کلینیک کسب و کار

تفاوت این موارد را بدانیم تا موشکی پولدار شویم

اینبار با موضوع بسیار جذاب کلینیک کسب و کار  در خدمت شما هستم. اگر می خواهید با کلینیک کسب و کار، تفاوت های آن با مشاوره کسب و کار و نحوه بهبود شرایط شغلی به کمک کلینیک کسب و کار بیشتر آشنا شوید پس تا پایان با ما همراه باشید.

آشنایی با کلینیک کسب و کار

برای درک و شناخت بهتر یک کلینیک کسب و کار و خدماتی که ارائه می دهد بهتر است با مثال کلینیک دندانپزشکی به بررسی آن بپردازیم. کلینیک دندانپزشکی یکی از مراکزی است که معمولاً تمامی افراد هر چند مدت یکبار به آن مراجعه می کنند. در زمان مراجعه به کلینیک دنداپزشکی پس از معاینه ممکن است دندان شما سالم باشد و هیچگونه مشکلی نداشته باشد، اما در صورتی که مشخص شود دندان شما دچار پوسیدگی و خرابی شده باید با پیشنهادهایی که ارائه می شود دندان را پر کنید، عصب کشی نمایید و یا بکشید که هزینه هر کدام متفاوت است. یک کلینیک کسب و کار نیز همانند کلینیک دنداپزشکی از بخش های مختلفی تشکیل شده که هر بخش خدمات متفاوتی را ارائه می دهد.

نحوه عملکرد کلینیک کسب و کار

کلینیک کسب و کار پذیرای تمامی افراد می باشد و همه صاحبان کسب و کار و سایر افراد می توانند به کلینیک های کسب و کار مراجعه نمایند واز تکنیک ها و راهکارهایی که کلینیک ارائه می دهد استفاده نمایند. روش های مختلفی برای برقراری ارتباط با کلینیک کسب و کار وجود دارد مانند تماس تلفنی، ارسال پیامک، مطالعه محتوای وب سایت کلینیک و…

هنگامی که شما به کلینیک مراجعه می کنید مجموعه کلینیک با بررسی بیزینس شما مشخص می کند که آیا نیروهای کسب و کارشما متخصص هستند؟ آیا کسب و کار از نقطه درستی استارت خورده؟ آیا نشان درستی برای آن انتخاب شده است یا خیر؟ به این ترتیب شما متوجه خواهید شد که نقاط ضعف و قوت کسب و کارتان کجاست. بنابراین اگر برای مشاوره با کلینیک کسب و کار تماس بگیرید کارشناسان کلینیک ما کانال تلگرامی، پیج اینستاگرام، سایت. در صورت حضوری بودن کسب و کار شما شرایط آن را بررسی می کنند و راهکارهای اجرایی لازم را ارائه می دهند.

چرا لازم است به کلینیک کسب و کار مراجعه کنیم؟

همانطور که توصیه می شود هر شش ماه یکبار به دندانپزشکی بروید تا از وضعیت سلامت دندانهایتان آگاه شوید و در صورت خراب بودن زودتر به درمان آنها بپردازید تا درد کمتری را تحمل کنید و مجبور به پرداخت هزینه زیادی نشوید.
در کلینیک های کسب و کار هم همین شرایط وجود دارد، یعنی هر کسب و کاری می تواند درگیر مشکلاتی شود. از جمله این مشکلات می تواند کمبود نقدینگی، بازدهی نامناسب، مجهز نبودن به یک سیستم ارتباط با مشتری مناسب، از دست دادن مشتری، جذب مشتری و … اشاره نمود.

در صورتی که فرد چه سریعتر برای رفع این مشکلات به کلینیک کسب و کار مراجعه نماید قطعاً بهتر می تواند روند کاری کسب و کار خود را با استفاده از پیشنهادات کلینیک تغییر دهد و روند رو به رشدی را در پیش بگیرد. موارد بسیاری وجود دارد که فرد پس از گذشت مدت زیادی برای نجات کسب و کار خود به کلینیک های کسب و کار مراجعه کرده و به دلیل حجم انبوه مشکلات و نقاط ضعف کار عملا نمی توان کاری برای بهبود اوضاع کسب و کار انجام داد. مانند زمانی که فرد خیلی دیر به دندانپزشکی مراجعه نموده و دندان کاملا خراب شده و مجبور به کشیدن آن و تحمل درد بیشتر می باشد.

استفاده از خدمات کلینیک کسب و کار

پس از مراجعه به کلینیک کسب و کار و انجام بررسی های لازم و مشخص شدن عیوب و نقاط ضعف و قوت کسب وکار نوبت به مرحله رفع آن مشکل با استفاده از پیشنهادهای ارائه شده از سوی کلینیک کسب و کار می گردد. مجموعه کلینیک پس از بررسی شرایط کسب و کار شما می تواند پیشنهادات های بسیار جذاب و کاربردی داشته باشد که از جمله آن می توان به تبلیغات در وب سایت، تبلیغات در گوگل، ایجاد فروشگاه اینترنتی، سئو و یا هر اقدام دیجیتال دیگری اشاره کرد. هر یک از این نوع تبلیغات هزینه های متفاوتی دارند که شما می توانید با توجه به بودجه و بخش های مالی که برای این کار در نظر گرفته اید استفاده از این تبلیغات را اولویت بندی کنید. برای اجرایی نمودن هر کدام یک بازه زمانی مشخص را اختصاص دهید. با اجرایی نمودن پیشنهادات کلینیک شاهد افزایش درآمد و نقدینگی حاصل از آن خواهید بود و می توانید مجدداً بخشی از درآمد خود را به  پیشرفت و توسعه کسب و کار خود اختصاص دهید.

تفاوت کلینیک کسب و کار و مشاوره کسب و کار

همانطور که در با مراجعه به کلینیک دندانپزشکی پس از تشخیص مشکل بیماری دهان و دندان شما تمامی اقدامات لازم مانند عصب کشی، پر شدن و … انجام می شود. در کلینیک های کسب و کار نیز همین پروسه طی می شود. یعنی زمانی که فردی برای مشاوره و حل مشکل کسب و کار خود به کلینیک مراجعه می کند تیم تخصصی کلینیک که در زمینه بررسی کسب و کارها فعالیت دارند به تحلیل کسب و کار او می پردازند و یا حتی مواردی که فرد می خواهد به تازگی کسب و کار جدیدی را استارت بزند و تا کنون هیچگونه اقدامی را انجام نداده باشد، کلینیک نقاظ ضعف کار و مشکلات آن را می یابد و راهکارهایی با کمترین هزینه ممکن که قابلیت اجرایی نمودن داشته باشد را ارائه می هد.

در صورتی که مشاوره کسب و کار با بررسی عیوب کسب و کار شما فقط به شما راهکارهایی مانند طراحی  یک وب سایت خوب و … را ارائه می دهد و هیچگونه اطلاعاتی در رابطه با اجرایی نمودن این راهکارها ارائه نمی دهد. به عنوان مثال فردی که هیچ دانشی در رابطه با طراحی سایت ندارد در واقع نمی داند که چه فرآیند طولانی را باید طی نماید و اطلاعاتی در رابطه بهترین طراح سایت، نحوه عقد قرار داد با او، امکاناتی که سایت نیاز دارد و … ندارد.
بنابراین می توان گفت با مراجعه به کلینیک کسب و کارمشکلات کسب و کار پیدا می شود، راهکارهایی متناسب با آن پیشنهاد می گردد و بهترین راهکارها اجرایی و عملی می شوند. در واقع کلینیک  نتایج حاصل از راهکارهای پیشنهادی خود را تضمین می کند و قطعا با تفاوت های بسیار اندکی کسب و کار به نتیجه مورد انتظار دست خواهد یافت.

کانون های تبلیغاتی

برخلاف کلینیک های کسب و کار و مشاوره های کسب و کار، کانون های تبلیغاتی تنها بر روی انواع تبلیغات تمرکز دارند و به شما روش های تبلیغاتی به منظور پیشرفت و توسعه کسب و کارتان پیشنهاد می کنند، این تبلیغات می تواند بنری، تلویزیونی و … باشد و در انتها بازدهی تبلیغات و میزان سود شما و میزان تاثیر لازم را در رونق کسب و کارتان دارد یا خیر،هیچگونه ارتباطی با کانون تبلیغاتی ندارد!!
کانون تبلیغاتی هیچگونه مسئولیتی در قبال آن نخواهد داشت. بنابراین توصیه می شود که در انتخاب کانون تبلیغاتی بیشتر دقت کنید و سعی کنید که کانونی را انتخاب نمایید که رزومه کاری درخشانی داشته باشد، در واقع این همان تفاوت کانون تبلیغاتی در مقایسه با کلینیک کسب و کارمی باشد.

حرف آخر

کلینیکهای کسب و کار در مقایسه با مشاوره های کسب و کار و کانون های تبلیغاتی می توانند انتخاب های مناسب تری جهت مشاوره و راه اندازی یک کسب و کار باشند. کلینیک ها تمامی جوانب کار را به درستی می سنجند و راهکارهایی در زمینه های مختلف مانند تامین مالی، تامین نیروی انسانی، نحوه فروش، نحوه مشتری مداری، نحوه انبار داری و … ارائه می دهند و کمک  می کنند که فرد بتوانند با اجرایی  نمودن این راهکارها کسب و کار خود را رونق بخشد و توسعه دهد.

آکادمی موفقیت ایران

فروش دروازه ثروت

فروش دروازه ثروت

چطور در مدت کوتاه تر درآمد خود را بیشتر کنم؟

سلام خدمت تمامی کاربران گرامی، سامان کرمی هستم ازآکادمی موفقیت ایران. دریافت پیام های متعددی از فارغ التحصیلان رشته های مختلف مانند برق، شیمی، مکانیک و …که از شرایط کاری خود ناراضی هستند و یا کاری برای انجام دادن ندارند، همچنین پیام هایی با مضمون نداشتن علاقه به حیطه کاری و یا بهره مالی پایین موجب شد که تصمیم بگیریم مطالبی در رابطه با مبحث فروش و اصلی ترین مولفه زندگی یعنی ” پول بیشتر به تحلیل این موضوع بپردازم.

 آموزش به دست آوردن پول

پول اصلی ترین مولفه های زندگی هر انسانی است. اما متاسفانه از بدو ورود به مدرسه تا دانشگاه از موضوعات مختلفی مانند دین، تاریخ، دیفرانسیل و … صحبت می شود ولی هیچگونه آموزشی در خصوص پول و چگونگی به دست آوردن آن ارائه نمی شود. واقعا پول مورد نیاز انسان ها قرار است از کجا به دست آن ها برسد؟

برای رسیدن به این هدف حتما باید در خصوص تولید پول و سرمایه گذاری و همچنین افزایش سطح مالی آموزش هایی در دوران تحصیل ارائه گردد.

چرا به دست آوردن پول در دانشگاه ها آموزش داده نمی شود؟

با وجود آنکه در تمامی رشته ها باید مباحثی را به نحوه تولید پول اختصاص دهند اما فقط در رشته هایی مانند مدیریت مالی، حسابداری، مدیریت منابع انسانی و … که به پول مربوط می شوند به مدیریت پول  و مدیریت هزینه ها پرداخته می شود.  در واقع دانشجویان برتر فارغ التحصیل این رشته ها نهایتا می توانند به یک مدیر هزینه موفق تبدیل شوند (IranSuccess.Com) اما نمی توانند مدیر درآمد خوبی باشند.

مدیریت درآمد ژنتیکی است یا اکتسابی؟

مدیر هزینه و مدیر درآمد کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. یک مدیر هزینه خوب باید مراحل بسیاری را طی کند تا بتواند به یک مدیر درآمد تبدیل شود.

در این رابطه مصاحبه های بسیاری با افراد ثروتمند دنیا مانند دونالد ترامپ انجام شده که چطور خود یا اجدادشان به این ثروت دست یافته اند؟ پاسخ افراد ثروتمند به این سوال پاسخی غیر قابل باور است. آن ها معمولاً می گویند که این امر ژنتیکی است. درصورتی که کاملاً نادرست است و اصلا موضوعی تحت عنوان آموزش ژنتیکی وجود ندارد.

اگر زندگینامه تعدادی از افراد موفق دنیا را مطالعه کنید می بینید که برخی از آن ها در نسل های قبل خود ثروت چندانی نداشته اند  و از یک برهه زمانی ثروت اندوزی آن ها آغاز شده است. مانند جناب ادیسون که در خانواده ای فقیر بزرگ شد که اوضاع مالی نامناسبی داشتند اما با آموزش، پشتکار و تلاش خود توانست به یکی از ثروتمند ترین افراد آمریکا تبدیل گردد. بنابراین همانطور که متوجه شدید مدیریت درآمد اکتسابی است نه ژنتیکی.

یادگیری مدیریت درآمد

این سوال ممکن است برای افراد زیادی به وجود آید که چگونه مدیریت درآمد را فراگیریم در صورتی که آموزشی در این رابطه ندیده ایم؟

اولین تصوری که در این زمینه وجود دارد آن است که در یک حوزه مانند تعمیرات کامپیوتر و … متخصص شویم و با ارائه خدمات به دیگران پول دریافت کنیم، که کاملا درست است.

در واقع یکی از 16 اصل اساسی دوره های بیاندیشید و ثروتمند شوید نیز ” تخصص” است. اما متاسفانه مشکلی که در این زمینه وجود دارد آن است که در هیچ کدام از دانشگاه های ایران و حتی خارج از ایران آموزش هایی در رابطه گران تر، در دسترس تر، یا به عبارتی در سطح بالاتر ارائه دادن تخصص داده نمی شود که افراد بتوانند تخصص خود را فراگیرتر عرضه نمایند.

به طور کلی ما برای داشتن درآمد به تخصص نیازمندیم و هرگز نمی توانیم به صورت اتفاقی پولی را به دست آوریم. تفاوتی ندارد که کارمند باشیم یا کارگر در هر صورت باید متخصص باشیم که پولی به ما داده شود و به میزانی که در حوزه خود تخصص بیشتری داشته باشیم قطعا درآمد بیشتری خواهیم داشت. 

ادامه تحصیل دهیم یا نه؟

یکی از سوالاتی که ممکن است در ذهن افراد مختلفی شکل بگیرد این است که ادامه تحصیل چه میزان سطح درآمد ما موثر است؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که تخصص ربطی به تحصیلات ندارد. به عنوان مثال فردی که با مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد توانایی مدیریت یک کارخانه 2000 نفره را دارد قطعاً دارای مهارت و تخصص بیشتری است نسبت به فردی که با مدرک دکتری (PHD) در یک آموزشگاه تدریس می کند. بنابراین برای داشتن درآمد بیشتر نیاز است که تخصص خود را عمیق تر کنید.

تفاوتی ندارد که تخصص شما در چه زمینه ای است. فردی را در نظر بگیرید که نویسنده است. این فرد اگر 100 صفحه مطالب سطحی  با موضوعات پراکنده بنویسد و به عبارتی نوشته های او عمیق نباشد نمی تواند درآمد و بهره مالی خاصی از این کار داشته باشد. در صورتی که اگر زمان بیشتری صرف کند و مطالب تخصصی تری بنویسد حتی می تواند یک مولف کتاب شود و بهره مالی بسیار مناسبی داشته باشد. بنابراین فردی که دارای تخصص سطحی است اگر تخصص خود را عمیق تر نمایند قطعا می تواند به بهره مالی بیشتر برسد.

چگونگی فراگیر شدن و ارائه تخصص به دیگران

نحوه ارائه تخصص به دیگران و فراگیر شدن آن بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال چه کارهایی می توانید انجام دهید تا تخصص خود را به دیگران ارائه دهید؟ تکنیک هایی که استفاده می کنید و کارهایی که انجام می دهید  تا خدمات بیشتری را ارائه دهید بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال می توانید مانند مک دونالد نیروهایی را آموزش دهید و شعبات مختلفی راه اندازی کنید و ثروتمند شوید.

بنابراین برای ثروتمند شدن باید تخصص داشته باشید و فروش مهم ترین تخصص برای پولدار شدن می باشد. به طوری که اگر فروش از چرخه زندگی هر فردی حذف شود قطعا نمی تواند پولدار شود.

ما باید بفروشیم تا به ثروت دست یابیم. اما ممکن است که کارمند اداره ای مانند اداره آموزش پرورش بگوید من چیزی برای فروش ندارم، چگونه بفروشم؟ یک معلم می تواند اطلاعات بفروشد و به میزانی که در حوزه علمی خود تخصص بیشتری داشته باشد قطعاً می تواند درآمد بیشتری داشته باشد. بنابراین معلم می توانید از طریق برگزاری کلاس های خصوصی و یا ارائه جزوه درآمد از فروش برسد.

همانطور که اشاره کردیم یکی از 16 اصل بیاندیشید و ثروتمند شوید تخصص است و بدون تخصص و با استفاده از قانون جذب و… نمی توان ثروتمند شد.

تداوم آموزش و یادگیری

همان اندازه که داشتن تخصص اهمیت دارد، استمرار آموزش و یادگیری تخصص نیز نباید متوقف شود. برند های بسیاری وجود دارد که طی چند سال به خوبی می درخشند اما ناگهان ناپدید می شوند، در واقع چنین برندهایی تخصص خود را بروز نمی کنند و چرخه یادگیری مستمر را قطع می کنند.

جهان در حال پیشرفت است و موفقیت نیز همانند یک جاده سر بالا با شیب ملایم می باشد و به میزانی که ما بتوانیم در این جاده سر بالا حرکت کنیم و تخصص خود را بروز کنیم رشد خواهیم داشت. اما به محض متوقف نمودن یادگیری نمی توانیم با جهان همگام شویم و به عبارتی جا می مانیم . پس برای آنکه بتوانیم ثروتمند شویم باید سه اصل زیر را به خاطر بسپاریم.

  • متخصص شدن
  • یادگیری فروش
  • استمرار در یادگیری آموزش و تخصص

بنابراین اگر می خواهیم روند روبه رشدی داشته باشیم  تا پایان عمر با ما همراه باشد باید به مصرع  ” زگهواره تا گور دانش بجوی” عمل نماییم.

چگونه افراد غیر متخصص وارد مسیر کسب درآمد شوند؟

افرادی که هیچگونه تخصص ویا سابقه کاری ندارند و می خواهند وارد مسیر کسب و کار شوند باید دقت کنند که هر چقدر پول درشت تر و گردش مالی بیشتر باشد قطعا سود بیشتری نیز خواهد داشت. به عنوان مثال اگر فردی بتواند منزلی به قیمت ده میلیارد تومان را بفروشد سود حاصل از این معامله 100 میلیون تومان خواهد بود. حال اگر فردی بخواهد کتاب بفروشد چون دارای قیمت پایین تری است فروش راحت تر و سود حاصل نیز کمتر می شود.

در این میان افرادی وجود دارند که نه پول دارند نه تخصص. آیا چنین افرادی باید پولدار شدن را فراموش کنند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت بهتر است این افراد نزد فردی که در یک صنف مشغول به کار است در کنار او کار کنند و در فروش نیزبه او کمک کنند. به عبارتی در کنار یادگیری تخصص به امر فروش نیز بپردازد. در واقع با این کارمی توانند نیازهای مردم را بشناسند و متناسب با آن ها برای کسب درآمد تلاش کنند.

سخن پایانی ثروت سازی

همانطور که متوجه شدید قلب تپینده هر کاری فروش است، زیرا با حذف فروش از هر چرخه کاری آموزش، رشد و سود آوری متوقف خواهد شد. بنابراین اگر می خواهید فروش داشته باشید و ثروتمند شوید در هر جا و مکانی که هستید فقط به فروش و ایده های فروش بیشتر بیاندیشید تا بتوانید سود مالی خود را افزایش دهید. بنابراین هرگز نمی توان یک شبه سود مالی خود را افزایش داد بلکه نیاز به طی نمودن پروسه ای طولانی می باشد تا رشد کنید وبه میزان درآمد مورد نظر خود برسید.

با ما همراه باشید.

آکادمی موفقیت ایران

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

چگونه نقطه ضعف خود را به نقطه قوت بدل کنیم؟

(بر اساس داستان واقعی)

سلام سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت ایران، در این پست قصد دارم داستانی در رابطه  با نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت با شما به اشتراک بگذارم. در هر انسانی نقاط ضعف و قوت بسیاری وجود دارد. شناخت نقاط ضعف و توجه به آن ها و نیز انجام کارهایی در جهت از بین بردن این نقاط ضعف می تواند تاثیر مهمی در موفقیت افراد در زندگی و تبدیل نقاظ ضعف به قوت داشته باشد. با مطالعه این مطالب شما می آموزید که چگونه یک معضل سطح پایین و ابتدایی می تواند موفقیت شما را در پی داشته باشد، پس تا پایان با ما همراه باشید.

 

چگونه خوش نویس شدم؟

سال ها پیش که دانشجو بودم همانند بسیاری از آقایان دیگر خط خوبی نداشتم! در واقع این موضوع اصلاً برایم اهمیتی نداشت. تا اینکه یک روز که سر کلاس با بی حوصلگی تمام مشغول نوشتن مطالبی که استاد تدریس می کرد بودم یکی از همکلاسی های خانم که در ردیف پشت سر من نشسته بود از من دفترم را خواست تا بخش هایی که جا مانده و نتوانسته است بنویسد را تکمیل کند. اما پس از چند دقیقه صداهای خنده و پچ پچ از ردیف های عقب به گوش من می رسید و کاملاً در جریان بودم که دلیل خنده ها و صداها دست خط ناخوانا و بدم بود و این مسئله خیلی برای من سخت بود بود. همین مسئله موجب شد که تصمیم بگیرم  روی خطم کار کنم.

شروع تمرین خطاطی

تصمیمم برای آموزش خط کاملا جدی بود! با یکی از دوستانم که کلاس خط می رفت در میان گذاشتم. او به من گفت که حتما باید به انجمن خوشنویسان مراجعه کنم و نوشتن را آغاز نمایم. در آن موقع من زمان کافی و شرایط مالی مناسبی برای شرکت در کلاس خط نداشتم، به همین علت یک کتاب  به نام “تعلیم خط” را از او به امانت گرفتم تا خودم برای رسیدن به هدفم تلاش کنم. با توجه به اینکه معلمی نداشتم مرتبا سرمشق های کتاب را تمرین می کردم تا اینکه پس از 2 الی 3 ماه خطم همانند بقیه خوانا شد و کتاب را پس دادم! اما همچنان تمرینات خط و خوش نویسی را ادامه می دادم. این روال آنقدر ادامه پیدا کرد که پس 8 الی 10 ماه دیگر به یکی از سرگرمی های هر روزه من تبدیل شده بود و صرفا برای بهتر شدن خطم نوشتن را ادامه نمی دادم.

تغییر از حالت نا مطلوب به مطلوب

حدود یک سال از این ماجرا گذشت و من همچنان نوشتن را ادامه می دادم  و خطم به قدری خوب شده بود که می توانستم چند بیتی را بر روی کاغذ ابروباد بنویسم و به دوستانم هدیه دهم. دراین دوره نوع نگرش من به خط کاملا تغییر کرد و دیگر آن حالت ابزاری را نداشت و به یک هنر تبدیل شده بود که از آن لذت می بردم. یک روز که به مغازه پارچه نویسی رفتم اتفاق جالبی افتاد ( اون زمان هنوز بنر چاپی وجود نداشت) .اون روز پارچه نویس مغازه حضور نداشت و نمی توانست درخواست ها را انجام دهد، از طرفی شخص صاحب عزا نیز پارچه های نوشته شده را لازم داشت!

 من به صاحب مغازه پیشنهاد دادم که اجازه بدهد از وسایل پارچه نویس استفاده کنم و در صورت خراب شدن پارچه هزینه مواد اولیه و پارچه را بپردازم (مسولیت پدیری) صاحب مغازه پذیرفت و من برای اولین بار قلمو پارچه نویسی را به دست گرفتم. پس از پایان کارو خشک شدن پارچه خیلی زیبا شده بود به طوری که صاحب مغازه از من خواست که تمامی پارچه هایی که برای این مراسم ترحیم نیاز بود را بنویسم. من از این موضوع خیلی لذت بردم، زیرا فعالیتی که من حدود 2 سال بدون هدف تجاری و به دلیل علاقمندی انجام داده بودم به یک محصول قابل ارائه تبدیل شده بود که خواهان داشت!

با این اتفاق تصمیم گرفتم که به اصلاح مشکلات جزیی کارم مانند حاشیه ها، کنارها و … بپردازم ( از خطاط مغازه کمک گرفتم). در این زمان خطم به قدری تغییر کرده بود که می توانستم آن را قاب بگیرم و داخل اتاقم نصب کنم. بعد از این ماجرا تمرین خط شکسته، نستعلیق و سایر خطوط را بر روی کاغذ مناسب ادامه دادم و هنوز می آموزم …

یادگیری خط شکسته لاتین

با وارد شدن به دوران تحصیلات تکمیلی خیلی علاقمند بودم مطالبی که تدریس می شد وغالبا به صورت لاتین بودند را با خط شکسته بنویسم اما متاسفانه مدرسی که خط لاتین شکسته آموزش دهد را نتوانستم پیدا کنم. در آن زمان دسترسی به اینترنت برای فایل های آموزشی وجود نداشت ( یوتوب نبود 🙁 ) و با استفاده از یک PDF نحوه اتصال خطوط لاتین به یکدیگر، تمرین خط لاتین شکسته را شروع کردم و توانستم در یک بازه زمانی 20 روزه خط لاتین شکسته را یاد بگیرم! ( دقت کنید ؛ نه کاربردی داشت ، نه فایده ای فقط علاقه) اینجا بود که متوجه شدم انجام دادن کارهای مختلف خیلی دشوار نیست به شرط آنکه برای انجام آن ها برنامه ریزی و پشت کار داشته باشیم.

تحلیل و توجه به نقاط ضعف

مدت ها به این موضوع فکر می کردم

«اگر من هم مثل بقیه یک خط معمولی داشتم آن روز دفترم را به همکلاسی ام می دادم و دوباره تحویل می گرفتم»

دیگر مورد تمسخر قرار نمی گرفتم و به نقطه ضعف خود پی نمی بردم، علاوه بر این کسی از من حمایت نمی کرد و کتابی امانت به من نمی داد و من نیز تلاشی نمی کردم که تغییر کنم و این مراحل را طی کنم. اکنون واقعاً از داشتن مهارت خوشنویسی خوشحال هستم، زیرا از یک نقطه ضعف و ناتوانی این مهارت و پیشرفت در من ایجاد شد که اگر این نقطه ضعف را نداشتم هرگز نمی توانستم به این اندازه پیشرفت داشته باشم. این بیت شعر را همیشه به یاد داشه باشید :

گر خواهی شوی خوشنویس     بنویس و بنویس و بنویس

نمایشگاه آثار خوشنویسی سال 93 دانشگاه رازی کرمانشاه

حرف آخر

به شما توصیه می کنم که ابتدا نقاط ضعف خود را بشناسید زیرا در آینده به نقاط قوت شما تبدیل خواهند شد. به عنوان مثال اگر:

  • ترسو هستید
  • خجالت می کشید
  • وزن بالایی دارید
  • استرس بسیار به سراغ شما می آید
  •  نمی توانید به خوبی پول دربیاورید و …

این ها می توانند سکوی پرتاب شما برای رسیدن به یک توانایی در سطح بالا هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تبدیل نقاط ضعف به قوت خیلی ساده تر ازتقویت یک نقطه نرمال خواهد بود ( قانون دانینگ کروگر) ، زیرا انگیزه ای به نام دوری ازحالت ناخوشایند پشت این کار نهفته است. امیدوارم با خواندن این داستان متوجه شده باشید که چرا باید به سمت تغییر حالت از حالت نا مطلوب به مطلوب بروید.

با ما همراه باشید.

آکادمی موفقیت ایران

پکیج های پولی رایگان

پکیج های پولی رایگان

پکیج های پولی رایگان

___________________________

فایل صوتی MP3 این مقاله را با حجم 9.9M از همین جا دانلود کنید!

___________________________

سلام سامان کرمی هستم از آکادمی موفقیت ایران که اینبار با موضوعی جدید در خدمت شما عزیزان. ایمیل ها و سوالات بسیاری ارسال شده است، تصمیم گرفتم که راجع به این موضوع مطالبی بیان نمایم. موضوع مورد بحث پکیج های پولی رایگان هستند که سوالات معتددی در رابطه با آن ها مطرح شده. می خواهیم بررسی کنیم که آیا واقعا پکیج های رایگان وجود دارند؟ این پکیج ها را خریداری نماییم یا خیر؟

کانال های و پیج های متعددی در تلگرام و اینستاگرام وجود دارند که این کار را انجام می دهند و پکیج هایی را به صورت رایگان ارائه می دهند. پیش از هر بحثی لازم به ذکر است که بیان کنم بنده در حال حاضر هیچگونه پکیجی را جهت ارائه و فروش ندارم، ( منبع درآمد من از بنگاه های اقتصادی می باش) بنابراین هیچ قصد و قرضی در رابطه با انتشار این فایل و محتوایی که مطالعه می کنید نخواهم داشت. جز بهره بیشتر شما عزیزان از مطالب پس به نکاتی که ذکر می گردد توجه نمایید و تا پایان با ما همراه باشید.

پکیج های پولی به ظاهر رایگان

گروه اول : که ادعا دارند پکیج های پولی را به صورت رایگان در اختیار شما قرار می دهند، در حقیقت به هیچ عنوان پکیج های پولی را رایگان ارائه نمی دهند. گروهی از این افراد فایل ها و پکیج هایی را با قیمت بسیار پایینی می فروشند. به عنوان مثال دوره های آقای سامان کرمی که فرضا دارای قیمت 100 دلار هستند را با قیمت 10 دلار می فروشند، بنابراین شما به عنوان مصرف کننده این پکیج ها مبلغی کمی را پرداخت کرده اید. پس این مجموعه یا پکیج که در اختیار شما قرار دارد عملا رایگان نیست ومبلغی به دلیل صرف هزینه هایی مانند زمان، انرژی، مدیریت کانال و .. از شما می گیرند. با توجه به این موضوع پس در هیچ وب سایت، کانال های تلگرامی و … پیدا نخواهید کرد.

گروه دوم : برخی کانال ها یا پیج ها مطالب و پکیج هایی را دیده ام که واقعا به صورت کاملا رایگان در اختیار مردم قرار می دهند. در پاسخ به این عزیزان باید بگویم بله چنین مکان هایی وجود دارند، در واقع این کانال ها پکیج هایی را قرار می دهند که از نظر قیمتی و یا قدمتی که دارند بسیار قدیمی هستند، به طوری که خود مولف اثر نیز این پکیج ها را به عنوان هدیه به مخاطبان خود می دهند، محتوای جدیدی که بسیار ارزنده باشد را برای انتشار و ارائه به صورت رایگان ندارند. به عنوان مثال یکی از پکیج های آقای سامان کرمی که مربوط به 15 سال پیش است یا سمیناری که در سال 90 در دانشگاه رازی کرمانشاه برگزار شده است را رایگان ارائه می دهند.

وجود پکیج های پولی رایگان در تلگرام

نکته  این فرآیند هرگز در وب سایت ها اتفاق نخواهد افتاد!

به این معنی که شما یک سایت معتبر را نمی یابید که در سایت خود محتوای آموزشی شخص دیگری را منتشر نماید، زیرا تمامی این وب سایت ها رسمی هستند و باید در مقابل مطالبی که در سایت خود قرار می دهند پاسخگو باشند. به عنوان مثال اگر وب سایت آقای سامان کرمی مطالب آقای عباس منش را در وب سایت خود انتشار دهد و به اشتراک بگذارد، ایشان می توانند به صورت رسمی از سایت سامان کرمی شکایت نمایند و در خواست خسارت بدهند.

اما در مورد تلگرام شرایط متفاوت است، زیرا به دلیل فرآیند کپی رایت و اینکه تلگرام در ایران منبع غیر قانونی محسوب می شود عملاً نمی توان درخواستی در رابطه با رسیدگی یا شکایت از انتشار محتوای قرار داده شده داشت. به همین علت است که اغلب محتواها و پکیج های این چنین در تلگرام یا اینستاگرام تبلیغ می شوند، البته با توجه به اینکه اینستاگرام فضایی برای ذخیره سازی فایل ندارد و محتوا فقط به صورت ویدئو ارائه می شود عملا پکیج های پولی رایگان فقط در داخل تلگرام یافت می شوند که افراد بتوانند آن ها را دانلود نمایند.

دیدگاه اسلامی به پکیج ها

این مسئله از نظر مذهبی =  عدم رضایت مندی یا ناراضی بودن شخص صاحب اثر می گویند. یا به عبارتی گفته می شود که شخص استفاده کننده مدیون صاحب اثر خواهد بود، بنابراین از نظر مذهبی نیز کار درستی نمی باشد. در تمامی ادیان مانند مسیحیت، اسلام و سایر ادیان الهی نیز به این قضیه اشاره شده است که محصولی که از کسی دریافت می نمایید فرد حتما باید رضایت داشته باشد، در حالی این شرط در رابطه با پکیج های پولی رایگان رعایت نمی شود.

دیدگاه روانشناسی به پکیج های رایگان

اگر فرض کنیم که فرد استفاده کننده از محصول اعتقادات مذهبی ندارد وبرای پرداخت محصول ، به جای 100 دلار 10 دلار پرداخت کرده و یا پکیج را رایگان دریافت کرده باشد بر اساس تحقیقات دانشگاه مالزی و صحبت های آقای جورج برنارد شاوو (دوتا جایزه نوبل الکی نبرده!) که می گوید:

اگر بدانید مردم به صحبت های شما گوش نمی دهند مگر اینکه  پزشک یا وکیلی باشید که پولی را باید بابت ملاقات شما پرداخت کنند. خودتان را برای صحبت با مردم خسته نمی کنید.

تحقیقات دانشگاه مالزی که حاوی این پیام می باشد:

دوستانی که به هر نحوی محصولی را به منظور تغییر دامنه اطلاعاتی خود به صورت کلیپ، فایل آموزشی و … با قیمت پایین و یا رایگان استفاده می کنند ارزش آن ها در ذهنشان به طور ناخودآگاه پایین تر خواهد بود و تاثیری که باید واقعا داشته باشد را نخواهد داشت! در این رابطه تحقیقات و آزمایشات متعددی انجام شده است به این صورت که یک قرص را به گروهی از افراد با قیمت 100 دلار دادند و به گروه دیگر که همان شرایط را داشتند قرص را با قیمت 1 دلار دادند و پس از بررسی نتایج متوجه شدند که اثر قرص 100 دلاری بر افراد بیشتر بوده است.

تاثیر کارما بر استفاده کنندگان پکیج

بر اساس قانون کارما اگر فردی بدون اجازه شخص صاحب اثراز کتاب، صدا و یا ویدئو آن که برای تهیه آن وقت و انرژی صرف کرده است و زحمت کشیده را رایگان استفاده نماید و یا آن را از دوستانی که آن را خریداری نموده اند بگیرد و کپی کند! مشمول قانون کارما خواهید شد. به این معنی که معادل همان پول را که تصور می کند صرفه جویی کرده است را در زندگی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از دست خواهد داد.

معایب استفاده از پکیج های رایگان

1.تضاد و تناقض ذهنی در اثر تعدد منابع

فردی با پکیج های رایگان روبرو می شود و تصمیم می گید که تمامی فایل ها را دانلود و گوش کند تضاد و تناقضی در ذهن او ایجاد خواهد شد. زیرا در یکی از فایل ها به امری توصیه می کند و در فایل دیگری انجام آن را منع می کند و ذهن فرد ناخودآگاه درگیر تناقض خواهد شد که می توان گفت بدترین چیزی است که ممکن است در مسیر موفقیت به آن دچار شود. بنابراین بهتر است به جای خرید پکیج های متعدد با قیمت پایین یک پکیچ یا کتاب در یک زمینه را خریداری نمایید و با دقت مطالعه کنید.

2. اتلاف وقت

با توجه به اینکه هدف از آموزش انجام صحیح کارها می باشد، اگر قرار نباشد کاری انجام دهیم و فقط آموزش ها را تماشا نماییم صرفا به جهت اینکه رایگان هستند! در واقع فقط وقت ما تلف می شود، زیرا در حال آموزش مطالبی هستیم که هرگز از آن ها استفاده نخواهیم کرد. یکی از مشکلات اصلی استفاده از این پکیج ها مشخص نمودن منبع آن ها و همچنین تنوع بالا می باشد و موجب می شود که نتوانیم بر روی یک منبع مشخص متمرکز شویم. تمرکز یکی از اصلی ترین مولفه های موفقیت در هر زمینه ای محسوب می گردد. در صورتی که به دنبال یک منبع مناسب برای آموزش در یک زمینه خاص هستید بهتر است که ابتدا بررسی کنید و بهترین و موفق ترین فرد در این زمینه را انتخاب کرده و فقط آموزش های او را دنبال نمایید.

3. احساس بی کیفیت و نامناسب بودن مطالب

معمولا 90 درصد افرادی که پکیج هایی را که برای گردآوری آن ها تلاش شده است را به صورت رایگان و یا با پرداخت هزینه کمتری خریداری می کنند پس از مشاهده پکیج به صورت ناخودآگاه می گویند که اطلاعات کاربردی نداشت و مناسب نبود. بنابراین اگر واقعا می خواهید نتیجه را مشاهده نمایید سعی کنید هزینه آن را پرداخت نمایید.

4. برخوردار نبودن از بخش پشتیبانی

هنگامی که شخصی پکیج های آموزشی را مشاهده می کند مخصوصا اگر این پکیج ها مربوط به آموزش های فنی باشند قطعا برای شخص سوالاتی به وجود می آید که نیاز دارد برای اجرایی نمودن به سوالاتش پاسخ داده شود. در صورتی که پکیج ها از منبع اصلی و صاحب اثر خریداری نشده باشد امکان پاسخگویی به سوالات وجود ندارد و احتمال دارد اقدامات خود سرانه فرد او را از مسیر اصلی موفقیت دورنماید.

___________________________

فایل صوتی MP3 این مقاله را با حجم 9.9M از همین جا دانلود کنید!

___________________________

حمایت از محصولات فرهنگی و پکیج ها

حمایت و خرید پکیج هایی که در زمینه های مختلف تولید می شوند می تواند در فرهنگ سازی و رشد علمی جامعه بسیار موثر باشد. متاسفانه قانون کپی رایت در کشور ایران چندان رعایت نمی شود و همین مسئله موجب می شود که محصولات تولید شده توسط افراد مختلف از کیفیت بالایی برخوردار نباشد، زیرا فرد نمی تواند هزینه بسیار بالایی را برای این کار اختصاص دهد در صورتی که سود دهی چندانی ندارد و افراد بسیاری نسخه های کپی شده را تهیه می کنند.

بنابراین اگر می خواهیم پکیج های بهتر و با کیفیت تری را در اختیار داشته باشیم باید با خرید پکیج های اصلی از صاحبان اثر حمایت نماییم. با این کار علاوه بر اینکه دانش و مهارت های خود را افزایش می دهیم کمک می کنیم که تولید کنندگان پکیج ها نیز فعالیت بیشتری داشته باشند و جامعه با سرعت بیشتری رشد و ترقی نماید.

با ما همراه باشید.

آکادمی موفقیت ایران

سود کسب و کار

سود کسب و کار من چقدر است ؟

انتظاری که ازسود کسب و کار داریم

دوست عزیزم سلام

یک موضوع خیلی اساسی و پایه ای در کسب و کار. اما این موضوع چقدرمی تواند در زندگی شما اهمیت داشته باشد و در بیزینس و کسب و کارتان به شما انگیزه یا انحراف بدهد؟

نکته ی اصلی : خیلی از کلاسها و سخنرانان موفقیت و انگیزشی همگی جمله ای رابه مامی گویند آنهم اینکه شما باید برای کسب و کارتان یک وبسایت داشته باشید و نیز یک فروشگاه داشته باشید و به یک کسب و کاربرپایه ی دیجیتال برای موفقیتتان نیازدارید!

امایک نکته ی خیلی خیلی مهم که بهتون گفته نمی شود این است که شما اول بایدیک کسب و کارداشته باشید!داشتن یک وبسایت به تنهایی شما را در کسب ثروت شتاب نمی دهد. چون اصلاً کسب و کاری ندارید تا به آن شتاب دهد!

 

 

یکی از دوستانم بنام کاوه بمن می گفت: من درحیطه ی مربوط به شبکه های مجازی چندین هزار دنبال کننده دارم. در کانال تلگرامش نیز نزدیک به سیصدهزار فالوور دارد. همچنین دنبال کنندگان زیادی در اینستاگرام داشت. اما این دوست عزیز به این فکر نکرده بود که تمام الفاظ غمگین، اشعارغمگین و تصاویرغمگین راجمع آوری کرده ….

با وجود اینکه فالوور و دنبال کنندگان زیادی هم داشت. اما محصولی برای فروش نداشت. می گفت دراین یکی دو سالی که من کار و کاسبی روی شبکه های مجازی فوکوس دادم مخاطبین زیادی بدست آوردم. اما مخاطبینم سود مالی و ریالی برای من نداشتند. من به ایشان عرض کردم بله مشخص است که این سود برای شما نخواهد بود، بخاطراینکه هدف و محصولی ندارید. کلی ازمخاطبینش دارای فاز غمگین و دپرس بودند یعنی یکسری از افراد افسرده و شکست خورده ی عشقی:( شماهایی که می خواهید کسب و کارداشته باشید چه با

  • یک پیج اینستاگرام
  • یک صفحه وبسایت

یا هرچیزی دردنیای مجازی، باید محصولی برای فروش و عرضه داشته باشید. شمادرنهایت بایدبتوانید بابت یک خدمات یا کالا از مشتری هایتان پول دریافت کنید. خیلی ها نمونه فیسبوک رامثال می زنند و می گویند آقای کرمی شما می گویید که بایدحتما از مشتری پول بگیریم!! اما شرکت فیسبوک چطور توانسته بدون اینکه پولی بگیرد برند شود؟

 

در جواب باید بگویم شرکت فیسبوک هم پول می گیرد اما مشتریانش مردم عادی نیستند: کمپانی های بزرگ هستند. که درقبال آن، فیسبوک اطلاعات آماری می دهد که مثلاً در این فصل دختران از رنگ صورتی استفاده می کنند و درفصل بعدی از رنگ آبی روشن و اینکه درصدهاش نیز به چه نسبتی هستند. کمپانی ها این اطلاعات رامی خرند و روی این اصل تولید لباسهایشان را انجام می دهند و ازفروش اطلاعات،پول،هزینه ها،اعتبار و قدرت خودشان رابدست می آورند.

اگر می خواهید در کسب و کار دیجیتال فعالیت کنید در دوشرط اینکار را انجام دهید:

شرط اول : بیزینسی را که دردنیای فیزیکی بهش علاقه دارید را انتخاب کنید. ممکن است این بیزینس کتاب، لباس، دوچرخه و یا حتی فروش عطر باشد و هر چیزی که بهش علاقه یا آشناییت دارید.

شرط دوم : انتظار نداشته باشیدثانیه یا روز اول معجزه ببینید. بطور مثال شما پیج و بسایتتان را راه انداختید و انتظار داریدکه از لحظه اول فروش داشته باشید. قطعاً به این صورت نخواهد بود. (آکادی موفقیت IranSuccess.Com)

آنهایی که درحیطه ی مجازی یا فیزیکی کسب و کار راه اندازی کردند، می دانند که چه می گویم. روند رشد کسب و کار یک روند تصاعدی ست. شما ممکن است در یک ماه اصلاً مشتری نداشته باشید و فقط اقوام شما از تون خرید کنند. ماه دوم وبخش بعدی دوستان، آشنایان و ماه سوم و چهارم و سال اول شایدفقط بتوانیدهزینه های جاری تان را تامین کنید و سال اول فقط  برایتان سر به سر بشود و سود مثبتی اصلاً حاصل نشود.

کسانیکه حسابدار هستند می دانند که اداره مالیات به شما اجازه می دهدکه دو سال پشت سرهم یعنی سال اول کسب و کار و سال دوم کسب و کار، کسب وکارخودتان را زیانده اعلام کنید. یعنی حتی اداره مالیات هم این رابخوبی می داندکه یک کسب وکارممکن است دو سال اول سود مثبت نداشته باشد. ( بخاطر چالشهایی که وجود دارد و ریتم هایی که باید در کسب و کار رعایت شود و رشدهایی که انجام می گیرد). پس اگر دو سال هست که کسب و کارتان را استارت زده اید و سود کسب و کارتان نسبت به سرمایه داخل کسب و کارتان به 40 الی 50 درصد سالانه نرسد، مطمئن باشید که یک جای کارتان می لنگد!

از لحاظ ریالی بهتون می گویم اگر شما دوست عزیز در کسب و کارت که ممکنه فیزیکی باشد، یک میلیارد تومان هزینه کرده و اگرمجازی باشد 500 میلیون تومان هزینه کرده باشید فرقی نمی کند، درحالت اول که یک میلیارد سرمایه گذاری و دو سال بیشتر گذشته و مثلاً سال سوم یا چهارم کسب و کارت است. در ازای یک میلیارد سرمایه اگر این یک میلیارد برای شما چهارصد میلیون تومان سالانه یاحدود 30 الی 40 میلیون تومان ماهانه سود ندارد مطمئن باشید این کسب و کار شما رو به افول و ورشکستگی است.

همچنین در کسب و کار مجازی 600 یا 500 میلیون سرمایه گذاشتید و الان 15 الی 20 میلیون ماهانه سودندارید، این کسب و کار شما بزودی رو به افول و ورشکستگی خواهدرفت. پس با این توضیحاتی که دادیم همین الان برآوردکنید. اگر سال اول و دوم هست مشکلی ندارد. یعنی یک میلیارد سرمایه در گردش داشته باشید اما کسب و کارتان حتی ماهی 5 میلیون تومان سود نداشته باشد این برای سال اول و دوم اشکال ندارد. اما اگر سال سوم و چهارم هست با خودتان دو دو تا چهارتا بکنید.

در تهران پایینتر از تجریش یک مغازه فروش خشکبار وجود دارد. با یک حساب سر انگشتی متوجه شدم که این دوستان چیزی حدود 3 الی 4 درصدسود در ماه دارند. اما آنها می خواستند مغازه را ببندند و متوجه این سود نبودند و بنظرشان می آمد که این سود خیلی کم است. من برایشان حساب کردم که اگر این سود را با این روند و روش، نظام مند کنند و تکنیک فروش را هم برای کارشان اعمال کردم و به 5 درصد سود در ماه رسید. سالانه 60 درصد سود فروش داشت و خیلی هم عالی بود.

خیلی از کسب و کارها خودشان رانمی سنجند و این نسنجیدن ها یکی از عوامل مهم و اصلی نا کارآمدی کسب و کارهاست. اگر در آیات و روایات نیز دقت کنیم این حدیث امام علی (ع) به وضوح می فرماید :

حاسبوا قبل اَن تُحاسِبُوا

( به حساب خود برسید قبل از این که به حسابتان برسند)

همه ما فکر می کنیم که این حدیث فقط مربوط به آخرت و زمانی که فرشته ها نامه اعمال ما را می پیچند و حسابرسی می کنند. اما در واقع چنین نیست. این حدیث به همه چیز اشاره می کند! اینکه میفرماید به حساب خود برسیم منظور حساب مالی هم هست حساب مشتری هایمان هم هست، که باید بهشون رسیدگی کنیم قبل از اینکه هر اتفاق دیگری در زندگی مان بیفتد.

ریشه مشکلات چطور حل می شود؟

یک جمله معروفی از انشتین : با همان مغز و اطلاعاتی که مشکل را بوجود آوردیم نمی توانیم مشکل راحل کنیم. این یک قانون است. در یکی از کمپانی های مربوط به خدمات اسکان دریکی ازشهرستانها که رفته بودم مسئول آنجا می گفت که من حدود سه هفته است که بر روی موضوعی فکر می کنم!! من به ایشان گفتم که نحوه ی فکر کردن شما چطور بوده؟

گفت : پشت میز می نشستم و فکر می کردم. خیلی جالبه، فکر می کنیم توی یک گوشه نشستن و به نقطه ای خیره شدن و نظم دادن به آن رشته افکار، مسئله راحل خواهیم کرد!! اما هیچوقت این اتفاق نخواهد افتاد. می خواهم یک تلنگر کوچک به شما بزنم. یادتان هست در دوران مدرسه در بحث محاسبات و ریاضیات همه سوالات را جواب می دادیم جز یک سوال که نیاز به فرمول یا پاسخ محاسباتی داشت. ومدام به مغزمان فشار می آوردیم اما باز هم نمی توانستیم آنرا حل کنیم. چرا؟

چون اطلاعاتمان برای حل آن مسئله کافی نبود. اما تنها کافی بود به برگه بغل دستی نگاه بندازیم یا راهنمایی معلم، یا رجوع به متن سوال، نکته کلیدی را پیدا می کردیم و با آن نکته کلیدی، مسئله را تا آخر حل می کردیم. از مشورت گرفتن، از دریافت اطلاعات، از الگوبرداری کردن، از نحوه ی اجرای همان امور توسط دیگران غافل نشوید. این گزینه ها، گزینه های واجبی برای فکر کردن هستند.

گرفتن مشاوره از افرادی که قبلاً اینکار را انجام داده اند، یک گزینه خیلی خوب برای استفاده از آن طیف گستره ی تفکرات هست. همیشه دو تا فکر بیشتر از یک فکر ارزش دارد. ژاپنی ها یک ضرب المثل دارند که می گوید: (فکر شما به اضافه ی فکر من بهتر یا نهایتاً مساوی با فکر من است) در قرآن سوره ای بنام شورا داریم که همه رادعوت به شورا یا مشورت گرفتن می کند، از این گزینه هم غافل نشوید.

پس اگر بخواهیم یک جمع بندی کلی داشته باشیم باید بگویم: دوستان عزیزی که درحیطه ی کسب وکار هستید چه کسب و کار دیجیتال، چه کسب و کار فیزیکی، اگر کسب و کار را شروع نکردید بدانید سال اول و دوم کسب و کاربرای شما ممکن است سود آور نباشد.

آیا با این حال حاضرید کسب و کارتان را استارت بزنید؟ اگر یک تا دو سال هست که کسب وکارتان را استارت زده اید، چه مجازی و چه فیزیکی. ( کسب و کار استارت زدن به این معنی نیست که شما مثلاً یک شرکتی را ثبت کنید اما فقط روی کاغذ باشد یا یک وبسایتی را فقط دامین آنرا خریده باشید و این کسب وکارتان باشد!! نه) کسب و کاری که حداقل در روز 6 ساعت زمان مفید بابتش صرف می کنید، این همان کسب و کاریست که بابتش تلاش کردید و قطعاً نتیجه می گیرید، شک نداشته باشید.

ایجاد کسب و کار سود آور دیجیتال و فروش آنلاین

وبسایتی را دیدم از یک نویسنده ی جوان، دو تا کتاب نوشته بود و بابت این دو تا کتاب یک وبسایت تاسیس کرده بود. فقط این دو کتاب خودش را در وبسایت برای فروش گذاشته بود. وبسایتش حدود 5 الی 6 سال کار می کرد، اما آخرین محتوایی که در سایت گذاشته بود مربوط به سال 2015 بود یعنی 4 سال پیش! وبسایت را راه اندازی کرده بود این مطالب را در آن قرار داده بود. اما دیگر تغییراتی ( آپدیت ) در آن قرار نداده بود. جالبه شکایت می کرد فروشگاه های آنلاین اصلاً جواب نمی دهد، می گفت من از 5 سال پیش تا الان اینقدر هزینه نگهداری وبسایت را دادم و با این اوصاف هنوز فروش خاصی ازوبسایت نداشتم.

به ایشان عرض کردم شمایی که اینقدر هزینه ی نگهداری را دادید آیا زحمت کشیدید هزینه ی تولید محتوا راهم بدهید؟ گفت : نه. به ایشون گفتم یک کسب و کار فقط یک رکن ندارد. شما نمی توانید کسب و کار را با یک حسابدار مدیریت کنید! همچنین نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم فروش مدیریت کنید! هیچوقت هم نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم اجرایی مدیریت کنید. کسب و کار نقاط و اجزای مختلفی دارد.

در نتیجه مدیریت مختلفی هم دارد اگر نتوانید پایه های آن را باهم مدیریت کنید، ارتقاء دهید من به شما قول می دهم یا خیلی کند پیشرفت می کنید یا اگر پیشرفت کنید بر می گردید. خیلی از تیم ها را دیده ام که خیلی خوب استارت می زنند، خیلی خوب کار می کنند اما فقط به یکی از این دلایلی که بهتون گفتم برمی گردند به عقب. تیم بسیار عالی کار می کند اما توی یک نقطه ای در حسابهای مالی به اختلاف می خورند. یکی می گوید من باید 27 درصد بردارم دیگری می خواهد 34 درصد بردارد و چون از اول شفاف سازی انجام نگرفته است، آن تیم کلاً ازهم می پاشد.

عکس این قضیه یک تیم دارد کاری را انجام می دهد به یک نقطه ای میرسد که باید یک مسئولیت جدید تعریف شود. در این تیم این کار را مدیر انجام نمی دهد و مسئولیت و وظایف را بین 4 تا آدم تقسیم می کند. این از نمونه مثالهایی ست که من دیدم. یعنی به هر 4 نفر وظایف یکسان می دهد برای مثال اگر نامه ای ازطرف کارگزینی آمد هر 4 تا وظیفه دارید پاسخ یکسان بدهید. نامه می آید اما هیچگدام پاسخ نمی دهند. یا هر 4 تا یکسان پاسخ می دهند. این از عدم کارآمدی یک مدیر است. باید وظایف مشترک تا حد امکان کاسته و یا تفکیک بشود. شمایی که تا دیروز این وظایف را داشتید، یکی از وظایف شما کسر می شود که شبیه به وظایف خانم یا آقای فلانی ست و به ایشون واگذارمی شود و شما این وظیفه جدید را کامل به عهده بگیرید.

وقتی اتفاقی می افتد مسئولیت پذیری مشخص شده است. به صاحب آن فرایند ارجاع می دهید باید به من پاسخگو باشید. من خودم این اشتباه را اوایل که تازه بیزینسم را راه انداخته بودم در بخش حسابداری باهاش دست به گریبان بودم. مشکل این بود که من به هر کدام از حسابدارهای جدید می گفتم باید این فرایند را انجام بدهد و وقتی به مشکل بر می خوردند به آنها می گفتم که این چرا مشکل دارد؟ می گفتند که این داده هامربوط بمن نیست و مربوط به حسابدار قبلی هست.

یک روز این مشکل را برای همیشه ریشه کن کردم. یک حسابرس آوردم و به ایشان گفتم شما در این فرایند کلاً حسابهای مرا تراز کنید، آنجا که خطا دارد دربیاورید و آنجایی که خطا نداردجوری با هم همگام سازی کنید تا حسابها با هم درست بشوند. بعد از اینکه حسابها باهم ست شد حسابدار را دوباره سر جای قبلی گذاشتم و گفتم از امروز هرگونه مشکلی پیش آید مسئولیتش باشخص شماست.

امیدوارم که آگاه باشیم و بدانیم که در کسب و کارها برای رشد، زمان نیاز هست و درکسب وکارها ارکان مختلفی وجوددارد که باید با هم رشد کنند و اینکه اگر شما سال اول و دوم کسب و کارتان هست و تاحدود 40 درصد سود سالانه ندارید و ماهانه حداقل 4 درصد، نگهداری کسب و کار از نظر مالی و ریالی به صرفه نیست و باید تغییراتی در کسب و کار داده شود. با این اوصاف امیدوارم این نکات رادرزندگیتان بکاربگیرید.

عضویت باشگاه آکادمی موفقیت

نام | نام خانوادگی | نام شهر

10003715

و یا در وبسایت iransuccess.com خودتان نام نویسی را انجام دهید. تا از همایش ها و دوره ها مطلع شوید.

بر مدار ثروت و آرامش باشید / سامان کرمی

هو اوپونوپونو ho oponopono پاکسازی کوانتومی

تمرین پاکسازی کوانتومی (هو اوپونوپونو)

دوستان عزیز سلام امروز یکی از پرسش های ارسالی به آکادمی موفقیت ایران را بررسی می کنیم.

سوال : استاد کرمی عزیز سلام، شما گفته اید که باید تمام مسئولیت های زندگی خود را برعهده بگیرید. من با گفتن جملات و این که من مقصر تمام وقایع زندگی خودم هستم دچار احساس گناه شده ام. چگونه از حس گناه خارج شوم؟

پاسخ : دوست عزیزی پس ازشنیدن صحبت های من دچار احساس منفی گناه شده است.

اولاً خیلی خوشحالیم که شما انقدر تمرین کرده اید که حستان تغییر کرده. این یعنی که شما صحبت های را با دل و جان شنیده اید و سعی در تغییر موقعیت فعلی خود داشته اید. سعی در تغییر موقعیت موجود مرحله ی اول این فرایند است، اما در سطح دوم شما به دلیل تصورات و تفکرات نامناسب دچار تشویش ذهنی شده اید.

ما در سمینار گذشته « برج آزادی تهران » گفته ایم که مسئول تمام اتفاق های زندگیتان خودتان هستید.

مثال : ممکن است شما در کوچه ی محل زندگیتان شخصی با اتومبیلتان تصادف کند، مقصر کسی است که با ماشینتان تصادف کرده و مبلغ خسارت وارد شده به شما را هم پرداخت میکند، اما مسئولیت تعمیر، مذاکره و این که از آن روز به بعد مکان امن تری را برای پارک اتومبلیتان انتخاب کنید با خودتان است. پس معنای کلمه ای مقصر با مسئول بسیار متفاوت است.

انسان مقصرهمچنان در عالم خسران و زیان می ماند اما « فرد مسئول بحران را مدیریت » میکند هرچند مسئولین ما با این تفاسیر قابل قیاس نیستند. روی صحبت من مسئولین ژاپنی و اروپایی که نمونه ی یک مسئول واقعی هستند می باشند. از این مهم ترمسئولیت شخصی، زندگی، کسب و کار کمپانی خوتان است.

اگراین مطالب را باهم جمع بندی کنیم :

شما در تمام ابعاد زندگیتان مسئول هستید نه مقصر

این دو لغت را در ذهن خود ارزیابی کنید :

    • مقصر :کسی است که قصوری را انجام داده ، یا کم کاری کرده باشد.
    • مسئول : کسی است که باید به سوالات پاسخگو باشد ؛ سوالاتی از قبیل چه کار کنم که این اتفاق دیگر پیش نیاید؟ چرا این اتفاق پیش آمده است…؟ جواب این سوالات را باید به خودتان بدهید نه هیچ شخص دیگری.

با این تعاریف جدید هر اتفاقی که درزندگی شما رخ بدهد ممکن است شما مقصر باشید یا این که نباشید. اما چیزی که واضح است : «مسئولیت آن اتفاق تماماً با شما است».

 

مثال : اگر کودکتان خانه را بهم میریزد مقصرکودکتان است. اما مسئول شما هستید و شما می توانید تکنیک جدا کردن انسان ها از اتفاقات را به کار بگیرید. این موضوع را بهتر درک کنید که وقتی انسانی نباشد پس شما هم نمی توانید مسائل و اتفاقات پیش آمده را گردن کسی بیاندازید!! پس قبول می کنید که مسئولیت تمام اتفاقات پیش آمده با خودتان است. (این تکنیک را نیز در سایت آکادمی موفقیت می توانید دانلود کیند IranSuccess.Com).

 

تکنیک جدا کردن انسان ها از اتفاقات بسیار شبیه به تفکر ژاپنی ها درمدیریت است.

به همین دلیل فرهنگ عذرخواهی ژاپنی ها را بسیار دوست دارم، آنها به دلیل قطع اینترنت در ساعت 3 صبح به مدت30 ثانیه در یک هتل نامه ی عدر خواهی کتبی برای همه ی مشتریان می فرستند و به دلیل تاخیرقطارهای ژاپن مسئولین و تمام کارکنان خطوط ریلی ازمردم عذرخواهی می کنند. این فرهنگ، فرهنگ زیبایی است.

این یعنی مسئول تمام اتفاقات پیش آمده ما هستیم و یکی از دلایل پیشرفت ژاپن به دلیل رعایت اصول مسئولیت پذیری آنها است. در ایران مردم به دنبال مقصر و زندانی شدن او هستند تا تنبیه شود. آیا این راهکارمناسبی است!؟ خیر!

راهکار مناسب برای تغییر در یک جامعه چیست؟

به شما قول می دهم که راهکار مناسبی نیست! زیرا با زندانی کردن فرد مقصر چون انسان های مشابه او بسیار زیادند و می توانند آن کارها را مجددا انجام دهند. زیرساخت اصلاح نشده است و این روند درجامعه دوباره تکرار می شود؛ دلیل آن بسیار ساده است، آموزش های ما برمبنای یک اصل ساده (تنبیه شدن) است. یعنی مقصر اگر پیدا شود تنبیه می شود بنابراین شخصی که می خواهد مرتکب تخلف شود اول دنبال مرحله ی بعد می گردد که آیا تخلفی که می خواهد انجام دهد ارزش تنبیه شدن را دارد یا خیر!؟

مثال: آیا از لحاظ مالی می ارزد که ما در خیابان پارک دوبل انجام دهیم و 50 هزار تومن جریمه شویم؟ یا این که پارک معمولی انجام دهیم اما مقداری پول پارکینگ پرداخت کنیم؟

خوب با پرداخت 20 هزار تومان پول پارکینگ معلوم نیست که جریمه شویم یا خیر؟ با 5 بار تخلف ممکن است یکبار آن را گیربیفتیم. به جای 250 هزارتومان 50 تومان جریمه پرداخت می کنیم. اگر در پارکینگ برویم هزینه ی آن 100 هزار تومان می شود. با اندکی تامل متوجه میشویم که 50 هزار تومن از 100 هزار تومن کمتراست و انتخاب 50 هزار تومان انتخاب منطقی تری است!

 

در اینجا زمانی که مقصر پیدا شود جریمه میشود اما اگر بفهمدکه آن شخص کلاً یک شخص مسئول است یعنی اگرآنجا پارک کند باعث تشدید ترافیک، آلودگی، زشت شدن چهره ی شهر می شود. در بٌعد بیشتر فرهنگ ترافیکی و اقتصاد بین المللی اش به تک تک شهروندان هم مربوط می شود. هیچ وقت دیگر پارک دوبل انجام نمی دهد و هیچ وقت موجب بهم ریختن این سلسله مراتب نمی شود. این کاری است که اروپایی ها، ژاپنی ها بسیار بر روی آن در مدارس کار کرده اند. به نتایج عالی رسیده اند و نمونه های آن را در دستاورد های اجتماعی آنها قابل مشاهده است.

با این تعاریف جدید دوست عزیزی که دچار احساس گناه شده اید، اولاً این حس مقداری طبیعی است چون روح ما تا امروز احساس مسئولیت پذیری نداشته است. از امروز که شما تلاش کرده اید مسئولیت ها را به گردن خودتان بیاندازید یک مقدار احساس گناه طبیعی است. اما بخشی که شما در ذهنتان است این موضوع است که شما مقصرهستید؟ خیر. شما مقصر نیستید بلکه شما مسئول هستید.

و این موضوع کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند، خوشحالیم که سوال پیش آمده را مطرح کردید و امیدواریم که پاسخ ارائه شده به سوال شما بتواند شما را به آن ذهنیت مثبت که باید رسانده باشد.

منتظر ریافت پرسش های شما به آکادمی موفقیت ایران هستیم.

راه سریع ارسال پرسش ها در تلگرام

چه کاری مناسب منه؟

تفاوت مسیر و هدف؟

چطور مسیر درست کار خودمان را پیدا کنیم؟

دوستان عزیز سلام سامان کرمی هستم از اکادمی موفقیت ایران با یک نکته بسیار کلیدی وطلایی هدف .
معمولا این سوال پیش می آید، ما این نکته را می دانستیم. اما در برنامه ریزی عملی برای موفقیت خیلی از ما انسان ها مسیر را با هدف اشتباه می گیریم.
نکته ی کلیدی این است که آنچنان بر روی مسیر تمرکز کردیم از هدف دور شده ایم. اکنون مسیر برای ما تبدیل به هدف شده است. سعی کنید هیچ وقت در این موقعیت قرار نگیرید و سعی نکنید آن را حفظ کنید. این اتفاق زمانی می افتد که ما خودمان را ارزیابی نمیکنیم.بارها و بارها کارهای روزمره خود را تکرار می کنیم.


امام علی (ع) میفرماید: به حساب خود برسید قبل از این که به حساب شما رسیدگی شود. منظور از این حدیث این نیست که تا زمان مرگ و روز حساب صبرکنیم. ما وظیفه داریم در این دنیا با در نظر گرفتن هدف هم زمان که توانستیم خود را ارزیابی کنیم.

این همان تفکری است که به آن توصیه فراوان شده.

زمانی که به برخی اشخاص مشاوره میدهم و با آن ها صحبت میکنم متوجه می شوم که دگرگون شده اند فقط به این دلیل که مسیر برایشان تبدیل به هدف شده را تغییر می دهند.

دو نمونه مثال برای واضح تر شدن توضیحات را در زیر مشاهده می کنید:

خیلی از آدم ها این مشکل را دارند مثل هدف از تحصیلات تکمیلی! انسان ها معمولاً زمانی که در سنین 16 یا 17 سالگی هستند برای خود یکسری آمال و آرزو ها را مشخص می کنند. به خصوص افرادی که در خانواده هایی با سطح مالی پایین به دنیا آمده اند اهداف مالی مشخص تری ندارند. دنبال این هستند که بعد از تحصیلات به یک شغل مناسب و درآمد و رفاه در نهایت استقلال مالی دست پیدا کنند.(آکادمی موفقیت)


پس در نهایت یکی از اهداف رسیدن به رفاه مالی با استفاده از تحصیلات است.


یکی دیگر از فرایند هایی که ممکن است در ذهن شما هم باشد. رسیدن به جایگاه اجتماعی با استفاده از تحصیلات است. خیلی از انسان ها زمانی که تحصیلات را شروع میکنند در طول دوران تحصیلشان از هدف خارج میشوند.

روزی شخصی برایم از چای ساز خانه اش که خراب شده بود صحبت میکرد و میگفت خرابی چای سازش باعث شده که 2 روز تمام چای ننوشیده! و همش از تعمیر چای سازش و خرید یا جایگزینی اون می گفت. او هدف اصلی را که چای خوردن بود فراموش کرده بود. من به او پیشنهاد کردم که از کتری استفاده کند (کتری هم جلوی دید بود) و بسیار متعجب شد دلیل این اتفاق بسیارساده است! ما آنقدر که روی مسیر متمرکز شده ایم هدف را فراموش کرده ایم!

متاسفانه مشغله و روزمرگی باعث می شود عادت به تکرار مسائل کنیم و این باعث می شود که در زندگیمان مسیر جای هدف را بگیرد. از همین امروز شروع کنید در یک نکه کاغذ ارزیابی کنید. معمولا ما انسان ها بعد از ارزیابی این سوال برایمان پیش می اید که بعدش چه؟ جواب این سوال بستگی به نوع پرسش خودتان دارد!

اکنون رسیدن به ریشه خواسته ها را با یک تمرین توضیح می دهیم :


می توانید ویدئوی تبلیغ نویسی موثر را دانلود کنید در آن ویدئو راجب این مسائل به طور مفصل توضیح داده شده است اما اگر با این تفاسیربخواهیم به آن اشاره کنیم همان مثال تحصیلات تکمیلی را در نظر بگیرید. (IranSuccess.Com)

  • من میخواهم مدرک بگیرم که … ؟

پاسخ این پرسش بسیار مهم است. برای مثال میخواهیم پس از دریافت مدرک در اداره ای مشغول به کار شویم یا این که بخواهیم کسب وکاری را تاسیس کنیم. باز این سوال پیش می آید که بعدش چی …؟ این بسیار مهم است پس از رسیدن به شغل مورد نظراز طریق استخدام و یا تاسیس شرکت ما به رفاه و استقلال مالی و پرستیژ شخصیتی و … می رسیم.

  • اما باز هم این سوال پیش می آید که بعد از آن چه اتفاقی می افتد…؟

و این سوال انقدر تکرار می شود تا به ریشه برسیم. در اینجا نکته ی کلیدی این است وقتی جواب همه ی این سوالات را میدهیم و در همه ی امور به ریشه می رسیم و این که متوجه میشویم باور واقعی ما چیست؟ خوب بعد از آن که به پول رسیدیم میخواهیم آن را چگونه خرج کنیم؟ و این بسیار مهم است ممکن است بخواهید با آن پول کارخانه بسازید یا این که با آن مهاجرت کنید و یا سرمایه گزاری و …. این تصمیم ها باور های شما هستند و این لحظه ی کلیدی زندگی شما است.

حال دوباره به صورت دوره ای بررسی کنید. انیشتن در این باره جمله ای دارد « اطلاعات و دانشی که مشکل را به وجود آورده است قطعا نمیتواند آن مشکل را حل کند» .اگر می توانستید که به مشکلات دچار نمی شدیم و آن را حل می کردیم. باید به صورت دوره ای یعنی هر زمان که دانشتان افزوده شد ( مطالعه، مشاهده، تفکر یا … ) مجدد تصمیم بگیرید.

اکنون می توانید پاسخ دهید چون اهدافتان از مسیرتفکیک شده است.

امروز به یک مرحله ی جدید از زندگیتان رسیده اید که می توانید مسیرهای دیگری را برای رسیدن به همان هدف پیدا کنید. مثلا همان هدف مالی که به آن در بالا به آن اشاره کردیم. ممکن است شخصی هدفی مثل دانشگاه رفتن و استخدام شدن، در نهایت به پول رسیدن : خرید اتومبیل یا هرخواسته ی ذهنی خود برسد.

  • همه ی شما بدون شک روزی به این هدف خواهید رسید.
  • اما آیا راه کوتاه تری وجود ندارد؟
  • آیا می شود به جای 4 یا 10 سال تحصیل راه یکساله را پیدا کنید؟
  • آیا فرایند سریع تری برای رسیدن به این مسیر وجود ندارد؟

قطعا وجود دارد و این یک احتمال نیست من به شما این قول را می دهم که اگر اهدافتان را مشخص کنید راه های ساده تری را برای دستیابی به آن هدف پیدا خواهید کرد. این نکته را به یاد داشته باشید که اهدافتان را از مسیرتفکیک کنید و برای رسیدن به هدف هایتان مسیر های ساده تر و سریع تر را پیدا کنید.

بیش از 95% انسان ها آدم های زندگی روزمره هستند و نمیتوانند هدفهایشان را از مسیر تفکیک کنند.


من در دانشگاه از دانشجویان ارشد و دکترا هدف آن ها را از درس خواندن پرسیدم و بسیاری از آن ها پاسخ دادند که میخواهم مدرک دریافت کنم و از آن ها پرسیدم بعدش چی؟ پاسخ دادند که با آن به کار مشغول شوم و باز میپرسم بعد از مشغول کار شدن چه هدفی دارید و درآخر به کجا میخواهی برسی؟ این بسیار جالب است که خیلی از انسان ها به این درک نمی رسند که هدف نهاییشان چیست؟ 

افراد موفق این را خیلی سریع درک میکنند هدف را مشخص و روی آن متمرکز می شوند.

گروه تحقیقاتی آکادمی موفقیت

برای دریافت سایر مقاله ها می توانید نام خود را به 10003715 پیامک کنید

مشاوره مستقیم حضوری و تلفنی