مدیریتی ازش یاد گرفتیم 🙂

در همین جا اشاره کنم که هیچ ادعایی برای اسنپ باکس نداریم، خیلی هم خوشحال هستیم که یک بستر خدمت رسانی به جامعه اضافه شده که خود ما نیز این بستر بارها و بارها استفاده کرده ایم.

ایده مدیریت اسناد و نیاز مدیریت اطلاعات

سال ها قبل از به وجود آمدن اینستاگرام و … ما برای بیمارهایی که به یک پزشک خاص مراجعه می کردند، یک نرم افزار شبیه گالری ساخته بودیم که هم پزشک می توانست به راحتی تمام اطاعات بیمار را بصورت تصویری سال ها و ماه ها مدیریت کند و هم جهت صحت سنجی در اختیار مخاطبین خود قرار دهد و … ( اگر شما هم پزشک هستید می توانید از این نرم افزار مدیریتی در مطب خود استفاده کنید ) اما خب این نرم افزار بصورت خیلی صنعتی بر پایه ویندز روی سرور و لبتاب کار می کند و طیف تمرکز روی پزشکان بود.

سالها این بخش به قدرت خود باقی بود اما ایده بعدی گستره بیشتری داشت گستره ای به بزرگی تمامی اصناف …

نمایشگاهی دیجیتال برای محصولات غیر دیجیتالی

بعد از سال ها کم کم گوشی های هوشمند شروع به فعالیت کردند. ما هم در بستر اندروید یک سری فعالیت های تجاری را شروع کردیم که البته بیشتر بر پایه شبکه سازی صنعتی بود درست مثل نمایشگاه های بین المللی، اما با این تفاوت که در این نمایشگاه ها ارتباط و زمان نمایشگاه می توانست شما را در دسته بندی های خاص خودش حمایت و پشتیانی کند. این محصول به صورت تجاری برای شما در دسترس می باشد. این زمینه ای شد برای ایده بزرگ تر و البته کارا برای ایرانیان عزیز.

هوشمند سازی رستوران مدیریت تا گالری

بعد از صنعتی شدن برنامه ها در بستر اینترنت و سایر رسانه ها مانند گوشی های هوشمند و … یک نرم افزار تخصصی مربوط به رستوران ها که باعث حذف کامل گارسون برای گرفتن اطلاعات، مدیریت صندوق برای محاسبه و همچنین دریافت اطلاعات از کالری هر غذا تا رزرو میز هوشمند و … بدون کارمند حتی حسابدار انجام می شود. البته این نمونه هم بصورت صنعتی با بیش از 5 سال سابقه در رستوران های بزرگ در اختیار شما عزیزان می باشد.

 

ایده نوبت دهی و خدمات تخصصی بانوان

همون طور که همیشه گفته شده در لغت نامه زاپنی ها چیزی به نام مشکلات تعریف نشده

بحران = فرصت+تهدید

یکی از مشکلاتی که خودم با اون درگیر بودم انتظار در صف آرایشگاه برای دریافت خدمات بود! دلیل اون هم وقت محدود و کم بودن آرایشگاه های حرفه ای بود. من هم که وقت نداشتم همه رو دونه دونه تست کنم آخه !!

بنابراین یک ایده کلی نوبت دهی هوشمند برای صنف ارایشگاه مطرح شد. البته ایده برای کلیه اصناف در دانشگاه رازی کرمانشاه مطرح و پیاده شد. که به دلایل کلی بودن و عدم تمرکز مخاطب های زیادی را به دست نیاورد. همین ایده بعدها با تجمیع خدمات و بازار سنجی بخش های فروشگاهی و … تکمیل و بهینه شد. اکنون نرم افزار ایران دخت یکی از کامل ترین و محبوب ترین نرم افزار ها در زمینه مزون ها، سالن های زیبایی و خدمات مروبط به بانوان می باشد. البته این نرم افزار به دست مهندسین عزیز و فرزندان ایران زمین بصورت کاملاً حرفه ای با امکان ارائه هر گونه سفارشی سازی اکنون با هزاران کاربر مشغول فعالیت است. امید که با همکاری و دریافت نظرات شما هر روز بهتر و پر قدرت تر شود.

برای دریافت اطلاعات تخصصی ایراندخت و نصب این محصول ارزشمند به وبسایت اختصاصی ایراندخت مراجعه نمایید

وبسایت ایراندخت

برای تماس با آکادمی هم از بخش تماس با ما استفاده کنید

تضاد باور

تضاد در باورها

پاسخ به پرسش نقش تضاد باور ها و تمرین استفاده از باور های جدید

سوال : استاد سلام نقش تضاد را در باورها توضیح دهید و این تضاد را در باورها به چه صورت می توان تحلیل و تضعیف کرد؟

مهدی سبحانی

توجه : برای کسانی که با این مبحث آشنایی ندارند پیشنهاد می شود کلیپ مربوط به جلسه تضادها صحبت کردیم را در این جا ببینند.
همچنین پیشنهاد میکنیم اگر فایل مربوط به نظام باورها را ندیده اید ابتدا با این مبحث آَشنا شوید زیرا پاسخ به این سوال نیازمند این دو پیش زمینه ذهنی است.

اما چطور می شود تضاد و باورها رو با هم ترکیب کنیم و به نتایجی عالی برسیم؟

ساختار باور ها و نظام باور ها

در ساختار نظام باورها چند سطح داریم: یکی سطح محیط است (جایی که در آن قرار داریم)، بخش مربوط به رفتارها و بخشی مربوط به مهارتها و … در نهایت به سطح باور میرسیم.

در مثالی که در کتابی « تئوری انتخاب گلاسر » آورده شده در تحقیقاتی در آمریکا تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان که در مقاطع تحصیلی دبیرستان و سالهای اول دانشگاه به مشروبات الکی و ماری جوانا و مواد مخدر روی آورده اند را مورد بررسی قرار دادند. متوجه شدند این افراد در محیطی آلوده قرار گرفتند، با دوستانی رفت و آمد داشته اند که این روند به صورت عادی در زندگی آنها وجود داشته است.

در ادامه تحقیقات طی پرسشنامه به عمل آمد، مشخص شد حدود نیمی ازاین افراد این کارها را دوست ندارند! صرفا بخاطر مقبولیت در گروهی که هستند و یا چون فکر میکنند این کار بهترین و مناسب ترین کار است آن را انجام می دهند. وقتی همین آمار را به آن ها دادند، این دسته از افراد دیگر کارشان را ادامه ندادند.

در فارسی ضرب المثلی وجود دارد (شعر آکادمی موفقیت ایران IranSuccess.Com) میگوید : “بیاموزمت کیمیای سعادت زِ هم صحبت بد جدایی، جدایی” که از دوران دبستان به ما آموزش داده می شد. اما از قدرت بالای این بیت غافل بودیم و نمیدانستیم چه آموزه ی عمیقی به ما گفته می شود.

محیط موثرترین عامل تغییر باور.

در همان محیط دو گونه اندیشه در ذهن ها وجود دارد، یکی فکر میکند که خوردن مشروب خوب است و دیگری فکر میکند که خوردن مشروب بد است.

وقتی باورها و اندیشه ها و تجربیات در محیطی که زندگی میکرده ایم خوب تلقی می شده و در محیط دیگری قرار میگیریم (مخصوصا وقتی در محیط جدیدی قرار میگیریم، مثل دانشجوی شهر دیگری شدن) در محیط جدید چیزهای دیگری خوب تلقی می شود! اینجاست که در روند زندگی دچار تضاد می شویم.

و در این شرایط چند حالت پیش می آید:

 

باورهای قبلی را که تا قبل این وجود داشته تخریب می شود (مثلا تا قبل این معتقد بوده ایم مشروبات الکلی بد است اما در محیط جدید و شرایط جدید به این نتیجه برسیم که مشروب خوب بوده و در این چندسال اشتباه می کرده ایم)

در این حالت دچار تضاد نمیشویم بلکه دچار تخریب باور میشویم! این حالت بخودیه خود بد نیست. تکنیک تخریب باور استفاده از مثالهای نقض و تکرار است که آرام آرام باور قبلی ما تخریب می شود و باورهای جدید در ما شکل می گیرد.

بدترین حالت ممکن (که در اجتماع امروز می بینیم)  مسئله ی مواجه شدن با تضادها است، گیر کردن در تضاد و خیلی از افراد نمی توانند مسیر بعد از ان را طی کنند.

کسی که سیگار میکشد یا مشروبات الکلی مصرف می کند یا … ولی خجالت می کشد که به خانواده خود در این باره چیزی بگوید درگیر تضاد است و درگیر بخشی است که با باور قبلیش در تضاد است.

وظیفه ما در تضاد باور ها چیست؟

بدترین تضادها، تضادی است که ما در آن گیر کنیم. متاسفانه کلاسهای انگیزشی و موفقیتی که در تهران و شهرستان ها شاهد آن هستیم عموماً این تضاد را برای دوستان ایجاد می کنند. زیرا فرد در محیطی بزرگ شده که سالها گفته شده پول چرک کف دست است، بدرد نمیخورد، عنصر شیطانی است، اعمه ما ساده زیست بوده اند : یک باور مبنی بر این که فقر و بی پولی از ثروت بهتر است در ذهن فرد نهادینه شده است. وقتی در کلاس انگیزشی شرکت می کند مخالف این حرف ها را می شنود و چون یک باور یک روزه و یک ساعته ساخته نمی شود. مغز از همان اول دچار چالش تضاد می شود. (باور و شرایط جدید به شما القا می کند که کاری خوب است درحالی که باور قبلی شما با آن مخالف است) و قدرت مغز به اندازه ای نیست که بتواند این تضادها را سنجش و استدلال کند.

مثالی ازین نوع تضاد که در جامعه امروز رواج دارد (سال 97) : مانتویی مد شده است با عنوان مانتو جلو باز

بعضی از خانم ها در خانواده ای رشد کرده اند که باور ذهنی آن ها به شکلی بوده است که پوشش زن باید کامل باشد و عده ای در خانواده و محیطی رشد یافته اند که از لحاظ پوشش آزادتر بوده و برایشان عادی است که با پوشش آزاد در محیط های عمومی ظاهر شوند.

حال وقتی خانم های دسته اول از پوشش مانتو جلوباز استفاده می کنند با این استدلال که همه دارن می پوشند(قرار گرفتن در محیط) اما وقتی در خیابان مردی از روبروی آن ها وارد شود. جلوی مانتو خود را می گیرند (ایجاد حجاب) و اینجاست که بنیاد تفکر و باور قبلی شان پدیدار می شود.
(به این معنی که من هنوز آمادگی جلوه به این شکل را ندارم) این همان برخورد متقابل دو باور (تضاد) در ذهن است.

حال اگر ازین افراد بپرسید چرا ازین مانتو استفاده میکنی پاسخ میدهند کلاس دارد!

اگر در این لحظات به چهره افراد دقیق شویم متوجه می شویم حالت لبخند یا ریلکسیشن شان تبدیل به یک حالت آشفته ای که طیف انرژی شان کم می شود و تمرکز آن ها سمت جمع کردن لباس و تضادش میرود. در این مدت راحتی از آن خانم گرفته می شود. (قانون حس خوب برای موفقیت را از مجموعه ویدئو های آکادمی موفقیت ببینید IranSuccess.Com) 

این لحظات در زندگی باید تلنگری برای ما باشد. در مورد سلسله مراتب روح،احساس،منطق و محیط در جلسه مربوط به فرهنگسرای اندیشه صحبت شده است که میتوانید آن را در این لینک ببینید. بنابراین در لحظاتی که شما از سطح بالا به سطح پایین می روید و احساستان منفی می شود و انرژی احساس شما کم می شود، به تضاد برخورد کرده اید و وقت آن است که تضاد را در همانجا نگه دارید!

 

متن جلسه تضاد باور ها و نظام باورها را با صدای استاد سامان کرمی را در فایل زیر بشونید

 

مثال دیگری از برخورد افراد با تضاد ها

فردی به نام امیر به من مراجعه کرد که در زندگیش به تضادی برخورد کرده بود. امیر در محیط و شرایطی رشد یافته بود که حفظ خود و پرهیز از ارتباط با نامحرم یک ارزش محسوب می شد.رعایت حریم ها مرسوم بوده درحالی که اکنون در شرایطی قرار گرفته بود که دختر و پسرها براحتی با هم ارتباط گرفته و حتی ازدواج سفید نیز مرسوم است.

امیر در این تضاد که باور قبلش او را از هرگونه ارتباطی منع می کرد در حالی که شرایط این ارتباط را به او القا می کرد. تا اینجا ما تضادها را فهمیدیم و نقش باورها را نیز در تضاد متوجه شدیم.

هیچ وقت هیچ کس آن احساس منفی ناشی از تضادهای ذهنی را دوست ندارد (لحظه ای که دل و شرایط چیزی را می طلبد ولی باوری در ذهن موجب عذاب وجدان می شود و فرد را از انجام کاری بازمی دارد).

افتادن در تضاد بدترین لحظات احساسی زندگی هر فرد است.

خانمی به نام پروانه می گفت : که عاشق هنر بوده ولی باوری که از کودکی در او شکل گرفته بود. توسط حرف پدر و مادر را باید تحت هر شراطی گوش داد، بنابراین طبق خواسته والدینش در دانشگاه رازی رشته مهندسی می خواند، و در حالی که هنر را نیز دنبال می کرد، هر وقت در کلاس ها حاضرمی شد با خود فکر می کرد که می توانست این زمان را برای یادگیری هنر بگذارد (دچار تضاد میشد) و این باعث میشد حس و حال خوبی را تجربه نکند و این حال خوش نبودن بدترین چیز دنیاست …

نمونه تضاد در کسب و کار

سال ها به ما القا شده دنیای کسب و کار دنیای خطرناکی است و بهتر است یک آب باریکه ای داشته باشی و در یک کار کارمندی استخدام شوی. در مورد پول نیز همانطور که قبل از این گفته شد در باور قبلی پول چیز خوبی نیست ولی باور کنونی می گوید پول مهم و با ارزش است و وقتی به سمت آن حرکت می کنید، ناتوانی شما نیست که موجب ناکامی می شود بیشتر این احساس منفی ناشی از تضاد ذهنی است که شما را از پیشرفت باز می دارد.

اگر در ذهن تضاد وجود نداشته باشد حتی دزدی بانک هم حس و حال بدی را القا نمیکند (برای کسی که بدست آوردن پول به هر روشی را در ذهن خود قبول و باور دارد) این فرد در این راه حتی اگر کشته هم بشود خوشحال از دنیا رفته !!

همانطور افرادی که در زمان جنگ به میل و رغبت خود به جبهه رفتند. تمام ایده آل و خواسته و ذهنشان در جهت یک چیز بود،” حفظ خاک و حفظ استقلال” حتی در آن لحظه ای جانباز یا شهید می شدند، خوشحال بودند 🙂

در فایل های بعدی بیشتر راجع به تضادها خواهیم گفت و اینکه آیا تضاد بوجود آمده درست است؟ و چرااین تضاد برایمان به وجود آمد؟ با ما در ادامه نوشتار ها همراه باشید

در گام سوم (دوره توسعه فردی) توضیح می دهیم چگونه این تضاد حل کنیم و باورمان را تغییر دهیم تا بتوانیم به موفقیت برسیم.

اسم شهرتان را به سامانه پیامکی 10003715 را ارسال کنید

منتظر ادامه این مقاله باشید (آکادمی موفقیت ایران)

همیشه بر مدار ثروت و سلامت باشید.

سامان کرمی

آکادمی موفقیت

آکادمی موفقیت

به نام خدایی که انسان را برای موفقیت آفرید

دوستان عزیزی که بارها درباره آکادمی موفقیت سوال هایی را پرسیده بودند. که به چه صورت فعالیت های ما می تواند برای ایشان سودمند باشد.

فعالیت های ما به صورت آکادمی می باشد یعنی به صورت کامل دارای سرفصل و موضوع می باشد. اساتید مطالب را با استفاده از سر فصل های علمی به صورت تمرین های عملی تبدیل شده است تا دست یابی به نتیجه ارائه شده قطعی باشد. شاید برایتان جالب باشد که فقط کمتر از « 4 صدم درصد» از افرادی که در کلاس های انگیزشی شرکت می کنند می توانند به موفقیت و استقلال مالی یا همان توانگری دست یابند.

شاید حالا برایتان جالب باشد که بدانید صرفاً کلاس های انگیزشی موجب موفقیت شما نمی شوند. کلاس ها و جلسات انگیزشی برای حفظ انگیزه در مسیر طی نمودن هدف می باشند. بلی این تفاوت بزرگ کلاس های آکادمیک و انگیزشی می باشد. البته برخی از افراد نیز خود در زمینه موفقیت های معرفی شده افراد گوناگون را از داخل و خارج از ایران را برایتان مثال می زنند.

از این به بعد در هر کارگاه و یا سمینار ابتدا دست آورد ها و سابقه مدرس را بررسی نمایید تا ببینید در این حوزه دارای توانمندی و دست آوردی مناسب با وضعیت شما می باشد یا خیر؟

برای مثال اگر در کلاس موفقیت شرکت کردید؟ و مدرس به شما راهکاری برای سرمایه گذاری در سهام ارائه داد از او بخواهید نمونه های فعالیت موفق خود را در این زمینه به شما نشان دهد. یعنی به شما بگوید که در این بخش با این راهکار چه میزان بهتر از سایرین عمل نموده و چه میزان دست آورد را داشته است. یا اگر در کلاس های انگیزشی که در ایران باب شده و همه از ثروت مند شدن صحبت می کنند. پیشینه مدرس را پیش از برگزاری کلاس ها از او بخواهید!!

آیا او صرفا از راه انگیزه دادن به دیگران و اخذ پول از آن ها به توانگری مالی رسیده است یا خیر!؟ اگر هنر او تنها همین است از او دوری جویید چون تنها راه رسیدن به دست آورد او یکی است. اما اگر او در زمینه های مالی نیز فعایت های تجاری و کارآفرینی ها شخصی خود را دارد بی گمان باید به راه کار های او در زمینه های اجرا شده توسط شخص او اعتماد نمود. این همان مسیری است که شما را به منزل مقصود می رساند. قرار گیری در مسیر صحیح از سرعت حرکت در مسیر بسیار با ارزش می باشد.

یعنی شما می دانید با قرار گرفتن در مسیری که یک صاحب هتل به شما برنامه کاری می دهد. خواه یا ناخواه 10 سال بعد به جایگاهی که در ذهن برای صاحب هتل شدن هست خواهید رسید. اما اگر فردی در این زمینه حدس و گمان های خود را وارد نماید. بی شک در طی مسیری که طی نکرده و آن را به شما پیشنهاد می دهد چه بسا از دست یابی به هتل و حتی از  دست یابی به هدف ها و برنامه ها با دانش و تجربه اندوخته شده صحیح خود شما نیز لطمه وارد نماید.

پس بیاییم از این به بعد مخاطب خود را پیش از اعتماد بسنجیم.

  • در تمام زمینه ها اگر او مشاور تحصیلی است : آیا رتبه برتری دارد؟
  • اگر یک کارشناس املاک است : آیا خودش در املاک سرمایه گذاری می کند؟ درکجا؟
  • اگر شخصی مربی ورزشی است : آیا دارای موفقیت یا عنوان قهرمانی در چه سطحی است؟
  • اگر ….

این اگر ها را به راحتی نسبت به فعالیت های خود می توانید خودتان بسازید و از آنها بهره ببرید.

یکی از تمرین های اساسی موفقیت یعنی :

آموزش دیدن توسط فردی که در زمینه هدف شما موفق ترین است

آری این یک اصل است اما متاسفانه بسیاری از افراد موفق به خاطر گرانبها بودن زمان خود و نداشتن تجربه کافی در امور تدریس اطلاعات آموزشی را در اختیار مخاطبین و یا علاقه مندان به این حیطه قرار نمی دهند.

آکادمی موفقیت سعی کرده تا هر یک از اساتید را که در زمینه کاری خود دارای دست آوردی چشم گیر می باشند. صرفا در همان حوزه فعالیتی خود به امر مشاوره و تدریس آن هم با سرفصل های بین المللی و به صورت آزموده شده توسط خود این اساتید باشد.

از این رو آکادمی موفقیت تنها در حوزه هایی که دارای تخصص می باشد ارائه خدمات می نماید و در سایر حوزه ها ارائه خدمات منوط به داشتن استاد مسلط در زمینه مورد تقاضا می باشد. و یا شما را به دوستان و عزیزان توانمند در حوزه کاری شما معرفی می نماید.

لیست اساتید و تخصص های ایشان را می توانید در بخش ها مختلف معرفی وبسایت آکادمی موفقیت ایران مشاهده نمایید.

 

دانلود کتاب هدف گذاری

هدف گذاری

به قول برایان تریسی

هدف و دیگر هیچ

همین سه کلمه کافیست تا زندگی شما را متحول کند.

بهترین بازده هدف گذاری در کنار دوستان به صورت کارگاهی می باشد. اما در صورتی که این امر برایتان فراهم نیست هم موردی ندارد با ما همراه باشید تا اصول اصلی کارگاه هدف گذاری را خودتان کشف کنید.

نکته اول : اهداف شفاهی ارزش بسیار پایینی دارند. شاید پیش خودتان بگویید که اهدافم را در ذهن تکرار می کنم. اما اولین نکته طبق تحقیقات اهداف مکتوب بیست هـــــــــــــزار برابر قدرت بیشتری دارند. این همان معجزه است. یعنی شما با داشتن هدف خرید یک خودرو بنز 600 هزار دلاری و دوستتان با درآمد یکسان ، شانس شما برای خرید این خودرو در صورتی که شما هدف مکتوب داشته و دوست شما تنها هدف ذهنی بیست هزار برابر بیشتر می شود. برای همین هست که خیلی از افراد خیلی از آرزو ها را صرفا دارند اما تا زمانی که آنها را روی کاغذ مکتوب ننمایید. آرزو هستند، و آرزو تنها در دنیای رویاست. برای تبدیل از عالم رویا به عالم ماده باید آنها را مکتوب کرد. فقط همین!!

حالا که بیست هزار برابر از خودمان جلوتر زدیم. نوبت می رسد به پیشی گرفتن از خود جدیدمان!

هدف گذاری حرفه ای

نکته دوم : اهداف را خرد کنید.

اگر باز هم هدف خرید یک خودرو 600 هزار دلاریست و اگر امروز شما قصد خرید آنرا داشته باشید و کل سرمایه و دارایی نقدی و غیر نقدی شما تنها 6 هزار دلار است. باز هم ناامید نشوید….

قرار نیست شما یک شبه به این هدف برسید، اهداف مالی باید با جامعه رشد اقتصادی و … همخوانی داشته باشد.
خیلی ها می گویند که

«من می خواهم درآمد میلیاردی داشته باشم»

اول از همه باید من خود را تعریف کنید: این من دارای چه توانایی هاییست چه تواناییی هایی را باید کسب کند ، از چه اهدافی باید بگذرد (بله دقیقا از تعدادی از اهداف در زندگی باید بگذریم) برخی اهداف چون از طریق جامعه و یا خانواده به ما تحمیل شده و در راستای هدفهای جدید ما نیست باید رهایشان کنیم. همان طور که دارن هاردی در کتابش می نویسد “”من از دفتر کارم خارج شدم و به منشی تلفن زدم و گفتم تمام آنجا مال تو و من دیگر به آنجا باز نخواهم گشت!! “” یعنی اینکه با داشتن هدف جدید حتی شاید لازم باشید تمام مسیری را که تا کنون پیموده اید را نیز ترک کنید. این سخت ترین کار در دست یابی به اهداف بزرگ زندگیست. تغییـــــــــــــــــــــــــــــر

پس از تعریف خود جدیدتان برای هدف جدیدتان نیاز به بخش دوم یا درآمد دارید.

حال من از چه طریقی می توانم درآمدی بالا داشته باشم، در واقع از هیچ طریقی!! راه آن مشخص است و در برنامه های متعدد به آن اشاره شده است. شما با درآمد بالا میلیاردر نمی شوید. زیرا هیچ شغلی درجهان وجود ندارد که به شما به صورت میلیاردی حقوق داده شود (البته دوستانی هم که اختلاس می کنند سالها در پشت پرده انتظار کشیده اند) پس با این اوصاف باز هم دستیابی به درآمد میلیاردی امکان پذیر نیست.

نکته چهارم : پس ما باید با درآمد میلیونی شروع کنیم!!   البته درآمد میلیون تومانی، خب برای مثال ما در نظر می گیریم که ما هر سال بتوانیم بدون در نظر گرفتن تورم میزان درآمد خود را دو برابر کنیم. (این بخش را در کارگاه های هوش مالی توضیح داده ایم).

با دارا بودن جریان نقدینگی که در جلسات مدیریت مالی توضیح داده شد شما ماهانه فقط  5 درصد به اصل سرمایه خود سود غیر فعال می افزایید که یعنی به عبارتی سالانه تا 60 درصد که ما آنرا همان 50 درصد در نظر می گیریم. البته بانکها  و موسسات تا 20 درصد این مبلغ را پرداخت می کنند.

با این مثال روند بالا را پیش می گیریم. با فرض اینکه شما حقوق پایه کارگری را دریافت نموده و تنها ماهانه یک میلیون تومان داشته باشید.

سال اول تنها 12 میلیون تومان

سال دوم 24 میلیون تومان + 12 میلیون تومان + 6 میلیون تومان سود = 42 میلیون تومان

سال سوم 48 میلیون تومان + 42 میلون تومان + 21 میلیون تومان سود = 111 میلیون تومان

سال سوم 96 میلیون تومان + 111 میلیون تومان + 55 میلیون تومان سود =  262  میلیون تومان

سال چهارم 192 میلیون تومان + 262 میلیون تومان + 131 میلیون تومان سود = 585 میلیون تومان

سال پنجم 384 میلیون تومان + 585 میلیون تومان + 292 میلیون تومان سود = 1261 میلیون تومان

سال ششم 762 مییون تومان + 1261 میلیون تومان + 630 میلیون تومان سود = 2653 میلیون تومان

سال هفتم  1521 میلیون تومان + 2653  میلیون تومان + 1327 میلیون تومان سود = 5.5 میلیارد

بله شگفت انگیز است!! هیچ جادویی در کار نیست شما با ریتمی که از ما خواهید آموخت در شش سال یک میلیاردر می شوید و در کمتر از 8 سال به دارایی یک میلیون دلار خواهید رسید.

نکته سوم : تمام داستان دست نیافتن ندیدن مسیر بود….

حال مسیر کاملا واضح در مقابل شماست. فرض کنیم مسیر به این سادگی نباشد. و سه برابر سختی و یا کندی داشته باشد. آیا باز هم برای دستیابی به یک میلیون دلار 12 سال زمان زیادیست!؟

خواه یا ناخواه زمان می گذرد. پس این ما هستیم که 10 سال دیگر چه جایگاهی را برای خودمان در نظر می گیریم که بدان دست یابیم. بله هدف گذاری امروز شما را به جایگاهی که در ذهن دارید خواهد رساند.

چرا ما به این روند که در بالا ذکر شد دست پیدا نمی کنیم!؟

نکته چهارم : به سود 4 تا 5 درصدی ماهانه اعتقاد نداریم.

چون همچین سودی رو ندیدیم. برای این کار باید پیش اشخاصی برویم که در کسب و کار خود عالی عمل می کنند و این سود رو دارند به راحتی کسب می کنند. این سود در کسب و کار کارمندی وجود نداره، حتماً باید این سود رو در کسب و کارهای مرتبط با فروش دنبال کنیم. به دلیل نداشتن قدرت ریسک پذیری و عادت به ناحیه امن خودمان سعی و تلاش نمی کنیم و این بخش از زندگی ما همچنان مثل سابق به فعالیت خود ادامه می دهد. پس از امروز برای باور به وجود یک همچنین سودی باید پیش یک کاسب حرفه ای مدتی کار کنیم تا به باور سور 5 درصد ماهانه برسیم.

نکته پنجم : پس انداز رو جدی نمی گیریم!؟

همان طور که اشاره شد با همون ماهی یک میلیون تومان شروع کردیم.

ولی این پول باید پس انداز و سرمایه گذاری می شد. نه خرج! خیلی از مواردی که باعث میشه این نقطه استارت هیچ وقت به وجود نیاد رو در زیر نام می بریم.

  • درس خوندن در دانشگاه های پولی بدون داشتن منبع درآمد
  • گرفتن وام برای ادامه تحصیل
  • گرفتن وام برای رفتن به سفر های تفریحی
  • گرفتن وام برای ازدواج و مخارج اولیه زندگی
  • گرفتن قرض برای خرید ماشین (خرید اقساطی)
  • اجاره نشین بودن سالهای متوالی
  • استفاده از امکانات بیش از توان مالی (استفاده از امکانات رفاهی مثل هتل چند ستاره در مسافرتها)
  • خرید از برند ها و لوازم لوکس و طلا و جواهر (پیش از استقال مالی «ادای آدم پول دارها رو درآوردن»)
  • به تعویق انداختن شروع به کار به امید مدرک تحصیلی (دکترا تا ده سال!)
  • و ….

بله درسته همه دوست دارند ماشین خوب سوار شوند، سفر تفریحی خارجی بروند، یا در دانشگاه های تاپ علم بیاموزند. ما هم مخالف این مسئله نیستیم. اما به جای خودش. زمانش کی است؟؟ در زمانی که شما اگر هزینه یک سفر تفریحی به چین یا حتی آمریکا را در نظر بگیریم 4 هزار دلار و این مبلغ از کل درآمد یک سال شما بیشتر باشد خب این یک کار غیر عقلانیست.

اما زمانی که شما همین 4 هزار دلار را در یک هفته یا کمتر به دست می آورید این سفر برای شما هم جذاب و هم بسیار خوش آیند است. پس فعلا فعالیت ها، تفریحات و خرج کردها را به حد اقل برسانیم تا از درآمد ماهانه مرز دو هزار دلار عبور کنیم.
اکنون زمان لذت بردن از دست آورد های ماست. آری به سرعت نه ولی قطعاً در پیش روی ما توانگری و ثروت نهفته است. آن هم نه با شانس و اقبال با حساب دو دوتا چهار تا.


در کلاس های برنامه ریزی مالی و هدف گذاری با عنوان هوش مالی در خدمت شما دوستان هستیم. جهت آگاهی از این کارگاه ها می توانید در پیام رسان تلگرام و یا سایر راه های ارتباطی با ما همراه باشید.

09120044718
02122221124

باتشکر / گروه مالی آکادمی موفقیت ایران

تربیت صحیح کودکان

چگونه رفتارهای نامناسب کودکان را تغییر دهیم؟

رفتار مناسب با کودکان یکی از عوامل اصلی رفتار های نا مناسب آنها در محیط ها اجتماعی و خانوادگی می باشد.
با در نظر داشتن این موضوع می توانیم پی ببریم که اولین الگو برداری کودکان از والدین بوده و ما با تغییر بخش هایی از رفتار خود در واقع کودکان خود را تربیت می کنیم. پس بیاییم خودمان را تربیت کنیم.

مرحله اول: هدف گذاشتن برای تغییر

در مورد تغییراتی که می‌خواهید در رفتار کودک و نیز رفتار خودتان بدهید فکر کنید.
فکر کنید که می‌خواهید چه کارهایی را بیشتر انجام دهد. مثلاً: مؤدبانه صحبت کردن
همچنین توجه کنید می‌خواهید چه کارهایی را کمتر انجام دهد. مثلاً: داد و فریاد زدن

نکته : توجه کنید چه تغییراتی را می‌خواهید در رفتار خودتان ایجاد کنید. در نظر داشته باشید چه چیزهایی می‌تواند در رفتار مشکلدار فرزندتان سهمی داشته باشند برای خودتان نیز اهدافی بگذارید، ببینید چه کارهایی را میخواهید بیشتر انجام دهید{مثلا آرام ماندن. دستورات روشن و مستقیم دادن، ارتباط صمیمانه برقرارکردن، توجه بیشتر به رفتارهای مثبت فرزند و….}
چه کارهایی را میخواهید کمتر انجام دهید{مثل تهدید کردن یا تنبیه کردن-داد زدن و دستور دادن از اتاق دیگر}.

تربیت صحیح کودک

مرحله دوم: تغییراتی را که میخواهید در رفتارفرزندتان و خودتان ببینیدد بنویسید.

اهدافی برای تغییر رفتار فرزندم اهدافی برای تغییر رفتار خودم

مرحله سوم: ردگیری رفتار کودکان

ردگیری یا ثبت کردن به چند دلیل مفید است:
*به شما این شانس را می‌دهد که بررسی کنید آنچه در مورد رفتار فرزندتان فکر می‌کنید، درست است یا خیر{مثلا آیا فرزندتان از همه دستوراتی که شما میدهید سر باز میزند؟}
*به شما کمک می‌کند واکنش خود را به فرزندتان وارسی کنید و مشخص کنید چه وقتی و چرا آن را رفتار رخ میدهد.
*به شما امکان میدهد ارزیابی کنید آن رفتار در حال تغییر است یا خیر{برای مثال در حال بهتر شدن در حال بدتر شدن است یا همانطور مانده.}
*به شما میگوید به هدف خود رسیده اید یا خیر.
برای ردگیری از یک جدول رفتاری استفاده کنید در این جدول بنویسید، چه وقت و کجا رفتار مشکلدار رخ داد و چه چیز قبل از رفتار اتفاق افتاد{چه چیز باعث آن شد}و بعد از آن چه اتفاقی افتاد {شما چه واکنشی نشان دادید}.این به شما کمک میکند موارد زیر را مشخص کنید:

*الگوهای رفتار فرزندتان
*چقدر رفتار رخ میدهد
*چقدر با ثبات با رفتار فرزندتان مقابله میکنید
*زمانها یا موقعیتهای پر خطر
*راه اندازیها یا علل احتمالی
*پاداشهای تصادفی احتمالی

جدول رفتاری نمونه

دستورالعمل :رفتار مشکلدار را بنویسید همچنین اینکه چه وقت و کجا رخ داد و چه چیز قبل و بعد از آن اتفاق افتاد.

1)رفتار مشکلدار چیست؟
2)کی و کجا رخ داد؟
3)چه چیز قبل از آن اتفاق افتاد؟
4)چه چیز بعداز آن اتفاق افتاد؟

مثال 1:
جیغ زدن مشت کوبیدن به زمین
ساعت۱۲:۳۰
اتاق نشیمن
از اوخواسته شد قبل از ناهار اسباب بازیش جمع شود. به اتاقش فرستاده شد.

خودم اسباب بازی را جمع کردم.
۳۵دقیقه در اتاقش گریه کرد و جیغ کشید.

مثال2:
داد و فریاد زدن
ناسزا گفتن
ساعت ۱۸
منزل خودمان
به او گفته شده بود بازی را تمام کندو برای خوردن شام بیاید.سیلی خورد به اتاقش فرستاده شد. شام به او داده نشد.

احساس گناه داشتم.بعدا”به او بستنی دادم.

کودکان بد رفتار و رفتار بد با کودکان

وقتی یک برنامه جدید را شروع می‌کنید بهتر است آن را به مدت ۷ تا ۱۰ روز آزمایش کنید. در پایان مدت آزمایش می‌توانید تصمیم بگیرید که آن را به همان روش ادامه دهید یا تغییراتی در آن ایجاد نمایید. به یاد داشته باشید بهترین راه تغییر رفتار کودکان و رفتار خود شما این است که آن را به تدریج انجام دهید. وقتی قواعد و رفتارهای تازه خوب جا افتاد می‌توانید ردگیری را به میزان کمتری انجام دهید مثلا” هفته ای یک بار به جای هر روز.
وقتی در مورد پیشرفت خود مطمئن شدید ثبت کردن رفتار را متوقف کنید.

ادامه دارد…..

بنت الهدی امیری «هاتف»

بهترین هدیه

بهترین هدیه

چه هدیه ای از همه بهتره؟

شاید شما هم از آن دسته از افراد هستید که برای هدیه دادن و یا هدیه گرفتن به مشکل بر می خوردی! شاید هم تا حالا اصلا هیچ هدیه ای در زندگی خود دریافت نکرده باشید! شاید از بس از دیگران دارید هیچی به چشمتون نمی آد!

اول از همه باید بگیم که هدیه دادن ها رو از این به بعد فقط در جنبه دوست داشتن بدونیم، نباید انتظاری از فرد خاصی برای یک هدیه بسیار گران و یا بسیار خاص داشته باشیم.

هدیه به خانم ها

نکته اول برای هدیه دادن: به این دقت کنید که فردی که می خواهیم به او هدیه بدهیم زن است یا مرد؟
این شاید یکی از کلیدی ترین نکاتی است که باید در هدیه دادن مورد توجه قرار دهیم. هدیه ای که یک بانو را خرسند می کند به ندرت می تواند یک آقا را خوشحال کند. به خاطر ذات افراد سلیقه های افراد نیز متفاوت می باشد.

هدیه مناسب آقایان :

آقایان دوست دارند هدیه ای که دریافت می کنند دو خصوصیت ماندگاری و کاربردی را داشته باشد. از این جمله از هدایا می توان : ساعت ، آچار بکس ، فندک ، خودرو  و هر چیز کاربردی و با دوام را در زمره هدیه آقایان می توان گنجاند.

هدیه مناسب خانم ها :

خانم ها از آن رو که روح لطیفی دارند بر روی دو طیف از خصوصیات کالاها تمرکز دارند، ابتدا به تعدد (یعنی اگر 5 هدیه به ارزش یک میلیون دریافت کنند بیشتر خوشحال می شوند تا یک هدیه ی 2 میلیونی!) و بخش بعدی که بر می گردد به طبع لطیف خانم ها، هدیه های خاص هست. هدیه هایی مانند یک شاخه گل، یک بیت شعر ، و یا حتی کشیدن یک نقاشی ، اما برترین هدیه به خانم ها ایجاد حس تنوع و خروج از یکنواختی زندگی است. مثلا سورپرایز شدن در یک محیط جدید و یا دریافت هدیه ای که به هیچ وجه در اون لحظه انتظار دریافت هدیه را نداشته باشد.

حال که فهمیدیم که یک خانم یا آقا بیشتر به چه هدایایی واکنش مثبت خواهند داشت. نوبت می رسد به لحاظ کردن سن و شغل افراد و یا شرایط محیطی آنها که باز هم به نوبه خود بسیار تخصصی می باشد.
سعی کنید هدایایی را به دوستان یا عزیزانتان بدهید که با سایر امکانات و وسایل فعلی او همخوانی داشته باشد. یعنی با توجه به روند زندگی فعلی او هدیه ای را انتخاب نمایید تا نیاز به تغییر در سایر بخش های زندگی او را نداشته باشد. برای مثال هنگامی که یک خانم از وسایل صورتی استفاده نمی کند برای او کالا به رنگ صورتی را تهیه نکنید. یا هنگامی که یک آقا از وسایل و یا شرایط متوسط مالی استفاده می کند هیچ وقت برای او هدیه ای که امکان استفاده کردن آن در عالم خارج وجود ندارد مانند خرید یک کفش چند میلیونی برای کارمندی که حقوق ماهیانه اون از پول اون کفش کمتره یک هدیه نا مناسب محسوب می شود.

هدیه به همسر
ماندگار ترین هدیه چیست؟

از آن رو که در عصر اطلاعات و ارتباطات زندگی می کنیم، مناسب ترین هدیه برای هر فرد شاید اطلاعات باشد. اما شما می توانید یک منبع اطلاعات را به او بدهید تا اطلاعات غیر کاربردی! ابتدا سعی کنید حیطه کاری و شغلی طرف مقابل را بررسی نموده و از ساختار آن اطلاعات مربوط به نیاز های با اولویت بالاتر او مطلع شوید.
برای مثال خانمی که در صنف آرایشگری مشغول به فعالیت می باشد بهترین مسیر کسب اطلاعات تخصصی می تواند شرکت در یک گردهمایی و یا آشنایی با شیوه های جدید و یا مواد و لوازم خاص شغلی خود او در یک گردهمایی و یا یک سمینار خارجی و یا داخلی باشد. اما هر چه فرایند آموزش تخصصی تر باشد ارزش بازگشت سرمایه برای شما و شخصی که هدیه را دریافت نموده بیشتر خواهد بود.

جالب است بدانیم بازگشت سرمایه گذاری ناشی از بخش آموزش برابر با سی برابر x30 هزینه ای است که بابت آن پرداخت شده است. این نکته طلایی در پیشرفت مالی تمام افراد موفق را می توانید ببینید. یعنی اگر به من هدیه ای آموزشی تخصصی به ارزش یک میلیون بدهید در واقع به من یک هدیه ی مالی سی میلیونی داده اید.

برای آنکه آموزش ها برای شما مفید تر باشد سعی کنید با روش های گفته شده در کتاب ها یا مقالات موجود در سایت انسان ها را تحلیل کنید که در کدام یک از دسته های سمعی ، بصری یا جنبشی قرار می گیرند.

  • اگر انسان سمعی است، برنامه های آموزشی صوتی را از سایت دانلود کنید و در اختیار انها قرار دهید.
  • اگر از گروه بصری ها هستند هم می توانید به آنها کتاب هدیه دهید. البته دسته بیشتر افراد در این جایگاه قرار می گیرند. بنابراین اگر کتابی با مطالب بالا تهیه کنید مطمئناً مورد توجه قرار می گیرد.
  • اما اگر از گروه آدمهای جنبشی هستند، توصیه می کنیم به یکی از سمینار های کاربردی ما و هر یک از عزیزان فعال در حوزه کاری خود بروید و در آنجا اطلاعات مفید را به جای تجربه و صرف زمان به دست بیاورید.

هدیه های مناسبتی

سعی کنید به هنگام هدیه دادن حتماً اسم فرد گیرند در روی هدیه با خطی زیبا نوشته شده باشد. این کار ارزش هدیه را دو چندان می کند، یعنی این هدیه از جانب شما از پیش با اهمیت بیشتر تدارک دیده شده. مثلاً روی آن نوشته شده باشد «تقدیم به عزیزترینم سامان »

هدیه با نام شخصی خودتان باشد

چطور هدیه دهیم؟

دومین بخش از هدیه دادن نحوه ارائه هدیه می باشد، اگر هدیه ای که به فرد مورد نظر می دهید، به صورت دسته جمع است بهتر است از فردی که بزرگتر از لحاظ سنی است خواهش کنید که ضمن بیان خوشحالی و … آن را به فرد دهد.

اگر هدیه ای که می دهید بصورت انفرادی هست. معمولاً در هنگام خوردن میوه و شیرینی به فرد داده خواهد شد.
اگر هدیه شما بصورت یک نفر به یک نفر می باشد. سعی کنی کمتر از سه دقیقه پس از ملاقات با شخص مقابل هدیه را به او بدهید. البته برای گل استثناء باید در لحظه اول این کار انجام پذیرد.

در تمام موارد فوق باید بعد از گرفتن هدیه سعی کنیم هدیه را باز کنیم، از آن استفاده کنیم یا به میزان اهمیت و کاربرد آن در زندگی اشاره کنیم با این کار علاوه بر القای حس مفید بودن اهمیت دوست داشتن و مهم بودن را برای شما تداعی می کند.

برخی از اصول در فرهنگ ایرانی از دیرباز در رابطه با هدیه و تعامل های اجتماعی و جود داشته و دارد. که نمونه هایی از این رسوم می توان به کادو دادن متقابل یا پس فرستادن ظرف هدیه همراه با هدیه (ته ظرفی) یاد کرد که نشان از قدر شناسی ایرانیان می باشد.

اما هدیه ای که از دل گفتار شخص باشد تاثیر گذاری بیشتری بر دل دارد تا هدیه ای که تنها ارزش مالی داشته باشد. با این سخن بسیار سنجیده را باید در نظر داشت

[سخنی کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.]

به خودمان هدیه دهیم:

یکی از عاداتی که در برخی از زوج های جوان مشاهده می شود کم توجهی نسبت به دادن هدیه به همسران می باشد. به دلیل با هم بودن نیاز به توجه کم کم فراموش می شود. که باید بیشتر مد نظر قرار بگیرد. یکی از هدیه های مهمی که شاید هیچ وقت به اون فکر نکرده باشید، بسیار هم عالیست

هدیه دادن به خود

هدیه دادن به خودتان است!!

بله هدیه دادن یا جایزه دادن به خود یکی از راه های مفید جهت بالا بردن سطح علاقه به خویشتن می باشد. در این مورد در نوشتار های قبل و در ویدئو های آکادمی موفقیت ایران توضیحات ارائه گردید.

با همین ترتیب ساده هر روز می توانیم خودمان و اطرافیانمان را شاد کنیم.

نوشتار: سامان کرمی

مشاوره تحصیلی کرمانشاه

درباره مشاوره تحصیلی بیشتر بدانید

همه‌ی ما معمولاً در معرض مشکلات و مسائلی قرار می‌گیریم که به دلیل محدود بودن دانش و تجربیاتمان به همفکری با دیگران نیاز پیدا می‌کنیم. می‌دانید که حتی با ثبات‌ترین افراد نیز گاهی از بحران‌های عاطفی مصون نیستند. تحولات و تغییراتی که در زندگی رخ می‌دهد، مانند قبولی در دانشگاه، ازدواج، دور شدن از خانواده و دوستان، بیماری و از دست دادن آن‌هایی که دوستشان داریم، گاهی ما را دچار اضطراب، تردید، نگرانی، تعارض و حتی بحران می‌سازد.
یکی از مهم ترین زمینه هایی که نیاز به دریافت راهنمایی و مشاوره وجود دارد در زمینه تحصیلی می باشد. این نوع از مشاوره اختصاص به دانش‌آموزان مدارس و دانشجویان دارد که برای کمک و راهنمایی آن‌ها در زمینه‌‌های گوناگونی مانند برنامه‌ریزی درسی و تحصیلی، امتحان و مسائل مربوط به آن، افت تحصیلی و علل آن، روش‌های بهسازی حافظه، تمرکز و مطالعه، مدیریت زمان، انتخاب رشته‌ی تحصیلی در دوره‌ی دبیرستان، انتخاب رشته‌ی تحصیلی دانشگاهی، اطلاع از مقررات و شرایط و قوانین مدرسه یا دانشگاه و یا هر مشکلی که ممکن است در تحصیل پیش بیاید فعالیت می‌کند و رفع این نوع مشکلات به عهده‌ی مشاوران تحصیلی است. البته تصمیم‌گیری اختیار و انتخاب و مسئولیت تام خود مراجع است و یک مشاور فقط می‌کوشد مسأله‌ی انتخاب و تصمیم‌گیری را که کاری بسیار دشوار و گاهی دردناک است، برای وی آسان سازد. در حقیقت یک مشاور در حل مشکل، فقط می‌تواند با همدلی و همفکری به بررسی راه‌حل‌ها بپردازد. او هرگز به جای شما فکر نمی‌کند و تصمیم نمی‌گیرد. تصمیم‌گیری مسئولیت فردی دانش آموز است. مشاوره، فکر کردن با مراجع است نه برای مراجع.

 

مشاوره‌ی تحصیلی در زمینه‌ی انتخاب رشته و راهنمایی شغلی

 

در این زمینه مشاور به دانش‌آموز کمک می‌کند تا با اطلاع از ویژگی‌ها و شرایط خود، رشته‌ها و شرایط جامعه تصمیم مناسبی در مورد انتخاب رشته‌ی تحصیلی‌اش اتخاذ کند. چنین فرآیندی چه در دبیرستان و برای انتخاب رشته‌ی تحصیلی و چه برای انتخاب رشته‌ی دانشگاهی تفاوت چندانی نمی‌کند. آشنایی مشاور با ویژگی‌ها و مقررات موجود مربوط به هر دوره بسیار حائز اهمیت است. مشاور تلاش می‌کند علاوه بر این‌که مراجع را از جنبه‌های مختلف هوشی، استعداد و علایق شناسایی کند، این شناخت را با شناخت‌های خود دانش‌آموز در هم ‌آمیزد و با در نظر گرفتن مقررات بیرونی و شرایط ویژه‌ی جامعه اقدام به تصمیم‌گیری کند.
ویژگی‌های خود دانش‌آموز که باید شناسایی شوند عبارتند از: میزان بهره‌ی هوشی، نمرات تحصیلی او، تعیین نقاط قوت و ضعف او در دروس مختلف، بررسی علایق و استعدادهای او در زمینه‌ی رشته‌ها و مشاغل. برای این کار گاهی مشاور از آزمون‌هایی چون تست هوش، آزمون رغبت سنج و آزمون‌های سنجش استعداد کمک می‌گیرد. از سوی دیگر باید دانش‌آموز شناخت کاملی نیز از خود رشته‌ی تحصیلی به دست آورد. این‌که چه دروسی در آن مطالعه می‌شوند، آینده‌ی شغلی آن چیست؟ و….

مشاوره‌ی تحصیلی در زمینه‌ی بررسی افت تحصیلی

برخی از دانش‌آموزان ممکن است دچار افت تحصیلی شوند. برخی از این دانش‌آموزان خود به مشاوره‌ی تحصیلی مراجع می‌کنند و برخی توسط مسئولین مدرسه به مشاور مدرسه معرفی می‌شوند. در هر حال مشاور تحصیلی به بررسی عمل مختلف افت تحصیلی می‌پردازد. برای بررسی احتمال وجود عمل خانوادگی از خود دانش‌آموز و خانواده او کمک می‌گیرد. عوامل مدرسه را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد و همچنین به بررسی سلامت جسمی‌و روانی دانش‌آموز می‌پردازد.
شناخت و پیدا کردن علت افت تحصیلی در گام اول قرار دارد. بعد از پیدا کردن علت، مشاور به کمک دانش‌آموز و در صورت لزوم خانواده او و مسئولین مدرسه به رفع آن علت اقدام می‌کنند. یا این‌که راهنمایی‌هایی به دانش‌آموزان برای رفع علت ارائه می‌شود و پیشرفت او مورد پیگیری قرار می‌گیرد. این راهنمایی شامل شیوه‌ی افزایش انگیزش دانش‌آموز، آموزش شیوه‌های صحیح مطالعه، آموزش شیوه‌های مواجهه با تغییرات اساسی و … خواهد بود.

مشاوره‌ی تحصیلی در زمینه‌ی مطالعه و حافظه

برخی از دانش‌آموزان با وجود این‌که افت تحصیلی نشان نمی‌دهند، اما ممکن است نیاز به آموزش شیوه‌های صحیح مطالعه و روش‌های بهسازی حافظه داشته باشند. آموزش چنین روش‌هایی می‌تواند به جلوگیری از اتلاف وقت دانش‌آموز و بالا بردن بهره‌وری او کمک کند. برنامه‌ریزی برای مطالعه، رعایت اصول یادگیری در برنامه‌ریزی برای مطالعه، رعایت ویژگی‌های حافظه‌های مختلف می‌تواند به دانش‌آموز کمک کند تا روش مطالعه صحیحی داشته باشد و نتیجه‌ی بهتری به دست آورند.

مشاوره‌ی تحصیلی در زمینه‌ی کاهش اضطراب امتحان

 

اغلب افراد در جلسه‌ی امتحان و یا قبل از آن درجاتی از اضطراب را دارند. داشتن مقداری اضطراب در شرایط امتحانی کاملاً طبیعی و گاهی حتی ضروری است؛ چون موجب بالا نگه داشته شدن سطح انگیختگی فرد شده و عملکرد او را بهبود می‌بخشد. اما در صورتی که میزان این اضطراب از حد طبیعی بالا برود، باعث مختل شدن عملکرد فرد خواهد شد. بنابراین مشاور تحصیلی تلاش می‌کند تا با آموزش شیوه‌ی صحیح مطالعه، بالا بردن کارآیی حافظه و استفاده‌ی بهینه از زمان، دانش‌آموز نسبت به خود اطمینان و یقین پیدا کند.
به عبارتی تلاش می‌کند اعتماد به نفس او را بالا ببرد تا از پیدا شدن افکاری که باعث اضطراب در او می‌شوند جلوگیری کند. چنین دانش‌آموزانی افکاری از این قبیل دارند. نمره‌ی کمی‌خواهم گرفت، خوب نخوانده‌ام، همیشه شکست می‌خورم و… . مشاوره‌ی تحصیلی کمک می‌کند تا دانش‌آموز با تسلط بیشتری به مطالب مورد نظر سر جلسه‌ی امتحان حاضر شود و علاوه بر این به خود اعتماد به نفس داشته باشد. همچنین ممکن است روش‌های اختصاصی مثل آموزش روش‌های آرامش‌ورزی مورد استفاده قرار بگیرید. در صورت حاد بودن میزان اضطراب دانش‌آموز به مراکز اختصاصی‌تر ارجاع داده

آنالیز رفتار متقابل

تحلیل و تجزیه رفتار فردی

تحلیل رفتار متقابل تئوری‌ای است، که توسط دکتر اریک برن در سال 1950 میلادی ارایه گردید و به لحاظ کاربرد آن در حل مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روان‌شناسی قرار گرفته و تدریجاً در زمینه‌های، روان‌کاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعه‌شناسی، توسعه سازمانی و آموزش، نظریه‌های جدیدی ارایه نموده و گسترش پیدا کرده است. ابهام و پیچیدگی در مفاهیم، تخصصی بودن و زمان طولانی درمان در دیگر روش‌های روان درمانی باعث شد تا تحلیل رفتار متقابل با مفاهیم اساسی و واژه‌های ساده سریعاً جایگزین روش‌های روان درمانی قدیمی گردید. به همین جهت تحلیل رفتار متقابل عمومیت یافته و هر جا که انسان‌ها حضور داشته و با یکدیگر ایجاد رابطه می‌نمودند کاربرد عملی پیدا کرد و ابزاری برای تغییر و حل مشکلات قرارگرفت. تحلیل رفتار یک مکتب علمی کاربردی می‌باشد که در آن از به کار بردن مفاهیم پیچیده اجتناب شده است و نظریات آن به صورتی مطرح شده‌اند که به راحتی می‌توان آنها را مشاهده و تجربه نمود.
اریک برن با فهمیدن اینکه شخصیت انسان از سه حالت “خودآگاه” تشکیل شده رفتارهای پیچیده بین انسان‌ها را قابل فهم کرد.هر حالت “خودآگاه” یک مجموعه کامل از احساسات و فکرها و رفتار هایی است که ما با استفاده از آن‌ها واکنش نشان می دهیم.سه حالت “خودآگاه” والد و بالغ و کودک و فعل و انفعال بین آنها پایه نظریه تحلیل رفتار متقابل را تشکیل می دهند.

والد

قسمتی از رفتارها، افکار و احساسات انسان است که به دلیل تقلید نا خودآگاه از کارهایی که پدر و مادر انجام می دادند و یا برداشت ما از رفتار آنها است.والد از دو قسمت والد کنترل کننده(مثبت و منفی) و والد حمایتگر مهربان(مثبت و منفی) تشکیل شده است.

بالغ

قسمتی از رفتار ها که بصورت مکانی و زمانی است را شامل میشود.مثلاً اگر ما در حال رانندگی قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت میکنیم یعنی شرایط زمان و مکان را دریافت و بر اساس آن تصمیم به درست رانندگی کردن گرفته ایم.و یا همان افکار و احساسات انسان است که شبیه پردازش کامپیوتری است و پاسخ ما به اتفاقات حال حاضر است.تقویت بالغ یکی از اهداف تحلیل رفتار متقابل است.

کودک

قسمتی از رفتار ها، افکار و احساسات انسان است که تکرار دوران کودکی است.مثلاً کسی که نتیجه خوبی در کارش می گیرد با یک لبخند درخشان پاسخ می دهد. کودک به چند قسمت از قبیل طبیعی، منزوی، تربیت شده و پرخاشگر تقسیم میشود.

رفتارهای متقابل (تراکنش)

رفتارهای متقابل به ارتباط‌های انتظاری دوگانه بین انسان‌ها گفته می شود. مثلاً سلام کردن یک تراکنش است، چون که از طرف انتظار پاسخ می‌رود. این پاسخ با توجه به حالت “خود” طرف متقابل متغیر می‌شود و در این مورد خاص -سلام کردن- می‌تواند از یک جواب سلام کوتاه تا یک احوال‌پرسی درازمدت متغیر باشد.
تحلیل گران رفتارهای متقابل این توانایی را دارند که تشخیص دهند که انسان با کدام حالت “خود” رفتار می‌کند و رفتارهای بعدی او را پیش بینی کند و با مداخله کردن باعث بهبود کیفیت و موثر تر شدن ارتباط شوند.

نویسنده : بنت الهدی امیری

آکادمی موفقیت ایران 

ازدواج با مرد دلخواه (برایان تریسی)

۲۱ روش عالی برای ازدواج با مرد دلخواه تان – برایان تریسی

 

 

الان بهترین زمان برای زندگی کردن است. هیچ زمانی بیشتر از امروز تا به این حد فرصت­های موفقیت و شادی برای مردم وجود نداشته است. در آن واحد، مهمترین تصمیم در زندگی شما، شخصی است که با او ازدواج و سازش می­کنید. تصمیم درست در این زمینه، بیش از هر عامل دیگر، بر خوشبختی­تان تاثیر دارد. برایان تریسی اطلاعات زیادی در این زمینه در اختیار شما قرار می­دهد. برایان با باربارا ازدواج موفقی دارد. آنها چهار فرزند زیبا دارند، دو دختر و دو پسر.

هر ساله صدها هزار و حتی میلیون­ها زن با هر سن و سال و هر پیشینه­ای، با مرد ایده­آل­شان آشنا می­شوند و ازدواج می­کنند و شما هم می­توانید این کار را بکنید.

مقدمه

سلام، من برایان تریسی هستم. من تا ۳۵ سالگی مجرد بودم. در این زمان بود که با بانوی رویاهایم آشنا شدم و ازدواج کردم. ما حالا چهار فرزند زیبا داریم. بعدها فهمیدم که او بسیاری از قدم­هایی که در این مقاله یاد خواهید گرفت را دنبال کرده تا با من آشنا شود و ازدواج کند.

من سالهاست که برای هزاران زن از سراسر دنیا، سمینارهای عمومی و جلسات مشاوره­ی خصوص برگزار کرده­ام. تقریبا تمام زن­هایی که ملاقات کرده­ام، دوست داشتند یاد بگیرند چه باید بکنند تا با مرد دلخواه­شان آشنا شوند و ازدواج کنند. در طول سالیان متمادی، بر اساس تجربه­های خودم و تجربه­های هزاران نفر دیگر، شروع کردم به در میان گذاشتن این ایده­هایی که یاد خواهید گرفت و نتایج این کار شگفت­انگیز بود. زنان مجرد، بیوه و مطلقه بسیاری که خیلی از آنها سال­ها بود که تنها بودند در مدت کمی بعد از اینکه شروع به استفاده از این ایده­ها کردند، با مرد ایده­آل­شان آشنا شدند و طولی نکشید که ازدواج کردند و بعد از آن نیز با خوشبختی به زندگی ادامه دادند. و آنچه را که دیگران انجام داده­اند، شما نیز می­توانید به خوبی انجام دهید.

خبر خوب این است که شما هم اکنون تمام چیزهای لازم برای آشنایی و ازدواج با مرد دلخواهتان را در خود دارید. مانند این است که شما یک آشپز در آشپزخانه­ای با تجهیزات کامل، هستید و همه نوع ادویه، مواد اولیه و لوازم آشپزخانه­ای که بخواهید، در اختیارتان است. آنچه که اکنون لازم دارید، یک دستور پخت غذا است تا برای خودتان یک رابطه­ی عالی و یک زندگی عالی درست کنید.

من در سمینارهایم با زنان زیادی ملاقات کرده­ام که سال­ها مجرد بوده­اند. در بسیاری از موارد متوجه شده­ام که بزرگترین مانع برای آشنا شدن و ازدواج با مرد ایده­ال­شان این است که در عمق وجودشان احساس بی­لیاقتی می­کنند. به علت تجربه­های کودکی، به ویژه سرزنش یا بدرفتاری والدین و تجربیات ناخوشایند دوران رشد و برقراری اولین رابطه، این زنان احساس می­کنند به اندازه کافی خوب نیستند یا به اندازه­ی کافی لیاقت ندارند که با کسی که واقعا مورد علاقه­شان هست، خوشبخت بشوند. اما واقعیت این است که شما حقیقتا فرد خوبی هستید. باید در اعماق قلب­تان اعتقاد داشته باشید که جدای از هر چه در گذشته برایتان پیش آمده، شما یک انسان استثنایی هستید و کاملا لیاقت دارید با کسی که از هر نظر دوست­تان دارد، برایتان اهمیت قائل است و به شما احترام می­گذارد، یک رابطه­ی عالی داشته باشید.

برای آشنا شدن و ازدواج با مرد دلخواه­تان، باید از درون، همان چیزی بشوید که می­خواهید در بیرون تجربه کنید و از آن لذت ببرید. برای آشنا شدن و ازدواج با یک شخص موفق و سعادتمند، شما باید خودتان یک شخص موفق و سعادتمند شوید. در همان حال که روی خودتان کار می­کنید و خودتان را بهبود می­بخشید، بر اساس قانون جذب، همان مردی را که می­خواهید به زندگی­تان جذب می­کنید.

اینجا یک قانون عالی وجود دارد: «مهم نیست که از کجا می­آیید. تنها چیزی که مهم است این است که به کجا می­روید.» هر زمانی که بخواهید می­توانید روی قسمت­هایی از گذشته­تان خط بکشید و تصمیم بگیرید که آینده­تان از گذشته متفاوت شود. شما می­توانید تصمیم بگیرید که در دنیای خارج همان شخص فوق العاده­ای شوید که درون­تان وجو د دارد. مطالبی را خواهید آموخت و به کار خواهید بست که هزاران و میلیون­ها زن دیگر، پیش از این یاد گرفته و به کار بسته­اند تا با مرد دلخواه­شان آشنا شوند و ازدواج کنند. وقتی شروع می­کنید به برداشتن این ۲۱ گام برای آشنا شدن و ازدواج با مرد دلخواه­تان، تمام زندگی­تان در جهت بهتر شدن پیش می­رود روابط­تان بهبود می­یابد، احساس بسیار خوبی در مورد خودتان پیدا می­کنید و افراد و اتفاقاتی را به زندگی­تان جذب می­کنید که هم اکنون حتی تصورش را هم نمی­توانید بکنید. تمام زندگی­تان همانند یک طلوع تابستانی روشن خواهد شد. پس اجازه دهید شروع کنیم.

گام اول: مشخص کنید چه خصوصیاتی را می­خواهید.

اولین گام برای آشنا شدن و ازدواج با مرد دلخواهتان این است: مشخص کنید دقیقا چه خصوصیاتی را در یک مرد می­خواهید.

وقتی به رابطه­ای عالی برای خود فکر می­کنید، از آرمانی­سازی استفاده کنید. با ایده­آل سازی به خودتان اجازه می­دهید در مورد مردی که می­خواهید، خیال پردازی و رویاپردازی کنید. تصور کنید در مورد مردی که می­توانید داشته باشید، هیچ محدودیتی ندارید. در حال حاضر هر مشکل، بهانه یا مسئله­ای را کنار بگذارید و به ذهن­تان اجازه دهید آزادانه پرواز کند چونانکه شما قوی­ترین زن در دنیا هستید و می­توانید هر مردی را با هر خصوصیتی که بخواهید، داشته باشید.

افکارتان را روی کاغذ بنویسید. بنشینید و تمام مواردی که می­خواهید در مرد ایده­آلتان باشد، به طور مفصل فهرست کنید. گویا نقشه­ی خانه­ی دلخواهتان را با تمام جزئیات می­کشید. به یاد داشته باشید نمی­توانید هدفی را بزنید که آن را نمی­بینید.

بسیاری از زنان وقتی این توصیه را می­شنوند، متعجب و حیرت­زده می­شوند. همین زنان امکان ندارد بدون داشتن فهرست خرید به فروشگاه بروند، اما به نظرشان عادی می­آید که با این آرزو زندگی کنند که به نحوی در جایی به شخصی مناسب بربخورند و بعد هم خیلی اتفاقی تشخیص بدهند که همسر مناسبی برای همدیگر هستند و به خوشبختی برسند! این روش برای گرفتن مهم­ترین تصمیم زندگی­تان چندان هوشمندانه نیست.

از طرف دیگر، هر زنی که تاکنون به این توصیه­ی من عمل کرده و ویژگی­های مرد ایده­آلش را  نوشته، در مدت کوتاهی، شخص کاملا مناسبی را پیدا کرده است. به عنوان مثال، دوست من، دایان، پس از یک طلاق ناراحت کننده و چند ماه تنهایی، این توصیه­ی من را پذیرفت و نشست و ویژگی­های مردی را که می­خواست نوشت. سه روز بعد، این مرد چنان وارد زندگی­اش شد که گویا دقیقا از روی یک کاتالوگ سفارش داده شده است! ویژگی­ها و شخصیتش دقیقا همانی بود که دایان، سه روز قبل نوشته بود.

برای شروع، هر خصلت و ویژگی که مرد ایده­آل­تان در زمینه­های مختلف خواهد داشت را فهرست کنید. پیشینه، سابقه خانواده و میزان تحصیلاتش را شرح دهید. بعد خلق و خو، عقاید، ارزش­ها، خوبی­ها و میزان شوخ طبعی­اش را توصیف کنید. به ویژه باید شرح دهید که می­خواهید چه نوع رفتاری با شما، فرزندان و دوستان­تان داشته باشد. چه عکس­العملی در مقابل مشکلات و شکست­ها نشان خواهد داد. چه روحیاتی خواهد داشت و آیا همواره آسان­گیر، صمیمی و بشاش خواهد بود؟

سپس خواسته­ها و اهدافش را شرح دهید. دوست دارد در زندگی به چه چیزهایی برسد؟ تا چه اندازه بلندپرواز است؟ چقدر هدف­گرا است؟ چقدر احتمال دارد که در مشکلات دوام بیاورد و به موفقیت برسد؟ این­ها جزو مهم­ترین جنبه­های شخصیتی هر فرد برای پیش­بینی آینده­ی اوست. همچنین باید روش­های مختلفی را که او دوست دارد اوقات فراغتش را با شما بگذراند، بنویسید. از انجام چه کارهایی در کنار هم لذت می­برید؟ آیا دوست دارید با هم به رستوران بروید؟ به مناطق استوایی مسافرت کنید؟ در کوهستان اسکی کنید؟ صبح­ها بدوید؟ به دیدن دوستان و اعضای فامیل بروید؟ کارهایی که در کنار هم در اوقات فراغت­تان انجام می­دهید، اهمیت زیادی در ایجاد رابطه­ی ایده­ال دارند.

سپس چارچوب کلی افکار او را تشریح کنید؛ فلسفه­ی زندگی­اش، باورها و عقایدش در مورد سیاست و مذهب و هرگونه اعتقاد محکم دیگری که ممکن است داشته باشد. چون در این مرحله در حال ایده­آل سازی و خیال پردازی هستید، می­توانید برای شخصی که می­خواهید به زندگی­تان جذبش کنید، بالاترین معیارهای قابل تصور را تعیین کنید.

دیدگاهش در مورد روابط چیست؟ در مورد خانواده چطور؟ در مورد روابط زناشویی و بچه­دار شدن چطور؟ زنان زیادی را دیده­ام که پس از ازدواج، هنگامی که شوهرشان به آنها گفته که هیچ تمایلی به بچه­دار شدن ندارد، زندگی­شان به شدت زیر و رو شد. آن موقع دیگر خیلی دیر شده بود. این زنان دیگر گرفتار شده بودند و هیچ وقت بچه­دار نشدند و هرگز واقعا احساس خوشبختی نکردند. این مسئله­ای است که باید آن را از قبل مشخص کنید.

دوست دارید مرد ایده­آلتان از نظر ظاهری چگونه باشد؟ قدش چقدر باشد؟ وزنش چقدر باشد؟ چه میزان تناسب اندام داشته باشد؟ اگر بخواهید، می­توانید حتی تا رنگ چشم و رنگ مو هم دقیق بشوید. این به این معنی نیست که بعدا نمی­توانید از چیزی چشم پوشی کنید، اما وقتی فهرست­تان را می­نویسید، در مورد چیزهایی که شما را بیشتر از همه راضی می­کند کاملا خودخواهانه رفتار کنید.

نقطه­ی شروع برای آشنا شدن و ازدواج با مرد دلخواه­تان این است که هر جزئیات کوچکی را که به فکرتان می­رسد، از قبل روی کاغذ، کاملا روشن کنید. شما هم مثل بسیاری از زنان دیگر بسیار حیرت­زده خواهید شد که وقتی مرد ایده­آل­تان به زندگی­تان وارد می­شود، چقدر با توصیفاتی که نوشته­اید، هم خوانی خواهد داشت.

گام دوم: برای هر موقعیتی ظاهری مناسب آن موقعیت داشته باشید

وقتی تصمیم گرفتید که با چه نوع مردی می­خواهید ازدواج کنید، باید مشخص کنید که باید چه جور آدمی باشید تا آن مرد را جذب کنید و نگه دارید. مردها نسبت به رویکردشان به زندگی، دنیا و به ویژه زنان بسیار ظاهرنگرند. در نتیجه ظاهرتان خیلی مهم است.

حقیقت امر این است که در بلندمدت، شخصیت و زیبایی درونی­تان بسیار مهم­تر از ظاهرتان است، اما تا اولین مانع را پشت سر نگذارید، که همان تاثیر بصری اولیه­ای است که در نخستین برخورد روی او می­گذارید، حتی فرصت پیدا نمی­کنید تا آنچه واقعا در درون­تان است را به مرد دلخواه­تان نشان دهید.

نود و پنج درصد تاثیر اولیه­ای که می­گذارید در لباس، آراستگی­تان نهفته است. طبق بررسی محققان، افراد در همان سی ثانیه اول ملاقات قضاوت­شان را راجع به دیگران می­کنند. سپس از آن برای توجیه برداشت اولیه­ی خود، به دنبال شواهدی برای تایید قضاوت­شان در رفتار و کردار او می­گردند.

زنی به نام ربکا که ۲۳ سال داشت، برای استخدام به عنوان یک فروشنده­ی تازه­کار در یک شرکت بزرگ، درخواست ارائه داد. او در مصاحبه­ی استخدامی، لباس مناسبی نپوشیده بود. مصاحبه کننده نزدیک بود او را رد کند که یکی از آنها درباره­ی تجربه­های قبلی او سوال کرد. معلوم شد که پدرش وقتی که او سیزده ساله بوده، فوت کرده است و او بزرگ­ترین فرزند خانواده در میان چهار فرزند است. مادرش هم خیلی مریض بوده و ربکا از سیزده سالگی از سه بچه­ی دیگر مراقبت کرده؛ هر روز صبح آنها را به مدرسه برده، از مادرش مراقبت کرده و بعد از مدرسه هم کار کرده تا خانواده­اش را تامین کند. سال­ها به این کار ادامه داده تا اینکه کوچک­ترین خواهرش هم از دبیرستان فارغ التحصیل شده بنابراین اکنون به دنبال یک کار تمام وقت می­گشت که برای یک آدم بزرگسال مناسب باشد.

مصاحبه کننده­ها حیرت­زده شده بودند. آنها می­دانستند کسی که با بزرگ کردن خواهر و برادرها و نگهداری از مادر مریضش چنین شخصیتی از خود نشان داده است، اگر ظاهرش تغییر کند، می­تواند یک کارمند عالی باشد. به همین دلیل یک مشاور آراستگی آوردند و زن با تجربه­ای را هم مسئول او کردند تا هرچه که لازم بود؛ در مورد لباس مناسب، آراستگی مناسب به او یاد بدهد. او در عرض شش ماه دگرگون شد و طی دو سال، به یکی از فروشنده­های برتر در این سازمان ملی تبدیل شد. دو سال بعد از آن هم با یکی از معاونان شرکت آشنا شد و ازدواج کرد و حالا زندگی سعادتمندانه­ای در یک خانه زیبا در آتلانتا دارد.

برای ایجاد یک تاثیر اولیه خوب، هیچ­گاه یک فرصت دوباره به دست نخواهید آورد. اگر نسبت به ظاهرتان شک دارید، از دوستان صمیمی­تان بخواهید تا یک ارزیابی صادقانه از لباس و آراستگی­تان انجام بدهند. در صورت امکان، یک مشاور آراستگی داشته باشید تا در مورد لباس و ظاهری که برای شغل یا زمینه­ی کاری­تان مناسب است، شما را راهنمایی کند. دست کم چند کتاب در مورد لباس پوشیدن مناسب برای موفقیت در کار بخرید و آنها را بدقت مطالعه کنید.

مایه­ی دلگرمی است که هر چه بهتر به نظر بیایید، احساس بهتری خواهید داشت. هر چه احساس بهتری داشته باشید شادتر و مطمئن­تر خواهید بود و در نتیجه بیشتر خواهید توانست مرد مورد علاقه­ی خود را به زندگی جذب کنید.

گام سوم: از نیروهای ذهنی­تان استفاده کنید.

شما نیروی ذهنی فوق­العاده­ای دارید و می­توانید برای جذب مرد ایده­آلتان به زندگی، از آنها استفاده کنید. ذهن شما بسیار قدرتمند است و می­تواند هر چیزی را که واقعا می­خواهید، برایتان به ارمغان بیاورد، به شرطی که آن را با شدت و به مدت کافی بخواهید. تنها محدودیت واقعی برای آنچه در زندگی می­توانید به دست بیاورید، خواسته­های خودتان است.

قانون همخوانی می­گوید: «دنیای بیرون­تان، بازتابی از دنیای درون­تان است.» این قانون می­گوید دنیای بیرون­تان در نهایت با آنچه بیشتر وقت­ها به آن می­اندیشید، هم خوان می­شود. چهار راه برای آزاد کردن توانایی­های ذهنی وجود دارد تا هدف­های­تان را محقق و مردی که می­خواهید را نصیب­تان کند:

اول از هم این است که به زبان بیاورید؛ یعنی آنچه را می­خواهید، با کلمات و ترجیحا به صورت مکتوب، شرح بدهید. و بعد با خودتان به طور مثبت حرف بزنید و فکر کنید. با دیگران هم به طور مثبت صحبت کنید. به طور مداوم به خودتان جملاتی شبیه این را بگویید: «می­توانم انجامش بدهم. می­توانم انجامش بدهم.» به دیگران هم بگویید: «تو می­توانی انجامش بدهی. تو می­توانی انجامش بدهی»

راه دیگری برای فعال کردن نیروهای ذهنی­تان که قبلا هم در مورد آن صحبت کردم، ایده­آل­سازی به طور مداوم است. پیوسته زندگی ایده­آل، همسر ایده­آل و موقعیت ایده­آل­تان را مجسم کنید و سپس از خودتان بپرسید: «چگونه؟» چگونه می­توانید زندگی­ای را ایجاد کنید که از هر لحاظ، برایتان ایده­آل باشد؟ دست کم ۸۰% موفقیت در زندگی، در کلمه­ی «وضوح» نهفته است. کسانی که در زندگی­شان به اهداف عالی می­رسند خواسته­هایشان برایشان بسیار واضح و روشن است. از طرف دیگر افرادی که ناموفق هستند، معمولا هدف­ها و ایده­آل­هایشان برایشان مبهم است. پس هرچه مرد ایده­آلی که می­خواهید، برایتان واضح­تر باشد، احتمال اینکه شما او را پیدا کنید و او هم شما را پیدا کند، بیشتر می­شود.

سومین راه برای فعال کردن نیروهای ذهنی­تان این است که تجسم کنید. به طور مداوم یک تصویر ذهنی روشن از خودتان ایجاد کنید که در هر کاری که انجام می­دهید، آرام، مطمئن، جذاب، راضی و اثرگذار هستید. خودتان را در چشم ذهن­تان به صورت شخصی محبوب، دوست داشتنی، تاثیرگذار و خواستنی ببینید. به یاد داشته باشید که همان شخصی خواهید شد که او را در ذهن­تان می­بینید.

چهارمین راه برای فعال کردن نیروهای ذهنی­تان این است که احساسات هم اضافه کنید. لازمه این کار این است که به آن احساسی برسید که اگر همین حالا در رابطه­ی ایده­آل­تان بودید، آن را داشتید. خود را خوشحال، راضی، خوشنود، ایمن، مطمئن و واقعا مورد علاقه، تجسم و احساس کنید.

وقتی ایده­آل­سازی می­کنید، به زبان می­آورید، تجسم می­کنید و احساسات را اضافه می­کنید، این گونه اتفاق فوق­العاده­ای برای شما و زندگی­تان می­افتد. فکر و احساس­تان نسبت به خودتان و دیگران شروع به تغییر می­کند. رفتارتان شروع به تغییر می­کند. با بهتر شدن شما از درون همه چیز زندگی­تان هم در بیرون بهتر خواهد شد.

آخرین کلید استفاده از نیروهای ذهنی­تان این است که تصاویر ذهنی­تان را کاملا آزاد و رها کنید. بگذارید رویاها و هدف­هایتان دقیقا در زمانی که برایتان مناسب است، نصیب­تان بشود و قطعا همین­طور خواهد شد. در طول روز، افکار، کلمات و احساسات­تان را روی چیزهایی که می­خواهید، نگه دارید و از چیزهایی که نمی­خواهید دوری کنید. خانم پیس پلگرام گفته: «اگر می­دانستید که ذهن­تان تا چه اندازه قوی است، هیچ­گاه هیچ فکر منفی­ ای را به ذهن­تان راه نمی­دادید.»

اطرافتان در هر زمینه و هر بخش از زندگی، زنانی هستند که با امتیازات بسیار کمی شروع کرده­اند، اما در اثر ایده­آل­سازی، به زبان آوردن، تجسم و همراه کردن احساسات، زندگی ایده­آل و روابط دلخواه­شان را به واقعیت تبدیل کرده­اند. شما هم می­توانید این کار را بکنید.

گام چهارم: در جای مناسب جست و جو کنید

یکی از مهم­ترین قانون­های زندگی، قانون احتمالات است. این قانون می­گوید که احتمال وقوع هر چیزی وجود دارد. احتمال اینکه خورشید از شرق طلوع و در غرب غروب کند، صد در صد است. احتمال اینکه در این دوره و زمانه، شما در طول زندگی کاری­تان به استقلال مالی برسید، حدود پنج درصد است. احتمال اینکه با مرد دلخواهتان آشنا شوید و ازدواج کنید، متغیر است و بستگی به کارهایی دارد که انجام می­دهید تا این شانس را افزایش بدهد که شما شخص مناسب در زمان مناسب باشید که در شرایط مناسب با شخص مناسب آشنا می­شوید.

یکی از کلیدهای بزرگ موفقیت در عشق و روابط این است که با افزایش دادن احتمالات، شانس پیدا کردن رابطه­ی مناسب را بالا ببرید. برای انجام دادن این کار، تعداد دفعات حضورتان در مکان­هایی را افزایش بدهید که مرد ایده­آلتان هم ممکن است آنجا باشد.

با برداشتن سه قدم اول، تا حد خوبی می­دانید که به دنبال چه نوع مردی هستید و وقتی در رابطه­ی ایده­آل­تان باشید، چه احساسی خواهید داشت. حالا از خودتان بپرسید: «احتمال پیدا کردن مرد ایده­آل من کجا بیشتر است؛ هم در زمان کاری و هم بعد از کار؟» اگر تصمیم گرفته­اید که با شخصی با گرایش­های مذهبی آشنا بشوید که به طور منظم به مکان­های مذهبی می­رود، باید به مکان­های مذهبی بروید، در مراسم­های معنوی بیشتر شرکت کنید و به جلسه­های مذهبی بروید. باید عضو انجمن­های مذهبی بشوید و فعالیت کنید. داوطلبانه وقت بگذارید تا با افراد دیگر آشنا شوید که او هم در فعالیت­های معنوی شرکت می­کند. افراد زیادی بدین روش با زوج ایده­آل­شان آشنا شده و ازدواج کرده­اند.

اگر یکی از معیارهای­تان این است که با مردی آشنا شوید و ازدواج کنید که همین حالا از نظر مالی موفق است یا در آینده به موفقیت مالی می­رسد. در این زمینه هم باید در جای مناسب جست و جو کنید. ممکن است به این فکر بیفتید که در یک شرکت یا در صنعتی که رشد سریعی دارد، مشغول به کار شوید. اگر در محل کارتان افراد زیادی در مسیر پیشرفت سریع قرار داشته باشند، احتمال آشنا شدن­تان با یک فرد خوش آتیه بسیار زیاد خواهد شد. کسانی که در زمینه­ی رسیدن به پول فراوان جدی هستند، همان افرادی هستند که در سمینارهای برنامه­ریزی مالی شرکت می­کنند، سمینارهایی که تبلیغ بسیاری از آنها به طور مرتب در روزنامه­ها چاپ می­شد. این افراد همچنین در سمینارهای مربوط به املاک، سمینارهای فروش و سمینارهای موفقیت شرکت می­کنند. باید حواستان به اینگونه سمینارها باشد، هنگامی که برگزار می­شوند، ثبت نام کنید و حتما در آنها شرکت کنید با این کار، احتمال آشنا شدن و جذب مردان جالبی را که علایق مشترکی با شما دارند، افزایش می­دهید. وانگهی، بعضی وقت­ها مردم می­گویند که این راه، روش زیاد عاشقانه­ای برای پیدا کردن رابطه­ی ایده­ال نیست، اما آشنا شدن و ازدواج با یک شخص موفق، همانند آشنا شدن و ازدواج با یک شخص شکست خورده، آسان است. شما شخص بسیار مهمی هستید و زندگی­تان خیلی با ارزش است. عشق و توجه­تان احتمالا با ارزش­ترین چیزهایی هستند که می­توانید به فرد دیگری هدیه کنید. وقتی که حق انتخاب دارید، باید هر کاری که ممکن است انجام بدهید تا مطمئن شوید که عشق و توجه­تان در جایی صرف شده که بیشتر از همه قدرش دانسته می­شود و به خودتان هم بیشترین سود می­رسد.

اگر یکی از خواسته­هایتان این است که فرد مورد نظرتان تندرست، سالم و علاقه­مند به فعالیت­های ورزشی باشد، باید عضو یک باشگاه ورزشی بشوید و هفته­ای دو تا سه بار سر تمرین بروید؛ ترجیهاً در طول هفته عصرها و شنبه­ها (روز تعطیل در آمریکا) بعد از ظهرها. در این زمان­ها احتمال آشنایی با فرد دلخواه­تان که می­توان رابطه­ای بلند مدت با او داشته باشید، بیشتر است. همچنین می­توانید عضو باشگاه­های فرهنگی – تفریحی شوید. با این عضویت می­توانید از امکانات­شان استفاده کنید، یک یا دو بار در ماه گلف بازی کنید، تنیس بازی کنید و در کمیته­های اجرایی باشگاه فعالیت کنید. به علاوه هر باشگاه فرهنگی تفریحی کمیته­هایی دارد که اعضای آن مرتباً برای برنامه­ریزی و اجرای برنامه­های مختلف در راستای هدف انجمن دور هم جمع می­شوند. شما می­توانید خدمات خود را به آنها ارائه دهید و با این کار شما در آن انجمن با کسانی آشنا می­شوید که با شخصیت و هدفی که شما دارید، اشتراکات زیادی دارند.

مکان دیگری که می­توانید با افراد جالب آشنا شوید، عضویت در حزب سیاسی و شرکت در گردهمایی­های دوره­ای است. داوطلب بشوید که در ستادهای انتخاباتی فعالیت کنید. با سایر کسانی که در حزب سیاسی­شان فعال هستند، تعامل داشته باشید. معمولاً این افراد در کارهای دیگری هم فعال هستند.

بسیاری از زنان با مشارکت در سازمان­های موزه­ها، هنری، خیریه­ها و سازمان­های متنوع موجود در جامعه، زندگی­شان را به طور کلی تغییر داده­اند. چنین فعالیت­هایی بسیار مطلوب­تر در جامعه، زندگی­شان را به طور کلی تغییر داده­اند. چنین فعالیت­هایی بسیار مطلوب­تر از وقت تلف کردن در کافی شاپ­ها یا در خانه ماندن و تلویزیون تماشا کردن و کتاب خواندن است.

یکی از پیشرفت­های جدید امروز در آشنایی و ازدواج با مرد دلخواه­تان اینترنت است. بعضی از سایت­های اینترنتی طوری طراحی شدند که مردان و زنان را به هم معرفی می­کنند. این سایت­ها بسیار عالی­اند. بسیار با کلاس و سطح بالا هستند. کسانی که از اینترنت برای جستجو و اجتماعی بودن استفاه می­کنند معمولاً تحصیلات بهتری دارند، در کارشان جدی­ترند، حقوق بالاتری دارند و بلندپروازتر از افراد معمولی­اند. سایت­های مخصوص قرار گذاشتن بسیار عالی نیز وجود دارد که زنان و مردانی که سرشان شلوغ است را با هم آشنا می­کند. بیشتر اوقات به خاطر اتفاقات زیادی که در اطراف و زندگی شما رخ می­دهد، در اجتماع بودن سخت است. این سازمان­ها و سایت­های اینترنتی سطح بالا، با حفظ حریم شخصی­تان و ایجاد محیطی امن، باعث می­شود با افراد بسیاری آشنا شوید، از میان آنها یکی را انتخاب کنید و با او رابطه برقرار کنید.

نکته­ی آخر در مورد جست و جو در جای مناسب این است که هرچه تورتان را گسترده­تر بیندازید، احتمالش بیشتر می­شود که با شخص ایده­آلتان آشنا بشوید و مطمئناً خیلی زودتر از فرد دیگری که فعالیت­ها و دایره اجتماعی­اش را محدود می­کند، به نتیجه می­رسید.

گام پنجم: پیوسته آشنایی­های جدید ایجاد کنید تا روابط­تان گسترش یابد

به نظر می­آید که بیشتر افراد موفق امروز، کسانی هستند که همواره آشنایی­های جدید ایجاد می­کنند. همیشه تلاش می­کنند به جاهایی بروند که می­توانند با افراد دیگری با علایق، پیشینه و اهداف مشترک آشنا بشوند؛ در نتیجه زندگی اجتماعی بسیار فعال­تری دارند و با افراد بسیار بیشتری ارتباط برقرار می­کنند که قادرند به آنها در شغل و در زندگی شخصی­شان کمک کنند.

یک راه دیگر برای ایجاد آشنایی­های جدید این است که در دوره­های تکمیلی­ای شرکت کنید که می­توانند به شما کمک کنند، تا در رشته­ی خود پیشرفت کنید. این دوره­ها در آموزشگاه­ها، دپارتمان رشد و توسعه در دانشگاه­ها و موسسات و سازمان­های برگزار کننده­ی سمینارها ارائه می­شوند. دو امتیاز عالی برای بالا بردن مهارت­های­تان بوسیله شرکت در این سمینارها وجود دارد:

اولی این است: یکی از سریع­ترین راه­ها برای جلو رفتن و ارتقاء پیدا کردن در شغل­تان است. هرچه ارتقاء پیدا کنید درآمدتان بیشتر می­شود. هرچه حقوقتان بالا برود و بیشتر ارتقا پیدا کنید، احتمالا با مردهای بهتر و جالب­تری آشنا خواهید شد.

دومین دلیل برای شرکت در دوره­ها و سمینارها این است که کسانی که دوست دارید با آنها آشنا شوید، در همان دوره­ها و سمینارها شرکت می­کنند و معمولا هم دلیل­شان برای این کار با شما یکی است. وقتی در یکی از این سمینارها اطراف­تان را نگاه می­کنید، از میزان افرادی که جذب آنها می­شوند، حیرت می­کنید. من سال­هاست که سمینار برگزار می­کنم و همیشه از سطح بالای افرادی که  وقت می­گذراند و سختی­ها را متحمل می­شوند تا تجربه­های آموزشی بیشتری کسب کنند، متعجب می­شوم.

راه دیگری برای ایجاد آشنایی­های جدید، این است که عضو یک انجمن یا گروه در کسب و کار یا صنعت خودتان بشوید. بهترین افراد در هر کسب و کاری، تمایل دارند عضو انجمن­هایی بشوند که برای ارتقاء و پشتیبانی از آن کسب و کار تشکیل شده­اند. دست کم عضو حجره بازرگانی محلی­تان شوید – از طرف خود یا شرکت­تان – و به طور مرتب، در جلسات­شان شرکت کنید. وقتی در این جلسات شرکت می­کنید، مثل اکثر افراد نباشید که فقط در جلسه شرکت می­کنند و سپس به خانه می­روند. به جای این کار، کتابچه­ای که سازمان را شرح می­دهد، را بگیرید، کمیته­های سازمان را که برای عملکردش حیاتی هستند، شناسایی کنید و داوطلب خدمت در یکی از آن کمیته­ها بشوید. تمام سازمان­های غیرانتفاعی، کاملا پذیرای داوطلبانی هستند که حاضرند به آنها در رسیدن به هدف­هایشان یاری برسانند.

نکته­ی عالی این است که همیشه این بهترین افراد هستند که بیشتر از همه آماده­اند تا از خودشان مایه بگذارند و به سازمان­هایی که عضوشان هستند، کمک کنند. در این کمیته­ها اطراف­تان را نگاه کنید و می­بینید که اطرافتان پر از برترین افراد در زمینه­ی کسب و کار شماست.

وقتی در انجمن­های کاری، خدمت­تان را ارائه می­کنید و داوطلبانه، مسئولیتی را می­پذیرید، متوجه مثبت­ترین افراد در آن سازمان قرار می­گیرید. آنها در غیاب­تان با نظر مثبت در مورد شما صحبت و فکر می­کنند. به یاد داشته باشید با هر کسی که آشنا بشوید، دست کم سیصد نفر دیگر را به اسم کوچک می­شناسد. هرچه بیشتر در انجمن­های حرفه­ای­تان مشارکت کنید، احتمال اینکه با مردی که دنبالش هستید آشنا یا به او معرفی بشوید، بیشتر است.

گام ششم: دانشجوی مادام­ العمر باشید

ما وارد عصر اطلاعات شده­ایم و قرن بیست و یکم متعلق به کسانی است که اهل یاد گرفتن هستند. قرن بیست و یکم متعلق به کسانی است که به طور مداوم تلاش می­کنند معلومات، مهارت­ها و توانایی­هایشان را به روز می­کنند تا از تغییرات سریعی که در اطلاعات فن­آوری و رقابت­ها رخ می­دهد، عقب نمانند.

می­دانید که اگر همیشه غذاهای پاک، سالم و مغذی بخورید، همیشه از نظر جسمی احساس سلامتی، انرژی و سرحال بودن خواهید کرد. به همین ترتیب اگر ذهن­تان را با جریان مداومی از ایده­های جدید تغذیه کنید که بتواند به شما کمک کند زندگی کاری و شخصیتان را بهبود ببخشید، فردی شادتر، مثبت­تر، مطمئن­تر و شایسته­تر خواهید شد.

سه کار وجود دارد که می­توانید انجام بدهید تا یک دانشجوی مادام­العمر باشید و خودتان را در مسیر بهبود شخصی و کاری دائمی قرار دهید:

اولین کار این است که هر روز در مورد رشته و رشد شخصی­تان مطالعه کنید. به یاد داشته باشید مطالعه برای ذهن همان تاثیری را دارد که ورزش برای جسم دارد. با کمی مطالعه در هر روز، انباشته شدن دانش در حال رشد شما نیز می­تواند تاثیر شگفت انگیزی داشته باشد. هرچه در درون­تان شخص بهتری بشوید، در بیرون هم اشخاص بهتری را به خودتان جذب خواهید کرد. وقتی به جای روزنامه خواندن یا تماشای تلویزیون، روزی یک ساعت در مورد رشته­ی خودتان مطالعه کنید، یک کتاب در هفته می­شود. از آنجایی که میانگین کتاب خوانی افراد در آمریکا، کمتر از یک کتاب در سال است، اگر هفته­ای یک کتاب بخوانید که به نحوی زندگی­تان را بهبود بخشد، به شما مزیتی قطعی نسبت به سایر افراد خواهد داد.

همانطور که قبلا هم صحبت کردیم، باید در هر فرصتی در سمینارها و دوره­ها شرکت کنید. یک سمینار خوب، می­تواند زندگی یا حرفه­تان را عوض کند. بر اساس تجربه­ی من در ارائه سمینارهای رشد شخصی یا کاری، معمولا مواردی را دیده­ام که زنان و مردان در سمینارهای من با هم آشنا شده­اند و متوجه شده­اند که برای هم کاملا مناسب هستند و در نتیجه، به ازدواج سعادتمندانه­ای دست پیدا کرده­اند.

کار دیگری که می­توانید برای رشد شخصی مادام­العمرتان بکنید، این است که در اتومبیل­تان به برنامه­های صوتی گوش بدهید. اتومبیل­تان را به یک دانشگاه یادگیری و یک کلاس درس متحرک تبدیل کنید. به قول ما، در دانشگاه اتومبیل­تان ثبت نام کرده و تا پایان دوره کاری­تان، به طور تمام وقت در آن شرکت کنید.

یکی از دانشجویان من، زنی به نام گیل بود که در ابتدا به عنوان یک تایپیست در یک شرکت بزرگ مشغول به کار شد. به سختی کار می­کرد و عصرها هم به کلاس می­رفت تا مهارت­هایش را افزایش دهد. به زودی ترفیع گرفت و منشی یک مدیر جوان شد. این مدیر خیلی بلندپرواز بود و طی دو سال بعد مرتب مقامش بالا رفت. گیل خیلی تنگاتنگ با او همکاری می­کرد تا کمکش کند در مسیر رشد سریع باقی بماند. رئیس او در نهایت معاون شد و دو سال بعد هم به مدیریت رسید. در هر مرحله، گیل هم همراه او ارتقا می­یافت و دوره­های تکمیلی را می­گذراند و از رشد شرکت عقب نمی­ماند.

یک سال بعد از اینکه رئیس گیل، مدیر شرکت او شد، او را به عنوان معاون انتخاب کرد و مسئولیت یکی از واحدهای شرکت را به او سپرد. امروز گیل ارج و قرب زیادی دارد، حقوق بسیار خوبی می­گیرد و با یک مدیر ارشد که در هنگام داشتن پست معاونت با او آشنا شد، ازدواج سعادتمندانه­ای کرده است.

گام هفتم: مدیریت پول را یاد بگیرید

یکی از هدف­های شما در زندگی این است که به استقلال مالی برسید و آن را حفظ کنید. این مسئله را باید به عنوان یک هدف برای خودتان تعیین کنید. برنامه بریزید و به طور مداوم روی آن کار کنید. هرگز نباید استقلال مالی را به شانس و اقبال واگذار کنید یا به امید فرد دیگری باشید که از راه برسد و مسئولیت آن را به عهده بگیرد.

خبر خوب این است که در روند تعیین هدف­های مالی و رسیدن به آنها، تفاوت زیادی با افراد عادی پیدا می­کنید که وقتی حقوق می­گیرند، همه­ی آن و یا حتی بیشتر از آن را خرج می­کنند. داشتن پول در بانک موجب می­شود فردی مطمئن­تر و شادتر شوید. اطرافیان­تان متوجه این اطمینان خواهند شد و تا حد زیادی روی نحوه­ی برخوردشان با شما تاثیر خواهند گذاشت.

امروزه زنان زیادی مبتلا به مسئله­ای هستند که روان شناسان به آن «عقده­ی سیندرلا» می­گویند. آنها زندگی کاریشان را با این فکر و آرزو می­گذرانند که یک نفر از راه خواهد رسید و آنها را از لحاظ مالی نجات خواهد داد. این نوع تفکر، بسیار مضر است، زیرا به احساس انفعال و درماندگی منجر می­شود. شما قرار نیست این طور باشید.

از آنجا که شما می­خواهید با مردی ازدواج کنید که در مورد پول جدی و مسئولیت­پذیر باشد، خودتان هم باید در مورد پول جدی و مسئولیت­پذیر باشید. مایه­ی دلگرمی است که رسیدن به استقلال مالی، هیچ گاه به اندازه­ی امروز، ساده نبوده است.

اگر می­خواهید در هنگام بازنشستگی استقلال مالی داشته باشید، فرمول ساده­ای وجود دارد که می­توانید تا آخر عمرتان از آن استفاده کنید: «کمتر از مبلغی که در می­آورید، خرج کنید.» تا آخر دوران کاری­تان و هر حقوقی که می­گیرید، کمتر از درآمدتان خرج کنید و باقی مانده­ی آن را پس­انداز و سرمایه­گذاری کنید.

خودتان را عادت بدهید که ده درصد یا بیشتر از حقوق­تان را بردارید و پس­انداز کنید و بعد هم عادت کنید با باقیمانده­ی درآمدتان زندگی کنید. هر بار که از جایی پولی به شما می­رسد، اول سهم خودتان را بردارید. شما مخلوقاتی وابسته به عادت هستید. اگر خودتان را عادت بدهید که با نود درصد درآمدتان زندگی کنید، خیلی زود برایتان عادی و ساده می­شود. نبود مبلغ پس­انداز شده را حتی احساس هم نمی­کنید و این مبلغ شروع می­شود به رشد کردن و رشد کردن و رشد کردن.

اگر شما هم امروز مثل اغلب مردم بدهکار هستید، شروع کنید به پس­انداز کردن یک درصد از درآمدتان به صورت ماهیانه و با ۹۹ درصد دیگر زندگی کنید. حتی قبل از اینکه شروع به بازپرداخت بدهی­هایتان بکنید، شروع کنید به پس­انداز کردن یک درصد از درآمدتان. تعهد به پس­انداز و سرمایه­گذاری، ویژگی معجزه آسایی دارد که باعث می­شود حواس­تان در مورد مخارج­تان خیلی جمع­تر باشد و در نهایت تقریبا بدون هیچ زحمتی از زیر بار بدهی­هایتان خلاص می­شوید. وقتی پس­انداز کردن یک درصد از درآمدتان و زندگی با ۹۹ درصد دیگر برایتان آسان شد، میزان پس­اندازتان را به دو، سه، و در نهایت ده درصد یا بیشتر افزایش دهید.

در مورد پول و اینکه چطور می­توانید بهترین سرمایه­گذاری را برای رشد بلند مدت بکنید، کتاب، مجله و مقاله بخوانید. وقتی شروع می­کنید به کسب استقلال مالی، همزمان، همه­ی نگرش­تان نسبت به خود، زندگی، دیگران و به ویژه مردان تغییر می­کند. احساس خوشی و اطمینان بیشتری می­کنید و در نتیجه، مردانی را به زندگی­تان جذب خواهید کرد که آن ها هم در مورد پول باملاحظه، قابل اتکا و مسئول هستند. این می­تواند یکی از مهمترین چیزهایی باشد که انجام می­دهید.

گام هشتم: یاد بگیرید که چگونه به شکلی هوشمندانه، در مورد موضوعات کلیدی مورد علاقه­ی مردان صحبت کنید.

برای آشنایی و ازدواج با مرد دلخواه­تان، باید تا جایی که ممکن است، با او مشترکات زیادی داشته باشید. همانگونه که می­دانید، مردان و زنان از جنبه­های زیادی با هم تفاوت دارند، به ویژه در مورد موضوعاتی که دوست دارند در موردشان بحث و گفت و گو کنند. برای مثال زنان بیشتر اوقات دوست دارند در مورد خانواده، روابط، مشکلات شخصی، مد، بچه­ها، شوهرشان، نامزدشان، خرید و احساسات صحبت کنند. از طرف دیگر، مردان دوست دارند بیشتر وقت­ها در مورد کسب و کار، ورزش، پول، سیاست، اتومبیل و موضوعات مربوط به دارایی، موفقیت و اشیاء مادی صحبت کنند.

هدف شما باید این باشد که خودتان را به اندازه کافی با موضوعاتی آشنا کنید که بیشتر از همه، مورد علاقه­ی آن مردی است که می­خواهید به زندگی­تان جذب کنید. خوشبختانه می­توانید خیلی سریع، اطلاعات خود را در این زمینه­ها افزایش دهید.

اول از همه آن بخش­هایی از روزنامه را بخوانید که در مورد موضوعاتی باشد که مردان دوست دارند درباره­اش حرف بزنند و فکر کنند. سرمقاله­ها و صفحه­های مربوط به تجارت را بخوانید. صفحه­های ورزشی را هم بخوانید. لازم نیست مطالب را به صورت عمیق مطالعه کنید. تنها لازم است در هر یک از این زمینه­ها، اطلاعات کلی از اتفاقات روی داده را پیدا کنید.

وقتی با مردی آشنا شدید که از او خوشتان می­آید، بپرسید از مطالعه و خواندن در مورد چه موضوعاتی لذت می­برد، سپس بروید و در مورد آن موضوعات، مطلب بخوانید و یاد بگیرید. افراد بیش از همه جذب افرادی می­شوند که علایق، معلومات و پیشینه­ی مشابهی داشته باشند. برای اینکه نشان بدهید به این موضوعات توجه دارید، می­توانید نظر و عقیده­اش را درباره­ی آنها بپرسید و بعد هم وقتی نظرش را می­گوید، بسیار با دقت گوش بدهید.

بسیاری از مردان فقط به این دلیل که اعتقاد پیدا می­کنند زنی به همان چیزهای مورد علاقه­ی آنها علاقمند است، عاشق او می­شوند.

یکی از دوستان من به نام سوزان، در یک جلسه­ی کاری با مرد مورد علاقه­اش آشنا شد. او به شدت طرفدار و حامی تیم فوتبال محلی­اش بود. سوزان پس از تنظیم قراری برای ناهار، هر چه که می­توانست در مورد آن تیم، بازیکنانش و آن ورزش یاد گرفت. وقتی ملاقات کردند او توانست انواع سوالات را درباره­ی تیم بپرسد و مرد هم با اشتیاق تمام و به طور مفصل، جوابش را می­داد. آنها حال ازدواج کرده­اند و با دو فزرندشان، زندگی سعادتمندانه­ای در خانه­شان در آناهایم کالیفرنیا دارند.

گام نهم: یاد بگیرید که چطور یک برنده را از قبل تشخیص بدهید

دو نوع مرد وجود دارد که می­توانید با آنها آشنا بشوید و ازدواج کنید. اول کسی که قبلاً به استقلال مالی رسیده، پخته و از هر نظر ایده­آل است. متاسفانه این نوع از مردان، خیلی کمیاب هستند و معمولاً از قبل با فرد دیگری ازدواج کرده­اند!

نوع دوم از مردان، افرادی هستند که اگر فردی مثل شما داشته باشند که آنها را پشتیبانی کند به استقلال مالی می­رسند، پخته می­شوند و شوهری عالی خواهند بود. هیچ مردی تا وقتی که تحت تاثیر یک زن خوب قرار نگیرد، نمی­تواند به تمام قابلیت­هایش برسد. در بیشتر ازدواج­های موفق، داستان در مورد یک زن زرنگ است که یک برنده را از قبل تشخیص داده و بعد به او کمک کرده تا به تمام قابلیت­هایش پی ببرد. در این روند مرد هم به زن کمک کرده تا او نیز به تمام قابلیت­هایش پی ببرد.

به دنبال کسی بگردید که هدف­ها و برنامه­های روشن و واضحی داشته باشد و بداند به کجا می­رود. کسی که در گذشته تلاش کرده، درس­های ارزشمندی یاد گرفته و ویژگی پشتکار را کسب کرده است. در جست و جوی فردی با یک نگرش ذهنی مثبت باشید که مصمم باشد زندگی­اش را صرف کار با  ارزشی کند.

یکی از بهترین راه­ها برای تضمین یک ازدواج با دوام و سعادتمندانه این است که با یک انسان موفق آشنا بشوید و او را رها نکنید.

گام دهم: در خودتان سطح بالایی از خودباوری و اعتماد به نفس ایجاد کنید

هرچه بیشتر به خودتان احترام بگذارید، به دیگران هم بیشتر احترام خواهید گذاشت و آن­ها هم بیشتر نسبت به شما احترام خواهند گذاشت. هرچه بیشتر خودتان را دوست داشته باشید، دیگران را هم بیشتر دوست خواهید داشت و آنها هم بیشتر شما را دوست خواهند داشت و خواهند خواست که پیش­تان باشند.

روان­شناسان به ما می­گویند که شما دوست دارید کسی را جذب خودتان بکنید که تقریباً به اندازه خودتان خوشبخت باشد:

کبوتر با کبوتر، باز با باز

کند همجنس با همجنس پرواز

خودانگاره­ی شما مهم­ترین بخش خلق و خو و شخصیت­تان است. خودانگاره­ی شما از تمام باورهایی تشکیل می­شو که درباره­ی خود و دنیای­تان دارید. افرادی که خودانگاره­ی عالی و مثبت دارند، معمولاً شخصیت کامل و کارآمدی دارند، به خودشان علاقه دارند و از زندگی­شان لذت می­برند.

خوشبختانه می­توانید با کار کردن روی خودتان به صورت روزانه، خودانگاره­تان را تقویت کنید. اساس خودانگاره­تان عبارت است از خودباوری و احساسات­تان و احساسی که هر لحظه نسبت به خودتان دارید. بهترین تعریف خودباوری این است که «چقدر به خودتان علاقه دارید»

یکی از کلیدهای ایجاد و حفظ سطوح بالای خودباوری و اعتماد به نفس، این است که بفهمید و بپذیرید واقعاً شخص با ارزش و ارزنده­ای هستید. شما بی­نظیر و متفاوت هستید. در تمام دنیا، هرگز هیچ­کس کاملاً مثل شما نبوده و هرگز هم نخواهد بود. شما مهم هستید؛ هم برای خودتان و هم برای دیگران. هرچه هم بیشتر احساس کنید که مهم هستید، به خودتان علاقه بیشتری داشته، و احترام بیشتری خواهید گذاشت و از خودتان مطمئن­تر خواهید بود. خبر خوش این است که هرچه بیشتر روی بهبود خود و زندگی­تان کار کنید، خودباوری شما افزایش می­یابد و خودانگاره­تان بهتر می­شود. وقتی از درون روی خودتان کار می­کنید، در بیرون هم همه زندگی­تان بهتر می­شود. هرچه هم بیشتر به خودتان علاقه داشته باشید، سریعتر مردی را به زندگی­تان جذب خواهید کرد که دوستش خواهید داشت و او هم شما را دوست خواهد داشت.

گام یازدهم: یک خوش­بین تزلزل ناپذیر باشید

به خود، شرایط و دنیای اطراف­تان، یک نگرش ذهنی مثبت داشته باشید. بشاش باشید، حتی اگر اوضاع زیاد هم خوب پیش نمی­رود. ویژگی خوش­بینی، شاید مهمترین خصلتی است که می­توانید در خودتان ایجاد کنید تا برایتان یک زندگی طولانی سرشار از عشق، شادکامی و کامیابی فردی را تضمین کند. هر چه خوش­بین­تر و بشاش­تر باشید، روی تمام اطرافیان تاثیر مثبت­تری می­گذارید و احتمالش بیشتر می­شود که آن نوع افرادی را که می­خواهید، به زندگی­تان جذب کنید.

مدت بیش از بیست سال به طور مفصل با خوش­بین­ها مصاحبه و روی آنها تحقیق کردند تا معلوم شود بیشتر اوقات به چه چیزی فکر می­کنند و نحوه­ی تفکر آنها در مورد آن چگونه است. نتیجه­ی اصلی این تحقیق ساده است:

خوش­بین­ها در بیشتر مواقع درباره­ی آنچه می­خواهند و نحوه­ی رسیدن به آن فکر و صحبت می­کنند. خوش­بین­ها به آینده فکر می­کنند و اینکه به کجا می­روند، به چه چیزی می­خواهند برسند و چطور می­توانند به آن دست پیدا کنند. خوش­بین­ها به جای مشکل­گرا بودن راه حل­گرا هستند. اگر مانع یا مشکلی در زندگی­شان داشته باشند، پیوسته به این فکر می­کنند که چطور از روی آن، از کنار آن یا از میان آن عبور کنند. بالاخره این که خوش­بین­ها به جای اینکه فقط عکس­العمل نشان بدهند، اهل عمل هستند. به جای اینکه صبر کنند تا اتفاق­ها پیش بیایند خودشان آنها را ایجاد می­کنند. هرچه درباره­ی اینکه چه می­خواهید باشید، چه می­خواهید داشته باشید و چه می­خواهید بکنید و اینکه چطور می­توانید به خواسته­هایتان برسید، بیشتر فکر و صحبت کنید، مثبت­تر، خوش­بین­تر و سازنده­تر می­شوید. هرچه بیشتر در مورد راه حل بیندیشید، به همان میزان راه حل­های بیشتری کشف خواهید کرد. هرچه بیشتر به هدف­ها، رویاها و آرزوهایتان فکر کنید، بیشتر به آنها دست پیدا می­کنید. هرچه هم بیشتر به آنها برسید، خوش­بین­تر می­شوید. نگرش شما منجر به موفقیت می­شود و موفقیت هم منجر به یک نگرش مثبت­تر می­شود و چرخه­ای به وجود می­آید که به طور مرتب خودش را تقویت می­کند. علامت مشخصه­ی یک شخص خوشبخت و جذاب این است که در بیشتر اوقات، خوش­بین است. هرچه هم خوش­بین­تر باشید، احتمال اینکه یک شخص خوش­بین، مطمئن و مثبت را به زندگی­تان جذب کنید، بیشتر است.

گام دوازدهم: در خودتان یک احساس جهت­دار بودن ایجاد کنید

خصوصیتی که بیشتر از هر چیز دیگری به شما اعتماد به نفس و قدرت شخصی می­دهد، احساس کنترل داشتن بر زندگی­تان است. هرچه هم بیشتر در هر زمینه از زندگی برای خودتان هدف­های روشن تعیین کنید، احساس قدرت و کنترل بیشتری خواهید داشت. در نتیجه خلاقیت، اعتماد به نفس، خودباوری و عزت نفس بالاتری خواهید داشت.

روند تعیین اهداف و رسیدن به آنها بسیار ساده است، از هفت قدم تشکیل می­شود که باید بارها و بارها تکرار شود که به ترتیب ذیل است:

اول: تصمیم بگیرید که در زندگی دقیقاً چه می­خواهید.

  دوم: آن را به طور واضح و به تفصیل بنویسید.

سوم: برای هدف­تان مهلت تعیین کنید و اگر هدف­تان به اندازه کافی بزرگ است، برای هر بخش آن مهلت­های فرعی تعیین کنید.

چهارم: هر کاری را که فکر می­کنید باید برای رسیدن به هدف­تان انجام بدهید، فهرست کنید.

پنجم: فهرست­تان را بر اساس توالی و اولویت مرتب کرده و به شکل یک برنامه درآورید. چه کاری باید اول انجام بدهید؟ چه کاری را بعد از آن انجام بدهید؟ و به همین ترتیب …

ششم: بلافاصله برای عملی کردن برنامه­تان اقدامی کنید؛ کاری انجام بدهید، هر کاری که شد! مهم این است که شروع کنید.

در آخر هفتمین روش برای تعیین و رسیدن به هدف این است که خودتان را منضبط کنید که هر روز برای رسیدن به هدف­تان کاری انجام دهید. وقتی هر روز کاری انجام دهید، روحیه­ای پیدا می­کنید که به شما احساس برنده بودن می­دهد، اعتماد به نفس و انرژی شما را بالا می­برد و شما را تبدیل به فردی خوشبخت­تر و خوشبخت­تر می­کند.

این تمرینی برای شماست که می­تواند زندگی­تان را عوض کند:

یک برگ کاغذ سفید بردارید و در بالای آن، کلمه­ی «هدف­ها» را همراه تاریخ امروز بنویسید؛ سپس ده هدفی را بنویسید که می­خواهید در دوازده ماه آینده به آنها برسید. وقتی فهرست ده هدف­تان را نوشتید، ببینید کدام هدف است که اگر به آن برسید، می­تواند بزرگ­ترین تاثیر مثبت را روی زندگی­تان بگذارد و دور آن هدف یک دایره بکشید. از این پس همیشه درباره­ی آن هدف فکر کنید و حرف بزنید. در این باره فکر کنید و حرف بزنید که چطور می­توانید به این هدف برسید. هر روز روی آن کار کنید.

همین تمرین ساده، واقعاً تفکر و احساس­تان را درباره خود و دنیای­تان دگرگون می­کند و شما را تبدیل به فردی بسیار مثبت­تر، جذاب­تر، و مطمئن­تر می­کند. تبدیل شدن به یک شخص هدف­گرا، کاملا شخصیت و منش­تان را عوض می­کند؛ در نتیجه مردانی را به زندگی­تان جذب خواهید کرد که آنها هم مثبت، خوش­بین و هدف­گرا باشند. همین کار به تنهایی می­تواند بیش از هر کار دیگری، شما را قادر سازد که با مرد دلخواه­تان آشنا شوید و ازدواج کنید.

گام سیزدهم: از خودتان انتظارات مثبتی داشته باشید.

یکی از ویژگی­های یک شخص واقعاً سالم و خوشبخت، این است که نگرش کلی او داشتن انتظارات مثبت از خود و زندگی­اش است. انتظارات شما بر اطرافیان­تان و چیزهایی که برایتان اتفاق می­افتد، تاثیر زیادی دارد. در واقع به نظر می­آید هر چیزی را که با اطمینان انتظار داشته باشید، به نحوی به زندگی­تان راه پیدا می­کند.

افراد موفق و خوشبخت، بهترین انتظارات را از خودشان و دیگران دارند. همیشه در چیزهایی که در اطراف­شان اتفاق می­افتد به دنبال یک جنبه­ی مثبت می­گردند؛ حتی اگر این اتفاقات فعلی، به صورت مشکل و دردسر باشد. نکته­ی عالی این است که اگر همیشه در افراد و موقعیت­های اطراف­تان به دنبال جنبه­ای خوب بگردید، ذهن­تان مثبت و خوش­بین خواهد شد، خلاق­تر و بشاش­تر و گرم­تر و صمیمی­تر خواهید بود و احساس تسلط برخورد و قدرت شخصی بیشتری هم خواهید داشت.

یکی از مهمترین مهارت­هایی که در زندگی یاد می­گیرید، عادت به این است که در هر شکست و مانعی که برایتان پیش می­آید، دنبال یک درس با ارزش بگردید. باید تصور کنید هر مشکلی که برایتان پیش می­آید، به این دلیل است که درس مهمی را به شما بیاموزد. درسی که لازم است یاد بگیرید تا در آینده خوشبخت­تر و موفق­تر باشید. در واقع بزرگ­ترین مشکل زندگی امروزتان احتمالاً به این دلیل در این زمان برایتان پیش آمده که به شما مطلب مهمی را بیاموزد که لازم است یاد بگیرید تا به هدف­هایتان برسید و سرنوشت­تان را محقق کنید.

یک زن برتر، در هر مشکلی دنبال جنبه­ای می­گردد که از آن مشکل بهره ببرد. یک زن معمولی، اجازه می­دهد مشکلاتش بر او غلبه کنند. زن برتر پیوسته در هر مانع و شکستی، دنبال یک درس ارزشمند است. زن معمولی وقتی که مشکلی داشته باشد، عصبانی و افسرده می­شود و تقصیر را گردن دیگران می­اندازد.

برای اینکه در زندگی­تان یک میدان نیرو از انتظارات مثبت ایجاد کنید، باید هر روزتان را با تکرار این کلمات آغاز کنید: «مطمئن­ام که امروز اتفاقی عالی برایم خواهد افتاد. مطمئنم که امروز اتفاقی عالی برایم خواهد افتاد.» وقتی هر روز صبح اولین کارتان این باشد که بارها و بارها این کلمات را تکرار کنید، از همه­ی اتفاقات خوبی که در طول روز برایتان پیش می­آید، حیرت خواهید کرد، از جمله اینکه سرانجام با مرد دلخواهتان آشنا می­شوید و ازدواج می­کنید.

گام چهاردهم: به او احساس مهم بودن بدهید

یک قانون عالی دو طرفه در روابط داریم که می­گوید: «اگر به فرد دیگری احساس مهم بودن و با ارزش بودن بدهید، او هم به شما احساس مهم بودن و با ارزش بودن خواهد داد.»

این قانون کاشت و برداشت است که در مورد زنان و مردان استفاده شده است: «هرچه یک زن در رابطه­اش بکارد، همان را هم برداشت خواهد کرد.»

چهار کار وجود دارد که می­توانید در تعاملات­تان با یک مرد انجام دهید تا به او احساس مهم بودن بدهید، اعتماد به نفس­اش را افزایش بدهید و این احساس را در او ایجاد کنید که یک شخص با ارزش و ارزنده است:

اولی پذیرش است. همه­ی افراد، یک نیاز عمیق درونی دارند که بدون هیچ قید و شرطی توسط دیگران پذیرفته شوند. شما می­توانید خیلی ساده و با لبخند زدن- چه حضوری و چه پشت تلفن – نشان بدهید که او را می­پذیرید. هر زمان که به او لبخند می­زنید، اعتماد به نفس­اش را بالا می­برید و به او احساس مهم بودن می­دهید. خبر خوش این است که لبخند زدن، اعتماد به نفس خودتان را هم بالا می­برد و به شما احساس مهم بودن می­دهد.

دومین روش برای افزایش احساس مهم بودن در مرد ابراز قدردانی­تان، به هر روش ممکن، به اوست. روش این کار هم این است که هر کجا و هر وقت که توانستید، به او بگویید: «متشکرم» هر چه از او به دلیل کارهایش بیشتر تشکر کنید، بیشتر احساس مهم بودن می­کند و بیشتر به شما عشق می­ورزد. هر وقت می­گویید: «متشکرم» خودباوری خودتان هم بالا می­رود.

سومین روش برای افزایش احساس مهم بودن در مرد، تحسین موفقیت­ها، خصلت­ها و دارایی اوست. همان­طور که آبراهام لینکن گفته: «همه از تحسین، خوششان می­آید». وقتی به دلیل کاری که انجام داده یا به دست آورده او را تحسین می­کنید، به او از درون احساس خوشحالی و غرور می­دهید. هرچه هم به او احساس بهتری بدهید، بیشتر دوست دارد با شما باشد، حتی تا آخر عمر.

در انتها می­توان از مهم­ترین و قوی­ترین سازنده­ی خودباوری که تایید است استفاده کرد. هرچه بیشتر به دلیل کارها و دستاوردهایش او را تایید کنید، خودش را بیشتر دوست خواهد داشت و شما را هم بیشتر دوست خواهد داشت.

مردی که در کنار یک زن احساس مهم بودن بکند، نیمی از عشق در وجود او راه می­یابد.

گام پانزدهم: شنوندۀ خوبی باشید

در هنر گوش دادن خاصیتی هست که قدرت زیادی در ایجاد روابط عاشقانه بین مردان و زنان دارد. وقتی دو نفر برای اولین بار با هم آشنا می­شوند و در تمام مواقع بعد از آن، گوش دادن سریع­ترین راه ایجاد اعتماد و اعتبار است. به دلیل تاثیری که گوش دادن بر ذهن و دل افراد دارد، معمولاً به آن «جادوی سفید» گفته می­شود.

شما احتمالاً همین حالا هم یک شنونده­ی عالی هستید. زن­ها به طور کلی شنونده­های خیلی بهتری از مردان هستند. با وجود این، چهار کلید برای موفقیت در گوش دادن وجود دارد که می­توانید در تعامل با هر مردی به کار بگیرید:

وقتی صحبت می­کند، با حواس جمع گوش بدهید و در حرفش نپرید. به سویش برگردید، به طوری که کاملاً روی­تان به سمت او باشد. با تکان دادن سرتان به نشانه­ی تایید، با لبخند زدن و موافقت کردن در هنگام صحبتش، در مکالمه فعالیت و مشارکت کنید. اگر امکانش هست، به جلو خم بشوید. یک زن خردمند گفته است: «توجه با تمام وجود برترین شکل اهمیت قایل شدن برای دیگران است.» وقتی با حواس جمع به او گوش می­دهید و هیچ تلاشی برای پریدن در حرفش نمی­کنید، خودباوری­اش بالا می­رود و خودش را بیشتر دوست خواهد داشت، در نتیجه شما را هم بیشتر دوست خواهد داشت. هرچه احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد، وقتی در کنار شما است، احساس بهتری نسبت به شما خواهد داشت.

دومین کلید گوش دادن این است که قبل از پاسخ دادن، مکث کنید. قبل از جواب دادن به چیزی که طرف مقابل­تان گفته، چند لحظه وقت صرف کنید. وقتی قبل از جواب دادن مکث کنید، به او نشان می­دهید که با دقت به حرف­هایش توجه می­کنید. این کار باعث می­شود بیشتر احساس ارزش و اهمیت بکند؛ همچنین اگر او در حال تنظیم افکار خود برای ادامه­ی صحبتش هست، با این مکث­تان جلوی پریدن در حرفش را گرفته­اید. حسن دیگرش این است که در واقع با مکث کردن اجازه می­دهید که صحبت­هایش برای چند لحظه در ذهن­تان جذب شوند و به این ترتیب او را عمیق­تر درک کنید.

سومین کلید برای شنونده­ی عالی شدن، سوال پرسیدن برای روشن کردن مطلب است. به طور مرتب از این سوال استفاده کنید: «منظورت چیست؟» و «منظورت دقیقاً چیست؟» به یاد داشته باشید که اختیار دست کسی است که سوال می­پرسد. وقتی سوال می­پرسید و با حواس جمع گوش می­دهید، اختیار مکالمه، کاملاً به دست شماست.

در نهایت، چهارمین کلید این است که وقتی که صحبتش تمام شد، حرف­هایش را با بیان خودتان دوباره برایش بازگو کنید. حرف­هایش را خلاصه کنید تا نشان بدهید که واقعاً دارید توجه می­کنید و واقعاً حرفش را می­فهمید. هر چه بیشتر تلاش کنید قبل از شروع صحبت خود او را درک کنید، او بیشتر خواهد خواست شما را بشناسد و درک کند و بفهمد افکار و احساسات درونی­تان چگونه است. کلیدش، گوش دادن است.

گام شانزدهم: دنبال یک رابطه ­ی سازگار باشید

سازگاری مهم­ترین جزء یک رابطه سعادتمندانه است. از طرف دیگر، ناسازگاری، نابود کننده اصلی رابطه­ها و خوشبختی افراد است. حتما شنیده­اید که می­گویند: «قطب­های مخالف، همدیگر را جذب می­کنند.» اما این حرف فقط در مورد خلق و خو درست است. طبیعت، خواهان تعادل است؛ طبیعت می­خواهد که دو شخص از نظر روحیه متعادل باشند یا برعکس همدیگر باشند طوری که دو نیمه همدیگر را کامل کنند.

وقتی با کسی سازگاری داشته باشید، در گفتگوی­تان یک رفت و برگشت و جزر و مد روان و آسانی ایجاد می­شود. هر طرف فرصت پیدا می­کند که حرف بزند و گوش بدهد و هر دو راضی هستند. این «آزمون گفت­وگو» نشانه خوبی از سازگاری یا عدم سازگاری شما است، به ویژه در نگرش نسبت به مسائل مهم زندگی، باید دنبال سازگاری باشید، در مورد خانواده و فرزند، پول، مذهب، مورد سیاست و اعتقادات معنوی. باید در مورد فعالیت های اوقات فراغت، عادت­های غذایی، عادت­های خواب و عادت­های کاری، پول و نحوه­ی خرج کردن آن در جست و جوی سازگاری باشید.

وقتی با یک مرد سازگار باشید، در هر کدام از این زمینه­ها احساس آسودگی خواهید کرد و به ندرت به ذهن­تان خطور خواهند کرد. وقتی که در یکی از این زمینه­ها ناسازگار باشید، تنش و ناراحتی به سراغ­تان می­آید.

باید سازگاری را به عنوان یک یا از بارزترین اهداف­تان تعیین کنید و در رابطه­تان از آن چشم پوشی نکنید.

گام هفدهم: خود درونی­تان را پرورش دهید

به یاد داشته باشیدکه دنیای بیرون­تان همواره بازتاب یا نمودی از دنیای درون­تان خواهد بود. هرچه بیشتر روی خودتان کار کنید و خودتان را از درون رشد بدهید، از بیرون هم گرم­تر، مهربان­تر، بشاش­تر و شادتر خواهید بود.

من شخصاً اعتقاد دارم که پرورش معنوی برای یک زندگی سعادتمند و روابط عاشقانه، ضروری است. دین و مسلک معنوی­تان هر چه هست، باید هر روز چند دقیقه در سکوت با خودتان تنها شوید تا در مورد مسائل معنوی به مطالعه، تفکر و تعمق بپردازید. پرورش معنوی، رویکردی والاتر برای رسیدن به آرامش درونی و رضایت از زندگی است.

در حالی که با مطالعه و تعمق خودتان را از نظر معنوی رشد می­دهید، دنیای اطراف­تان هم به جالب­ترین نحو تغییر می­کند و بهتر می­شود. هرچه از نظر معنوی بیشتر رشد کرده باشید، خود و دیگران را بیشتر دوست خواهید داشت و دیگران هم شما را بیشتر دوست خواهند داشت.

در حالی که باطن­تان را رشد می­دهید، نسبت به خودتان محبت و احترام بیشتری پیدا می­کنید و احساس می­کنید که شخص مهم­تر و با ارزش­تری هستید، در نتیجه این احساس درونی را در روابط­تان با دیگران هم بروز داده، به آنها هم احساس مهمتر بودن و باارزش بودن می­دهید. از بیرون شروع می­کنید به جذب افرادی که از درون بسیار شبیه شما هستند.

گام هجدهم: مسئولیت کامل زندگی­تان را بپذیرید

پذیرش مسئولیت زندگی­تان، گامی عظیم در رشد شخصی و موفقیت شخصی است. هرچه مسئولیت بیشتری بپذیرید، درباره­ی زندگی و روابط­تان، احساس اطمینان و قدرت بیشتری خواهید کرد و هرچه مسئولیت بیشتری بپذیرید اعتماد به نفس بیشتری در هر کاری که می­کنید، خواهید داشت. اعتماد به نفس هم یکی از منابع اساسی جاذبه­ی جنسی و شخصی در روابط بین زن و مرد است.

مردها به شدت جذب زن­های دارای اعتماد به نفس، مسئولیت پذیر و متکی به خود می­شوند. زنی که خودش کامل به نظر می­رسد خاصیتی دارد که برای یک مرد، تقریباً غیرقابل مقاومت است. به یاد داشته باشید که هر کجا هستید و هر که هستید، به خاطر خودتان است، به دلیل انتخاب­ها و تصمیم­های خودتان در گذشته است. شما مسئول هستید. اگر به هر دلیلی از هر بخشی از زندگی­تان ناراضی هستید، دست خودتان است که تغییرش بدهید. اختیار به دست شماست.

احتمالاً کوته­ترین حرف انگیزه بخشی که می­توانید به خودتان بگویید، این جمله است: «اگر قرار است بشود، فقط کار خودم است.» از هیچ کس به هیچ دلیلی ایراد نگیرید، کسی را مقصر ندانید یا از کسی شاکی نباشید. خودتان را نیروی اصلی سازنده­ی زندگی­تان ببینید. هرچه هم مسئولیت بیشتری برای خودتان بپذیرید، مرد زندگی­تان هم بیشتر علاقه­مند می­شود که به خاطر شما مسئولیت بپذیرد.

گام نوزدهم: کنترل کامل زمان و زندگی­تان را به دست بگیرید

هرچه بیشتر به نظر بیاید که در زندگی­تان مستقل، متکی به خود و مسلط هستید، برای آن نوع مردی که می­خواهید با او آشنا شوید و ازدواج کنید، جذاب­تر خواهید بود. وقتی دقیقاً بدانید که چه می­خواهید و به کجا می­روید، خیلی بیشتر از مواقعی که به نظر بیاید نمی­دانید چه می­خواهید، مورد تحسین و احترام دیگران قرار می­گیرید.

هدف­تان در مورد زمان­تان این است که کاملاً با برنامه بوده، صاحب اختیار زندگی­تان باشید. هدف­تان این است که کارهای زیادی انجام بدهید و به صورت یک شخص بسیار شایسته و مفید دیده شوید.

برای اینکه هر روز بهره­وری بالایی داشته باشید، کلیدهای ساده­ای وجود دارد که این پنج قدم است:

۱- هر روزتان را با فهرستی از همه­ی کارهایی که باید انجام بدهید، شروع کنید. این فهرست را قبل از شروع به کار – و ترجیحاً از شب قبل – آماده کنید.

۲- فهرست­تان را بر اساس اولویت مرتب کرده، موارد اولویت­دار را از موارد کم الویت جدا کنید.

۳- به عنوان اولین کارتان در صبح، کاری را انجام بدهید که بالاترین اولویت را دارد. هرگز تسلیم این وسوسه نشوید که ابتدا موارد کم اهمیت و جزئی را رفع و رجوع کنید.

۴- خودتان را منضبط کنید که به طور مداوم، روی همان مهم­ترین کارتان تمرکز کنید و آن را رها نکنید تا کامل شود. همین یک عادت به تنهایی می­تواند زندگی­تان را تغییر دهد.

۵- در خودتان احساس اضطرار ایجاد کنید. تعصب نسبت به کار داشته باشید. مصمم شوید که وقتی یک مشکل یا یک فرصت خودش را نشان داد، به سرعت عمل کنید. به این عنوان معروف شوید که یکی از سریع­ترین و سخت کوش­ترین افراد در رشته­ی خودتان هستید.

این کار بیشتر از هر مهارت دیگری شما را مورد توجه کسانی قرار می­دهد که می­توانند کمک­تان کنند.

هرچه بهره­وری­تان بیشتر باشد، در شغل­تان سریع­تر به جلو می­روید. وقتی پیشرفت می­کنید و بالا می­روید، بیشتر حقوق می­گیرید و سریع­تر ارتقاء رتبه پیدا می­کنید، مسئولیت­های بزرگ­تری به شما داده می­شود و بیشتر و بیشتر با آن نوع از مردانی تماس پیدا می­کنید که به طور ایده­آل دوست دارید با آنها آشنا شوید و ازدواج کنید.

گام بیستم: آرامش خاطر را بالاترین هدف­تان قرار دهید.

آرامش خاطر، بزرگ­ترین سعادت انسان است و هدف نهایی تمام ادیان، فلسفه­ها، ماوراء الطبیعه و مکاتب روان شناسی است. در واقع شما در زندگی، دقیقاً همانقدر خوشبخت هستید که می­توانید به آرامش خاطر برسید. اگر هم آن را هدف­تان قرار دهید، می­توانید به آن برسید. واقعیت این است که اگر آرامش خاطر را بالاترین هدف­تان قرا ردهید و همه­ی زندگی را حول آن سازمان بدهید، احتمالاً دیگر اشتباهی نخواهید کرد.

به شم­تان اعتماد کنید. به صدای آرام و خفیف درون­تان گوش بدهید. همیشه کار درست یا حرف درست را در زمان درست به شما خواهد گفت. هرچه بیشتر به ندای درون­تان اعتماد کنید، دقیق­تر خواهد شد و برایتان بهتر کار خواهد کرد. هرچه بیشتر به شم­تان اعتماد کنید، احساس آرامش بیشتری خواهید کرد و در تمام روابط­تان، موثرتر خواهید بود.

در همه­ی امور با خودتان کاملاً صادق باشید. برای هیچ چیزی حاضر نشوید از آرامش خاطرتان چشم پوشی کنید. تجربه ثابت کرده که اگر برای یک شغل، یک رابطه یا هر چیز دیگری آرامش خاطرتان را نادیده بگیرید، معمولاً در نهایت نه به آرامش خاطر می­رسید و نه به آن رابطه.

یادتان باشد که شما شخصی واقعاً باارزش و مهم هستید. آرامش خاطرتان بهترین راهنمای شما در انجام کار درست و گفتن حرف درست است. وقتی با مرد دلخواه­تان آشنا شوید، احساس عمیقی از آرامش و رضایت درونی خواهید داشت. خواهید فهمید که این همان فرد مناسب شماست، زیرا هنگامی که با او هستید، احساس بسیار خوبی درباره­ی خودتان خواهید داشت.

گام بیست و یکم: در هر کاری که می­کنید، خودتان باشید.

هدف بزرگ شما در زندگی این است که با مرد دلخواهتان آشنا بشوید و ازدواج کنید. برای شما هیچ چیز مهم­تر از این نیست که رابطه­ای عالی، سعادتمند و عاشقانه با کسی داشته باشید که در تمام روزهای زندگی­تان شما را دوست داشته باشد، به شما اهمیت بدهد و برایتان احترام قائل باشد.

مایه­ی دلگرمی است که برای جذب مردی که می­خواهید لازم نیست سعی کنید کسی بشوید که نیستید. لازم نیست متفاوت از کسی باشید که هستید. در عوض لازم است آنچه هستید را تقویت کنید. باید آینه­ی تمام نمای آن چیزی باشید که واقعاً در درون­تان هستید. به خودتان و به بهترین چیزهایی که در درون­تان است، اعتماد کنید. در زندگی، با خود و با همه­ی افراد دیگر صداقت داشته باشید. در هر شرایطی، فقط کاری کنید که به نظرتان درست، خوب و قابل قبول باشد.

شما همین حالا در درون­تان، پاسخ تمام سوالات­تان و راه حل تمام مشکلات­تان را دارید. شما همین حالا در درون­تان منابع عمیقی از قابلیت­ها، قدرت­ها و توانایی­هایی را دارید تا در زندگی به هر شخصی که می­خواهید تبدیل شوید، هرآنچه را می­خواهید، صاحب شوید و هر کاری را که می خواهید انجام دهید.

به یاد داشته باشید که هر کاری را که فرد دیگری کرده باشد، شما هم می­توانید انجام بدهید. کلید آشنایی و ازدواج با مرد دلخواه­تان این است که بهترین شخصی باشید که می­توانید باشید و با این کارتان، شما هم زن ایده­آلی برای مرد دلخواه­تان خواهید شد.

اجازه بدهید این کتاب را با چند نکته­ی کلیدی خلاصه کنم:

اول دنیایی که امروز در آن زندگی می­کنیم، دنیای فوق­العاده­ایست. امروز می­توانید بیشتر و بهتر از هرچه تا به حال ممکن بوده، زندگی کنید. می­توانید کارهای بیشتری انجام بدهید، اموال بیشتری داشته باشید، شخصیت بهتری داشته باشید، بیشتر سفر کنید و بیشتر تجربه کنید و بیشتر از آنچه انسان­ها در طول تاریخ بشریت رویایش را داشته­اند، یک زندگی عالی داشته باشید.

در میان تمام این نعمت­ها و فرصت­ها، توانایی شما برای ورود به یک رابطه­ی عاشقانه و صمیمانه بلندمدت با مرد دلخواه­تان، احتمالاً مهم­ترین چیزی است که می­تواند سلامتی، خوشبختی و آرامش خیال­تان را تعیین کند.

خوشبختانه لازم نیست آشنا شدن و ازدواج با مرد دلخواه­تان یک تجربه­ی تصادفی و شانسی باشد. شما می­توانید با به کارگیری ۲۱ روش اصلی که در این کتاب یاد گرفتید، تاثیر عظیمی بر مسیر زندگی و روابط­تان بگذارید.

مهم­ترین قدم این است که تعیین کنید دقیقاً چه چیزی را در مورد مرد ایده­آل­تان می­خواهید؛ سپس باید خودتان و زندگی­تان را طوری تنظیم کنید که آن مرد را به زندگی­تان جذب کنید. هر کاری که می­کنید تا شرایط لازم برای آشنا شدن و ازدواج با مرد ایده­آل­تان ایجاد کنید. این احتمال را بالا می­برد که بسیار سریع­تر از آنچه که امروز فکرش را می­کنید، به هدف­تان برسید.

وظیفه شما این است که تا جایی که می­توانید، زودتر این ۲۱ قدم را در زندگی­تان عملی کنید. باید ایمان کامل داشته باشید که این قدم­ها برای شما نتیجه خواهد داد، همان طور که پیش از این برای میلیون­ها زن دیگر نتیجه داده است.

باید ایمان کامل داشته باشید که دقیقاً در زمان مناسب و مکان مناسب، مرد مناسب، وارد زندگی­تان خواهد داشت. وقتی هم این کار را بکنید، شخص فوق­العاده­ای که هستید و شده­اید را تشخیص خواهد داد.

موفق باشید.

نتیجه­ گیری

اگر از خواندن این مطالب لذت بردید احتمالاً برای حرکت به مرحله بعدی از ارتقاء شخصی در زمینه­ی ارتباطات و هم در زمینه­های دیگر زندگیتان آماده خواهید بود. چندین سال پیش بعد از مطالعه­ی طولانی مدت افراد موفق و شاد، من در طول چندیدن ماه نشستم و سمیناری دو روزه، که آن را روان شناسی موفقیت (The Psychology of Achievement) نامیدم را طراحی کردم. من قبل از آن هیچ سمیناری نداده بودم اما به این نتیجه رسیدم که این ایده­ها برای شادی و موفقیت شخصی بسیار مهم­اند پس آن را شروع کردم. من این سمینار را در  ابتدا برای دوستان و خانواده­ام که شامل دو تن از برادرانم و همسرانشان، والدین باربارا و نه برادرش و خواهرانش بودند ارائه دادم. به زودی من شروع به ارائه سمینار روان شناسی موفقیت به هزاران و بعد صدها و بعد دهها هزار نفر در سمینارهای بزرگ و کوچک در سراسر کشور کردم. به دلیل تقاضای در حال افزایش برای این ایده­ها و این برنامه، من کل این سمینار را به صورت صوتی ضبط کردم و به فروختن آن در سراسر کشور پرداختم.

امروزه بیشتر از یک میلیون نسخه از روان شناسی موفقیت فروخته شده است و به ۲۰ زبان ترجمه شده است. این شاید در طول تاریخ مشهورترین برنامه­ی ارتقاء شخصی باشد. و شما هم اکنون می­توانید آن را برای شنیداری شخصی خودتان داشته باشید و از شنیدن شخصی آن لذت ببرید. روان شناسی موفقیت به شما نشان می­دهد که چگونه احترام شخصی و اعتماد به نفس­تان را تقویت کنید. این برنامه به شما می­آموزد که چگونه تصوری که از خودتان دارید را بهبود بخشید و احساس قدرت شخصی­تان را ارتقا بخشید. شما می­آموزید که چگونه در هر زمینه از زندگی­تان هدف گذاری کنید، زمانتان را چگونه مدیریت کنید، و چگونه به موانعی که می­توانند شما را عقب نگه دارند غلبه کنید و چگونه ذهنتان را برای موفقیت با ۲۱ روش متفاوت ثابت شده برنامه­ریزی کنید. شما می­آموزید که چگونه از ضمیر ناخودآگاه­تان استفاده کنید و چگونه قفل­های قدرت فوق العاده­ی ضمیر آگاه ذهنتان را باز کنید. به ویژه شما می­آموزید که چگونه شخصی مثبت، با اعتماد، مثبت اندیش و دوست داشتنی شوید و چگونه با مهم­ترین افراد زندگی­تان به طور شگفت­آوری کنار بیایید. روان شناسی موفقیت برای یک سال بدون قید و شرط ضمانت شده است. می­توانید آن را بخرید، به آن گوش دهید، آن را امتحان کنید و اگر مطلقاً از آن راضی نبودید اصرار دارم که آن را به من بازگردانید و پولتان را پس بگیرید. بنابراین تاخیر نکنید و روان شناسی موفقیت را سفارش دهید. این مقاله زندگی هزاران نفر را تغییر داده و می­تواند زندگی شما را نیز تغییر دهد.

به زودی کتاب به صورت کامل جهت دانلود قرار خواهد گرفت.
نویسنده :
آکادمی موفقیت ایران 

نارساخوانی

نارساخوانی چیست؟

مشکلات خواندن از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری با آن مواجه اند زیرا کودکی که نمی تواند بخواند شانس بسیارکمی جهت موفقیت در مدرسه دارد. واژه دیسلکسیا (Dyslexia) که با عنوان نارساخوانی ترجمه می شود، برای اولین بار در سال 1886 میلادی توسط رادلف برلین به ثبت رسید. این کلمه یک واژه مرکب یونانی است که از دو جزء dys به معنی اختلال و lexiaبه معنی کلمه ها ترکیب یافته است.

 

آکادمی موفقیت

نارساخوانی طبق تعریف DSM-IR چنین تعریف شده است: حالتی که درآن پیشرفت خواندن پایین تر از حد مورد انتظار برحسب سن، آموزش و هوش کودک است. در DSM-IR ملاک های تشخیص زیر برای اختلال خواندن ذکر شده است:

1-پیشرفت در زمینه خواندن با در نظرگرفتن سن زمانی، هوش سنجیده شده است و آموزش متناسب با سن به طور قابل توجه پایین تر از سطوح مورد انتظار است.
2- اختلال موجود در بند1 به طور قابل ملاحظه ای در پیشرفت تحصیلی یا فعالیت های روزمره زندگی که مستلزم مهارت های خواندن است تداخل کند.
3- اگر نقص حسی وجود داشته باشد، مشکلات خواندن فراتر از آن حدی است که معمولاً با نقص همراه است.

 

آکادمی موفقیت

به طورکلی برای مفهوم اختلال در خواندن هر تعریفی که بیان کنیم در چهارنکته زیر توافق کلی وجود دارد:

1-اختلال در خواندن احتمالاً به علت وضعیت عصب شناختی مادرزادی است.
2-این مشکل تا دوران نوجوانی و بزرگسالی ادامه می یابد.
3-این مشکل دارای ابعاد ادراکی، شناختی، زبانی است که شاخه های فرعی اختلال در خواندن یا نارساخوانی وجود دارد.
4-اختلال خواندن همراه با رشد و تحول منجر به نارسایی هایی در مهارت های دیگر می شود.

افراد نارساخوان درهنگام خواندن مرتکب اشتباهات متعددی می شوند ازجمله حذف، افزودن یا دگرگون کردن کلمات. این افراد در تفکیک بین حروف از نظر شکل و اندازه دچار اشکال هستند به خصوص حروفی که فقط ازنظر جهت یابی فضایی و درطول خطوط باهم تفاوت دارند( مانند bو dدر انگلیسی). سرعت خواندن آنها کم و غالباً با حداقل درک و فهم همراه است، این افراد در هجی کردن ضعیف هستند و گاه حروفی که باید خوانده شود پس وپیش می خوانند که علت آن عدم تثبیت کامل حرکات تعقیبی چشم به سمت راست یا چپ است. اکثر این افراد به علت اضطراب بالایی که دارند از خواندن و نوشتن پرهیز می کنند چراکه شکست های پیاپی در امر خواندن یا نوشتن سبب احساس شرم و پایین آمدن احساس عزت نفس در این افراد می شود. به طورکلی می توان مشکلات نارساخوانی را به گونه ای دیگر نیز تقسیم بندی کرد:


1-تشخیص شنیداری : این کودکان ممکن است در تشخیص صداهای گفتار مشکلاتی داشته باشند. مثلاً در تشخیص کلمات هم وزن (تانک و بانک) مشکل دارند.
2-ترکیب صدا : بعضی کودکان در ترکیب صداهای گوناگون برای ساختن کلمات اشکال دارند مثلاً نمی توانند صداهای”ب. آ. ر” را برای ساختن کلمه “بار” مورد استفاده قرار دهند.
3-مهارت های حافظه : بعضی از کودکان به علت اشکال در حافظه قادر به خواندن نیستند اشکال در حافظه شنیداری می تواند توانایی کودک را در به یادآوردن صداهای حروف وکلمات، حافظه دیداری شناخت حروف و کلمات و حافظه توالی ترتیب حروف و کلمات را تحت تأثیر قرار دهد.
4-کلمات دیداری : بعضی کلمات به اندازه ای در مطالب خواندنی تکرار می شوند که فرد آنها را به عنوان یک کل، نه مرکب از حروف گوناگونی که برای ساختن آنها باید دوباره زحمت کشید، یاد می گیرد و چون کلمه بلافاصله و بدون کوشش تشخیص داده می شود به مهارت خواندن سرعت می بخشد بعضی از کودکان نارساخوان این کلمات را نیز مانند کلمات دیگر می سازند و درنتیجه در زمینه خواندن و سرعت آن مشکل دارند.
5-مهارت های ادراکی نویسندگی : مهارت هایی چون توجه به حقایق و جزئیات، درک کلمات و جملات، به یادآوردن توالی وقایع، پی گیری کردن جهت مطلب ، خواندن سطحی برای تعیین جای اطلاعات معین، کسب نظر و ایده اصلی مطلب ومانند آن از مواردی است که معمولاً کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری در آنها مشکل دارند. این کودکان ممکن است در درک معنی یک کلمه یا انتخاب معنی مناسب برای کلماتی که دارای چندین معنی هستند اشکال داشته باشند.
6-مهارت های ادراکی تعبیر و تفسیر : این مهارت ها شامل توانایی هایی همچون استنباط کردن، پیش بینی کردن نتایج، تشکیل یک نظریه و مانند آن است که به نظر می رسد بعضی از کودکان با نارسایی های یادگیری به تشخیص کلمات و جنبه های مکانیکی آن بیش از اندازه توجه می کنند و درنتیجه از درک نظریات ابراز شده باز می مانند.

ادامه دارد…..

نوشته شده توسط:
بنت الهدی امیری
مدرس دانشگاه
مشاور مدرسه شناختی / آکادمی موفقیت ایران