ایران دُخت

ایران دخت

احتمالاً با شنیدن اسم ایران دخت یاد ایام قدیم و زمان قاجار یا دختر احمد شاه بیفتید و شاید هم به یاد یک اسم خیلی قدیمی مثل شاه دخت ، پری دخت و … که دیگه جایی استفاده نمی شه بیفتید.

خب تا اینجای کار حق با شماست اما اتفاق قشنگی که الان می خوام یه توضیح براتون بدم شروع میشه از ایده اصلی (Snapp Box) اسنپ باکس (یا همون اسنپ موتور)!!

این داستان کاملاً واقعیه و هیچ ربطی به هیچ مجموعه ای نداره فقط ارائه شده که شما مراحل ساخت یک برند و مجموعه رو باهاش آشنا بشید. بدونید که برای رسیدن به یک طرح نهایی لازم نیست همه چیز رو از ابتدا تا انتها بدونید (ما توی بخش آموزشی بهش می گیم Lean StartUp )!!

جالبه بدونید که بیش از 70 درصد از مجموعه های بزرگ در مسیری که شروع کردند به موفقیت نرسیدن اما به موفقیت بزرگی رسیدن!! چون در هر لحظه تغییر کردن و بهتر و بهتر شدن و جهتشون رو مثل یک هواپیمای در حال پرواز تغییر دادن و تغییر دادن تا به اوج رسیدن و به سمت مقصد حرکت خودشونو ادامه دادند!

سالها پیش با ایده پپک موتوری ( اسنپ باکس )

شاید حدود 15 سال پیش بود. چون داخل یک کلان شهر زندگی می کردم. صرف بیهوده وقت و ترافیک سنگین همیشه برای من آزار دهنده بود. مثلاً بشینی توی ماشین بری و بعد برگردی که حالا مثلاً یک کتاب جابجا کنی و یا مثلا یدونه قابلمه آش مادر بزرگتو پس بدی بهش! خلاصه از این کارهایی که الان هم خیلی از زمان های مفید افراد رو می گیره درگیری ذهنی شده بود که چرا و چطور واسپاری بشه؟؟

تجربه اولین شکست! شروع یک ایده در زمان نا مناسب!

زمانی که من طرح اسنپ باکس رو با خودم حلاجی کردم و ضرورت پیاده سازی شو در ذهن داشتم. هنوز از یاهو مسنجر استفاده می شد! شاید خیلی هاتون یاهو مسنجر رو یادتون نیاد!! پس عملاً زیر ساختی برای پیاده سازی این ایده توسط اپلیکیشن و یا بستر وبسایت فراهم نبود. چون کاربران نهایی هم اینترنت نداشتن یا در دسترس آنها نبود. بنابراین شبیه به آژانس های قدیمی روی بستر تلفن ثابت این کار صورت گرفت. اما به خاطر نبود تلفن همراه رانندگان موتور این طرح با چند بار اصلاحات به حالت تعلیق رفت. البته کلی تجربه مدیریتی ازش یاد گرفتیم 🙂

در همین جا اشاره کنم که هیچ ادعایی برای اسنپ باکس نداریم، خیلی هم خوشحال هستیم که یک بستر خدمت رسانی به جامعه اضافه شده که خود ما نیز این بستر بارها و بارها استفاده کرده ایم.

ایده مدیریت اسناد و نیاز مدیریت اطلاعات

سال ها قبل از به وجود آمدن اینستاگرام و … ما برای بیمارهایی که به یک پزشک خاص مراجعه می کردند، یک نرم افزار شبیه گالری ساخته بودیم که هم پزشک می توانست به راحتی تمام اطاعات بیمار را بصورت تصویری سال ها و ماه ها مدیریت کند و هم جهت صحت سنجی در اختیار مخاطبین خود قرار دهد و … ( اگر شما هم پزشک هستید می توانید از این نرم افزار مدیریتی در مطب خود استفاده کنید ) اما خب این نرم افزار بصورت خیلی صنعتی بر پایه ویندز روی سرور و لبتاب کار می کند و طیف تمرکز روی پزشکان بود.

سالها این بخش به قدرت خود باقی بود اما ایده بعدی گستره بیشتری داشت گستره ای به بزرگی تمامی اصناف …

نمایشگاهی دیجیتال برای محصولات غیر دیجیتالی

بعد از سال ها کم کم گوشی های هوشمند شروع به فعالیت کردند. ما هم در بستر اندروید یک سری فعالیت های تجاری را شروع کردیم که البته بیشتر بر پایه شبکه سازی صنعتی بود درست مثل نمایشگاه های بین المللی، اما با این تفاوت که در این نمایشگاه ها ارتباط و زمان نمایشگاه می توانست شما را در دسته بندی های خاص خودش حمایت و پشتیانی کند. این محصول به صورت تجاری برای شما در دسترس می باشد. این زمینه ای شد برای ایده بزرگ تر و البته کارا برای ایرانیان عزیز.

هوشمند سازی رستوران مدیریت تا گالری

بعد از صنعتی شدن برنامه ها در بستر اینترنت و سایر رسانه ها مانند گوشی های هوشمند و … یک نرم افزار تخصصی مربوط به رستوران ها که باعث حذف کامل گارسون برای گرفتن اطلاعات، مدیریت صندوق برای محاسبه و همچنین دریافت اطلاعات از کالری هر غذا تا رزرو میز هوشمند و … بدون کارمند حتی حسابدار انجام می شود. البته این نمونه هم بصورت صنعتی با بیش از 5 سال سابقه در رستوران های بزرگ در اختیار شما عزیزان می باشد.

 

ایده نوبت دهی و خدمات تخصصی بانوان

همون طور که همیشه گفته شده در لغت نامه زاپنی ها چیزی به نام مشکلات تعریف نشده

بحران = فرصت+تهدید

یکی از مشکلاتی که خودم با اون درگیر بودم انتظار در صف آرایشگاه برای دریافت خدمات بود! دلیل اون هم وقت محدود و کم بودن آرایشگاه های حرفه ای بود. من هم که وقت نداشتم همه رو دونه دونه تست کنم آخه !!

بنابراین یک ایده کلی نوبت دهی هوشمند برای صنف ارایشگاه مطرح شد. البته ایده برای کلیه اصناف در دانشگاه رازی کرمانشاه مطرح و پیاده شد. که به دلایل کلی بودن و عدم تمرکز مخاطب های زیادی را به دست نیاورد. همین ایده بعدها با تجمیع خدمات و بازار سنجی بخش های فروشگاهی و … تکمیل و بهینه شد. اکنون نرم افزار ایران دخت یکی از کامل ترین و محبوب ترین نرم افزار ها در زمینه مزون ها، سالن های زیبایی و خدمات مروبط به بانوان می باشد. البته این نرم افزار به دست مهندسین عزیز و فرزندان ایران زمین بصورت کاملاً حرفه ای با امکان ارائه هر گونه سفارشی سازی اکنون با هزاران کاربر مشغول فعالیت است. امید که با همکاری و دریافت نظرات شما هر روز بهتر و پر قدرت تر شود.

برای دریافت اطلاعات تخصصی ایراندخت و نصب این محصول ارزشمند به وبسایت اختصاصی ایراندخت مراجعه نمایید

وبسایت ایراندخت

برای تماس با آکادمی هم از بخش تماس با ما استفاده کنید

Agent_kaveh ایجنت کاوه

Agent_kaveh ایجنت کاوه

با سلام خدمت همراهان عزیز آکادمی موفقیت و دوستانی که از طریق جستجو های گوگل ما را دنبال می کنند.

لطفا قبل از هر گونه تماس متن زیر را به دقت مطالعه نمایید.

آیا کاوه کرمی دوره میلیونر شو را دارید؟

آقای کاوه کرمی هیچ گونه ارتباطی با مجموعه آکادمی موفقیت ندارد و صرفاً از طریق کانال تلگرامی خودشان مشغول ارایه مطالب می باشند. آکادمی موفقیت توسط آقای سامان کرمی بنیان گذاری شده است. و به صورت علمی و عملی مشغول ارایه خدمات به شما عزیزان می باشد.

آیا دوره میلیونر خودت باش می تونم بخرم؟

با توجه به اینکه این دوره مربوط به آکادمی موفقیت نیست ما نه فروش و نه پشتیبانی از این دوره را نداریم. آن دسته از دوستانی که پس از واریز وجه مشکل در دریافت دوره و یا … را داشته اند لطفا با ما تماس نگیرید. دوره ما بیندیشید و ثروتمند شوید هست که به صورت کاملا حضوری در دفتر موسسه در شهر تهران برگزار می گردد.

آیا ایجنت کاوه به ما کمک می کند که پولدار شویم؟

ما چیزی در مورد محتوای این محصول نمی دانیم. اما در تبلیغات مشاهده شده این آموزش ها به صورت مجازی است، خود ما دوره را هم خریداری نکرده ایم. اما به طبع باید در نظر داشته باشید مهم است بدانیم از چه شخصی می آموزید، و مستندات فردی و دست آوردهای شفاف و بستر فعالیت مدرسین را کاملاً بشناسید. حتی اگر از مجموعه های آکادمی نیز خرید می کنید از سوابق و رزومه مدرسین اطلاعات کافی بدست آورید. به هر نحو ما نمی توانیم محتوای این آموزش ها را تایید یا رد نماییم، سنجش کیفیت و انتخاب شخصی که از او آموزش می پذیرید بر عهده خود شماست.

آقای کاوه کرمی برادر سامان کرمی هستند؟

خیر هیچ گونه نسبت فامیلی بین این دو شخص وجود نداشته و صرفاً یک تشابه اسمی اون هم در بخش فامیلی هست. که در اینجا توضیح داده شد.

چطور می توانم در دوره های حضور و آنلاین شرکت کنم ؟

با توجه به اینکه برگزاری ها در شهر تهران، کرمانشاه، بوشهر و … به صورت حضوری انجام می شود می توانید با ما در تماس باشید. راه های تماس با مجوعه آکادمی موفقیت مشخص می باشد.

من دوره های ایجنت کاوه را خریده ام اما چیزی دریافت نکرده ام با چه شماره ای تماس بگیریم؟

چندین بار دوستان عزیزی که خرید انجام داده اند با ما تماس گرفته اند. با توجه به اینکه ایجنت کاوه Agent_kaveh یک سایت مجزا بوده و هیچ ارتباطی با آکادمی موفقیت ندارد. ما هیچ گونه راهنمایی نمی توانیم انجام دهیم. صرفاً از صفحه تماس با ما خود سایت که هیچ گونه شماره تماس و یا بستر فیزیکی برای پیگیری معرفی نشده است پیگیری نمایید. فقط چند ایدی تلگرامی است که می توانید پیگیری کنید.

این متن را هم برای پیگیری حتماً بخوانید

تفاوت بین شما و دوره های ایجنت کاوه چیست؟

دروه های ما در غالب فیزیکی بوده و از سال ها قبل در دانشگاه های مختلف مانند دانشکده کارآفرینی تهران ، دانشگاه رازی کرمانشاه، دانشگاه هنر، برج آزادی تهران و … اجرا شده و

  • تمامی مطالب دارای کیفیت بالا و قابلیت پرسش و پاسخ در جلسات را دارا می باشند.
  • مجموعه های ما دارای کسب و کار فیزیکی بوده و آموزشی نیست.
  • یعنی هم داری بستر کسب و کار فیزیکی و کسب و کار مجازی می باشد و تمامی متدها و روش های کسب در آمد را پوشش می دهد.
  • پس از پایان دوره ها به شما مدرک رسمی و قابل ارایه داده می شود که می توانید برای رزومه خود از آن استفاده کنید
  • پس از گذراندن این دوره ها شما می توانید با تکنیک ها شروع به جذب سرمایه و کسب وکار کنید.
  • این دوره ها فقط مالی نیست و علاوه بر ثروت برای شما یک زندگی شاد و توام با پیشرفت را می سازد.
  • و …

 

آکادمی موفقیت همراه شما

موفقیت را علمی بیاموزید عملی به کار ببندید

چطور در دنیای مجازی کسب درآمد کنیم؟

چطور از دنیای مجازی کسب در آمد داشته باشیم؟

در نوشته پیشین در مورد اینکه چگونه زمان استفاده از شبکه های مجازی را کاهش دهیم صحبت کردیم. زمان استفاده از شبکه های محازی را به یک ساعت رساندیم.بخش دوم صحبت ها به این موضوع اشاره دارد که: چطور یک الی دو ساعت زمان برای شبکه های مجازی معین کنیم و یک باز خورد مناسب و عالی هم داشته باشیم؟

چهار تا یک ربع در روز حداقل نیاز است که یک شبکه اجتماعی را مدیریت کنیم

مخاطبینی که به دنبال یک شبکه اجتماعی خوب هستند، دنبال یک محتوای خوب نیز هستند. اما چگونه پست بگذاریم تا بهتر دیده شویم؟

شاید بپرسید که برند سازی یعنی چی؟ Jeff Brazos  یکی از بزرگترین افراد در زمینه فروش و مالک آمازون و ثروتمند ترین فرد کره ی زمین با 138 بیلیون دلار دارایی در سال ۲۰۱۹ می گوید: برند آن چیزی است که وقتی شما در یک اتاق نیستید راجب شما گفته میشود.

در اینجا منظوراز شما محصول و کسب و کار شما است نه شخص خود شما. البته برند سازی شخصی به شخص خود شما هم ابلاغ خواهد شد. زمانی که شما نیستید مردم درمورد برند شما چه میگویند؟ برای مثال بگویند: فلان مزون تاج عروس های بسیار شیکی وجود دارد، فلان مزون شلوار های خوبی دارد و …

مدیریت تخصصی شبکه های مجازی

باید مشخص کنیم که می خواهیم دیگران درمورد ما و برند ما چه چیزی بگویند؟ مثلاً بگویند قیمت ها مناسبی داریم و یا چه وجه تمایزی؟!

اول هدفمان را از راه اندازی پیج اینستاگرام، کانال تلگرام و آن بستر مجازی مشخص می کنیم. ما نمی توانیم در کسب و کار سریع، ارزان و با کیفیت باشیم اما میتوانیم یک صفت را مهمتر جلوه بدهیم. شما برای کسب و کارتان نیاز به یک عنصر دارید. این عنصر یک نام و یک لوگو مرتبط با کسب و کار شما است برای مثال اگر شما نام صفحه کاری خود را grstu2244 بگذارید. قطعا یک پیج تجاری نخواهید داشت!!

شما با یک نام با تلفظ صریح داشته باشید در مورد تلفظ اسم ها و قومیت ها و مذهب ها قبلا در بخش برند سازی صحبت کرده ایم. پس باید یک نام و از همه مهمتر یک لوگوی اختصاصی برای کسب و کارتان داشته باشید. داشتن یک لوگو به این دلیل مهم است چون اسم ها کمتر در ذهن نقش می بندند اما یک لوگو تاثیر گذاری بسیار بیشتر دارد. اگر شما یک نام و یک لوگو بسیار عالی دارید ۲ برابر بیشتر نسبت به زمانی که لوگو و نام مشخصی نداشتید درآمد داشته باشید.

اگر این دو مورد برایتان سخت است می توانید همین الان با ما تماس بگیرید تا در کوتاه ترین زمان به شما راهنمایی دهیم.

بعد از این ها می رسیم به بخش‌ دوم یعنی زمانی که شما نام و لوگو دارید اما چگونه پست انتشار بدهیم؟ شما نباید پست هایی با موضوعات مختلف بگذارید مخاطبین به دنبال یک هدف می گردند اگر شما یک صفحه ی مجازی کسب وکار دارید و در این بخش فروش لوازم الکترونیک انجام میدهید، بهتر است فقط لوازم الکترونیک بفروشید این کار قابلیت اعتماد مخاطب به شما را بیشتر می کند. اگر شما در زمینه های مختلفی مهارت دارید که هیچ پوششی با هم ندارند. نباید تمام مهارت هایتان را در یک پیج معرفی کنید. شرکت های بزرگ برای محصولات جدیدشان یک برند جدید می سازند برای مثال اگر شرکتی یک محصول جدید تولید کند و این محصول جدید با محصول قبلی تفاوت زیادی هم نداشته باشد باز هم یک برند جدید است و آن را ثبت می کند برای فروش بیشتر باید:

  1. یک نام برای صفحه شبکه مجازی انتخاب کنید.
  2. یک لوگوی اختصاصی داشته باشید
  3. یک برند برای محصولتان داشته باشید
  4. باید به مخاطبانتان احترام بگذارید

یعنی اگر شخصی درخواست خدمات کالای شما را دارد باید به بهترین نحو پاسخگو باشید تا بتوانید محتوای بهتر و بیشتری ارائه بدهید. نکته ی بعدی که باید مدنظرتان باشد کیوردها (کلمات کلیدی) هستند تا به حال هوش مصنوعی خیلی پیشرفت نکرده است که بفهمد ما واقعا دنبال چه چیزی هستیم اگر شما سری به گوگل زده باشید می دانید که گوگل چند حالت برای جست و‌جو‌ دارد در حالت اول شما خودتان متن مورد نظرتان را می نویسید و گوگل (موتور جستجو) به دنبالش خواهد گشت در حالت دوم هم شما به دنبال هر چه باشید آن را می گویید و گوگل آن را می نویسد و باز هم به دنبال آن خواهد گشت. این اساس و پایه موتورهای جست و جو‌ است ما نمی توانیم به همه ی افراد رو در رو محصولاتمان را معرفی کنیم زیرا در بستر اینترنت نمیتوانیم با افراد زیادی به صورت مستقیم صحبت کنیم و محصولمان را معرفی کنیم.

اگر بخواهید در فضای مجازی افراد زیادی با کسب و کار شما آشنا شوند باید لغات های کلیدی را که در کسب و کارتان وجود دارد را مشخص کنید. مثلاً اگر کسب و کار شما قالی شویی است این کلمات کلیدی شما میشود

  • قالی شویی تهران
  • قالی شویی سعدآباد
  • قالی شویی
  • شستشو قالی

و… که مخاطبان به دنبال این ها خواهند گشت. پس به تمام محصولات و تمام بخش هایی که نیاز است کلمات کلیدی را اضافه کنید تا شبکه اجتماعی شما توسط موتورهای جست و جو در دسترس مخاطبان قرار بگیرد.

استفاده از هشتگ # در شبکه های مجازی

وقتی شما این کیوردها را پیدا کردید، باید کلمات کلیدی را با محتوا یکی کنید. به این صورت که در اینستاگرام و تلگرام از هشتگ (#) استفاده می کنید. مثلا #قالی شویی #سعادت آباد و … این کار باعث می شود که اگر کسی در موتور های جست و جو‌ به دنبال کسب و کاری همانند کسب و کار شما باشد راحت و سریع تر شما را پیدا کند. مخاطبان زیادی براتان داشته باشد. اما اگر کسب و کار شما با دیگران در یک قالب است چگونه می توانیم اعتماد مخاطبان را کسب کنیم؟؟

شما باید با مخاطبانتان در تعامل باشید. برای مثال اگر به دایرکت یا pv شما می آیند و سوالی مطرح می کنند باید طی ۳ الی ۴ ساعت پاسخگو باشید. اگر کسی شما را دنبال کرد به او یک سلام و یا یک پیام خوش آمد بگویید. این باعث می شود که متوجه شود شما به مخطبانتان ارزش می دهید. این کار را با ربات هم می توانیم انجام دهیم. برای دیگران لایک و کامنت بگذارید و این کار هم باعث ایجاد حس صمیمیت بیشتری با مخاطب می شود. تمام این ها باعث ایجاد مرحله دوم می شود مرحله ای که مخاطب فقط از شما خرید می کند. تمام این نکات، نکات کلیدی در استفاده و راه اندازی شبکه های مجازی بود نکات بعدی را در ویدیو بعدی منشتر میشود می توانید ببینید.

گروه تحقیقاتی آکادمی موفقیت

با ما در تماس باشید

تضاد باور

تضاد در باورها

پاسخ به پرسش نقش تضاد باور ها و تمرین استفاده از باور های جدید

سوال : استاد سلام نقش تضاد را در باورها توضیح دهید و این تضاد را در باورها به چه صورت می توان تحلیل و تضعیف کرد؟

مهدی سبحانی

توجه : برای کسانی که با این مبحث آشنایی ندارند پیشنهاد می شود کلیپ مربوط به جلسه تضادها صحبت کردیم را در این جا ببینند.
همچنین پیشنهاد میکنیم اگر فایل مربوط به نظام باورها را ندیده اید ابتدا با این مبحث آَشنا شوید زیرا پاسخ به این سوال نیازمند این دو پیش زمینه ذهنی است.

اما چطور می شود تضاد و باورها رو با هم ترکیب کنیم و به نتایجی عالی برسیم؟

ساختار باور ها و نظام باور ها

در ساختار نظام باورها چند سطح داریم: یکی سطح محیط است (جایی که در آن قرار داریم)، بخش مربوط به رفتارها و بخشی مربوط به مهارتها و … در نهایت به سطح باور میرسیم.

در مثالی که در کتابی « تئوری انتخاب گلاسر » آورده شده در تحقیقاتی در آمریکا تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان که در مقاطع تحصیلی دبیرستان و سالهای اول دانشگاه به مشروبات الکی و ماری جوانا و مواد مخدر روی آورده اند را مورد بررسی قرار دادند. متوجه شدند این افراد در محیطی آلوده قرار گرفتند، با دوستانی رفت و آمد داشته اند که این روند به صورت عادی در زندگی آنها وجود داشته است.

در ادامه تحقیقات طی پرسشنامه به عمل آمد، مشخص شد حدود نیمی ازاین افراد این کارها را دوست ندارند! صرفا بخاطر مقبولیت در گروهی که هستند و یا چون فکر میکنند این کار بهترین و مناسب ترین کار است آن را انجام می دهند. وقتی همین آمار را به آن ها دادند، این دسته از افراد دیگر کارشان را ادامه ندادند.

در فارسی ضرب المثلی وجود دارد (شعر آکادمی موفقیت ایران IranSuccess.Com) میگوید : “بیاموزمت کیمیای سعادت زِ هم صحبت بد جدایی، جدایی” که از دوران دبستان به ما آموزش داده می شد. اما از قدرت بالای این بیت غافل بودیم و نمیدانستیم چه آموزه ی عمیقی به ما گفته می شود.

محیط موثرترین عامل تغییر باور.

در همان محیط دو گونه اندیشه در ذهن ها وجود دارد، یکی فکر میکند که خوردن مشروب خوب است و دیگری فکر میکند که خوردن مشروب بد است.

وقتی باورها و اندیشه ها و تجربیات در محیطی که زندگی میکرده ایم خوب تلقی می شده و در محیط دیگری قرار میگیریم (مخصوصا وقتی در محیط جدیدی قرار میگیریم، مثل دانشجوی شهر دیگری شدن) در محیط جدید چیزهای دیگری خوب تلقی می شود! اینجاست که در روند زندگی دچار تضاد می شویم.

و در این شرایط چند حالت پیش می آید:

 

باورهای قبلی را که تا قبل این وجود داشته تخریب می شود (مثلا تا قبل این معتقد بوده ایم مشروبات الکلی بد است اما در محیط جدید و شرایط جدید به این نتیجه برسیم که مشروب خوب بوده و در این چندسال اشتباه می کرده ایم)

در این حالت دچار تضاد نمیشویم بلکه دچار تخریب باور میشویم! این حالت بخودیه خود بد نیست. تکنیک تخریب باور استفاده از مثالهای نقض و تکرار است که آرام آرام باور قبلی ما تخریب می شود و باورهای جدید در ما شکل می گیرد.

بدترین حالت ممکن (که در اجتماع امروز می بینیم)  مسئله ی مواجه شدن با تضادها است، گیر کردن در تضاد و خیلی از افراد نمی توانند مسیر بعد از ان را طی کنند.

کسی که سیگار میکشد یا مشروبات الکلی مصرف می کند یا … ولی خجالت می کشد که به خانواده خود در این باره چیزی بگوید درگیر تضاد است و درگیر بخشی است که با باور قبلیش در تضاد است.

وظیفه ما در تضاد باور ها چیست؟

بدترین تضادها، تضادی است که ما در آن گیر کنیم. متاسفانه کلاسهای انگیزشی و موفقیتی که در تهران و شهرستان ها شاهد آن هستیم عموماً این تضاد را برای دوستان ایجاد می کنند. زیرا فرد در محیطی بزرگ شده که سالها گفته شده پول چرک کف دست است، بدرد نمیخورد، عنصر شیطانی است، اعمه ما ساده زیست بوده اند : یک باور مبنی بر این که فقر و بی پولی از ثروت بهتر است در ذهن فرد نهادینه شده است. وقتی در کلاس انگیزشی شرکت می کند مخالف این حرف ها را می شنود و چون یک باور یک روزه و یک ساعته ساخته نمی شود. مغز از همان اول دچار چالش تضاد می شود. (باور و شرایط جدید به شما القا می کند که کاری خوب است درحالی که باور قبلی شما با آن مخالف است) و قدرت مغز به اندازه ای نیست که بتواند این تضادها را سنجش و استدلال کند.

مثالی ازین نوع تضاد که در جامعه امروز رواج دارد (سال 97) : مانتویی مد شده است با عنوان مانتو جلو باز

بعضی از خانم ها در خانواده ای رشد کرده اند که باور ذهنی آن ها به شکلی بوده است که پوشش زن باید کامل باشد و عده ای در خانواده و محیطی رشد یافته اند که از لحاظ پوشش آزادتر بوده و برایشان عادی است که با پوشش آزاد در محیط های عمومی ظاهر شوند.

حال وقتی خانم های دسته اول از پوشش مانتو جلوباز استفاده می کنند با این استدلال که همه دارن می پوشند(قرار گرفتن در محیط) اما وقتی در خیابان مردی از روبروی آن ها وارد شود. جلوی مانتو خود را می گیرند (ایجاد حجاب) و اینجاست که بنیاد تفکر و باور قبلی شان پدیدار می شود.
(به این معنی که من هنوز آمادگی جلوه به این شکل را ندارم) این همان برخورد متقابل دو باور (تضاد) در ذهن است.

حال اگر ازین افراد بپرسید چرا ازین مانتو استفاده میکنی پاسخ میدهند کلاس دارد!

اگر در این لحظات به چهره افراد دقیق شویم متوجه می شویم حالت لبخند یا ریلکسیشن شان تبدیل به یک حالت آشفته ای که طیف انرژی شان کم می شود و تمرکز آن ها سمت جمع کردن لباس و تضادش میرود. در این مدت راحتی از آن خانم گرفته می شود. (قانون حس خوب برای موفقیت را از مجموعه ویدئو های آکادمی موفقیت ببینید IranSuccess.Com) 

این لحظات در زندگی باید تلنگری برای ما باشد. در مورد سلسله مراتب روح،احساس،منطق و محیط در جلسه مربوط به فرهنگسرای اندیشه صحبت شده است که میتوانید آن را در این لینک ببینید. بنابراین در لحظاتی که شما از سطح بالا به سطح پایین می روید و احساستان منفی می شود و انرژی احساس شما کم می شود، به تضاد برخورد کرده اید و وقت آن است که تضاد را در همانجا نگه دارید!

 

متن جلسه تضاد باور ها و نظام باورها را با صدای استاد سامان کرمی را در فایل زیر بشونید

 

مثال دیگری از برخورد افراد با تضاد ها

فردی به نام امیر به من مراجعه کرد که در زندگیش به تضادی برخورد کرده بود. امیر در محیط و شرایطی رشد یافته بود که حفظ خود و پرهیز از ارتباط با نامحرم یک ارزش محسوب می شد.رعایت حریم ها مرسوم بوده درحالی که اکنون در شرایطی قرار گرفته بود که دختر و پسرها براحتی با هم ارتباط گرفته و حتی ازدواج سفید نیز مرسوم است.

امیر در این تضاد که باور قبلش او را از هرگونه ارتباطی منع می کرد در حالی که شرایط این ارتباط را به او القا می کرد. تا اینجا ما تضادها را فهمیدیم و نقش باورها را نیز در تضاد متوجه شدیم.

هیچ وقت هیچ کس آن احساس منفی ناشی از تضادهای ذهنی را دوست ندارد (لحظه ای که دل و شرایط چیزی را می طلبد ولی باوری در ذهن موجب عذاب وجدان می شود و فرد را از انجام کاری بازمی دارد).

افتادن در تضاد بدترین لحظات احساسی زندگی هر فرد است.

خانمی به نام پروانه می گفت : که عاشق هنر بوده ولی باوری که از کودکی در او شکل گرفته بود. توسط حرف پدر و مادر را باید تحت هر شراطی گوش داد، بنابراین طبق خواسته والدینش در دانشگاه رازی رشته مهندسی می خواند، و در حالی که هنر را نیز دنبال می کرد، هر وقت در کلاس ها حاضرمی شد با خود فکر می کرد که می توانست این زمان را برای یادگیری هنر بگذارد (دچار تضاد میشد) و این باعث میشد حس و حال خوبی را تجربه نکند و این حال خوش نبودن بدترین چیز دنیاست …

نمونه تضاد در کسب و کار

سال ها به ما القا شده دنیای کسب و کار دنیای خطرناکی است و بهتر است یک آب باریکه ای داشته باشی و در یک کار کارمندی استخدام شوی. در مورد پول نیز همانطور که قبل از این گفته شد در باور قبلی پول چیز خوبی نیست ولی باور کنونی می گوید پول مهم و با ارزش است و وقتی به سمت آن حرکت می کنید، ناتوانی شما نیست که موجب ناکامی می شود بیشتر این احساس منفی ناشی از تضاد ذهنی است که شما را از پیشرفت باز می دارد.

اگر در ذهن تضاد وجود نداشته باشد حتی دزدی بانک هم حس و حال بدی را القا نمیکند (برای کسی که بدست آوردن پول به هر روشی را در ذهن خود قبول و باور دارد) این فرد در این راه حتی اگر کشته هم بشود خوشحال از دنیا رفته !!

همانطور افرادی که در زمان جنگ به میل و رغبت خود به جبهه رفتند. تمام ایده آل و خواسته و ذهنشان در جهت یک چیز بود،” حفظ خاک و حفظ استقلال” حتی در آن لحظه ای جانباز یا شهید می شدند، خوشحال بودند 🙂

در فایل های بعدی بیشتر راجع به تضادها خواهیم گفت و اینکه آیا تضاد بوجود آمده درست است؟ و چرااین تضاد برایمان به وجود آمد؟ با ما در ادامه نوشتار ها همراه باشید

در گام سوم (دوره توسعه فردی) توضیح می دهیم چگونه این تضاد حل کنیم و باورمان را تغییر دهیم تا بتوانیم به موفقیت برسیم.

اسم شهرتان را به سامانه پیامکی 10003715 را ارسال کنید

منتظر ادامه این مقاله باشید (آکادمی موفقیت ایران)

همیشه بر مدار ثروت و سلامت باشید.

سامان کرمی

تمرین قانون جذب (سامان کرمی)

تمرین استر هیکس Esther hicks ( آموزش قانون جذب )

دوستان عزیزم سلام سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت با پاسخ به یکی از پرسش های شما. توضیحی مربوط به فایل تکمیلی جلسه برج آزادی تهران، دوستان سوالی داشتند راجع به این که، شما گفته اید تفکیک وقایع از انسان ها که یکی از راه های رسیدن به آرامش فکری و عدم تکرار خطاهای رفتاری است را چطور انجام دهیم. بخش سوم که ورود نعمت به زندگی می باشد به چه صورت عمل می کند.

حدود 2 ساعت توضیح کامل این تمرین را که چطور می توانیم با پاکسازی و تطهیر خودمان و تذکیه نفس و … انسان ها را از وقایع پیش آمده در زندگی تفکیک کنیم توضیح داده شد.

اتفاق عالی که رخ می دهد این است که ( توضیحات آن را می توانید دانلود کنید ) شما مسئولیت پذیر می شوید. یعنی مسئولیت بخش بزرگی از زندگیتان را خودتان برعهده می گیرید و حسن این اتفاق این است که تلاش و ذهنیت شما در جهت رسیدن به هدف هایتان تغییر بسیار خودبی را خواهد داشت و به شما کمک میکند.

تمرینی که خانم استرهیکس آن را معرفی کرده و راجع به آن توضیح داده است و من به زبان ساده برای شما بازگو میکنم این است که شما نمایش نامه زندگی خود را بنویسید.

مثلاً : اینکه دوست دارم برم بیرون و شخصی با فلان برخورد به من لبخند بزند یا گل بدهد. یا اینکه وقتی منظر تاکسی هستم بدون معطلی یک تاکسی پیدا شود. یا این که وقتی با اتومبیلم به جایی قرار است بروم ترافیک یا چراغ قرمز نباشد …. و به طور خلاصه نمایشنامه ای از زندگی مورد علاقه تان بنویسید. این تکنیک، تکنیک بسیار قوی است و اگر آن را در زندگیتان پیاده سازی کنید قطعاً جوابهای عالی خواهید گرفت.

چطور نمایش نامه زندگی خود را بنویسیم؟ ( گام قانون جذب )

اگر بلد نیستید چطور نمایشنامه بنویسید و چطور از این تکنیک استفاده کنید همبن الآن یک کاغذ و خودکار بیاورید و اتفاقات دیروزتان را که رخ داده بنویسید. این کار فقط برای تمرین بیشتر است. دو حسن اساسی دارد

اول این که این تمرین باعث تقویت حافظه نیز می شود ( یکی از تمرین های تقویت حافظه که قبلاً بیان کرده ایم مرور اتفاقات روزگذشته است ) به این صورت که صبح زود از خواب بیدار شدم و دست و صورتم را شستم و … اینجا میخواهم در نمایشنامه تان اسمی از افراد نبرید و در ادامه باقی نمایشنامه را به این صورت می نویسید:

در کوچه به یکی از همسایه ها سلام کردم. لزومی به ذکر اسم شخص نیست. من تعدادی از دوستانم را ملاقات کردم (باز هم لزومی به ذکر اسم افراد نیست). با یک شهروند در مترو آشنا شدم و باهم به جایی رفتیم. به همین منوال باقی وقایع اتفاق افتاده در زندگیتان را بدون ذکر نام افراد یادداشت کنید، و دلیل آن هم این است که ذهن شما آرام آرام به تفکیک انسان ها از وقایع عادت می کند.

 

شما وقایعی را برای خود شرح می دهید که انسان ها می توانند در آن جایگزین شوند.

مثلا وقتی که مینویسید: من به همسایه ام سلام کردم و او پاسخ من را داد، ذهن شما به سلام کردن به دیگران و گرفتن پاسخ عادت میکند. گرفتن پاسخ هم رخ خواهد داد؛ پس دیگر ذهن شما روی شمسی خانم یا اقدس خانم نیست که ذهنتان پاسخ منفی بدهد، دراین صورت هم حافظه تان قوی میشود و ذهنتان مثبت می شود. به تفکیک وقایع از انسان ها عادت می کند؛ در این بخش سوم تمرین ها معجزه میکنند. باعث میشود که شما در زندگیتان یک بخشی را تحت عنوان مسئولیت پدیری بسیار تقویت کند، وقتی که مطمئن هستید یک شخص خاص به این اتفاق ربطی ندارد. شما مسئولیت اتفاقات را 100% می پذیرید و وقتی شما مسئولیت یک کار را تماماً بپدیرید دیگر حستان بد نمیشود، این یکی از بخش های اصلی اساسی مربوط به تفکیک وقایع است. (آکادمی موفقیت ایران IranSuccess.Com)

پس این تمرین چند دلیل دارد.

  • حسمان همیشه خوب باشد و قبلش نیاز بود که بتوانیم افراد و وقایع را از هم تفکیک کنیم.
  • این تمرین باعث میشد که ما مسئولیت پذیر شویم
  • تقویت حافظه با مرور روز گذشته بر روی کاغذ

به دست اوردن آرامش در نهایت اجرای این تمرین ها می شود؛

این تمرین ها بهبود یافته نمایش نامه خانم استرهیکس (سامان کرمی) را می توانید 40 روز انجام دهید.

پس از آن هر چقدر که این تمرین ها را بیشتر انجام دهید حس و حالتان بهتر می شود.

با آکادمی موفقیت در تماس باشید

سود کسب و کار

سود کسب و کار من چقدر است ؟

انتظاری که ازسود کسب و کار داریم

دوست عزیزم سلام

یک موضوع خیلی اساسی و پایه ای در کسب و کار. اما این موضوع چقدرمی تواند در زندگی شما اهمیت داشته باشد و در بیزینس و کسب و کارتان به شما انگیزه یا انحراف بدهد؟

نکته ی اصلی : خیلی از کلاسها و سخنرانان موفقیت و انگیزشی همگی جمله ای رابه مامی گویند آنهم اینکه شما باید برای کسب و کارتان یک وبسایت داشته باشید و نیز یک فروشگاه داشته باشید و به یک کسب و کاربرپایه ی دیجیتال برای موفقیتتان نیازدارید!

امایک نکته ی خیلی خیلی مهم که بهتون گفته نمی شود این است که شما اول بایدیک کسب و کارداشته باشید!داشتن یک وبسایت به تنهایی شما را در کسب ثروت شتاب نمی دهد. چون اصلاً کسب و کاری ندارید تا به آن شتاب دهد!

 

 

یکی از دوستانم بنام کاوه بمن می گفت: من درحیطه ی مربوط به شبکه های مجازی چندین هزار دنبال کننده دارم. در کانال تلگرامش نیز نزدیک به سیصدهزار فالوور دارد. همچنین دنبال کنندگان زیادی در اینستاگرام داشت. اما این دوست عزیز به این فکر نکرده بود که تمام الفاظ غمگین، اشعارغمگین و تصاویرغمگین راجمع آوری کرده ….

با وجود اینکه فالوور و دنبال کنندگان زیادی هم داشت. اما محصولی برای فروش نداشت. می گفت دراین یکی دو سالی که من کار و کاسبی روی شبکه های مجازی فوکوس دادم مخاطبین زیادی بدست آوردم. اما مخاطبینم سود مالی و ریالی برای من نداشتند. من به ایشان عرض کردم بله مشخص است که این سود برای شما نخواهد بود، بخاطراینکه هدف و محصولی ندارید. کلی ازمخاطبینش دارای فاز غمگین و دپرس بودند یعنی یکسری از افراد افسرده و شکست خورده ی عشقی:( شماهایی که می خواهید کسب و کارداشته باشید چه با

  • یک پیج اینستاگرام
  • یک صفحه وبسایت

یا هرچیزی دردنیای مجازی، باید محصولی برای فروش و عرضه داشته باشید. شمادرنهایت بایدبتوانید بابت یک خدمات یا کالا از مشتری هایتان پول دریافت کنید. خیلی ها نمونه فیسبوک رامثال می زنند و می گویند آقای کرمی شما می گویید که بایدحتما از مشتری پول بگیریم!! اما شرکت فیسبوک چطور توانسته بدون اینکه پولی بگیرد برند شود؟

 

در جواب باید بگویم شرکت فیسبوک هم پول می گیرد اما مشتریانش مردم عادی نیستند: کمپانی های بزرگ هستند. که درقبال آن، فیسبوک اطلاعات آماری می دهد که مثلاً در این فصل دختران از رنگ صورتی استفاده می کنند و درفصل بعدی از رنگ آبی روشن و اینکه درصدهاش نیز به چه نسبتی هستند. کمپانی ها این اطلاعات رامی خرند و روی این اصل تولید لباسهایشان را انجام می دهند و ازفروش اطلاعات،پول،هزینه ها،اعتبار و قدرت خودشان رابدست می آورند.

اگر می خواهید در کسب و کار دیجیتال فعالیت کنید در دوشرط اینکار را انجام دهید:

شرط اول : بیزینسی را که دردنیای فیزیکی بهش علاقه دارید را انتخاب کنید. ممکن است این بیزینس کتاب، لباس، دوچرخه و یا حتی فروش عطر باشد و هر چیزی که بهش علاقه یا آشناییت دارید.

شرط دوم : انتظار نداشته باشیدثانیه یا روز اول معجزه ببینید. بطور مثال شما پیج و بسایتتان را راه انداختید و انتظار داریدکه از لحظه اول فروش داشته باشید. قطعاً به این صورت نخواهد بود. (آکادی موفقیت IranSuccess.Com)

آنهایی که درحیطه ی مجازی یا فیزیکی کسب و کار راه اندازی کردند، می دانند که چه می گویم. روند رشد کسب و کار یک روند تصاعدی ست. شما ممکن است در یک ماه اصلاً مشتری نداشته باشید و فقط اقوام شما از تون خرید کنند. ماه دوم وبخش بعدی دوستان، آشنایان و ماه سوم و چهارم و سال اول شایدفقط بتوانیدهزینه های جاری تان را تامین کنید و سال اول فقط  برایتان سر به سر بشود و سود مثبتی اصلاً حاصل نشود.

کسانیکه حسابدار هستند می دانند که اداره مالیات به شما اجازه می دهدکه دو سال پشت سرهم یعنی سال اول کسب و کار و سال دوم کسب و کار، کسب وکارخودتان را زیانده اعلام کنید. یعنی حتی اداره مالیات هم این رابخوبی می داندکه یک کسب وکارممکن است دو سال اول سود مثبت نداشته باشد. ( بخاطر چالشهایی که وجود دارد و ریتم هایی که باید در کسب و کار رعایت شود و رشدهایی که انجام می گیرد). پس اگر دو سال هست که کسب و کارتان را استارت زده اید و سود کسب و کارتان نسبت به سرمایه داخل کسب و کارتان به 40 الی 50 درصد سالانه نرسد، مطمئن باشید که یک جای کارتان می لنگد!

از لحاظ ریالی بهتون می گویم اگر شما دوست عزیز در کسب و کارت که ممکنه فیزیکی باشد، یک میلیارد تومان هزینه کرده و اگرمجازی باشد 500 میلیون تومان هزینه کرده باشید فرقی نمی کند، درحالت اول که یک میلیارد سرمایه گذاری و دو سال بیشتر گذشته و مثلاً سال سوم یا چهارم کسب و کارت است. در ازای یک میلیارد سرمایه اگر این یک میلیارد برای شما چهارصد میلیون تومان سالانه یاحدود 30 الی 40 میلیون تومان ماهانه سود ندارد مطمئن باشید این کسب و کار شما رو به افول و ورشکستگی است.

همچنین در کسب و کار مجازی 600 یا 500 میلیون سرمایه گذاشتید و الان 15 الی 20 میلیون ماهانه سودندارید، این کسب و کار شما بزودی رو به افول و ورشکستگی خواهدرفت. پس با این توضیحاتی که دادیم همین الان برآوردکنید. اگر سال اول و دوم هست مشکلی ندارد. یعنی یک میلیارد سرمایه در گردش داشته باشید اما کسب و کارتان حتی ماهی 5 میلیون تومان سود نداشته باشد این برای سال اول و دوم اشکال ندارد. اما اگر سال سوم و چهارم هست با خودتان دو دو تا چهارتا بکنید.

در تهران پایینتر از تجریش یک مغازه فروش خشکبار وجود دارد. با یک حساب سر انگشتی متوجه شدم که این دوستان چیزی حدود 3 الی 4 درصدسود در ماه دارند. اما آنها می خواستند مغازه را ببندند و متوجه این سود نبودند و بنظرشان می آمد که این سود خیلی کم است. من برایشان حساب کردم که اگر این سود را با این روند و روش، نظام مند کنند و تکنیک فروش را هم برای کارشان اعمال کردم و به 5 درصد سود در ماه رسید. سالانه 60 درصد سود فروش داشت و خیلی هم عالی بود.

خیلی از کسب و کارها خودشان رانمی سنجند و این نسنجیدن ها یکی از عوامل مهم و اصلی نا کارآمدی کسب و کارهاست. اگر در آیات و روایات نیز دقت کنیم این حدیث امام علی (ع) به وضوح می فرماید :

حاسبوا قبل اَن تُحاسِبُوا

( به حساب خود برسید قبل از این که به حسابتان برسند)

همه ما فکر می کنیم که این حدیث فقط مربوط به آخرت و زمانی که فرشته ها نامه اعمال ما را می پیچند و حسابرسی می کنند. اما در واقع چنین نیست. این حدیث به همه چیز اشاره می کند! اینکه میفرماید به حساب خود برسیم منظور حساب مالی هم هست حساب مشتری هایمان هم هست، که باید بهشون رسیدگی کنیم قبل از اینکه هر اتفاق دیگری در زندگی مان بیفتد.

ریشه مشکلات چطور حل می شود؟

یک جمله معروفی از انشتین : با همان مغز و اطلاعاتی که مشکل را بوجود آوردیم نمی توانیم مشکل راحل کنیم. این یک قانون است. در یکی از کمپانی های مربوط به خدمات اسکان دریکی ازشهرستانها که رفته بودم مسئول آنجا می گفت که من حدود سه هفته است که بر روی موضوعی فکر می کنم!! من به ایشان گفتم که نحوه ی فکر کردن شما چطور بوده؟

گفت : پشت میز می نشستم و فکر می کردم. خیلی جالبه، فکر می کنیم توی یک گوشه نشستن و به نقطه ای خیره شدن و نظم دادن به آن رشته افکار، مسئله راحل خواهیم کرد!! اما هیچوقت این اتفاق نخواهد افتاد. می خواهم یک تلنگر کوچک به شما بزنم. یادتان هست در دوران مدرسه در بحث محاسبات و ریاضیات همه سوالات را جواب می دادیم جز یک سوال که نیاز به فرمول یا پاسخ محاسباتی داشت. ومدام به مغزمان فشار می آوردیم اما باز هم نمی توانستیم آنرا حل کنیم. چرا؟

چون اطلاعاتمان برای حل آن مسئله کافی نبود. اما تنها کافی بود به برگه بغل دستی نگاه بندازیم یا راهنمایی معلم، یا رجوع به متن سوال، نکته کلیدی را پیدا می کردیم و با آن نکته کلیدی، مسئله را تا آخر حل می کردیم. از مشورت گرفتن، از دریافت اطلاعات، از الگوبرداری کردن، از نحوه ی اجرای همان امور توسط دیگران غافل نشوید. این گزینه ها، گزینه های واجبی برای فکر کردن هستند.

گرفتن مشاوره از افرادی که قبلاً اینکار را انجام داده اند، یک گزینه خیلی خوب برای استفاده از آن طیف گستره ی تفکرات هست. همیشه دو تا فکر بیشتر از یک فکر ارزش دارد. ژاپنی ها یک ضرب المثل دارند که می گوید: (فکر شما به اضافه ی فکر من بهتر یا نهایتاً مساوی با فکر من است) در قرآن سوره ای بنام شورا داریم که همه رادعوت به شورا یا مشورت گرفتن می کند، از این گزینه هم غافل نشوید.

پس اگر بخواهیم یک جمع بندی کلی داشته باشیم باید بگویم: دوستان عزیزی که درحیطه ی کسب وکار هستید چه کسب و کار دیجیتال، چه کسب و کار فیزیکی، اگر کسب و کار را شروع نکردید بدانید سال اول و دوم کسب و کاربرای شما ممکن است سود آور نباشد.

آیا با این حال حاضرید کسب و کارتان را استارت بزنید؟ اگر یک تا دو سال هست که کسب وکارتان را استارت زده اید، چه مجازی و چه فیزیکی. ( کسب و کار استارت زدن به این معنی نیست که شما مثلاً یک شرکتی را ثبت کنید اما فقط روی کاغذ باشد یا یک وبسایتی را فقط دامین آنرا خریده باشید و این کسب وکارتان باشد!! نه) کسب و کاری که حداقل در روز 6 ساعت زمان مفید بابتش صرف می کنید، این همان کسب و کاریست که بابتش تلاش کردید و قطعاً نتیجه می گیرید، شک نداشته باشید.

ایجاد کسب و کار سود آور دیجیتال و فروش آنلاین

وبسایتی را دیدم از یک نویسنده ی جوان، دو تا کتاب نوشته بود و بابت این دو تا کتاب یک وبسایت تاسیس کرده بود. فقط این دو کتاب خودش را در وبسایت برای فروش گذاشته بود. وبسایتش حدود 5 الی 6 سال کار می کرد، اما آخرین محتوایی که در سایت گذاشته بود مربوط به سال 2015 بود یعنی 4 سال پیش! وبسایت را راه اندازی کرده بود این مطالب را در آن قرار داده بود. اما دیگر تغییراتی ( آپدیت ) در آن قرار نداده بود. جالبه شکایت می کرد فروشگاه های آنلاین اصلاً جواب نمی دهد، می گفت من از 5 سال پیش تا الان اینقدر هزینه نگهداری وبسایت را دادم و با این اوصاف هنوز فروش خاصی ازوبسایت نداشتم.

به ایشان عرض کردم شمایی که اینقدر هزینه ی نگهداری را دادید آیا زحمت کشیدید هزینه ی تولید محتوا راهم بدهید؟ گفت : نه. به ایشون گفتم یک کسب و کار فقط یک رکن ندارد. شما نمی توانید کسب و کار را با یک حسابدار مدیریت کنید! همچنین نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم فروش مدیریت کنید! هیچوقت هم نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم اجرایی مدیریت کنید. کسب و کار نقاط و اجزای مختلفی دارد.

در نتیجه مدیریت مختلفی هم دارد اگر نتوانید پایه های آن را باهم مدیریت کنید، ارتقاء دهید من به شما قول می دهم یا خیلی کند پیشرفت می کنید یا اگر پیشرفت کنید بر می گردید. خیلی از تیم ها را دیده ام که خیلی خوب استارت می زنند، خیلی خوب کار می کنند اما فقط به یکی از این دلایلی که بهتون گفتم برمی گردند به عقب. تیم بسیار عالی کار می کند اما توی یک نقطه ای در حسابهای مالی به اختلاف می خورند. یکی می گوید من باید 27 درصد بردارم دیگری می خواهد 34 درصد بردارد و چون از اول شفاف سازی انجام نگرفته است، آن تیم کلاً ازهم می پاشد.

عکس این قضیه یک تیم دارد کاری را انجام می دهد به یک نقطه ای میرسد که باید یک مسئولیت جدید تعریف شود. در این تیم این کار را مدیر انجام نمی دهد و مسئولیت و وظایف را بین 4 تا آدم تقسیم می کند. این از نمونه مثالهایی ست که من دیدم. یعنی به هر 4 نفر وظایف یکسان می دهد برای مثال اگر نامه ای ازطرف کارگزینی آمد هر 4 تا وظیفه دارید پاسخ یکسان بدهید. نامه می آید اما هیچگدام پاسخ نمی دهند. یا هر 4 تا یکسان پاسخ می دهند. این از عدم کارآمدی یک مدیر است. باید وظایف مشترک تا حد امکان کاسته و یا تفکیک بشود. شمایی که تا دیروز این وظایف را داشتید، یکی از وظایف شما کسر می شود که شبیه به وظایف خانم یا آقای فلانی ست و به ایشون واگذارمی شود و شما این وظیفه جدید را کامل به عهده بگیرید.

وقتی اتفاقی می افتد مسئولیت پذیری مشخص شده است. به صاحب آن فرایند ارجاع می دهید باید به من پاسخگو باشید. من خودم این اشتباه را اوایل که تازه بیزینسم را راه انداخته بودم در بخش حسابداری باهاش دست به گریبان بودم. مشکل این بود که من به هر کدام از حسابدارهای جدید می گفتم باید این فرایند را انجام بدهد و وقتی به مشکل بر می خوردند به آنها می گفتم که این چرا مشکل دارد؟ می گفتند که این داده هامربوط بمن نیست و مربوط به حسابدار قبلی هست.

یک روز این مشکل را برای همیشه ریشه کن کردم. یک حسابرس آوردم و به ایشان گفتم شما در این فرایند کلاً حسابهای مرا تراز کنید، آنجا که خطا دارد دربیاورید و آنجایی که خطا نداردجوری با هم همگام سازی کنید تا حسابها با هم درست بشوند. بعد از اینکه حسابها باهم ست شد حسابدار را دوباره سر جای قبلی گذاشتم و گفتم از امروز هرگونه مشکلی پیش آید مسئولیتش باشخص شماست.

امیدوارم که آگاه باشیم و بدانیم که در کسب و کارها برای رشد، زمان نیاز هست و درکسب وکارها ارکان مختلفی وجوددارد که باید با هم رشد کنند و اینکه اگر شما سال اول و دوم کسب و کارتان هست و تاحدود 40 درصد سود سالانه ندارید و ماهانه حداقل 4 درصد، نگهداری کسب و کار از نظر مالی و ریالی به صرفه نیست و باید تغییراتی در کسب و کار داده شود. با این اوصاف امیدوارم این نکات رادرزندگیتان بکاربگیرید.

عضویت باشگاه آکادمی موفقیت

نام | نام خانوادگی | نام شهر

10003715

و یا در وبسایت iransuccess.com خودتان نام نویسی را انجام دهید. تا از همایش ها و دوره ها مطلع شوید.

بر مدار ثروت و آرامش باشید / سامان کرمی

کسب و کار تهران

آکادمی موفقیت مشاوره تخصصی کسب و کار

آکادمی موفقیت در بخش مشاوره کسب و کار به شما نکاتی را می آموزد که شاید تا کنون به عنوان روش های برند سازی به آنها فکر نکرده باشید! خیلی ها تصور می کنند که برند سازی همان تبلیغات است و یا اینکه برند سازی و گسترش کسب و کار با هزینه های بسیار سنگین روبروست!

اما نمونه ای از فعالیت یک شرکت خودرو یی را در انتهای این متن برای شما مثال می زنم تا درک بهتری از یک شرکت، جامعه هدف و تمرکز بر مشتری سازی به شما داده باشیم و بدانیم مشاوره چه تاثیری در کسب و کار و آینده یک شرکت خواهد داشت.

بخش اول مشتریان هدف

به این فکر کنید که مشتریان هدف شما چه کسانی هتستند؟

مشتریان هدف مشتریانی هستند که بیشترین همخوانی (فراوانی) را برای استفاده از کالا و خدمات شما دارند. برای مثال جامعه هدف مزون ها و فشن شو ها (که مشتریان خوب ما هستند) معمولا دختران 16 تا 28 ساله می باشند. این طیف نشان دهنده میزان دقت به این جامعه هدف برای این رده سنی می باشد. اما آیا همین جامعه هدف برای فروش خانه و ویلا خودرو لولس جامعه آماری خوبی است؟

دختران جوان

بدون فکر پاسخ دهید: خیر! جامعه هدف مناسب برای خرید ویلا و خانه های لوکس، افراد با رده های سنی بالاتر و درآمدهای بیشتر می باشند. پس مرحله نخست جامعه هدف خود را انتخاب کنید و زوائد این جامعه هدف را حذف کنید. با خودتان نگویید من مشتری مثلا 50 ساله هم داشته ام! بله یک مورد که اگر سود آن را به هزینه های تمرکز و خدمات توزیع کنیم تقریبا سودی را نخواهد داشت!

انتخاب رسانه تبلیغاتی

رسانه تبلیغاتی را عمدتاً به عنوان عنصر بسیار حساسی نمی شناسند. اما رسانه تبلیغاتی همان پل ارتباطی میان شما و مشتریان شماست. پس باید آن را به درستی انتخاب و پیاده سازی کنیم. باز هم بر می گردیم به مثال تبلیغات برای مزون ها و سالن های زیبایی. اگر رسانه تبلیغاتی شما اینستاگرام باشد مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص می دهد تا بروشور های کاغذی و کاتالوگ (تحت تاثیر همان جامعه هدف)

برعکس برای افرادی که در مراکز خدمات گردشگری به دنبال یه هتل یا اقامتگاه موقت می گردند نصب یه بنر فیزیکی یا توزیع بروشور می تواند موثر تر واقع شود.

بخش سوم انتخاب محتوای رسانه

این انتخاب بسته به تجربه شخصی و تیم تحقیق و توسعه  R&D شما در همان رسانه می تواند دو برابر مشتریان شما را افزایش دهد. اگر شرکت های تبلیغاتی معتبر این کار را برایتان با هزینه های بالا انجام می دهند. باز هم به آنها کار خود را بسپارید زیر سود نهایی حاصل از این کار شما را متعجب خواهد کرد. بخش تخصصی اصول توزیع و یا پخش رسانه است که شما را متحیر می کند. که در بخش های بعدی (نوشته بعدی) در باره آن صحبت خواهیم کرد.

مثالی از شرکت خودرویی که قصد تبلیغات گران قیمت را داشت

یک شرکت خورویی انجام تبلیغات در تابستان را در برنامه برندسازی خود گنجانده بود. با من تماس گرفتند برای اینکه آیا می توانند هزینه مربوط به بیلبورد های داخل اتوبان های را برایشان کم تر کنم (ماهانه 40 میلیون) البته این قیمت در جای خود با ارزش است و من توصیه می کنم از این بیلبورد ها استفاده کنید اما نه برای هر کاری!

با مجموعه جلسه ای نیم ساعته داشتیم و به نتایج جالبی رسیدم که به شرح زیر برای شما بیان می کنم تا تاثیرات یک مشاوره خوب را در زمینه کسب و کار درک کنیم.(البته این تعریف از خود نیست و ممکن است ایده خود شما چندین برابر این راهنمایی موثر باشد)

  • سوال : ما چه چیزی را می فروشیم؟

خودرو های کارکرده و دست دوم (یک جور حمایت از خودرو صفر نخریم) بعد متوجه شدیم که خودرو های فروخته شده قیمت هایی در حدود زیر 200 میلیون تومان را دارند.

خودرو های فروخته شده می توانند برای این شرکت سود آوری بین 1 الی 10 میلیون را به همراه داشته باشد. اکنون نوبت می رسد به محاسبه ضریب بازگشت سرمایه.

تبلیغات موثر برندسازی

اگر ان چهار تابلو را به مدت 3 ماه هر کدام 30 میلیون هم در اختیار می گرفتیم حدود 360 میلیون تومان هزینه سه ماهه تبلیغات یعنی ماهانه بیش از 100 میلیون تومان هزینه می شد که باید روزانه حد اقل 3 میلیون تومان فروش یا بیشتر را به همراه می داشت به عبارتی باید هر روز حد اقل 2 فروش انجام می شد. این اتفاق با توجه نحوه اداره سنتی (اتوماسیون نشده بود) فعلی فروشگاه ممکن نبود.

هر چند بعد ها در طرح طولانی تر اجرای بیلبورد در دستور کار قرار گرفت!

طرح جایگزین استفاده از آفتابگیر ها برای تابستان بود (البته چون شرکت خودرویی بود). به این صورت که در بازار (تیر 96) هر آفتابگیر با قیمت تقریبی 10 الی 15 هزار تومان به فروش می رسید. با استعلامات قیمتی با جنس مناسب و برند این شرکت در قالب آفتاب گیر ها که در زمینه خودرو بود با قیمت تمام شده زیر 5 هزار تومان آماده تحویل شدند.

  • مرحله بعدی استفاده از بازار فروش خودرو های دست دوم برای برند سازی بود. محل های فروش خودرو با جامعه هدف خودرو های کارکره بازار جمعه های چیتگر می باشد. با فروش این آفتاب گیرها در ورودی پارکینگ در آن روز های گرم به قیمت بسیار پایین 5 هزار تومان وسوسه کننده بود. همه کسانی که می خواستند واقعا از این آفتابگیر استفاده کنند به آن پول می دادند و تهیه می کردند. مطمئن بودیم که قطعا از آن استفاده می کردند.

بعد از مدت کوتاهی فروشندگان لوازم خودرو خودشان اقدام به خرید عمده برای فروش کردند(ارتقاء در تعداد فروش). این یعنی جنس تبلیغاتی خود را می فروختیم! سود نقدی هم می کردیم. این نوع تبلیغات خلاقانه علاوه بر اینکه

  • هیچ هزینه ای نداشت
  • بیلبورد های در تمام شهر ایجاد کرد
  • در تمام طول تابستان پابرجا بود
  • تبلیغات دقیقا در دست جامعه هدف قرار گرفت
  • ایجاد درآمد مستقیم داشت
  • مخاطب برای نگهدای از آن تلاش می کرد(هزینه پرداخته بود)
  • همیشه همراهش بود (مثل بیلبورد فراموش نمی شد)
  • و …

اگر شما هم بتوانید کارهای خلاقانه در حوزه کسب و کار خود انجام دهید. علاوه بر اینکه می توانید در هزینه ها بسیار صرفه جویی کنید می توانید حتی در تعداد مشتریان خود نیز انقلابی به پا کنید که خودتان هم متعجب شوید. (درامدتان تصاعدی میشود)

«طرح نمونه یکی دیگر از تبلیغات پیشنهادی»

اگر در تهران یا شهرستان هستید همین حالا باما تماس بگیرید و با راه های ارتباطی مناسب راهنمایی ها خود را دریافت کنید.

یک ایده و یک اجرای مناسب می تواند از چندین سال تلاش بدون برنامه بیشتر به شما کمک کند.

منتظر تماس شما هستیم.

آکادمی موفقیت ایران

برند سازی به سبک گرگ وال استریت

کارآفرینی و برند سازی به سبک جردن بلفورت

شما هم اگر عاشق کسب و کار و کارآفرینی باشید حتما اسم فیلم معروف این حیطه یعنی گرگ وال استریت را شنیده اید!!

یا شاید این فیلم را دیده اید. اما امروز در باره این مطلب صحبت می کنیم که چطور با استفاده از داستان زندگی نابغه فروش آقای جردن بلفورت می توانیم نکات مهم اما ساده ای را برای تبدیل شدن از یک انسان گمنام به یک برند بسیار معروف و بزرگ استفاده کنیم.ثروت آفرینی هم اصولی دارد!

پیشنهاد می کنیم که ابتدا قطعه ای از فیلم گرگ وال استریت Wolf Of wall street را کامل نگاه کنید و بعد به ادامه توضیحاتی که ارائه می شود نگاه کنید و هرجا که احساس کردید که نیاز هست باز به فیلم رجوع کرده و این نکات را برای خودتان تجسم کنید که چه طور می توانید این نکات را در کسب و کار خود پیاده سازی کنید.

از صفر تا 100 برند سازی همراه شماییم(آکادمی موفقیت ایران)

نکات و تحلیل های فیلم گرگ وال استریت

اگر این فیلم را از اول پی بگیریم. نکته های بسیار جالبی را که تقریبا از زبان تمام کارآفرینان بزرگ می توان شنید را می بینیم. جردن یک شخص جوان است که انگیزه و اشتیاق بسیار فراوانی برای رسیدن به ثروت های رویایی دارد.

کارمند می شود!

او در ابتدا سعی می کند که در بطن موضوع بازار سهام و وال استریت قرار بگیرد. پس می داند که باید مراحل موفقیت را از سطح پایه و اولیه شروع کرد تا بتوانید در ادامه راه موفقیت پر قدرت و با دانش از پایه ای ترین مطالب تا مسائل کلان را پوشش دهد.

یک دوست و یک راهنما (مربی) برای خود انتخاب می کند.

در این بخش از داستان در همان لحظه های کارمندی که عموما از دست دادن جایگاه شغلی خود واهمه دارند با دو گروه آدم روبرو می شود. شخصیتی عصبی و دارای خشونت که از او متنفر است و در مقابل شخصی دارای آرامش که بعد ها او را به انجام مراقبه و ریلکسیشن در طول روز برای افزایش بازدهی کمک می کند. این شخص تمام جزئیات مربوط به کسب و کار را به جردن در زمانی کمتر از آنچه سایرین با تجربه به دست می آورد را به او می آموزد.

مجوزهای لازم برای را سریع می گیرد

در این فیلم می بینیم که با هدف کارگزار شدن در بورس برای یک مجموعه حرفه ای شروع به کار می کند و در ادامه فیلم جردن که مدرک کارگزاری را اخذ می کند و شروع به فعالیت و کار برای خودش به صورت مستقل می نماید. او می داند که آینده را باید با دستان خود و به صورت مستقل بسازد. با کارمند باقی مانده همچنان که در اول داستان می بینیم با تحقیر و ناسزا روبرو می شود.برای شروع فعالیت های خودتان تا می توانید زیر ساخت های حقوقی آماده کنید. چون اگر با توجه به آموزش ها درست عمل کنید خیلی سریع دشمنانی پیدا خواهید کرد که به دنبال هر گونه مکانی برای از پا در آوردن شما خواهند گشت.

تغییر در مسیر حرکت نه هدف

پس از گذشت فقط چند ساعت از شروع به کار خود بازار بورس آمریکا بسته می شود (دوشنبه سیاه) جوانی با آرزوهای بسیار بزرگ و امید های بسیار زیاد در یک نیم روز کاری به یک جوان بیکار و پر انرژی ولی بیکار تبدیل می شود. در این جاست که با پیشنهاد های مختلف برای کارهای دیگر از جمله فروش لوازم خانگی مواجه می شود. نکته اصلی اینکه او نمی پذیرد. در جاده ای غیر از جاده ای که مهارت های آنرا کسب کرده قدم بگذارد. آرزو های خود را فعلا در مغز خود نگه می دارد و باز هم سهام می فروشد. (بزرگ بیندیش ولی کوچک قدم بردار)

تیم سازی را انجام می دهد

اگر قرار باشد شما بسیار بزرگ باشید و بسیار قدرتمند عمل کنید لازم است که کارهای بسیار زیادی را انجام دهید. از جمله این کار ها می تواند فکری یا فیزیکی یا تخصصی باشد. برای اجرای کارهای علاوه بر مدیریت خودتان نیاز به نیروی انسانی دارید. نیروی انسانی عالی همان زیر بنای تیم سازیست. که در این فیلم با استفاده از اولین دوست خودش که گارسن رستوران بوده و هیچ تخصصی ندارد شروع می شود. بعد ها چند فرد دیگر را که عموما دارای سوال آکادمیک نیز نیستند حتی دارای سوابق بزهکارانه نیز می باشند را با خود همراه کرده و یک تیم آماده شروع و با انگیزه را تشکیل می دهد چون می داند که بدون تیم یک امپراطوری ساخته (آکادمی موفقیت ایران) نمی شود.

برندسازی (Branding)

جردن زمانی با خود می اندیشد که چرا دیگران باید به کمپانی بی نام و نشان او اعتبار کنند!! پس با دو رویکرد اساسی روبرو می شود.

  1. تعامل با مشتری
  2. ماندگاری در ذهن او!

برای اینکار خودش دست به کار می شود و فقط هر آنچه را که لازم است به صورت مختصر و مفید به دوستان و شرکای خود آموزش می دهد تا تعامل با مشتریان به صورتی حرفه ای و ملموس به نظر بیاید. با این روش در ذهن مخاطب تاثیر بسیار بالایی را داشته باشد. اصول انتقال مطالب به صورت موثر را در مطالب آکادمی موفقیت می توانید مطالعه کنید.

بخش ساخت یک نام بسیار زیبا و یک لوگو برای اعتبار بخشی به کسب و کار خود یکی دیگر از عواملی است که جردن بلفورت در ابتدای کار برای کسب و کار خود انجام می دهد.

مدیریت تعاملی به سبک جردن

شاید او مدیر بسیار خوبی باشد اما می داند که کارمندان بزرگترین منابع او در جهان می باشند تا انجا که در انتهای فیلم به آنها وفادار می ماند البته کارمندان او نیز به او وفادار می مانند. نکته بسیار مهم این بخش دوستی علاوه بر حس وظیفه و کار در کنار آموزش ها و تامین های مالی برای کارمندانش می باشد. یکی از اصول اساسی و اصلی مدیران موفق یعنی همان دادن ارزش به کارمندان می باشد.

مشکل افراط و ایجاد زوال شغلی

از آنجا که پول بسیار زیادی به دست می آورد در بسیاری از موارد نظیر مواد و قرص و مشروبات الکلی زیاده روی می کند و همین امر باعث اتفاق های برنامه ریزی نشده ای در زندگی او می شود. تصمیم های نا به جا و شاید بی مورد باعث بیراهه رفتن کسب و کار او و در نهایت مصادره امال او به دلیل کارهای غیر قانونی و … می گردد.

چند سالی را در زندان سپری می کند اما پس از آزادی و بازگشت به دنیای سرمایه داری باز هم به دوران اوج خود باز می گردد. در پایان فیلم به اسطوره فروش جهانی تبدیل می شود و حتی به کشور ایران هم می آید.

در ادامه با سایر تکنیک های موثر در برند سازی در مقاله بعدی همراه شماییم.

دوستانی که تمایل به استفاده از خدمات مشاوره ای و برند سازی آکادمی موفقیت را دارند می توانند با ما بصورت مستقیم در ارتباط باشند.

22221122-4

09120044718

گروه مشاوره کسب و کار تهران

گروه مشاوره کسب و کار آکادمی موفقیت ایران

Tehran Business Advisory Group Of  Iran Success Academy

مشاوره کسب و کار چه کمکی به شما می کند؟

 

برای رسیدن به پاسخ سوالتان حتما 8 بخش زیر را بخوانید.

اگر در هرکدام از موارد احساس نقص یا تسلط کم دارید، بدانید نیازمند یک متخصص برای اجرای حرفه ای و قدرتمند آن بخش می باشید تا به اوج آرمان های مورد انتظار خود دست یابید.

  1. نمی توانم به درستی آینده کاری را که شروع کردم حدس بزنم(کسب و کارهای سنتی)
  2. نمی دانم آخر هر کاری چقدر سود منطقی باید حاصل شود (مدیریت مالی صحیح)
  3. نمی دانم برای انجام هر کاری از کجا شروع کنم؟ (فرایند سازی سازمانی)
  4. نمی دانم چگونه فعالیتم را تضمین کنم؟ (شناخت بازار و مشتریان)
  5. نمی دانم کمبودهایی را که در مقابل رقیبان آن کسب و کار دارم چگونه جبران کنم؟ (تحلیل رقبا)
  6. نمی دانم در زمان ورشکستگی چه باید بکنم؟ (رکود در بازار)
  7. نمی دانم اگر بعد از شروع کسب و کار دچار کمبود سرمایه شدم چه کنم؟ (جذب سرمایه)
  8. نمی دانم چه زمان در کسب و کار خود به ( آکادمی موفقیت ایران ) اطمینان و آرامش می رسم؟ (استقلال مالی)

 

گزینه هایی که اگر ندارید حتما باید به فکر اجرای آن باشید.

این یک پیشنهاد نیست! مشاوره کسب و کار یک اجبار در دنیای کسب و کار های نوین به شمار می رود.

الزام های یک کسب و کار در دنیال جدید

  • استقرار سیستم
  • آموزش
  • بازار یابی و توسعه
  • مشاوره برای بخش های مختلف
  • مدیریت یکپارچه ISO
  • طراحی و توسعه زیر ساخت مجازی (توسعه وبسایت)
  • کارهایی است که شما توسط تیم خودتان و یا تیم های برون سپاری باید برای کسب و کار خود انجام دهید تا از رقیبان و دیگر افراد عقب نیفتید.

آمار نشان داده که کسب و کارها بعد از 5 سال نحوه نیاز های مشتری تغییر می کند اما کسب و کار ها همچنان تغییری نمی کنند!

اگر ما بازار را به 100 کسب و کار نو پا تقسیم کنیم. پس از گذشت سال اول به دلیل ندانستن اصول پایه ای کسب وکار که در بخش اول برای شما توضیح داده شد. بیش از 90 مورد از این کسب و کار ها حتی پیش از گردش مالی سال اول تعطیل می شوند.

پس از گذشت 5 سال از 10 کسب و کار باقی مانده تنها 1 کسب و کار به همان صورت که شروع کرده مسیر خود را ادامه می دهد(به اصطلاح برند بازار می شود)

اگر می خواهید آن یک درصد می توانید شما باشید. چون الان در حال مطالعه این بخش هستید مطمئن هستیم که شما گزینه اول این مسیر را کاملا درک کرده اید و به دنبال آن آمده اید. بله به شما تبریک می گوییم شما :

آموزش و دانش را که گزینه اول برند شدن و پایداری در کسب و کار است را دارید دنبال می کنید. بله شما اکون فعالیت های همان یک درصد که در آینده در بازار باقی خواهند ماند را دنبال می کنید. اما این به تنهایی کافی نیست.

گزینه بعدی اجرای آموخته هاست آن هم به صورت بهینه شده. بیشترین چیزی که از ما زمان می برد آزمون و خطا و یا همان روال تجربه است. مگر ما چه قدر زمان و هزینه داریم تا در طول سالیان دراز تجربه کنیم؟؟

ارزان ترین راه استفاده از تجربه دیگران است!!

بله دیگران تجربیات خودشان را به ارزانی و راحتی در اختیار شما قرار نمی دهند. سالها تجربه در گرما و سرما و … این یعنی اینکه شما باید به هر قیمتی شده این تجربیات را به دست آورید. نمونه تجربه زیر از مدیریت شرکت پتو سازی را برایتان می نویسم.

 

می گفت : که هر چه پول برای آموزش بدهیم کم است!؟

گفتم : چرا ؟

گفت : حدود 5 سال پیش یک حساب سر انگشتی کردم و دیدم در بخش جذب نیرو ضعیف هستیم. دوره ای را گذراندم و یک مدیر با حقوق دو برابر و یک زیر ساخت چند میلیونی برای آموزش و بقیه ی اصول علمی که وجود داشت برای پیاده سازی بیان کردم. شاید حدود 50 میلیون تومان هزینه کردم و چند ماه اول به خودم می گفتم این همه پول را چرا خرج کردم!؟

اما بعد از اینکه سال بعد در کشور یکی از 3 محصول برتر در قیمت و کیفیت شدیم تاثیرش را درک کردم و در بازار های رکود چند ساله اخیر هم توانستم علاوه بر همان آموخته ها و آموزش های جدید همچنان در صنعت تولید در ایران باقی بمانم.

و افسوس می خورم که چرا این هزینه آموزش را سال ها پیش نیاموخته و به کار نگرفته ام تا بتوانم خیل سریعتر از اینها به این آرامش بازار و آرامش مالی دست پیدا کنم.

اما این بخش را از زبان افراد زیادی شنیده ام که نمی خواهم بازگو کنم!! اما من می خواهم از زبان خودتان بشنوید.

 

اگر صاحب کسب و کار هستید :

می خواهم به 5 سال پیش خود برگردید، میزان درآمد خود را یادداشت کنید.

حالا می خواهم به امروز برگردید و درآمد خود را یادداشت کنید.

حالا مهارت هایی را که باعث شده این افزایش در آمد را داشته باشید را بنویسید : برای مثال یادگیری اصول قرار دادها، یا اصول خرید محصول یا نگهداری و …

حالا می خواهیم خودتان قضاوت کنید اگر شما این روال را تجربه نمی کردید. خودتان این روال را به صورت دانش فعلی خودتان به یک شخص که هیچ تجربه ای در این زمینه ندارد آموزش می دادید.

  • شاگرد شما در چند ماه به این مهارت ها مسلط می شود؟
  • شاگرد شما چه قدر زودتر می تواند به این درآمد و سطح فعلی شما برسد؟
  • شاگرد شما چه قدر از اتلاف عمر و آینده اش جلوگیری می کند؟
  • اکنون ارزش هر ماه برای خود شما چقدر است؟

همه اینها به شما این مسیر را نشان می دهد که استفاده از دانش متخصصان می تواند بهترین گزینه صرفه جویی تمام عیار باشد.

خنگ ترین فرد کسب و کار خود باشید!

کارفرمای زنِ دارن هاردی 😀  اینو از دل کتاب کشیدم بیرون براتون !!

مشاوره کسب و کار کارمندی

فرقی نمی کند که شما کارمند باشید، باز هم روال بالا را برای خودتان می توانید تکرار کنید

درآمد 5 سال آینده خود یا پنج سال گذشته خود را لیست کنید. اکنون یک تعداد مهارت کسب کرده اید. یا اینکه برای درآمد 3 برابری باید یک تعداد مهارت را کسب و کنید. مثلا مهارت مدیریت یا مهارت مدیریت مشتری و … اکنون شما نیاز سنجی کرده اید که باید 3 مهارت را یاد بگیرید اگر خودتان این مهارت ها را بیاموزید زمان بر است اما اگر در دوره های فشرده کاربردی شرکت کنید این زمان به شدت کم می شود از سال ها به چند ماه تقلیل پیدا می کند 🙂

 

تا این مرحله اهمیت آموزش دیدن و تسریع در روند پیشرفت را درک کردید و هزینه های این بخش برای اجرای شما قابل توجیه شد که امروز روی آموزش و مشاوره سرمایه گذاری می کنم چند ماه بعد تا 30 برابر بیشتر بدست می آورم.

 

گول مشاوره های کسب و کار را نخوریم!

قصد توهین و یا زیر سوال بردن معلومات عزیزان فعال در این زمینه را نداریم اما نکته:

  • چطور بفهمم به چه کسی اعتماد کنم؟
  • چه کسی را می توانم در اجرای فرایند دخیل کنم؟
  • از چه کسی آموزش ببینم؟

از کسی آموزش ببینیم که خودش چیزی را که می گوید قبلا اجرا کرده باشد. (کوین ترودو)

اینم از یکی از سمینار های فرانسه اوردم براتون 🙂

حالا مهم اینجاست که این فرد بتونه دست آوردش رو به شما نشون بده، مثلا من یک کارخانه با 200 نفر پرسنل رو به این روش دارم اداره می کنم. شما هم می تونید از این روش اداره کنید. یا اینکه من دارم با این نوع سرمایه گذاری و تیم سازی یک پایگاه اطلاعاتی نیم میلیون نفری رو مدیریت می کنم.

هر چیزی رو که قراره به شما آموزش بده که اصلاحا بهش می گن مشاوره، باید یادمون باشه ازش نمونه کار یا همون دست آورد بخواهیم. هر چه این افراد دست آوردشون بزرگ تر باشه، اطلاعاتشون حرفه ای تره و هر چه حرفه ای تر باشن نایاب تر می شن و همچنین گرانتر، این افراد رو پیدا کنید و بهای اونها رو بپردازید.

اما یک نکته اساسی اول نرید سراغ غول مرحله آخر!!

  1. اول شما اطلاعاتی ندارید که این شخص شما را رشد بده
  2. دوم هزینه های میلونی این عزیزان را نمی توانید تامین کنید.

پس چند سطح بالاتر از وضعیت فعلی شما همان شخصی است که باید برای مشاوره از او کمک بخواهید و بعد در سطوح همان زمینه رشد کنید. تا به فرد اسطوره ای خود برسید و زمان با او همکار شوید!

 

 

در مقاله ی بعدی راجع به روند آموزش پذیری مستمر برای شما توضیحاتی را خواهیم داشت

با ما در خبر نامه آکادمی موفقیت

همراه باشید.

ارسال نام و نام شهر خود به سامانه 10003715

یا استفاده از فرم های ثبت نام در وبسایت آکادمی موفقیت ایران

 

آموزش اختلاس

آموزش اختلاس به صورت تخصصی

اختلاس را هم بیاموزیم

!!!!!!!! ویژه مدیران !!!!!!

این بار آموزش ها را از شخصی بیاموزید که خود آنها را آزموده است

استاد سامان کرمی «آنتونی رابینز ایران»

 این کلاس نمونه مشابه ندارد! چون حاصل تجربیات شخصی

ورزشی ، اقتصادی ، صنعتی و علمی می باشد

  • خود دارای بیماری صعب العلاج بوده که اکنون مقام های ورزشی متععد حاکی از شکست آن باور است
  • خود دارای معدلی پایین بود و اکنون چندین رشته دانشگاهی را به صورت همزمان تحصیل کرده
  • در سن 25 سالگی به مدیریت کارخانه بزرگ با 1200 نفر پرسنل رسیده
  • در کمتر از 2 سال 5 کسب و کار موفق را استارت زده است

شما هم از کنار هم بودن لذت ببرید ، آموزش ببینید و پیشرفت کنید

 اختلاس یکی از روش های نوین به دست آوردن پول های هنگفت در زمان کوتاه به صورت حرفه ای می باشد

 

آموزش اختلاس

اگر شما هم بیش از 10 میلیارد تومان سرمایه دارید و یا بیش از 1000 کارمند دارید

توصیه می شود در این آموزش  شرکت کنید تا بتوانید از این آموزه ها به نحوی موثر و مطمئن در گردش مالی خود بهره بگیرید

سته به شرایط اقتصادی و محیطی راه های زیادی برای اختلاس وجود دارد

که از این روش ها می توان مانند یک شمشیر دو لبه استفاده کرد اگر در مقام مناسب اقدام مناسب را نداند!!

جهت اطمینان از کاربردی بودن مطالب تا شش ماه همراه شما با ارائه مطالب کاربردی و رفع گیر های احتمالی در عمل می باشیم

در ایام نوروز می توانید همراه با یک اقامت و یک تعطیلات رویایی آموزشی عملی و بسیار کاربردی بیاموزید

 

نگهداری ثروت از به دست آوردن ثروت سخت تر نیست !!!

اگر راه های آن را بدانیم

 

می توانید در صورت عدم رضایت ار خدمات آموزشی وجه خود را به صورت مستقیم از ما بخواهید

ما به آموزش خود ایمان داریم

دنیا را از زاویه ای دیگر ببینید

برنامه های ویژه کارگاه های استاد کرمی به شرح زیر می باشد: 

  1. شناخت گردش های مالی شرکت های خصوصی و دولتی
  2. شناخت بخش های آسیب پذیر مالیاتی و عوارضی
  3. بخش های اجرایی و سند سازی های متعارف
  4. استفاده از اسناد غیر منقول و زیر ساخت های کهنه
  5. استفاده از مرکز حسابداری جهت ارجاعات
  6. و ……

تا پایان را با شماییم

آکادمی موفقیت