پس از پرسش های فراوانی که در زمینه کسب درآمد و الاخصوص کسب درآمد از دنیای مجازی به این نتیجه رسیدیم که نکاتی را برای شما توضیح دهیم.اگر می خواهید از دنیای مجازی کسب درآمد داشته باشید باید به نکات زیر توجه کنید.
خیلی از افرادی که به سمینارها و همایش ها مراجعه میکنند یک نکته را فراموش می کنند:
اگرآن ها ازوقت، انرژی و زمانی را که صرف شبکه های مجازی می کنند را مانند تمام بخش های زندگی مدیریت و برنامه ریزی صحیح کنند می توانند براحتی از شبکه های مجازی کسب درآمد و پیشرفت چشمگیری داشته باشند.
همانطور ما انسان ها در زندگی به برنامه ریزی نیاز داریم، در دنیای مجازی هم به برنامه ریزی احتیاج داریم. اگر برنامه ریزی درستی برای دنیای مجازی خود نداشته باشیم، مانند خیلی ار افرادی که ۹ ساعت در روز را در شبکه های مجازی برای تفریح سپری می کنند و هیچ فایده و سودی را برایشان نخواهد داشت ( حتی کلی ضرر و زیان هم به روح و روان آنها به خاطر تبلیغات پوچ می رسد).
بعضی ها میگویند «ما اخبار را دنبال میکنیم و اطلاعات مفید کسب می کنیم!»
بله! اما سوال این است که: آیا برای کسب چند خبر و اطلاعات خیلی کوچک لازم است که شما ۹ ساعت از زمان با ارزشتان را صرف دنیای مجازی کنید؟
راهکار های مدیریت کردن دنیای مجازی …
اگر میخواهید خود و دنیای مجازی را که به عنوان شخصی که میخواهد از بخش مجازی کسب درآمد داشته باشد و بهترین سود را از لحاظ زمانی ببرد باید به توصیه ها و پیشنهادات که به شما ارائه میدهیم توجه کنید.
۱ همانند یک دهه گذشته که گوشی های هوشمند نبودند و تمام گوشی ها ساده بودند، ما با صدای زنگ تماس، صدای SMS متوجه می شدیم که کسی با ما کار واحب دارد. در زمان حال هم که تمام گوشی ها هوشمند هستند اگر کسی با ما کار واجب داشته باشد با ما تماس می گیرد یا پیامک می دهد. پس اگر شما دوست عزیز در برنامه های مختلف، گروه ها و کانال های مختلف دارید بهتر است که فقط یکی از بهترینان آن ها نگه دارید.
چگونه از بین کانال ها و گروه های مختلف یکی از بهترین آن ها را نگه داریم؟
کانال و گروه های خوب کانال و گروه هایی هستند که
۱ مطالب حاشیه ای و خارج از موضوع کانال نمی گذارند
۲ در طی روز۴ الی ۵ پست می گذارد
۳ پست ها صرفاً کاربردی هستند
۲ تمام کانال ها و گروه ها را در حالی بی صدا میگذاریم و تمام کانال ها گروهایی را که به آن ها نیاز نداریم را حذف می کنیم زیرا در طی روز زمانی را برای پرداختن به موضوعات متفرقه و پرحاشیه ای که به اهداف ما نزدیک نیستند را نداریم.
با توجه به این رویکرد میتوانیم بازه زمانی را که صرف دریافت پیام ها می کنیم مدیریت زمان کرده و اطلاعات دریافتی بیهوده را کم کنیم.
نکته مدیریت شبکه های مجازی
چه زمانی را برای ارتباط بر قرار کردن و یا چت کردن با دوستان و آشنایان معین کنیم؟
۱ باید برای گوشی خودتان آلارم بگذارید یعنی آن زمانی را که کاری برای انجام دادن ندارید را صرف چک کردن دنیای مجازی خود کنید!
برای مثال؛ شما هر روز با مترو یا اتوبوس به محل کارتان می روید آن بازه زمانی را که منتظر اتوبوس و یا مترو هستید را صرف چک کردن شبکه های مجازی بکنید.
۲ در طی روز ۴ آلارم ۱۵ دقیقه ای را برای چک کردن شبکه های مجازی معین کنید صبح ظهر عصر و شب (اگر برایتان مقدور است این تعداد را هم کمتر کنید).
اگر شغلتان در بستر شبکه های مجازی است چه باید بکنید؟
برا شبکه های مجازی مربوط به شغلتان یک آلارم خاص و جدا از شبکه های مجازی شخصی خود بگذارید تا متوجه بشید که این صدای خاص مربوط به بخش های شغلی شما هستند و نیاز به پایخ گویی سریع دارد.
با توجه به این نکات یاد گرفتیم که چطور خودمان را در دنیای مجازی از بزرگترین دزد زمان (شبکه های مجازی) ایمن کنیم.
یعنی به جای اینکه ۹ ساعت در روز را بدون فایده ای صرف شبکه های مجازی کنیم ۱ ساعت یا کمتر را در روز را که به چهار بازه زمانی ۱۵ دقیقه ای تقسیم کردیم را برای فضای مجازی اختصاص دادیم .
چطورمیتوانیم بازدهی شبکه های مجازی خود را بالا ببریم واز آن کسب در آمد کنیم؟
همه ها به دنبال راهی برای کسب درآمد هستیم اما اگر بخواهیم ازشبکه های مجازی و همین گوشی همراه خودمان کسب درآمد داشته باشیم باید چند مولفه زیر را رعایت کنیم :
۱ شما باید یک کالا برای فروش داشته باشید و تبلیغ کالای خودتان را با محتوای با کیفیت انجام بدهید.
محتوای با کیفیت در شبکه های مجازی یعنی چه؟
یعنی که شما محتوای تبلیغ کالا خودتان را کپی نکرده باشید و خودتان آن را بسازید. درآن اطلاعات جالب و کاربردی به مخاطب ارائه کنید.
۲ اگر کالایی برای فروش ندارید احتمالا خدماتی برای ارائه دادن دارید.
شما ممکن است هر مدل خدماتی برای ارائه دادن داشته باشید
برای مثال خانم امینی عزیز که در سمینار شرکت کرده بودند دست خط بسیار زیبایی داشتند ایشان فارسی و انگلیسی را به صورت بسیار زیبا می نوشتند. کار و خدمات تخصصی خود را به بخش های مختلف و به دوستان و عزیزانی که به این خدمات در کسب و کار و یا به صورت دکوری احتیاج داشتند ارائه می دهند.
۳ اگر شما کالایی برای فروش ندارید و خدماتی هم برای ارائه ندارین چگونه کسب درآمد داشته باشید؟
شما کالایی برای فروش و خدماتی برای ارائه ندارید اما اگر شما در فضای مجازی (تگرام.اینستاگرام،Facebook و….)
یک مسیر خاصی را دنبال میکنید و درآن مسیر مخاطبین زیادی دارید و این مخاطبین شما را دنبال می کنند و پیام های شما را دوست دارند، شما می توانید با ارائه دادن کالا و خدمات دیگران در آن بخش مجازی خودتان کسب درآمد داشته باشید.
شاید برای شما جالب باشد که در دنیای مجازی خیلی از افراد کالا و خدمات ندارند اما کارشان معرفی کالا و خدمات دیگران است .
با گذشتن بنرهای تبلیغاتی در صفحه شخصی خودشان، فیلم گرفتن از مجموعه و کسب و کار آنها و تولید محتوای انحصاری برای مخاطبین که از آن مجموعه و یا کالا خریداری کنند و در واقع باعث یک گردش مالی می شوند.
ضرب المثلی هست که می گه : از قدیم گفتن « بی مایه فطیره »
اگر شما برای من نوعی ایجاد پول و سود نکنید من هم نمیتوانم برای شما ایجاد پول و سود بکنم (به شما پولی پرداخت کنم).
پس شما با توجه به این سه شرط :
داشتن کالا
داشتن خدمات
معرفی کالا و خدمات دیگران
با تولید محتوای انحصاری یک شبکه مجازی پر قدرت بسازید و از آن کسب در آمد داشته باشید و چند اصل دیگر هم در قسمت های بعد برای شما توضیح داده خواهد شد.
هزینه مشاوره کسب و کار در واقع سرمایه گذاری محسوب می گردد. زیرا طبق توضیحات ارائه شده آقای برایان تریسی میزان سود ناشی از سرمایه گذاری آموزش یا همان سرمایه گذاری هزینه مشاوره X30 (سی برابر هزینه پراخت شده) به جیب شما پول خواهد رساند.
این سرمایه گذاری باعث می شود که برخلاف اسمی که روی آن گذاشته می شود بسیار سود آور است. برای جزئیات بیشتر مثال هایی را بیان می کنیم که به روشن شدن تفکرات شما بینجامد.
چرا باید برای کسب و کار مشاوره کنیم؟
اگر می خواهیم یک کارآفرین موفق باشیم، باید دو عامل پیشروی را در نظر بگیریم. نحوه تفکر صحیح و نحوه سرمایه گذاری. این دو عامل، نقاط کلیدی مشاوره های می باشند. برای یادگیری تفکر صحیح یا شیوه سرمایه گذاری یک کارآفرین تجربه ها و آموزش های پیچیده ای زمان بسیار زیاد نیاز است. پس اگر شما تمام این نکات را خودتان با تجربه بیاموزید. دیگر زمانی برای راه اندازی کسب و کار برای شما باقی نمی ماند!؟
مدیران موفق ارزش مشاور را می دانند و همواره به دنبال مشاوره های حرفه ای می گردند برای مثال آقای بیل گیتس بیش از 18 مشاوره دارد. آیا این نشان از اهمیت این موضوع ندارد. اگر از تجربه های یک مشاوره حرفه ای استفاده کنید احتمال رکود و یا ورشکستگی کسب و کار خود را بیمه می کنید. پس مشاوره کسب و کار سرمایه گذاری با بازدهی بسیار بالاست.
چه ضمانتی بابت هزینه مشاوره کسب و کار وجود دارد؟
قبل از این که مشاوره ای انجام شود، باید از توانایی مشاور و میزان اطلاعات او اطمینان حاصل نمایید. بهترین راه برای اعتماد سازی این است که فرد مشاور خود به گفته های اکنون خود عمل کرده باشد و دارای دست آورد قابل ارائه باشد. برای مثال اگر اصول سرمایه گذاری در بیمه عمر را مطرح می کند : خود او بیمه عمر داشته باشد.
هنگامی که توضیح می دهد باید به این صورت تیم سازی کرد، باید خودش تیم داشته باشد و تیم ساخته باشد.
برای برخی از موارد که امکان اجرای آن در مشاغل خاص صرفاً مانند فروشگاه لنت ترمز یا روسری امکان پذیر است. می توان به این صورت در نظر داشت که آیا این فرد می تواند فرد مفیدی در کنار من باشد؟
در شرایط ایده ال به شما در مدت زمان 15 دقیقه فرصت داده می شود تا با 4 سوال کلیدی که در ذهن خود دارید میزان تسلط مشاور را سنجیده و به صورت مقدماتی در حوزه خود متوجه شوید که آیا آین مشاوره می تواند درخواست های شما را برطرف نماید یا اینکه باید به نزد فرد دیگری روید؟ یا می توانید چندین مشکل را مطرح کنید و چندین راهکار دریافت نمایید اما چون پاسخ ها پخته نیستند باید روی آنها کار شوند. اما دارای سرنخ های مناسبی برای ادامه مشاوره می باشند.
این بخش از جلسه برای این است که اطمینان حاصل کنید این هزینه های پرداختی فقط دور ریختن پول نیست.
کار مار 100 % گارانتی دارد، یعنی تا پایان سال جاری میلادی می توانید صرفا با پیامک کردن شماره کارت به نام خودتان به سامانه پیامک آکادمی موفقیت 10003715 تمام هزینه ها به صورت آنی به شما همراه آکادمی مسترد می گردد. امکان تشخیص صرفا خود شما می باشید.
هزینه مشاوره کسب و کار چقدر است؟
عوامل مختلفی در مشاوره کسب و کار موثر است :
موضوع مورد مشاوره :
موضوعات بسیار زیاد هستند: از سرمایه گذاری چند میلیونی تا چند میلیاردی، شروع یک کسب و کار کوچک تا راه اندازی یک شرکت چند ملیتی همه و همه از تامین نیروی انسانی تا تامین مالی و مشاوره های مدیریتی و شاید مشاوره توسعه فردی را نیاز باشد. مشاوره بازرگانی یا مشاوره تبلیغات موثر تهیه مدل برای کسب و کار شما و … را می توان در جای جای کسب و کار در نظر گرفت.
مشاوره های کسب و کار چطور اجرا می شوند؟
مشاروه های کسب وکار شکل های مختلفی می تواند داشته باشد که برخی از آنها به صورت مستقیم و برخی دیگر از راه دور برای مخاطبین قابل ارائه است :
مشاوره به صورت ایمیلی یا مکاتبه ای
مشاوره آنلاین یا بصورت چت های پیامرسان
مشاوره تلفنی کسب و کار
مشاوره حضوری در محل دفتر آکادمی موفقیت
مشاوره حضوری در محل کسب و کار متقاضیمشاوره
مشاوره بصورت پروژه ای و یک باره
سطح دانش مشاور :
مشاوره صرفاً باید بهترین نتیجه را برای شما به ارمغان بیاورد. داشتن تحصیلات دانشگاهی مرتبط یا نامرتبط تاثیر بالایی در نتیجه گیری شما از مشاوره ندارد اما در روند ارائه مطالب به شما موثر است.
تجربه یک مشاوره در ارائه کسب و کار :
حتی یک دانش آموز هم می تواند مشاوره در زمینه تحصیلی خود به دوستانش مشاوره دهد. اما هر چه میزان تجربه و توانایی های یک فرد بیشتر و میزان تسلط او بر کارها بیشتر باشد وقت او گران بهاتر شده و بنابراین هزینه ها و کیفیت کار ارائه شده نیز بیشتر می شود.
تجربه برتر از مدرک تحصیلی دکترای غیر کاربردی است. برای مثال شما کدام یک از دو مورد زیر را برای مشاوره انتخاب می کنید؟
1-کسی که خود صاحب کسب و کار بزرگی است. کارخانه های بزرگی را راه اندازی و مدیریت کرده و تجربه های متعدد است و به شما می گوید که با این روش خاص برای مثال در خرید های خود می توانید 2% تا 4% صرفه جویی داشته باشید. از شما مبلغ 5 میلیون تومان برای ارائه همین یک تکنیک در 10 دقیقه طلب کند.
2-شخصی که مدرک دکترای خود را گرفته و بدون تجربه آماده است که شما را همراهی کند که کدام یک از روش ها با آزمون و خطا به نتیجه مناسب تری خواهد رسید؟ شاید هم نتیجه معکوسی را برای شما به ارمغان بیاورد! البته هزینه ای روش شاید در حد چند صد هزار تومان باشد.
3-ایده آل ترین حالت این است که هم مشاور دارای مدرک تخصصی هم سابقه فعالیت مرتبط و هم دارای تجربه و مهارت باشد. که در این حالت زمان های در دسترس داشتن مشاور بسیار بالا و نیز هزینه هایی که با اختصاص وقت به مراجعه از دست خواهد داد با میزان هزینه های دریافتی قابل مقایسه نمی باشد!!
ایده آل این است که مشاور هم تحصیلات بالا و هم تجربه بالایی داشته باشد که گاه یافتن چنین فردی بسیار دشوار است. بنابراین بهتر است ایده آل فکر نکنیم و بیشتر بر کارآیی فرد مشاور تمرکز کنیم تا مسایل حاشیه ای.
طبیعی است شما فردی را که به شما سود بیشتری می رساند انتخاب کنید. یعنی پنج میلیون یا بیشتر را پرداخت می کنید تا چندین برابر این مبلغ را به دست آورید.
جلسات و ساعات مورد نیاز مشاوره کسب و کار:
تعداد ساعات بالاتر = هزینه کسب و کار مشاوره پایینتر
این یک معادله دو سر سود است. چون در ابتدا یک سربار اطلاعاتی وجود دارد که مشاور باید برای کسب و آنها زمان بیشتری صرف کند و جلسات بعدی فقط اشاره به بازرسی جلسات و یا چک کردن کارهای اجرایی منوط می شود. اجرا و نتیجه گیری را راحت تر می کند.
استخدام یک کوچ یا مشاور کسب و کار:
شما نیاز به یک کوچ دارید که در هر مرحله از اجرای کار که نیاز باشد شما را همراهی کند؟ یا تنها در یک ساعت مشخص احتیاج به ارائه راهکار دارید؟ این دو هزینه هایی به نسبت هایی متفاوت را خواهند داشت.
حضور در محل شما : هزینه های مربوط به مشاوره با افزایش مسافت بالاتر خواهد بود. اگر قرار باشد مشاوره در یک شهرستان و یا حتی در یک شهر کوچک باشد باید هزینه های رفت و آمد و اقامت را هم در نظر داشت.
بزرگی و ابعاد یک پروژه و مشاوره :
هزینه ها به نسبت ایده و سرمایه ها با هم متفاوت است. کسی با سرمایه چند میلیونی و یک کسب و کار خویش فرما یا شراکتی به نسبت شخصی با سرمایه میلیون دلاری و کسب و کار بین المللی دارای نیازهای مختلف و انتظارات، ریسک ها و سودهای متفاوت می باشد بنابراین هزینه ها نیز متغیر خواهد بود.
انتظاری که از یک مشاوره دارید را ابتدا می توانید برای خودتان دسته بندی کنید و سپس برای نتیجه گیری آن انتظارات برنامه ریزی و مشاوره ای را انجام داده شود. می تواند در حد یک سوال و یک مشاوره تلفنی باشد. می تواند به صورت حضوری و در جلسات برای رفع یک مورد کوچک در کسب و کار و یا بسیار بزرگ برای یک برنامه ریزی ده ساله و برندسازی مجدد یک کسب و کار قدیمی باشد. چون راه کارها متفاوت است، زمان و هزینه ها متغیر خواهد بود.
در مقابل هزینه مشاوره چه چیزی بدست می آوریم؟
اگر از افراد بی پول و ورشکسته بپرسید که چه چیزی باعث شد ورشکست شوی؟ می گویند : محیط، شرایط ، بازار ، بد شانسی و … اما مثل همه تکنیک های درون کاوی با کنکاش در توضیحات این افراد به نتایج بسیار جالی می رسیم.
کسانی که کسب و کار خود را استارت می زنند فکر می کنند نظر آنها نظر مردم است!
و با دانستن مسیر اشتباه نمی توانند تغییر را برای خود و کسب و کارشان بسازند.
اگر طرح های مختلف را برای اجرا نداشته باشید با اولین مشکل پیش آمده نقشه جایگزین نداشته و شکست می خوریم!! باطرح جایگزین شبیه یک فرمانده دفاع از کسب و کار خود را به عهده دارید. یک کارآفرین حرفه ای با افراد مختلف مشورت می کند و طرح های مختلفی را برای شرایط متفاوت دارد. پس سرمایه گذاری در مشاوره کسب و کار یک نکته اصلی و اساسی است.
فواید مشاوره کسب و کار چیست؟
یک مشاور خوب یک راهنمای خوب است یک انگیزه دهنده و یک حامی است. یعنی ایده اولیه شما را بررسی می کند ضعف و قوت آن را به شما می گوید به شما انگیزه اجرا می دهد به شما جرات می دهد تا مسیر پر فراز و نشیب کسب و کار را با هم بپیمایید.
کار مشاور، ارائه راه کارهایی برای انجام سریعتر و راحت تر مسیری برای ایده اصلی است. پس هزینه مشاوره یک سرمایه گذاری است. مشاور کسب و کار فقط ایده شما را نمی شنود. گاهی ایده شما را می گیرد و برای شما ایده را تبدیل به یک ایده اجرایی می کند. شاید بخشی را برای شما برون سپاری کند و از صفر تا صد با خطرات آشنا کند. گاهی یک برون سپاری باعث اضافه شدن زمان و کاهش هزینه و نجات یک کسب و کار می شود.
آیا من توان پرداخت هزینه های مشاوره کسب و کار را دارم؟
همان طور که قبلا هم توضیح داده شد یک معادله است. یعنی در مقابل هر کسب دست آوردی شما باید هزینه ای را پرداخت کنید. هزینه استفاده از مشاوره یا کسب دانش به اندازه همان مشاوره !؟
هزینه استفاده از تجهزیات مناسب و یا ورشکستی و بدهکاری و زندان
خسارت ناشی از استخدام فرد نامناسب یا استفاده از فرد متخصص و پرداخت هزینه
مهمترین دلیل شکست استارت آپ ها (کسب و کارها)
ایده نا مناسب
مجری نا مناسب
اجرای نا مناسب
یک مشاور خوب در تمامی این مراحل به شما یادآوری هایی را می کند تا از بروز اتفاق های نامناسب احتمالی را بگیرد. حالا اگر می خواهید بفهمید که مشاوره خوب چه نقشی در پیشرفت دارد. باید به شما بگویم که همه افراد موفق و بزرگ دارای وکیل یا مشاور حقوقی هستند. همه افراد موفق دارای مشاور یا دکتر خانوادگی هستند و …
البته شاید از نزدیک این افراد را ندیده باشید می توانید فیلم های زندگی این افراد یا زندگی نامه یا از نزدیکان این افراد بپرسید تا اطمینان حاصل کنید.
مثال : با دو برادر درباره مدیریت داخلی مجموعه لوازم یدکی صحبت می کردم. متوجه شدم از ضعف مدیریت داخلی و شرح وظایف افراد رنج می برند. شاید چند میلیارد تومان ماهانه درآمد داشتند اما آرامش کاری نه!
پس از مشخص شدن وظایف و تامین نیرو اتفاق جالبی افتاد نیروها بیشتر شد. کارها آسان تر انجام شد و درگیری های فکری کارفرما به صفر رسید و حتی افزایش فروش را نیز داشتیم. این یعنی یک معامله چند سر سود.
با این اوضاع اقتصادی از مشاور کاری هم بر می آید؟
کاهش ریسک مالی ورشکستگی
کاهش هزینه جذب و تعدیل نیرو
تبدیل ایده به ایده های پول ساز
ایجاد انگیزه در شرایط مالی نامناسب
اشتباهات احتمالی رایج را اشاره می کند
پیدا کردن راهکار جذب سرمایه گذار جدید
معرفی بازار های جدید فروش کالا یا خدمات
تحلیل رقبا برای پیشی از آنان
ارزش خدمات شرکت های مشاوره کسب و کار
مشاوره کسب و کار برای شما چقدر هزینه دارد و چقدر سود؟
همین الان به این فکر کنید که چه میزان درآمد و چه میزان سود ماهانه دارید؟
برای مثال ماهانه فقط 5 میلیون تومان سود در کسب و کار شما وجود دارد. حالا 5 درصد این مبلغ مبلغی است که می توان با چند تکنیک ساده مدیریتی بدون هزینه برای شما سود آور باشد. که می شود 250 هزار تومان ماهانه جلوگیری از ضرر یا سود بیشتر. حالا برای یک سال همین مبلغ به اندازه بیشتر از نصف سود یک ماه کسب و کار شماست!!
پس اگر سود ماهانه شما هر چه باشد با مراجعه به یک مشاور و گرفتن ایده های خوب می توانید به اندازه نصف یک ماه را حداقل انتظار سود داشته باشید. حالا آیا این سود سود کمی است!؟
دوستان عزیزم سلام سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت با پاسخ به یکی از پرسش های شما. توضیحی مربوط به فایل تکمیلی جلسه برج آزادی تهران، دوستان سوالی داشتند راجع به این که، شما گفته اید تفکیک وقایع از انسان ها که یکی از راه های رسیدن به آرامش فکری و عدم تکرار خطاهای رفتاری است را چطور انجام دهیم. بخش سوم که ورود نعمت به زندگی می باشد به چه صورت عمل می کند.
حدود 2 ساعت توضیح کامل این تمرین را که چطور می توانیم با پاکسازی و تطهیر خودمان و تذکیه نفس و … انسان ها را از وقایع پیش آمده در زندگی تفکیک کنیم توضیح داده شد.
اتفاق عالی که رخ می دهد این است که ( توضیحات آن را می توانید دانلود کنید ) شما مسئولیت پذیر می شوید. یعنی مسئولیت بخش بزرگی از زندگیتان را خودتان برعهده می گیرید و حسن این اتفاق این است که تلاش و ذهنیت شما در جهت رسیدن به هدف هایتان تغییر بسیار خودبی را خواهد داشت و به شما کمک میکند.
تمرینی که خانم استرهیکس آن را معرفی کرده و راجع به آن توضیح داده است و من به زبان ساده برای شما بازگو میکنم این است که شما نمایش نامه زندگی خود را بنویسید.
مثلاً : اینکه دوست دارم برم بیرون و شخصی با فلان برخورد به من لبخند بزند یا گل بدهد. یا اینکه وقتی منظر تاکسی هستم بدون معطلی یک تاکسی پیدا شود. یا این که وقتی با اتومبیلم به جایی قرار است بروم ترافیک یا چراغ قرمز نباشد …. و به طور خلاصه نمایشنامه ای از زندگی مورد علاقه تان بنویسید. این تکنیک، تکنیک بسیار قوی است و اگر آن را در زندگیتان پیاده سازی کنید قطعاً جوابهای عالی خواهید گرفت.
چطور نمایش نامه زندگی خود را بنویسیم؟ ( گام قانون جذب )
اگر بلد نیستید چطور نمایشنامه بنویسید و چطور از این تکنیک استفاده کنید همبن الآن یک کاغذ و خودکار بیاورید و اتفاقات دیروزتان را که رخ داده بنویسید. این کار فقط برای تمرین بیشتر است. دو حسن اساسی دارد
اول این که این تمرین باعث تقویت حافظه نیز می شود ( یکی از تمرین های تقویت حافظه که قبلاً بیان کرده ایم مرور اتفاقات روزگذشته است ) به این صورت که صبح زود از خواب بیدار شدم و دست و صورتم را شستم و … اینجا میخواهم در نمایشنامه تان اسمی از افراد نبرید و در ادامه باقی نمایشنامه را به این صورت می نویسید:
در کوچه به یکی از همسایه ها سلام کردم. لزومی به ذکر اسم شخص نیست. من تعدادی از دوستانم را ملاقات کردم (باز هم لزومی به ذکر اسم افراد نیست). با یک شهروند در مترو آشنا شدم و باهم به جایی رفتیم. به همین منوال باقی وقایع اتفاق افتاده در زندگیتان را بدون ذکر نام افراد یادداشت کنید، و دلیل آن هم این است که ذهن شما آرام آرام به تفکیک انسان ها از وقایع عادت می کند.
شما وقایعی را برای خود شرح می دهید که انسان ها می توانند در آن جایگزین شوند.
مثلا وقتی که مینویسید: من به همسایه ام سلام کردم و او پاسخ من را داد، ذهن شما به سلام کردن به دیگران و گرفتن پاسخ عادت میکند. گرفتن پاسخ هم رخ خواهد داد؛ پس دیگر ذهن شما روی شمسی خانم یا اقدس خانم نیست که ذهنتان پاسخ منفی بدهد، دراین صورت هم حافظه تان قوی میشود و ذهنتان مثبت می شود. به تفکیک وقایع از انسان ها عادت می کند؛ در این بخش سوم تمرین ها معجزه میکنند. باعث میشود که شما در زندگیتان یک بخشی را تحت عنوان مسئولیت پدیری بسیار تقویت کند، وقتی که مطمئن هستید یک شخص خاص به این اتفاق ربطی ندارد. شما مسئولیت اتفاقات را 100% می پذیرید و وقتی شما مسئولیت یک کار را تماماً بپدیرید دیگر حستان بد نمیشود، این یکی از بخش های اصلی اساسی مربوط به تفکیک وقایع است. (آکادمی موفقیت ایران IranSuccess.Com)
پس این تمرین چند دلیل دارد.
حسمان همیشه خوبباشد و قبلش نیاز بود که بتوانیم افراد و وقایع را از هم تفکیک کنیم.
این تمرین باعث میشد که ما مسئولیت پذیر شویم
تقویت حافظه با مرور روز گذشته بر روی کاغذ
به دست اوردن آرامش در نهایت اجرای این تمرین ها می شود؛
این تمرین ها بهبود یافته نمایش نامه خانم استرهیکس (سامان کرمی) را می توانید 40 روز انجام دهید.
پس از آن هر چقدر که این تمرین ها را بیشتر انجام دهید حس و حالتان بهتر می شود.
یک موضوع خیلی اساسی و پایه ای در کسب و کار. اما این موضوع چقدرمی تواند در زندگی شما اهمیت داشته باشد و در بیزینس و کسب و کارتان به شما انگیزه یا انحراف بدهد؟
نکته ی اصلی :خیلی از کلاسها و سخنرانان موفقیت و انگیزشی همگی جمله ای رابه مامی گویند آنهم اینکه شما باید برای کسب و کارتان یک وبسایت داشته باشید و نیز یک فروشگاه داشته باشید و به یک کسب و کاربرپایه ی دیجیتال برای موفقیتتان نیازدارید!
امایک نکته ی خیلی خیلی مهم که بهتون گفته نمی شود این است که شما اول بایدیک کسب و کارداشته باشید!داشتن یک وبسایت به تنهایی شما را در کسب ثروت شتاب نمی دهد. چون اصلاً کسب و کاری ندارید تا به آن شتاب دهد!
یکی از دوستانم بنام کاوه بمن می گفت: من درحیطه ی مربوط به شبکه های مجازی چندین هزار دنبال کننده دارم. در کانال تلگرامش نیز نزدیک به سیصدهزار فالوور دارد. همچنین دنبال کنندگان زیادی در اینستاگرام داشت. اما این دوست عزیز به این فکر نکرده بود که تمام الفاظ غمگین، اشعارغمگین و تصاویرغمگین راجمع آوری کرده ….
با وجود اینکه فالوور و دنبال کنندگان زیادی هم داشت. اما محصولی برای فروش نداشت. می گفت دراین یکی دو سالی که من کار و کاسبی روی شبکه های مجازی فوکوس دادم مخاطبین زیادی بدست آوردم. اما مخاطبینم سود مالی و ریالی برای من نداشتند. من به ایشان عرض کردم بله مشخص است که این سود برای شما نخواهد بود، بخاطراینکه هدف و محصولی ندارید. کلی ازمخاطبینش دارای فاز غمگین و دپرس بودند یعنی یکسری از افراد افسرده و شکست خورده ی عشقی:( شماهایی که می خواهید کسب و کارداشته باشید چه با
یک پیج اینستاگرام
یک صفحه وبسایت
یا هرچیزی دردنیای مجازی، باید محصولی برای فروش و عرضه داشته باشید. شمادرنهایت بایدبتوانید بابت یک خدمات یا کالا از مشتری هایتان پول دریافت کنید. خیلی ها نمونه فیسبوک رامثال می زنند و می گویند آقای کرمی شما می گویید که بایدحتما از مشتری پول بگیریم!! اما شرکت فیسبوک چطور توانسته بدون اینکه پولی بگیرد برند شود؟
در جواب باید بگویم شرکت فیسبوک هم پول می گیرد اما مشتریانش مردم عادی نیستند: کمپانی های بزرگ هستند. که درقبال آن، فیسبوک اطلاعات آماری می دهد که مثلاً در این فصل دختران از رنگ صورتی استفاده می کنند و درفصل بعدی از رنگ آبی روشن و اینکه درصدهاش نیز به چه نسبتی هستند. کمپانی ها این اطلاعات رامی خرند و روی این اصل تولید لباسهایشان را انجام می دهند و ازفروش اطلاعات،پول،هزینه ها،اعتبار و قدرت خودشان رابدست می آورند.
اگر می خواهید در کسب و کار دیجیتال فعالیت کنید در دوشرط اینکار را انجام دهید:
شرط اول : بیزینسی را که دردنیای فیزیکی بهش علاقه دارید را انتخاب کنید. ممکن است این بیزینس کتاب، لباس، دوچرخه و یا حتی فروش عطر باشد و هر چیزی که بهش علاقه یا آشناییت دارید.
شرط دوم : انتظار نداشته باشیدثانیه یا روز اول معجزه ببینید. بطور مثال شما پیج و بسایتتان را راه انداختید و انتظار داریدکه از لحظه اول فروش داشته باشید. قطعاً به این صورت نخواهد بود. (آکادی موفقیت IranSuccess.Com)
آنهایی که درحیطه ی مجازی یا فیزیکی کسب و کار راه اندازی کردند، می دانند که چه می گویم. روند رشد کسب و کار یک روند تصاعدی ست. شما ممکن است در یک ماه اصلاً مشتری نداشته باشید و فقط اقوام شما از تون خرید کنند. ماه دوم وبخش بعدی دوستان، آشنایان و ماه سوم و چهارم و سال اول شایدفقط بتوانیدهزینه های جاری تان را تامین کنید و سال اول فقط برایتان سر به سر بشود و سود مثبتی اصلاً حاصل نشود.
کسانیکه حسابدار هستند می دانند که اداره مالیات به شما اجازه می دهدکه دو سال پشت سرهم یعنی سال اول کسب و کار و سال دوم کسب و کار، کسب وکارخودتان را زیانده اعلام کنید. یعنی حتی اداره مالیات هم این رابخوبی می داندکه یک کسب وکارممکن است دو سال اول سود مثبت نداشته باشد. ( بخاطر چالشهایی که وجود دارد و ریتم هایی که باید در کسب و کار رعایت شود و رشدهایی که انجام می گیرد). پس اگر دو سال هست که کسب و کارتان را استارت زده اید و سود کسب و کارتان نسبت به سرمایه داخل کسب و کارتان به 40 الی 50 درصد سالانه نرسد، مطمئن باشید که یک جای کارتان می لنگد!
از لحاظ ریالی بهتون می گویم اگر شما دوست عزیز در کسب و کارت که ممکنه فیزیکی باشد، یک میلیارد تومان هزینه کرده و اگرمجازی باشد 500 میلیون تومان هزینه کرده باشید فرقی نمی کند، درحالت اول که یک میلیارد سرمایه گذاری و دو سال بیشتر گذشته و مثلاً سال سوم یا چهارم کسب و کارت است. در ازای یک میلیارد سرمایه اگر این یک میلیارد برای شما چهارصد میلیون تومان سالانه یاحدود 30 الی 40 میلیون تومان ماهانه سود ندارد مطمئن باشید این کسب و کار شما رو به افول و ورشکستگی است.
همچنین در کسب و کار مجازی 600 یا 500 میلیون سرمایه گذاشتید و الان 15 الی 20 میلیون ماهانه سودندارید، این کسب و کار شما بزودی رو به افول و ورشکستگی خواهدرفت. پس با این توضیحاتی که دادیم همین الان برآوردکنید. اگر سال اول و دوم هست مشکلی ندارد. یعنی یک میلیارد سرمایه در گردش داشته باشید اما کسب و کارتان حتی ماهی 5 میلیون تومان سود نداشته باشد این برای سال اول و دوم اشکال ندارد. اما اگر سال سوم و چهارم هست با خودتان دو دو تا چهارتا بکنید.
در تهران پایینتر از تجریش یک مغازه فروش خشکبار وجود دارد. با یک حساب سر انگشتی متوجه شدم که این دوستان چیزی حدود 3 الی 4 درصدسود در ماه دارند. اما آنها می خواستند مغازه را ببندند و متوجه این سود نبودند و بنظرشان می آمد که این سود خیلی کم است. من برایشان حساب کردم که اگر این سود را با این روند و روش، نظام مند کنند و تکنیک فروش را هم برای کارشان اعمال کردم و به 5 درصد سود در ماه رسید. سالانه 60 درصد سود فروش داشت و خیلی هم عالی بود.
خیلی از کسب و کارها خودشان رانمی سنجند و این نسنجیدن ها یکی از عوامل مهم و اصلی نا کارآمدی کسب و کارهاست. اگر در آیات و روایات نیز دقت کنیم این حدیث امام علی (ع) به وضوح می فرماید :
حاسبوا قبل اَن تُحاسِبُوا
( به حساب خود برسید قبل از این که به حسابتان برسند)
همه ما فکر می کنیم که این حدیث فقط مربوط به آخرت و زمانی که فرشته ها نامه اعمال ما را می پیچند و حسابرسی می کنند. اما در واقع چنین نیست. این حدیث به همه چیز اشاره می کند! اینکه میفرماید به حساب خود برسیم منظور حساب مالی هم هست حساب مشتری هایمان هم هست، که باید بهشون رسیدگی کنیم قبل از اینکه هر اتفاق دیگری در زندگی مان بیفتد.
ریشه مشکلات چطور حل می شود؟
یک جمله معروفی از انشتین : با همان مغز و اطلاعاتی که مشکل را بوجود آوردیم نمی توانیم مشکل راحل کنیم. این یک قانون است. در یکی از کمپانی های مربوط به خدمات اسکان دریکی ازشهرستانها که رفته بودم مسئول آنجا می گفت که من حدود سه هفته است که بر روی موضوعی فکر می کنم!! من به ایشان گفتم که نحوه ی فکر کردن شما چطور بوده؟
گفت : پشت میز می نشستم و فکر می کردم. خیلی جالبه، فکر می کنیم توی یک گوشه نشستن و به نقطه ای خیره شدن و نظم دادن به آن رشته افکار، مسئله راحل خواهیم کرد!! اما هیچوقت این اتفاق نخواهد افتاد. می خواهم یک تلنگر کوچک به شما بزنم. یادتان هست در دوران مدرسه در بحث محاسبات و ریاضیات همه سوالات را جواب می دادیم جز یک سوال که نیاز به فرمول یا پاسخ محاسباتی داشت. ومدام به مغزمان فشار می آوردیم اما باز هم نمی توانستیم آنرا حل کنیم. چرا؟
چون اطلاعاتمان برای حل آن مسئله کافی نبود. اما تنها کافی بود به برگه بغل دستی نگاه بندازیم یا راهنمایی معلم، یا رجوع به متن سوال، نکته کلیدی را پیدا می کردیم و با آن نکته کلیدی، مسئله را تا آخر حل می کردیم. از مشورت گرفتن، از دریافت اطلاعات، از الگوبرداری کردن، از نحوه ی اجرای همان امور توسط دیگران غافل نشوید. این گزینه ها، گزینه های واجبی برای فکر کردن هستند.
گرفتن مشاوره از افرادی که قبلاً اینکار را انجام داده اند، یک گزینه خیلی خوب برای استفاده از آن طیف گستره ی تفکرات هست. همیشه دو تا فکر بیشتر از یک فکر ارزش دارد. ژاپنی ها یک ضرب المثل دارند که می گوید: (فکر شما به اضافه ی فکر من بهتر یا نهایتاً مساوی با فکر من است) در قرآن سوره ای بنام شورا داریم که همه رادعوت به شورا یا مشورت گرفتن می کند، از این گزینه هم غافل نشوید.
پس اگر بخواهیم یک جمع بندی کلی داشته باشیم باید بگویم: دوستان عزیزی که درحیطه ی کسب وکار هستید چه کسب و کار دیجیتال، چه کسب و کار فیزیکی، اگر کسب و کار را شروع نکردید بدانید سال اول و دوم کسب و کاربرای شما ممکن است سود آور نباشد.
آیا با این حال حاضرید کسب و کارتان را استارت بزنید؟ اگر یک تا دو سال هست که کسب وکارتان را استارت زده اید، چه مجازی و چه فیزیکی. ( کسب و کار استارت زدن به این معنی نیست که شما مثلاً یک شرکتی را ثبت کنید اما فقط روی کاغذ باشد یا یک وبسایتی را فقط دامین آنرا خریده باشید و این کسب وکارتان باشد!! نه) کسب و کاری که حداقل در روز 6 ساعت زمان مفید بابتش صرف می کنید، این همان کسب و کاریست که بابتش تلاش کردید و قطعاً نتیجه می گیرید، شک نداشته باشید.
ایجاد کسب و کار سود آور دیجیتال و فروش آنلاین
وبسایتی را دیدم از یک نویسنده ی جوان، دو تا کتاب نوشته بود و بابت این دو تا کتاب یک وبسایت تاسیس کرده بود. فقط این دو کتاب خودش را در وبسایت برای فروش گذاشته بود. وبسایتش حدود 5 الی 6 سال کار می کرد، اما آخرین محتوایی که در سایت گذاشته بود مربوط به سال 2015 بود یعنی 4 سال پیش! وبسایت را راه اندازی کرده بود این مطالب را در آن قرار داده بود. اما دیگر تغییراتی ( آپدیت ) در آن قرار نداده بود. جالبه شکایت می کرد فروشگاه های آنلاین اصلاً جواب نمی دهد، می گفت من از 5 سال پیش تا الان اینقدر هزینه نگهداری وبسایت را دادم و با این اوصاف هنوز فروش خاصی ازوبسایت نداشتم.
به ایشان عرض کردم شمایی که اینقدر هزینه ی نگهداری را دادید آیا زحمت کشیدید هزینه ی تولید محتوا راهم بدهید؟ گفت : نه. به ایشون گفتم یک کسب و کار فقط یک رکن ندارد. شما نمی توانید کسب و کار را با یک حسابدار مدیریت کنید! همچنین نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم فروش مدیریت کنید! هیچوقت هم نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم اجرایی مدیریت کنید. کسب و کار نقاط و اجزای مختلفی دارد.
در نتیجه مدیریت مختلفی هم دارد اگر نتوانید پایه های آن را باهم مدیریت کنید، ارتقاء دهید من به شما قول می دهم یا خیلی کند پیشرفت می کنید یا اگر پیشرفت کنید بر می گردید. خیلی از تیم ها را دیده ام که خیلی خوب استارت می زنند، خیلی خوب کار می کنند اما فقط به یکی از این دلایلی که بهتون گفتم برمی گردند به عقب. تیم بسیار عالی کار می کند اما توی یک نقطه ای در حسابهای مالی به اختلاف می خورند. یکی می گوید من باید 27 درصد بردارم دیگری می خواهد 34 درصد بردارد و چون از اول شفاف سازی انجام نگرفته است، آن تیم کلاً ازهم می پاشد.
عکس این قضیه یک تیم دارد کاری را انجام می دهد به یک نقطه ای میرسد که باید یک مسئولیت جدید تعریف شود. در این تیم این کار را مدیر انجام نمی دهد و مسئولیت و وظایف را بین 4 تا آدم تقسیم می کند. این از نمونه مثالهایی ست که من دیدم. یعنی به هر 4 نفر وظایف یکسان می دهد برای مثال اگر نامه ای ازطرف کارگزینی آمد هر 4 تا وظیفه دارید پاسخ یکسان بدهید. نامه می آید اما هیچگدام پاسخ نمی دهند. یا هر 4 تا یکسان پاسخ می دهند. این از عدم کارآمدی یک مدیر است. باید وظایف مشترک تا حد امکان کاسته و یا تفکیک بشود. شمایی که تا دیروز این وظایف را داشتید، یکی از وظایف شما کسر می شود که شبیه به وظایف خانم یا آقای فلانی ست و به ایشون واگذارمی شود و شما این وظیفه جدید را کامل به عهده بگیرید.
وقتی اتفاقی می افتد مسئولیت پذیری مشخص شده است. به صاحب آن فرایند ارجاع می دهید باید به من پاسخگو باشید. من خودم این اشتباه را اوایل که تازه بیزینسم را راه انداخته بودم در بخش حسابداری باهاش دست به گریبان بودم. مشکل این بود که من به هر کدام از حسابدارهای جدید می گفتم باید این فرایند را انجام بدهد و وقتی به مشکل بر می خوردند به آنها می گفتم که این چرا مشکل دارد؟ می گفتند که این داده هامربوط بمن نیست و مربوط به حسابدار قبلی هست.
یک روز این مشکل را برای همیشه ریشه کن کردم. یک حسابرس آوردم و به ایشان گفتم شما در این فرایند کلاً حسابهای مرا تراز کنید، آنجا که خطا دارد دربیاورید و آنجایی که خطا نداردجوری با هم همگام سازی کنید تا حسابها با هم درست بشوند. بعد از اینکه حسابها باهم ست شد حسابدار را دوباره سر جای قبلی گذاشتم و گفتم از امروز هرگونه مشکلی پیش آید مسئولیتش باشخص شماست.
امیدوارم که آگاه باشیم و بدانیم که در کسب و کارها برای رشد، زمان نیاز هست و درکسب وکارها ارکان مختلفی وجوددارد که باید با هم رشد کنند و اینکه اگر شما سال اول و دوم کسب و کارتان هست و تاحدود 40 درصد سود سالانه ندارید و ماهانه حداقل 4 درصد، نگهداری کسب و کار از نظر مالی و ریالی به صرفه نیست و باید تغییراتی در کسب و کار داده شود. با این اوصاف امیدوارم این نکات رادرزندگیتان بکاربگیرید.
عضویت باشگاه آکادمی موفقیت
نام | نام خانوادگی | نام شهر
10003715
و یا در وبسایت iransuccess.com خودتان نام نویسی را انجام دهید. تا از همایش ها و دوره ها مطلع شوید.
دوستان عزیز سلام امروز یکی از پرسش های ارسالی به آکادمی موفقیت ایران را بررسی می کنیم.
سوال : استاد کرمی عزیز سلام، شما گفته اید که باید تمام مسئولیت های زندگی خود را برعهده بگیرید. من با گفتن جملات و این که من مقصر تمام وقایع زندگی خودم هستم دچار احساس گناه شده ام. چگونه از حس گناه خارج شوم؟
پاسخ :دوست عزیزی پس ازشنیدن صحبت های من دچار احساس منفی گناه شده است.
اولاً خیلی خوشحالیم که شما انقدر تمرین کرده اید که حستان تغییر کرده. این یعنی که شما صحبت های را با دل و جان شنیده اید و سعی در تغییر موقعیت فعلی خود داشته اید. سعی در تغییر موقعیت موجود مرحله ی اول این فرایند است، اما در سطح دوم شما به دلیل تصورات و تفکرات نامناسب دچار تشویش ذهنی شده اید.
ما در سمینار گذشته « برج آزادی تهران » گفته ایم که مسئول تمام اتفاق های زندگیتان خودتان هستید.
مثال : ممکن است شما در کوچه ی محل زندگیتان شخصی با اتومبیلتان تصادف کند، مقصر کسی است که با ماشینتان تصادف کرده و مبلغ خسارت وارد شده به شما را هم پرداخت میکند، اما مسئولیت تعمیر، مذاکره و این که از آن روز به بعد مکان امن تری را برای پارک اتومبلیتان انتخاب کنید با خودتان است. پس معنای کلمه ای مقصر با مسئول بسیار متفاوت است.
انسان مقصرهمچنان در عالم خسران و زیان می ماند اما « فرد مسئول بحران را مدیریت » میکند هرچند مسئولین ما با این تفاسیر قابل قیاس نیستند. روی صحبت من مسئولین ژاپنی و اروپایی که نمونه ی یک مسئول واقعی هستند می باشند. از این مهم ترمسئولیت شخصی، زندگی، کسب و کار کمپانی خوتان است.
اگراین مطالب را باهم جمع بندی کنیم :
شما در تمام ابعاد زندگیتان مسئول هستید نه مقصر
این دو لغت را در ذهن خود ارزیابی کنید :
مقصر :کسی است که قصوری را انجام داده ، یا کم کاری کرده باشد.
مسئول : کسی است که باید به سوالات پاسخگو باشد ؛ سوالاتی از قبیل چه کار کنم که این اتفاق دیگر پیش نیاید؟ چرا این اتفاق پیش آمده است…؟ جواب این سوالات را باید به خودتان بدهید نه هیچ شخص دیگری.
با این تعاریف جدید هر اتفاقی که درزندگی شما رخ بدهد ممکن است شما مقصر باشید یا این که نباشید. اما چیزی که واضح است : «مسئولیت آن اتفاق تماماً با شما است».
مثال : اگر کودکتان خانه را بهم میریزد مقصرکودکتان است. اما مسئول شما هستید و شما می توانید تکنیک جدا کردن انسان ها از اتفاقات را به کار بگیرید. این موضوع را بهتر درک کنید که وقتی انسانی نباشد پس شما هم نمی توانید مسائل و اتفاقات پیش آمده را گردن کسی بیاندازید!! پس قبول می کنید که مسئولیت تمام اتفاقات پیش آمده با خودتان است. (این تکنیک را نیز در سایت آکادمی موفقیت می توانید دانلود کیند IranSuccess.Com).
تکنیک جدا کردن انسان ها از اتفاقات بسیار شبیه به تفکر ژاپنی ها درمدیریت است.
به همین دلیل فرهنگ عذرخواهی ژاپنی ها را بسیار دوست دارم، آنها به دلیل قطع اینترنت در ساعت 3 صبح به مدت30 ثانیه در یک هتل نامه ی عدر خواهی کتبی برای همه ی مشتریان می فرستند و به دلیل تاخیرقطارهای ژاپن مسئولین و تمام کارکنان خطوط ریلی ازمردم عذرخواهی می کنند. این فرهنگ، فرهنگ زیبایی است.
این یعنی مسئول تمام اتفاقات پیش آمده ما هستیم و یکی از دلایل پیشرفت ژاپن به دلیل رعایت اصول مسئولیت پذیری آنها است. در ایران مردم به دنبال مقصر و زندانی شدن او هستند تا تنبیه شود. آیا این راهکارمناسبی است!؟ خیر!
راهکار مناسب برای تغییر در یک جامعه چیست؟
به شما قول می دهم که راهکار مناسبی نیست! زیرا با زندانی کردن فرد مقصر چون انسان های مشابه او بسیار زیادند و می توانند آن کارها را مجددا انجام دهند. زیرساخت اصلاح نشده است و این روند درجامعه دوباره تکرار می شود؛ دلیل آن بسیار ساده است، آموزش های ما برمبنای یک اصل ساده (تنبیه شدن) است. یعنی مقصر اگر پیدا شود تنبیه می شود بنابراین شخصی که می خواهد مرتکب تخلف شود اول دنبال مرحله ی بعد می گردد که آیا تخلفی که می خواهد انجام دهد ارزش تنبیه شدن را دارد یا خیر!؟
مثال: آیا از لحاظ مالی می ارزد که ما در خیابان پارک دوبل انجام دهیم و 50 هزار تومن جریمه شویم؟ یا این که پارک معمولی انجام دهیم اما مقداری پول پارکینگ پرداخت کنیم؟
خوب با پرداخت 20 هزار تومان پول پارکینگ معلوم نیست که جریمه شویم یا خیر؟ با 5 بار تخلف ممکن است یکبار آن را گیربیفتیم. به جای 250 هزارتومان 50 تومان جریمه پرداخت می کنیم. اگر در پارکینگ برویم هزینه ی آن 100 هزار تومان می شود. با اندکی تامل متوجه میشویم که 50 هزار تومن از 100 هزار تومن کمتراست و انتخاب 50 هزار تومان انتخاب منطقی تری است!
در اینجا زمانی که مقصر پیدا شود جریمه میشود اما اگر بفهمدکه آن شخص کلاً یک شخص مسئول است یعنی اگرآنجا پارک کند باعث تشدید ترافیک، آلودگی، زشت شدن چهره ی شهر می شود. در بٌعد بیشتر فرهنگ ترافیکی و اقتصاد بین المللی اش به تک تک شهروندان هم مربوط می شود. هیچ وقت دیگر پارک دوبل انجام نمی دهد و هیچ وقت موجب بهم ریختن این سلسله مراتب نمی شود. این کاری است که اروپایی ها، ژاپنی ها بسیار بر روی آن در مدارس کار کرده اند. به نتایج عالی رسیده اند و نمونه های آن را در دستاورد های اجتماعی آنها قابل مشاهده است.
با این تعاریف جدید دوست عزیزی که دچار احساس گناه شده اید، اولاً این حس مقداری طبیعی است چون روح ما تا امروز احساس مسئولیت پذیری نداشته است. از امروز که شما تلاش کرده اید مسئولیت ها را به گردن خودتان بیاندازید یک مقدار احساس گناه طبیعی است. اما بخشی که شما در ذهنتان است این موضوع است که شما مقصرهستید؟ خیر. شما مقصر نیستید بلکه شما مسئول هستید.
و این موضوع کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند، خوشحالیم که سوال پیش آمده را مطرح کردید و امیدواریم که پاسخ ارائه شده به سوال شما بتواند شما را به آن ذهنیت مثبت که باید رسانده باشد.
دوستان عزیز سلام سامان کرمی هستم از اکادمی موفقیت ایران با یک نکته بسیار کلیدی وطلایی هدف . معمولا این سوال پیش می آید، ما این نکته را می دانستیم. اما در برنامه ریزی عملی برای موفقیت خیلی از ما انسان ها مسیر را با هدف اشتباهمی گیریم. نکته ی کلیدی این است که آنچنان بر روی مسیر تمرکز کردیم از هدف دور شده ایم. اکنون مسیر برای ما تبدیل به هدف شده است. سعی کنید هیچ وقت در این موقعیت قرار نگیرید و سعی نکنید آن را حفظ کنید. این اتفاق زمانی می افتد که ما خودمان را ارزیابی نمیکنیم.بارها و بارها کارهای روزمره خود را تکرار می کنیم.
امام علی (ع) میفرماید: به حساب خود برسید قبل از این که به حساب شما رسیدگی شود. منظور از این حدیث این نیست که تا زمان مرگ و روز حساب صبرکنیم. ما وظیفه داریم در این دنیا با در نظر گرفتن هدف هم زمان که توانستیم خود را ارزیابی کنیم.
این همان تفکری است که به آن توصیه فراوان شده.
زمانی که به برخی اشخاص مشاوره میدهم و با آن ها صحبت میکنم متوجه می شوم که دگرگون شده اند فقط به این دلیل که مسیر برایشان تبدیل به هدف شده را تغییر می دهند.
دو نمونه مثال برای واضح تر شدن توضیحات را در زیر مشاهده می کنید:
خیلی از آدم ها این مشکل را دارند مثل هدف از تحصیلات تکمیلی! انسان ها معمولاً زمانی که در سنین 16 یا 17 سالگی هستند برای خود یکسری آمال و آرزو ها را مشخص می کنند. به خصوص افرادی که در خانواده هایی با سطح مالی پایین به دنیا آمده اند اهداف مالی مشخص تری ندارند. دنبال این هستند که بعد از تحصیلات به یک شغل مناسب و درآمد و رفاه در نهایت استقلال مالی دست پیدا کنند.(آکادمی موفقیت)
پس در نهایت یکی از اهداف رسیدن به رفاه مالی با استفاده از تحصیلات است.
یکی دیگر از فرایند هایی که ممکن است در ذهن شما هم باشد. رسیدن به جایگاه اجتماعی با استفاده از تحصیلات است. خیلی از انسان ها زمانی که تحصیلات را شروع میکنند در طول دوران تحصیلشان از هدف خارج میشوند.
روزی شخصی برایم از چای ساز خانه اش که خراب شده بود صحبت میکرد و میگفت خرابی چای سازش باعث شده که 2 روز تمام چای ننوشیده! و همش از تعمیر چای سازش و خرید یا جایگزینی اون می گفت. او هدف اصلی را که چای خوردن بود فراموش کرده بود. من به او پیشنهاد کردم که از کتری استفاده کند (کتری هم جلوی دید بود) و بسیار متعجب شد دلیل این اتفاق بسیارساده است! ما آنقدر که روی مسیر متمرکز شده ایم هدف را فراموش کرده ایم!
متاسفانه مشغله و روزمرگی باعث می شود عادت به تکرار مسائل کنیم و این باعث می شود که در زندگیمان مسیر جای هدف را بگیرد. از همین امروز شروع کنید در یک نکه کاغذ ارزیابی کنید. معمولا ما انسان ها بعد از ارزیابی این سوال برایمان پیش می اید که بعدش چه؟ جواب این سوال بستگی به نوع پرسش خودتان دارد!
اکنون رسیدن به ریشه خواسته ها را با یک تمرین توضیح می دهیم :
می توانید ویدئوی تبلیغ نویسی موثر را دانلود کنید در آن ویدئو راجب این مسائل به طور مفصل توضیح داده شده است اما اگر با این تفاسیربخواهیم به آن اشاره کنیم همان مثال تحصیلات تکمیلی را در نظر بگیرید. (IranSuccess.Com)
من میخواهم مدرک بگیرم که … ؟
پاسخ این پرسش بسیار مهم است. برای مثال میخواهیم پس از دریافت مدرک در اداره ای مشغول به کار شویم یا این که بخواهیم کسب وکاری را تاسیس کنیم. باز این سوال پیش می آید که بعدش چی …؟ این بسیار مهم است پس از رسیدن به شغل مورد نظراز طریق استخدام و یا تاسیس شرکت ما به رفاه و استقلال مالی و پرستیژ شخصیتی و … می رسیم.
اما باز هم این سوال پیش می آید که بعد از آن چه اتفاقی می افتد…؟
و این سوال انقدر تکرار می شود تا به ریشهبرسیم. در اینجا نکته ی کلیدی این است وقتی جواب همه ی این سوالات را میدهیم و در همه ی امور به ریشه می رسیم و این که متوجه میشویم باور واقعی ما چیست؟ خوب بعد از آن که به پول رسیدیم میخواهیم آن را چگونه خرج کنیم؟ و این بسیار مهم است ممکن است بخواهید با آن پول کارخانه بسازید یا این که با آن مهاجرت کنید و یا سرمایه گزاری و …. این تصمیم ها باور های شما هستند و این لحظه ی کلیدی زندگی شما است.
حال دوباره به صورت دوره ای بررسی کنید. انیشتن در این باره جمله ای دارد « اطلاعات و دانشی که مشکل را به وجود آورده است قطعا نمیتواند آن مشکل را حل کند» .اگر می توانستید که به مشکلات دچار نمی شدیم و آن را حل می کردیم. باید به صورت دوره ای یعنی هر زمان که دانشتان افزوده شد ( مطالعه، مشاهده، تفکر یا … ) مجدد تصمیم بگیرید.
اکنون می توانید پاسخ دهید چون اهدافتان از مسیرتفکیک شده است.
امروز به یک مرحله ی جدید از زندگیتان رسیده اید که می توانید مسیرهای دیگری را برای رسیدن به همان هدف پیدا کنید. مثلا همان هدف مالی که به آن در بالا به آن اشاره کردیم. ممکن است شخصی هدفی مثل دانشگاه رفتن و استخدام شدن، در نهایت به پول رسیدن : خرید اتومبیل یا هرخواسته ی ذهنی خود برسد.
همه ی شما بدون شک روزی به این هدف خواهید رسید.
اما آیا راه کوتاه تری وجود ندارد؟
آیا می شود به جای 4 یا 10 سال تحصیل راه یکساله را پیدا کنید؟
آیا فرایند سریع تری برای رسیدن به این مسیر وجود ندارد؟
قطعا وجود دارد و این یک احتمال نیست من به شما این قول را می دهم که اگر اهدافتان را مشخص کنید راه های ساده تری را برای دستیابی به آن هدف پیدا خواهید کرد. این نکته را به یاد داشته باشید که اهدافتان را از مسیرتفکیک کنید و برای رسیدن به هدف هایتان مسیر های ساده تر و سریع تر را پیدا کنید.
بیش از 95% انسان ها آدم های زندگی روزمره هستند و نمیتوانند هدفهایشان را از مسیر تفکیک کنند.
من در دانشگاه از دانشجویان ارشد و دکترا هدف آن ها را از درس خواندن پرسیدم و بسیاری از آن ها پاسخ دادند که میخواهم مدرک دریافت کنم و از آن ها پرسیدم بعدش چی؟ پاسخ دادند که با آن به کار مشغول شوم و باز میپرسم بعد از مشغول کار شدن چه هدفی دارید و درآخر به کجا میخواهی برسی؟ این بسیار جالب است که خیلی از انسان ها به این درک نمی رسند که هدف نهاییشان چیست؟
افراد موفق این را خیلی سریع درک میکنند هدف را مشخص و روی آن متمرکز می شوند.
متاسفانه عده ای با استفاده از نام استاد سامان کرمی اقدام به تبلیغات مشابه نموده اند. در روزهای اخیر گروهی از عزیزان با آکادمی موفقیت تماس گرفته و خواستار عودت وجه شدند. که این افراد عمدتاً توسط شخصی غیر از آقای سامان کرمی که خود را
کاوه کرمی بیلیونر شو (پکیج موفقیت)
معرفی شده بود انجام پذیرفته بود. هر چند که شماره کارت و ایدی های تلگرام به پلیس فتا جهت پیگیری های بیشتر ارسال گردید. لازم به ذکر است از این شخص هیچ گونه آدرس فیزیکی یا شماره تماسی در دسترس نیست ( البته امروز 8 دیماه 98 یک شخص که خواستار حذف این متن بودند با گروه تماس گرفته و شماره را جهت پشتیبانی معرفی کرده اند که در صورت نیاز فقط با این شماره 09923668647 تماس بگیرید و با خطوط مجموعه تماس حاصل نفرمایید). امیدواریم پاسخگوی شما عزیزان باشند. نمونه این تبلیغات فروش پکیج موفقیت و پولسازی، پولسازی در چند روز یا یکشبه بیلیونر شوید،سایت بزنید و پول پارو کنید با پیج اینستاگرام درآمد داشته باشید و … می باشد.
اگر خریدی را انجام داده اید و پس از پیگیری و جستجو در گوگل به سایت آکادمی برای عودت وجه رسیده اید. بدیهی است که آکادمی موفقیت ایران امکان عودت مطالبات شخص دیگری را نمی تواند بر عهده گیرد.
آقای کاوه کرمی (اگر واقعا اسمشان این باشد) هیچ نسبتی با استاد سامان کرمی نداشته و فعالیت های او به آکادمی موفقیت ارتباطی ندارد. هر گونه فروش پکیج یا محصول آموزشی و سمینار موفقیت از طریق وبسایت آکادمی و یا فروشگاه آکادمی به فروش می رسد.
امکان پرداخت آنلاین توسط درگاه شتاب کلیه بانکها نیز امکان پذیر می باشد.
در صورت استفاده از پرداخت کارت به کارت که در موارد خرابی درگاه یا تکمیل ظرفیت کلاس های تعریف شده ممکن است اتفاق بیفتد صرفا به نام موسسه «دانشسرای موفقیت» یا «سامان کرمی» بدون پیشوند یا پسوند پرداخت های شما دارای اعتبار و ارجاع رهگیری می باشند.
با تشکر از شما عزیزان همراه موفقیت
جهت جلوگیری از هر گونه سوء استفاده … این متن را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید.
آکادمی موفقیت در بخش مشاوره کسب و کار به شما نکاتی را می آموزد که شاید تا کنون به عنوان روش های برند سازی به آنها فکر نکرده باشید! خیلی ها تصور می کنند که برند سازی همان تبلیغات است و یا اینکه برند سازی و گسترش کسب و کار با هزینه های بسیار سنگین روبروست!
اما نمونه ای از فعالیت یک شرکت خودرو یی را در انتهای این متن برای شما مثال می زنم تا درک بهتری از یک شرکت، جامعه هدف و تمرکز بر مشتری سازی به شما داده باشیم و بدانیم مشاوره چه تاثیری در کسب و کار و آینده یک شرکت خواهد داشت.
بخش اول مشتریان هدف
به این فکر کنید که مشتریان هدف شما چه کسانی هتستند؟
مشتریان هدف مشتریانی هستند که بیشترین همخوانی (فراوانی) را برای استفاده از کالا و خدمات شما دارند. برای مثال جامعه هدف مزون ها و فشن شو ها (که مشتریان خوب ما هستند) معمولا دختران 16 تا 28 ساله می باشند. این طیف نشان دهنده میزان دقت به این جامعه هدف برای این رده سنی می باشد. اما آیا همین جامعه هدف برای فروش خانه و ویلا خودرو لولس جامعه آماری خوبی است؟
بدون فکر پاسخ دهید: خیر! جامعه هدف مناسب برای خرید ویلا و خانه های لوکس، افراد با رده های سنی بالاتر و درآمدهای بیشتر می باشند. پس مرحله نخست جامعه هدف خود را انتخاب کنید و زوائد این جامعه هدف را حذف کنید. با خودتان نگویید من مشتری مثلا 50 ساله هم داشته ام! بله یک مورد که اگر سود آن را به هزینه های تمرکز و خدمات توزیع کنیم تقریبا سودی را نخواهد داشت!
انتخاب رسانه تبلیغاتی
رسانه تبلیغاتی را عمدتاً به عنوان عنصر بسیار حساسی نمی شناسند. اما رسانه تبلیغاتی همان پل ارتباطی میان شما و مشتریان شماست. پس باید آن را به درستی انتخاب و پیاده سازی کنیم. باز هم بر می گردیم به مثال تبلیغات برای مزون ها و سالن های زیبایی. اگر رسانه تبلیغاتی شما اینستاگرام باشد مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص می دهد تا بروشور های کاغذی و کاتالوگ (تحت تاثیر همان جامعه هدف)
برعکس برای افرادی که در مراکز خدمات گردشگری به دنبال یه هتل یا اقامتگاه موقت می گردند نصب یه بنر فیزیکی یا توزیع بروشور می تواند موثر تر واقع شود.
بخش سوم انتخاب محتوای رسانه
این انتخاب بسته به تجربه شخصی و تیم تحقیق و توسعه R&D شما در همان رسانه می تواند دو برابر مشتریان شما را افزایش دهد. اگر شرکت های تبلیغاتی معتبر این کار را برایتان با هزینه های بالا انجام می دهند. باز هم به آنها کار خود را بسپارید زیر سود نهایی حاصل از این کار شما را متعجب خواهد کرد. بخش تخصصی اصول توزیع و یا پخش رسانه است که شما را متحیر می کند. که در بخش های بعدی (نوشته بعدی) در باره آن صحبت خواهیم کرد.
مثالی از شرکت خودرویی که قصد تبلیغات گران قیمت را داشت
یک شرکت خورویی انجام تبلیغات در تابستان را در برنامه برندسازی خود گنجانده بود. با من تماس گرفتند برای اینکه آیا می توانند هزینه مربوط به بیلبورد های داخل اتوبان های را برایشان کم تر کنم (ماهانه 40 میلیون) البته این قیمت در جای خود با ارزش است و من توصیه می کنم از این بیلبورد ها استفاده کنید اما نه برای هر کاری!
با مجموعه جلسه ای نیم ساعته داشتیم و به نتایج جالبی رسیدم که به شرح زیر برای شما بیان می کنم تا تاثیرات یک مشاوره خوب را در زمینه کسب و کار درک کنیم.(البته این تعریف از خود نیست و ممکن است ایده خود شما چندین برابر این راهنمایی موثر باشد)
سوال : ما چه چیزی را می فروشیم؟
خودرو های کارکرده و دست دوم (یک جور حمایت از خودرو صفر نخریم) بعد متوجه شدیم که خودرو های فروخته شده قیمت هایی در حدود زیر 200 میلیون تومان را دارند.
خودرو های فروخته شده می توانند برای این شرکت سود آوری بین 1 الی 10 میلیون را به همراه داشته باشد. اکنون نوبت می رسد به محاسبه ضریب بازگشت سرمایه.
اگر ان چهار تابلو را به مدت 3 ماه هر کدام 30 میلیون هم در اختیار می گرفتیم حدود 360 میلیون تومان هزینه سه ماهه تبلیغات یعنی ماهانه بیش از 100 میلیون تومان هزینه می شد که باید روزانه حد اقل 3 میلیون تومان فروش یا بیشتر را به همراه می داشت به عبارتی باید هر روز حد اقل 2 فروش انجام می شد. این اتفاق با توجه نحوه اداره سنتی (اتوماسیون نشده بود) فعلی فروشگاه ممکن نبود.
هر چند بعد ها در طرح طولانی تر اجرای بیلبورد در دستور کار قرار گرفت!
طرح جایگزین استفاده از آفتابگیر ها برای تابستان بود (البته چون شرکت خودرویی بود). به این صورت که در بازار (تیر 96) هر آفتابگیر با قیمت تقریبی 10 الی 15 هزار تومان به فروش می رسید. با استعلامات قیمتی با جنس مناسب و برند این شرکت در قالب آفتاب گیر ها که در زمینه خودرو بود با قیمت تمام شده زیر 5 هزار تومان آماده تحویل شدند.
مرحله بعدی استفاده از بازار فروش خودرو های دست دوم برای برند سازی بود. محل های فروش خودرو با جامعه هدف خودرو های کارکره بازار جمعه های چیتگر می باشد. با فروش این آفتاب گیرها در ورودی پارکینگ در آن روز های گرم به قیمت بسیار پایین 5 هزار تومان وسوسه کننده بود. همه کسانی که می خواستند واقعا از این آفتابگیر استفاده کنند به آن پول می دادند و تهیه می کردند. مطمئن بودیم که قطعا از آن استفاده می کردند.
بعد از مدت کوتاهی فروشندگان لوازم خودرو خودشان اقدام به خرید عمده برای فروش کردند(ارتقاء در تعداد فروش). این یعنی جنس تبلیغاتی خود را می فروختیم! سود نقدی هم می کردیم. این نوع تبلیغات خلاقانه علاوه بر اینکه
هیچ هزینه ای نداشت
بیلبورد های در تمام شهر ایجاد کرد
در تمام طول تابستان پابرجا بود
تبلیغات دقیقا در دست جامعه هدف قرار گرفت
ایجاد درآمد مستقیم داشت
مخاطب برای نگهدای از آن تلاش می کرد(هزینه پرداخته بود)
همیشه همراهش بود (مثل بیلبورد فراموش نمی شد)
و …
اگر شما هم بتوانید کارهای خلاقانه در حوزه کسب و کار خود انجام دهید. علاوه بر اینکه می توانید در هزینه ها بسیار صرفه جویی کنید می توانید حتی در تعداد مشتریان خود نیز انقلابی به پا کنید که خودتان هم متعجب شوید. (درامدتان تصاعدی میشود)
«طرح نمونه یکی دیگر از تبلیغات پیشنهادی»
اگر در تهران یا شهرستان هستید همین حالا باما تماس بگیرید و با راه های ارتباطی مناسب راهنمایی ها خود را دریافت کنید.
یک ایده و یک اجرای مناسب می تواند از چندین سال تلاش بدون برنامه بیشتر به شما کمک کند.
شما هم اگر عاشق کسب و کار و کارآفرینی باشید حتما اسم فیلم معروف این حیطه یعنی گرگ وال استریت را شنیده اید!!
یا شاید این فیلم را دیده اید. اما امروز در باره این مطلب صحبت می کنیم که چطور با استفاده از داستان زندگی نابغه فروش آقای جردن بلفورت می توانیم نکات مهم اما ساده ای را برای تبدیل شدن از یک انسان گمنام به یک برند بسیار معروف و بزرگ استفاده کنیم.ثروت آفرینی هم اصولی دارد!
پیشنهاد می کنیم که ابتدا قطعه ای از فیلم گرگ وال استریت Wolf Of wall street را کامل نگاه کنید و بعد به ادامه توضیحاتی که ارائه می شود نگاه کنید و هرجا که احساس کردید که نیاز هست باز به فیلم رجوع کرده و این نکات را برای خودتان تجسم کنید که چه طور می توانید این نکات را در کسب و کار خود پیاده سازی کنید.
از صفر تا 100 برند سازی همراه شماییم(آکادمی موفقیت ایران)
نکات و تحلیل های فیلم گرگ وال استریت
اگر این فیلم را از اول پی بگیریم. نکته های بسیار جالبی را که تقریبا از زبان تمام کارآفرینان بزرگ می توان شنید را می بینیم. جردن یک شخص جوان است که انگیزه و اشتیاق بسیار فراوانی برای رسیدن به ثروت های رویایی دارد.
کارمند می شود!
او در ابتدا سعی می کند که در بطن موضوع بازار سهام و وال استریت قرار بگیرد. پس می داند که باید مراحل موفقیت را از سطح پایه و اولیه شروع کرد تا بتوانید در ادامه راه موفقیت پر قدرت و با دانش از پایه ای ترین مطالب تا مسائل کلان را پوشش دهد.
یک دوست و یک راهنما (مربی) برای خود انتخاب می کند.
در این بخش از داستان در همان لحظه های کارمندی که عموما از دست دادن جایگاه شغلی خود واهمه دارند با دو گروه آدم روبرو می شود. شخصیتی عصبی و دارای خشونت که از او متنفر است و در مقابل شخصی دارای آرامش که بعد ها او را به انجام مراقبه و ریلکسیشن در طول روز برای افزایش بازدهی کمک می کند. این شخص تمام جزئیات مربوط به کسب و کار را به جردن در زمانی کمتر از آنچه سایرین با تجربه به دست می آورد را به او می آموزد.
مجوزهای لازم برای را سریع می گیرد
در این فیلم می بینیم که با هدف کارگزار شدن در بورس برای یک مجموعه حرفه ای شروع به کار می کند و در ادامه فیلم جردن که مدرک کارگزاری را اخذ می کند و شروع به فعالیت و کار برای خودش به صورت مستقل می نماید. او می داند که آینده را باید با دستان خود و به صورت مستقل بسازد. با کارمند باقی مانده همچنان که در اول داستان می بینیم با تحقیر و ناسزا روبرو می شود.برای شروع فعالیت های خودتان تا می توانید زیر ساخت های حقوقی آماده کنید. چون اگر با توجه به آموزش ها درست عمل کنید خیلی سریع دشمنانی پیدا خواهید کرد که به دنبال هر گونه مکانی برای از پا در آوردن شما خواهند گشت.
تغییر در مسیر حرکت نه هدف
پس از گذشت فقط چند ساعت از شروع به کار خود بازار بورس آمریکا بسته می شود (دوشنبه سیاه) جوانی با آرزوهای بسیار بزرگ و امید های بسیار زیاد در یک نیم روز کاری به یک جوان بیکار و پر انرژی ولی بیکار تبدیل می شود. در این جاست که با پیشنهاد های مختلف برای کارهای دیگر از جمله فروش لوازم خانگی مواجه می شود. نکته اصلی اینکه او نمی پذیرد. در جاده ای غیر از جاده ای که مهارت های آنرا کسب کرده قدم بگذارد. آرزو های خود را فعلا در مغز خود نگه می دارد و باز هم سهام می فروشد. (بزرگ بیندیش ولی کوچک قدم بردار)
تیم سازی را انجام می دهد
اگر قرار باشد شما بسیار بزرگ باشید و بسیار قدرتمند عمل کنید لازم است که کارهای بسیار زیادی را انجام دهید. از جمله این کار ها می تواند فکری یا فیزیکی یا تخصصی باشد. برای اجرای کارهای علاوه بر مدیریت خودتان نیاز به نیروی انسانی دارید. نیروی انسانی عالی همان زیر بنای تیم سازیست. که در این فیلم با استفاده از اولین دوست خودش که گارسن رستوران بوده و هیچ تخصصی ندارد شروع می شود. بعد ها چند فرد دیگر را که عموما دارای سوال آکادمیک نیز نیستند حتی دارای سوابق بزهکارانه نیز می باشند را با خود همراه کرده و یک تیم آماده شروع و با انگیزه را تشکیل می دهد چون می داند که بدون تیم یک امپراطوری ساخته (آکادمی موفقیت ایران) نمی شود.
برندسازی (Branding)
جردن زمانی با خود می اندیشد که چرا دیگران باید به کمپانی بی نام و نشان او اعتبار کنند!! پس با دو رویکرد اساسی روبرو می شود.
تعامل با مشتری
ماندگاری در ذهن او!
برای اینکار خودش دست به کار می شود و فقط هر آنچه را که لازم است به صورت مختصر و مفید به دوستان و شرکای خود آموزش می دهد تا تعامل با مشتریان به صورتی حرفه ای و ملموس به نظر بیاید. با این روش در ذهن مخاطب تاثیر بسیار بالایی را داشته باشد. اصول انتقال مطالب به صورت موثر را در مطالب آکادمی موفقیت می توانید مطالعه کنید.
بخش ساخت یک نام بسیار زیبا و یک لوگو برای اعتبار بخشی به کسب و کار خود یکی دیگر از عواملی است که جردن بلفورت در ابتدای کار برای کسب و کار خود انجام می دهد.
مدیریت تعاملی به سبک جردن
شاید او مدیر بسیار خوبی باشد اما می داند که کارمندان بزرگترین منابع او در جهان می باشند تا انجا که در انتهای فیلم به آنها وفادار می ماند البته کارمندان او نیز به او وفادار می مانند. نکته بسیار مهم این بخش دوستی علاوه بر حس وظیفه و کار در کنار آموزش ها و تامین های مالی برای کارمندانش می باشد. یکی از اصول اساسی و اصلی مدیران موفق یعنی همان دادن ارزش به کارمندان می باشد.
مشکل افراط و ایجاد زوال شغلی
از آنجا که پول بسیار زیادی به دست می آورد در بسیاری از موارد نظیر مواد و قرص و مشروبات الکلی زیاده روی می کند و همین امر باعث اتفاق های برنامه ریزی نشده ای در زندگی او می شود. تصمیم های نا به جا و شاید بی مورد باعث بیراهه رفتن کسب و کار او و در نهایت مصادره امال او به دلیل کارهای غیر قانونی و … می گردد.
چند سالی را در زندان سپری می کند اما پس از آزادی و بازگشت به دنیای سرمایه داری باز هم به دوران اوج خود باز می گردد. در پایان فیلم به اسطوره فروش جهانی تبدیل می شود و حتی به کشور ایران هم می آید.
در ادامه با سایر تکنیک های موثر در برند سازی در مقاله بعدی همراه شماییم.
دوستانی که تمایل به استفاده از خدمات مشاوره ای و برند سازی آکادمی موفقیت را دارند می توانند با ما بصورت مستقیم در ارتباط باشند.