دوره موفقیت آکادمی

دوره های موفقیت و کلاس های موفقیت

دوست عزیزم سلام، با نکته ای بسیار کلیدی، حساس و مهم در خدمت شما هستیم

چرا از کلاس ها و دوره های موفقیت نتیجه نمی گیریم؟

ما این همه کلاس های موفقیت، سمینار ها، دوره های انگیزشی، دوره های مربوط به دستیابی سریع به موفقیت و هدف را داریم سپری می کنیم. اما نتیجه نمی گیریم و نتیجه ای که گرفته میشه بسیار ضعیف هست، غالبا جمله ی معروفی رو میگن (همون که به ناپلئون هیل هم گفتن) : اینها همش کلاهبرداریه، اینها همش مردم رو گول زدنه و …

چرا بعضی ها نتیجه می گیرند بعضی ها سمینار های زیادی شرکت نکردند و حتی یک سمینار، اصلا نمیدونند سمینار چیه و به موفقیت های بسیار بزرگی رسیدند؟ همین الان دارن به موفقیت هایی می رسند. کجای کار می لنگه که درصد بسیار پایینی از افرادی که در دوره، سمینار و کلاس شرکت می کنند نتیجه می گیرند.

دوره ای که میگم منظور دوره ی آقای سامان کرمی نیست منظور دوره ی تمام مدرسین داخل و خارج از ایرانه. این رو تعمیم ندید که دوره ی آقای کرمی ضعیفه یا دوره ی آقای کرمی قویه! صرفاً یک شخصی هستم که به شما فقط اطلاعات میدم، این که چطور از این اطلاعات استفاده کنید برمیگرده به شخص شما.

خیلی از افراد موفق هیچ دوره ای شرکت نکرده اند!

یکی از بخش هایی که آخر سمینارها از من پرسیده می شود که من فلان شخص موفق را میشناسم اما دوره و سمینار شرکت نکرده. تا سی چهل سال پیش داخل همین دانشگاه هایی که الان من و شما تدریس می کنیم، تحصیل می کنیم سمیناری برگزار نمی شد. هیچ دوره ای به جز سرفصل های آموزشی تدریس نمی شد. خوب در همون زمان ها یه سری افراد موفق بودند. افرادی که من براتون نمیخواد مثال بزنم نمونش رو خودتون تو ذهنتون داشتید در زمینه موسیقی، سینما، ثروت آفرینی، ورزش و …

همه ی این افراد گزینه ی اول بیش از سایر افراد در زمان خودشون دانش و تخصص داشتند.

من بهتون قول میدم این گزینه اوله! ممکنه شما سمینار نروید و کتاب بخوانید. کتاب نخونید! اما یک مرشد (مربی) و یک راهنمای خوب داشته باشید یا یک کسی رو داشته باشید که ازش الگو برداری کنید. یا این که نحوه ی رسیدن آموزه ها به شما از طریق مشاهده مستقیم باشد. باید اطلاعات رو دریافت کنید. که بتوانید استفاده کنید. گروه خیلی خیلی اندکی هم از بازاری ها و اونهایی که موفقیت های بسیار چشمگیری رو داشتند، از طریق آزمون خطا و استارت کسب و کار در کودکی موفقیت خود را در سنین بالا بدست آورده اند.

زمان بر بودن موفقیت بدون آموزش با آزمون و خطا

یک فردی توی پنج، شش سالگی وردست پدرش یا آشنایی، کسی تو بازار کار کرده، تجربیاتش توی یک زمینه ی خاص تا بیست و پنج سالگی کامل شده یعنی بیست سال تجربه ی مفید. درخشش کسب و کارش بوده و بیست سال هم به صورت درخشان کار کرده توی سن چهل و پنج، پنجاه سالگی توی یک نقطه ی اوج بسیار بالا بوده که شما این فرد رو به عنوان یک اسطوره در ورزش، یا کسب و کار پیدا می کنید می شناسید.

چرا سمینار و کلاس های حضوری موفقیت رو از افراد موفق توصیه می کنند؟

وقت نداریم آزمون و خطا کنیم بیست سال زمان بگذاریم. میخواهیم ظرف چند سال به نقطه اوج برسیم. چند سال در نقطه  اوج کار کنیم و به صورت اون ایده آلی که توی ذهن ما هست به موفقیت برسیم. این جواب سوالیست که پس چرا نمیشه پس چرا این برای من جواب نمیده راهکار کجاست؟ باید بهتر از دیگران یا بیشتر از دیگران اطلاعات داشته باشیم. این مرحله ی اوله.

حضور در دوره و کلاس موفقیت برای رسیدن به گام تغییر پذیری

مرحله ی دوم قابلیت تغییر: یعنی چقدر اطلاعات گرفتم، چقدر می تونم خودم را تغییر بدم. عالم بی عمل به چه ماند به زنبور بی عسل! هیچ فرقی نمیکنه شما صد تا کتاب بخونید و بهش عمل نکنید و یک کتاب هم نخونید باز بهش عمل نکنید… در نتیجه حالت دوم که هیچ کتابی رو نخونید شاید براتون بهتر باشه چون زمانتون رو هدر ندادید … به جای صد تا کتاب پانصد ساعت از عمرتون رو درکنار یک فرد قرار می گرفتید. نکته های کاربردی را مشاهده می کردید.

پس یادتون باشه اگر قابلیت تغییر در خودتون ایجاد نکنید انتظار دستاورد متفاوتی تو زندگیتون  نداشته باشید.

سخت ترین کارها و اعمال برای انسان ها دو چیز هست یکی فکر کردن هست و یکی تغییر کردن.

دوتا از عوامل دشوار برای انسان هاست و هرچقدر ما توی روزمرگی غرق میشیم هرچقدر ما توی زندگی ماشینیمون قرار میگیریم قابلیت تفکر کردنمون کمتر میشه و هرچقدر تکرار زندگی روزمرمون یکنواخت تر میشه بعضیا بهش میگن انضباط شخصی اما افراد خیلی موفق این انضباط شخصی رو به این صورت که شما مد نظرتون هست ندارند.

مثال بزنم دو روز در هفته در نظر گرفتم برای تفریح و ایجاد تنوع، اما این تفریحات اسم روشون گذاشته نشده ممکنه من استخر و شنا رو انتخاب کنم، ممکنه جنگل رو انتخاب کنم ممکنه رفتن به یک موزه یا یک بخش تاریخی … تنوع توی این بخش خیلی زیاده پس اینکه انضباط شخصی داشته باشید با اینکه تکرار پذیر باشید متفاوته.

زمان رو برای ورزش درنظر بگیرید اما این زمان دقیقا هر روز ساعت دو بعدازظهر باشه یا چهار بعدازظهر باشه میتوانید یک شب مثلاً یازده تا دوازده شب ورزش کنید ولی این که توی اون روز زمان ورزش رو لحاظ کردید اینه که هم قدرت انضباط شخصی رو برای شما افزایش میده و هم گزینه دوم تغییر رو برای شما آسون میکنه و اینها باهم منافاتی ندارند.

فقط دو درصد افراد فکر میکنند شما جزو اون دو درصد باشید

همین الان گوشی موبایلتون یا چیزهایی که ممکنه حواستون رو پرت کنه رو کنار بگذارید و چند لحظه فکر کنید. واقعاً میگم فکر کنید حالا به هرمسئله ای که خودتون دوست داشتید. میفهمید که فکر کردن چقدر کار دشواریست!
قسمت دوم تغییر هست. دوست عزیزی که این مطالب رو شنیدی از فردا یک مدل دیگه لباس بپوش کت شلوار بپوش کروات بزن اگر محیط کارت رسمی هست. تا انجا که میتوانید ایده آل برید سرکار، ایده آل رفتار کنید. به عنوان یک تمرین کوچیک بهتون ارائه شد.

پس یک منبع برای دریافت اطلاعتتون باید پیدا کنین که این منبع دارای دستاورد باشه و منبعتون رو عوض نکنید. تغییر منبع باعث میشه که اطلاعاتی گاها متضاد به شما داده بشه راجع به این کامل تضاد اطلاعاتی صحبت کردیم. یک شخصی میگه  شما باید اینجوری اهدافت رو بنویسی یه شخصی میگه نه شما باید اینجوری اهدافت رو بنویسی جالب اینجاست به زندگی همون اشخاص از نزدیک آشنا میشی میفهمی که هیچ کدومشون اصلا به اهدافشون نرسیدن چه حالت اول چه حالت دوم پس باید هدف گذاری رو از شخصی یاد بگیرین که خودش به اهدافش رسیده و شما دستاورد هاشو ببینید.

جزو درصد اندک افراد موفق باشیم!

فقط چهار صدم درصد از افرادی که توی سمینارها شرکت می کنند افراد فوق العاده ای میشن، یعنی اگر دوهزار نفر آدم یه سمینار رو شرکت میکنن یک دوره ای رو شرکت میکنن یک نفرشون از استاد هم بهتر میشه! اگه میخواید جزو این چهارصدم درصد باشید اگه میخواید جزو نخبه ها باشید. ازتون یه خواهش دارم تمریناتی رو که توی کلاس ها گفته میشه به صورت کامل انجام بدید. قول میدم اگه فقط یه جلسه اومدید سمینار، دوره یا کلاس و به اندازه ی یه تمرین و یه نکته با ما همراه بودین به اندازه همون تغییر پیشرفت رو تو زندگیتون حس میکنید.

کلاه خودتون قاضی کنید می فهمید که هر یه موضوع و هر یه تمرین چقدر تغییر توی زندگیتون ایجاد خواهد کرد. گیر کار کجاست؟ گیرکار تو این دو تا نکته بود تفکر و تغییر پذیری این دوتا را تمریناتش رو بهتون دادیم و روش صحبت های زیادی کردیم توی دفترچه تمرین هم تمریناتش به اون افراد و عزیزانی که شرکت کردن توی کلاس ها داده شد.

اگر دوست دارید عضو کلوپ ایرانیان موفق بشید نام و نام خانوادگیتون رو به 10003715 پیامک کنید یا در وبسایت ما : iransuccess.com ثبت نام کنید از اطلاع رسانی های ما برای شرکت در دوره ها، همایش ها و سمینار ها بهره مند بشید، منتظر دیدنتون توی جایگاه هایی که لیاقت شماست در قله های موفقیت هستم.

گوش نیوش (MP3) همین فایل مخصوص استفاده صوتی در تلگرام

دوستدار شما سامان کرمی

Agent_kaveh ایجنت کاوه

Agent_kaveh ایجنت کاوه

با سلام خدمت همراهان عزیز آکادمی موفقیت و دوستانی که از طریق جستجو های گوگل ما را دنبال می کنند.

لطفا قبل از هر گونه تماس متن زیر را به دقت مطالعه نمایید.

آیا کاوه کرمی دوره میلیونر شو را دارید؟

آقای کاوه کرمی هیچ گونه ارتباطی با مجموعه آکادمی موفقیت ندارد و صرفاً از طریق کانال تلگرامی خودشان مشغول ارایه مطالب می باشند. آکادمی موفقیت توسط آقای سامان کرمی بنیان گذاری شده است. و به صورت علمی و عملی مشغول ارایه خدمات به شما عزیزان می باشد.

آیا دوره میلیونر خودت باش می تونم بخرم؟

با توجه به اینکه این دوره مربوط به آکادمی موفقیت نیست ما نه فروش و نه پشتیبانی از این دوره را نداریم. آن دسته از دوستانی که پس از واریز وجه مشکل در دریافت دوره و یا … را داشته اند لطفا با ما تماس نگیرید. دوره ما بیندیشید و ثروتمند شوید هست که به صورت کاملا حضوری در دفتر موسسه در شهر تهران برگزار می گردد.

آیا ایجنت کاوه به ما کمک می کند که پولدار شویم؟

ما چیزی در مورد محتوای این محصول نمی دانیم. اما در تبلیغات مشاهده شده این آموزش ها به صورت مجازی است، خود ما دوره را هم خریداری نکرده ایم. اما به طبع باید در نظر داشته باشید مهم است بدانیم از چه شخصی می آموزید، و مستندات فردی و دست آوردهای شفاف و بستر فعالیت مدرسین را کاملاً بشناسید. حتی اگر از مجموعه های آکادمی نیز خرید می کنید از سوابق و رزومه مدرسین اطلاعات کافی بدست آورید. به هر نحو ما نمی توانیم محتوای این آموزش ها را تایید یا رد نماییم، سنجش کیفیت و انتخاب شخصی که از او آموزش می پذیرید بر عهده خود شماست.

آقای کاوه کرمی برادر سامان کرمی هستند؟

خیر هیچ گونه نسبت فامیلی بین این دو شخص وجود نداشته و صرفاً یک تشابه اسمی اون هم در بخش فامیلی هست. که در اینجا توضیح داده شد.

چطور می توانم در دوره های حضور و آنلاین شرکت کنم ؟

با توجه به اینکه برگزاری ها در شهر تهران، کرمانشاه، بوشهر و … به صورت حضوری انجام می شود می توانید با ما در تماس باشید. راه های تماس با مجوعه آکادمی موفقیت مشخص می باشد.

من دوره های ایجنت کاوه را خریده ام اما چیزی دریافت نکرده ام با چه شماره ای تماس بگیریم؟

چندین بار دوستان عزیزی که خرید انجام داده اند با ما تماس گرفته اند. با توجه به اینکه ایجنت کاوه Agent_kaveh یک سایت مجزا بوده و هیچ ارتباطی با آکادمی موفقیت ندارد. ما هیچ گونه راهنمایی نمی توانیم انجام دهیم. صرفاً از صفحه تماس با ما خود سایت که هیچ گونه شماره تماس و یا بستر فیزیکی برای پیگیری معرفی نشده است پیگیری نمایید. فقط چند ایدی تلگرامی است که می توانید پیگیری کنید.

این متن را هم برای پیگیری حتماً بخوانید

تفاوت بین شما و دوره های ایجنت کاوه چیست؟

دروه های ما در غالب فیزیکی بوده و از سال ها قبل در دانشگاه های مختلف مانند دانشکده کارآفرینی تهران ، دانشگاه رازی کرمانشاه، دانشگاه هنر، برج آزادی تهران و … اجرا شده و

  • تمامی مطالب دارای کیفیت بالا و قابلیت پرسش و پاسخ در جلسات را دارا می باشند.
  • مجموعه های ما دارای کسب و کار فیزیکی بوده و آموزشی نیست.
  • یعنی هم داری بستر کسب و کار فیزیکی و کسب و کار مجازی می باشد و تمامی متدها و روش های کسب در آمد را پوشش می دهد.
  • پس از پایان دوره ها به شما مدرک رسمی و قابل ارایه داده می شود که می توانید برای رزومه خود از آن استفاده کنید
  • پس از گذراندن این دوره ها شما می توانید با تکنیک ها شروع به جذب سرمایه و کسب وکار کنید.
  • این دوره ها فقط مالی نیست و علاوه بر ثروت برای شما یک زندگی شاد و توام با پیشرفت را می سازد.
  • و …

 

آکادمی موفقیت همراه شما

موفقیت را علمی بیاموزید عملی به کار ببندید

برند سازی شخصی

برندسازی شخصی Personal Branding

خودتان را برند کنید تا یک پیشنهاد رد نشدنی باشید

شاید اولین سؤالی که در حوزه برندشخصی مطرح می‌شود این است که آیا واقعاً مردم می‌تواند عملاً به‌عنوان برندهای تجاری در نظر گرفته شوند و یا اینکه این واژه انحصاراً به چیزهای مادی محدود گشته است. در پاسخ به این سؤال می‌توان اظهار داشت که مفهوم برند امروزه خیلی بیشتر از خاستگاه اصلی‌اش عمومیت‌یافته و برندسازی مفهوم و معنای گسترده‌تری پیداکرده و دیگر تنها ابزار و استراتژی نیست که سازمان‌ها به‌منظور ارتقا برند خود از آن بهره برند بلکه چیزی است که افراد نیز می‌توانند از آن برای بهبود برند خود بهره‌مند گردند. این چیزی است که از آن به‌عنوان برند سازی شخصی یاد می‌شود و اگر نگوییم ضروری به امری حیاتی به‌منظور موفقیت در کسب‌وکارها تبدیل‌شده است.

در این مقاله برای آشنایی با پدیده برندشخصی ابتدا با تعاریف مرتبط با برندشخصی آشنا خواهیم شد و در ادامه ضرورت ایجاد و توسعه برندشخصی به‌عنوان یک مؤلفه اثرگذار بر روند موفقیت افراد را بیان خواهیم نمود و درنهایت به بررسی مزایای برندسازی شخصی برای افراد خواهیم پرداخت.

 

  • برندشخصی چیست؟

تعاریف بسیاری در مورد اینکه یک برندشخصی چیست وجود دارد. به عبارتی می‌توان اظهار داشت که تعریف واحدی از برندشخصی وجود ندارد و نظریه‌هایی که در حوزه برندشخصی ارائه‌شده است به‌نوعی بسط داده‌شده از نظریه برند هستند. به‌زعم رمپرساد درک مشترکی که در این موضوع وجود دارد عبارت است از اینکه اعتمادبه‌نفس فرد به چه میزان بوده؟ و فرد خود را چطور می‌بیند و درک می‌کند؟ و همچنین، دیگران او و برندشخصی او را چگونه می‌بینند و درک می‌کنند؟ در واقع برندشخصی ترکیبی از تمام ادراکات، انتظارات و تصویرهایی است که هنگامی‌که افراد نام شخص را می‌شنوند یا می‌بینند در ذهنشان تداعی می‌شود. به تعبیری دیگر تعریف برندشخصی در ارتباط است بااینکه یک برندشخصی چگونه جایگاهی مجزا در اذهان مشتریان، بر اساس تجارب گذشته و انتظارات آینده ایجاد میکند و یک میانبر برای تمایز ویژگی، مزایا، باورها و ارزش­ها است که روند تصمیمگیری را ساده میسازد و پیچیدگی آن را کاهش میدهد ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، برندشخصی می‌تواند به‌عنوان ﺷﻮد ﭼﻬﺮه ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻓﺮد در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ شود و اﯾﻦ مسئله ﺑﺪان ﻣﻌﻨﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻓﺮاد ﻧﯿﺎز دارﻧﺪ ﺷﺨﺼﯿﺖ دروﻧﯽ ﺧﻮد را ﺑﺎ آﻧﭽﻪ ﺑﻪ دﯾﮕﺮان اﺑﺮاز می‌کنند، هم‌تراز ﺳﺎزﻧﺪ. اﮔﺮ آن‌ها ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﭼﻨﯿﻦ ﮐﺎري را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪ، می‌توانند ﮐﻨﺘﺮل ﻃﺮز فکر دیگران درﺑﺎره ﺧﻮد را ﺑﻪ دﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ.

  • اهمیت و ضرورت ایجاد و توسعه برندشخصی برای افراد

امروزه اهمیت داشتن یک برندشخصی با توجه به افزایش فشار جهانی‌شدن و رسانه‌های اجتماعی در حال ظهور به‌خوبی درک شده است، به‌طورکلی ایده داشتن یک برندشخصی به سال 1997 و زمانی برمی‌گردد که تام پیترز که به‌عنوان یکی از مطرح‌ترین و بانفوذترین متفکرانی که در حوزه مدیریت و کسب‌وکار در طبقه‌بندی جهانی شناخته میشود مفهوم آن را در مقاله‌ای به نام “برندی به نام شما” در چاپ اوت/ سپتامبر در فست کمپانی مطرح کرد او توضیح داد که برای به دست آوردن هر چیزی که در زندگی می‌خواهیم باید بتوانیم مردم را قانع کنیم که ما یک انتخاب قابل‌اعتماد هستیم. او در این مقاله بیان می‌کند که هر کاری را که ما انجام می‌دهیم بخشی از برندمان را می‌سازد چه بخواهیم و چه نخواهیم بدون در نظر گرفتن سن، جنس، موقعیت و صرف‌نظر از کسب‌وکار اما اکثر مردم از این امر آگاه نیستند و آن را به‌طور استراتژیک، مداوم و مؤثر مدیریت نمی‌کنند. و اینکه یک برندشخصی می‌تواند به‌عنوان یک مزیت رقابتی در نظر گرفته شود که به ما کمک می‌کند تا به اهداف شخصی خود دست‌یابیم. در این راستا پیتر مونتویا نیز که یکی دیگر از پژوهشگران و مشاوران مطرح و برجسته در حوزه برندشخصی است بیان می‌کند یک برندشخصی جوهر اصلی و شرح ناب شما است و نشانگر نقاط قوت، ارزش‌ها، اهداف و شخصیت شما بوده و بیان می‌کند که شما چه کسی هستید؟ چه‌کاری انجام می‌دهید؟ چرا منحصربه‌فرد هستید؟ دارای چه ارزش‌هایی هستید؟ و درنهایت برای شما مزیت رقابتی فراهم می‌کند؟ و شما را به شیوه‌ای جذاب و قانع‌کننده در بازار شلوغ امروزی مطرح می‌کند. ازاین‌رو در سال‌های اخیر،  برندسازی شخصی به یک فعالیت بازاریابی مهم روزانه برای مردم عادی تبدیل‌شده است.

 

  • برندسازی شخصی کلید توسعه کسب‌وکار

باید در نظر داشته باشیم که در دنیای امروز، حریم خصوصی و گمنامی به موضوعی مربوط به گذشته تبدیل‌شده است. بدین دلیل هر فرد حرفه‌ای با هر تخصصی در هر حرفه‌ای که فعالیت دارد بدون توجه به تخصص باید کمپین بازاریابی قوی و یکپارچه‌ای برای خود داشته باشد. این کمپین بایستی موقعیت وی را روشن کند و او را واجد شرایط موردنظر مشتریان خدمات این زمینه‌ی تخصصی سازد. در این راستا ذکر این نکته لازم است که برندشخصی چیزی است که فرد را از گمنامی حرفه‌ای نجات می‏ دهد و وی را در دایره‌ای خاص یا به علتی خاص نمایان می‌سازد. به بیانی بهتر برندسازی شخصی فرایندی است که توسط آن، افراد و تخصصشان مثل برندهای تجاری علامت‌گذاری می‌شوند. همچنین همانند دنیای کسب‌وکار با ساختن یک برندشخصی، می‌توان در بازار شلوغ و پررقابت کاری و کسب‌وکاری امروز جایگاه مناسب خود را یافت و با سرعت بیش‌تری پیش رفت و رشد کرد. بدین دلیل بحث برند و برندسازی شخصی به یکی از مباحث جذاب و رایج روز و به یک پدیده در حال رشد تبدیل‌شده است. بطوریکه دامنه کاربرد آن در میان بسیاری از افراد با جایگاه‌های متفاوت و افرادی که در پی برجسته‌سازی و پدیدار کردن خود در حرفه و زمینه موردنظر هستند توسعه‌یافته است. برندشخصی این امکان را برای افراد فراهم می‌کند که خود را در زمینه کاری خویش به‌عنوان متخصص معرفی کرده و برای خود ایجاد شهرت و اعتبار کنند.

  • مزایای برندسازی شخصی

ازجمله مزایایی که یک برندسازی شخصی می‌تواند داشته باشد این است که زمانی که یک برندشخصی می‌سازید می‌توانید به شخصیت خود اجازه دهید که دیده شود. طبق نظر مونتویا و وندهی تأثیرگذاری تمام چیزی است که برندشخصی در مورد آن است. در این زمینه مک نالی و اسپیکس نیز بیان کردند که منافع ابتدایی برندشخصی این است که شما به این حقیقت دست می‌یابید که شما کی هستید و چه می‌خواهید و شما با چه ارزش‌هایی زندگی می‌کنید، دانش می‌آموزید و اعتبار کسب می‌کنید نه‌تنها برای آنچه انجام می‌دهید بلکه برای آنچه اعتقاددارید. به‌طورکلی پژوهشگران مختلف در این حوزه بیان می‌کنند که ساختن و پرورش یک برند محبوب در بسیاری از مواقع به نفع شماست؛ که به شما اجازه می‌دهد: خودتان را بهتر بشناسید، اعتمادبه‌نفس خود را افزایش دهید، حضور خود را افزایش دهید و جبران کنید، در دوره رکود اقتصادی رشد کنید و به شغل‌ها و فرصت‌های جذاب بیشتری دست‌یابید.

نگارنده: سحربهادری فر

با ما تماس بگیرید

آکادمی موفقیت ایران 

کسب و کار شبکه های مجازی

کسب درآمد از شبکه های مجازی

پس از پرسش های فراوانی که در زمینه کسب درآمد و الاخصوص کسب درآمد از دنیای مجازی به این نتیجه رسیدیم که نکاتی را برای شما توضیح دهیم.اگر می خواهید از دنیای مجازی کسب درآمد داشته باشید باید به نکات زیر توجه کنید.

 

خیلی از افرادی که به سمینارها و همایش ها مراجعه میکنند یک نکته را فراموش می کنند:

اگرآن ها ازوقت، انرژی و زمانی را که صرف شبکه های مجازی می کنند را مانند تمام بخش های زندگی مدیریت و برنامه ریزی صحیح کنند می توانند براحتی از شبکه های مجازی کسب درآمد و پیشرفت چشمگیری داشته باشند.

همانطور ما انسان ها در زندگی به برنامه ریزی نیاز داریم، در دنیای مجازی هم به برنامه ریزی احتیاج داریم. اگر برنامه ریزی درستی برای دنیای مجازی خود نداشته باشیم، مانند خیلی ار افرادی که ۹ ساعت در روز را در شبکه های مجازی برای تفریح سپری می کنند و هیچ فایده و سودی را برایشان نخواهد داشت ( حتی کلی ضرر و زیان هم به روح و روان آنها به خاطر تبلیغات پوچ می رسد).

بعضی ها میگویند «ما اخبار را دنبال میکنیم و اطلاعات مفید کسب می کنیم!»

بله! اما سوال این است که: آیا برای کسب چند خبر و اطلاعات خیلی کوچک لازم است که شما ۹ ساعت از زمان با ارزشتان را صرف دنیای مجازی کنید؟

راهکار های مدیریت کردن دنیای مجازی …

اگر میخواهید خود و دنیای مجازی را که به عنوان شخصی‌ که میخواهد از بخش مجازی کسب درآمد داشته باشد و بهترین سود را از لحاظ  زمانی ببرد باید به توصیه ها و پیشنهادات که به شما ارائه میدهیم توجه کنید.

 

۱ همانند یک دهه گذشته که گوشی های هوشمند نبودند و تمام گوشی ها ساده بودند، ما با صدای زنگ تماس، صدای SMS متوجه می شدیم که کسی با ما کار واحب دارد. در زمان حال هم که تمام گوشی ها هوشمند هستند اگر کسی با ما کار واجب داشته باشد با ما تماس می گیرد یا پیامک می دهد. پس اگر شما دوست عزیز در برنامه های مختلف، گروه ها و کانال های مختلف دارید بهتر است که فقط یکی از بهترینان آن ها نگه دارید.

چگونه از بین کانال ها و گروه های مختلف یکی از بهترین آن ها را نگه داریم؟

کانال و گروه های خوب کانال و گروه هایی هستند که

۱ مطالب حاشیه ای و خارج از موضوع کانال نمی گذارند

۲ در طی روز۴ الی ۵ پست می گذارد

۳ پست ها صرفاً کاربردی هستند

۲ تمام کانال ها و گروه ها را در حالی بی صدا میگذاریم و تمام کانال ها گروهایی را که به آن ها نیاز نداریم را حذف می کنیم زیرا در طی روز زمانی را برای پرداختن به موضوعات متفرقه و پرحاشیه ای که به اهداف ما نزدیک نیستند را نداریم.

با توجه به این رویکرد میتوانیم بازه زمانی را که صرف دریافت پیام ها می کنیم مدیریت زمان کرده و اطلاعات دریافتی بیهوده را کم کنیم.

نکته مدیریت شبکه های مجازی

چه زمانی را برای ارتباط بر قرار کردن و یا چت کردن با دوستان و آشنایان معین کنیم؟

۱ باید برای گوشی خودتان آلارم بگذارید یعنی آن زمانی را که کاری برای انجام دادن ندارید را صرف چک کردن دنیای مجازی خود کنید!

برای مثال؛ شما هر روز با مترو یا اتوبوس به محل کارتان می روید آن بازه زمانی را که منتظر اتوبوس و یا مترو هستید را صرف چک کردن شبکه های مجازی بکنید.

۲ در طی روز ۴ آلارم ۱۵ دقیقه ای را برای چک کردن شبکه های مجازی معین کنید صبح ظهر عصر و شب (اگر برایتان مقدور است این تعداد را هم کمتر کنید).

 

اگر شغلتان در بستر شبکه های مجازی است چه باید بکنید؟

 

برا شبکه های مجازی مربوط به شغلتان یک آلارم خاص و جدا از شبکه های مجازی شخصی خود بگذارید تا متوجه بشید که این صدای خاص مربوط به بخش های شغلی شما هستند و نیاز به پایخ گویی سریع دارد.

با توجه به این نکات یاد گرفتیم که چطور خودمان را در دنیای مجازی از بزرگترین دزد زمان (شبکه های مجازی) ایمن کنیم.

یعنی به جای اینکه ۹ ساعت در روز را بدون فایده ای صرف شبکه های مجازی کنیم ۱ ساعت یا کمتر را در روز را که به چهار بازه زمانی ۱۵ دقیقه ای تقسیم کردیم  را برای فضای مجازی اختصاص دادیم .

 

چطورمیتوانیم  بازدهی شبکه های مجازی خود را بالا ببریم واز آن کسب در آمد کنیم؟

 

همه ها به دنبال راهی برای کسب درآمد هستیم اما اگر بخواهیم ازشبکه های مجازی و همین گوشی همراه خودمان کسب درآمد داشته باشیم باید چند مولفه زیر را رعایت کنیم :

۱ شما باید یک کالا برای فروش داشته باشید و تبلیغ کالای خودتان را با محتوای با کیفیت انجام بدهید.

محتوای با کیفیت در شبکه های مجازی یعنی چه؟

یعنی که شما محتوای تبلیغ کالا خودتان را کپی نکرده باشید و خودتان آن را بسازید. درآن اطلاعات جالب و کاربردی به مخاطب ارائه کنید.

۲ اگر کالایی برای فروش ندارید احتمالا خدماتی برای ارائه دادن دارید.

شما ممکن است هر مدل خدماتی برای ارائه دادن داشته باشید

برای مثال خانم امینی عزیز که در سمینار شرکت کرده بودند دست خط بسیار زیبایی داشتند ایشان فارسی و انگلیسی را به صورت بسیار زیبا می نوشتند. کار و خدمات تخصصی خود را به بخش های مختلف و به دوستان و عزیزانی که به این خدمات در کسب و کار و یا به صورت دکوری احتیاج داشتند ارائه می دهند.

 

۳  اگر شما کالایی برای فروش ندارید و خدماتی هم برای ارائه ندارین چگونه کسب درآمد داشته باشید؟

شما کالایی برای فروش و خدماتی برای ارائه ندارید اما اگر شما در فضای مجازی (تگرام.اینستاگرام،Facebook و….)

یک مسیر خاصی را دنبال میکنید و درآن مسیر مخاطبین زیادی دارید و این مخاطبین شما را دنبال می کنند و پیام های شما را دوست دارند، شما می توانید با ارائه دادن کالا و خدمات دیگران در آن بخش مجازی خودتان کسب درآمد داشته باشید.

شاید برای شما جالب باشد که در دنیای مجازی خیلی از افراد کالا و خدمات ندارند اما کارشان معرفی کالا و خدمات دیگران است .

با گذشتن بنرهای تبلیغاتی در صفحه شخصی خودشان، فیلم گرفتن از مجموعه و کسب و کار آنها و تولید محتوای انحصاری برای مخاطبین که از آن مجموعه و یا کالا خریداری کنند و در واقع باعث یک گردش مالی می شوند.

ضرب المثلی هست که می گه : از قدیم گفتن « بی مایه فطیره »

اگر شما برای من نوعی ایجاد پول و سود نکنید من هم نمیتوانم برای شما ایجاد پول و سود بکنم (به شما پولی پرداخت کنم).

پس شما با توجه به این سه شرط :

  1. داشتن کالا
  2. داشتن خدمات
  3. معرفی کالا و خدمات دیگران

با تولید محتوای انحصاری یک شبکه مجازی پر قدرت بسازید و از آن کسب در آمد داشته باشید و چند اصل دیگر هم در قسمت های بعد برای شما توضیح داده خواهد شد.

 

با ما در ارتباط باشید ، آکادمی موفقیت ایران

 

قیمت مشاوره کسب و کار 98

هزینه مشاوره کسب و کار

هزینه مشاوره کسب و کار در واقع سرمایه گذاری محسوب می گردد. زیرا طبق توضیحات ارائه شده آقای برایان تریسی میزان سود ناشی از سرمایه گذاری آموزش یا همان سرمایه گذاری هزینه مشاوره X30 (سی برابر هزینه پراخت شده) به جیب شما پول خواهد رساند.

این سرمایه گذاری باعث می شود که برخلاف اسمی که روی آن گذاشته می شود بسیار سود آور است. برای جزئیات بیشتر مثال هایی را بیان می کنیم که به روشن شدن تفکرات شما بینجامد.

چرا باید برای کسب و کار مشاوره کنیم؟

اگر می خواهیم یک کارآفرین موفق باشیم، باید دو عامل پیشروی را در نظر بگیریم. نحوه تفکر صحیح و نحوه سرمایه گذاری. این دو عامل، نقاط کلیدی مشاوره های می باشند. برای یادگیری تفکر صحیح یا شیوه سرمایه گذاری یک کارآفرین تجربه ها و آموزش های پیچیده ای زمان بسیار زیاد نیاز است. پس اگر شما تمام این نکات را خودتان با تجربه بیاموزید. دیگر زمانی برای راه اندازی کسب و کار برای شما باقی نمی ماند!؟

مدیران موفق ارزش مشاور را می دانند و همواره به دنبال مشاوره های حرفه ای می گردند برای مثال آقای بیل گیتس بیش از 18 مشاوره دارد. آیا این نشان از اهمیت این موضوع ندارد. اگر از تجربه های یک مشاوره حرفه ای استفاده کنید احتمال رکود و یا ورشکستگی کسب و کار خود را بیمه می کنید. پس مشاوره کسب و کار سرمایه گذاری با بازدهی بسیار بالاست.

 

چه ضمانتی بابت هزینه مشاوره کسب و کار وجود دارد؟

قبل از این که مشاوره ای انجام شود، باید از توانایی مشاور و میزان اطلاعات او اطمینان حاصل نمایید. بهترین راه برای اعتماد سازی این است که فرد مشاور خود به گفته های اکنون خود عمل کرده باشد و دارای دست آورد قابل ارائه باشد. برای مثال اگر اصول سرمایه گذاری در بیمه عمر را مطرح می کند : خود او بیمه عمر داشته باشد.

هنگامی که توضیح می دهد باید به این صورت تیم سازی کرد، باید خودش تیم داشته باشد و تیم ساخته باشد.

برای برخی از موارد که امکان اجرای آن در مشاغل خاص صرفاً مانند فروشگاه لنت ترمز یا روسری امکان پذیر است. می توان به این صورت در نظر داشت که آیا این فرد می تواند فرد مفیدی در کنار من باشد؟

در شرایط ایده ال به شما در مدت زمان 15 دقیقه فرصت داده می شود تا با 4 سوال کلیدی که در ذهن خود دارید میزان تسلط مشاور را سنجیده و به صورت مقدماتی در حوزه خود متوجه شوید که آیا آین مشاوره می تواند درخواست های شما را برطرف نماید یا اینکه باید به نزد فرد دیگری روید؟ یا می توانید چندین مشکل را مطرح کنید و چندین راهکار دریافت نمایید اما چون پاسخ ها پخته نیستند باید روی آنها کار شوند. اما دارای سرنخ های مناسبی برای ادامه مشاوره می باشند.

این بخش از جلسه برای این است که اطمینان حاصل کنید این هزینه های پرداختی فقط دور ریختن پول نیست.

کار مار 100 % گارانتی دارد، یعنی تا پایان سال جاری میلادی می توانید صرفا با پیامک کردن شماره کارت به نام خودتان به سامانه پیامک آکادمی موفقیت 10003715 تمام هزینه ها به صورت آنی به شما همراه آکادمی مسترد می گردد. امکان تشخیص صرفا خود شما می باشید. 

هزینه مشاوره کسب و کار چقدر است؟

عوامل مختلفی در مشاوره کسب و کار موثر است :

موضوع مورد مشاوره :

موضوعات بسیار زیاد هستند: از سرمایه گذاری چند میلیونی تا چند میلیاردی، شروع یک کسب و کار کوچک تا راه اندازی یک شرکت چند ملیتی همه و همه از تامین نیروی انسانی تا تامین مالی و مشاوره های مدیریتی و شاید مشاوره توسعه فردی را نیاز باشد. مشاوره بازرگانی یا مشاوره تبلیغات موثر تهیه مدل برای کسب و کار شما و … را می توان در جای جای کسب و کار در نظر گرفت.

مشاوره های کسب و کار چطور اجرا می شوند؟

مشاروه های کسب وکار شکل های مختلفی می تواند داشته باشد که برخی از آنها به صورت مستقیم و برخی دیگر از راه دور برای مخاطبین قابل ارائه است :

  • مشاوره به صورت ایمیلی یا مکاتبه ای
  • مشاوره آنلاین یا بصورت چت های پیامرسان
  • مشاوره تلفنی کسب و کار
  • مشاوره حضوری در محل دفتر آکادمی موفقیت
  • مشاوره حضوری در محل کسب و کار متقاضیمشاوره
  • مشاوره بصورت پروژه ای و یک باره

سطح دانش مشاور :

مشاوره صرفاً باید بهترین نتیجه را برای شما به ارمغان بیاورد. داشتن تحصیلات دانشگاهی مرتبط یا نامرتبط تاثیر بالایی در نتیجه گیری شما از مشاوره ندارد اما در روند ارائه مطالب به شما موثر است.

تجربه یک مشاوره در ارائه کسب و کار :

حتی یک دانش آموز هم می تواند مشاوره در زمینه تحصیلی خود به دوستانش مشاوره دهد. اما هر چه میزان تجربه و توانایی های یک فرد بیشتر و میزان تسلط او بر کارها بیشتر باشد وقت او گران بهاتر شده و بنابراین هزینه ها و کیفیت کار ارائه شده نیز بیشتر می شود.

تجربه برتر از مدرک تحصیلی دکترای غیر کاربردی است. برای مثال شما کدام یک از دو مورد زیر را برای مشاوره انتخاب می کنید؟

1-کسی که خود صاحب کسب و کار بزرگی است. کارخانه های بزرگی را راه اندازی و مدیریت کرده و تجربه های متعدد است و به شما می گوید که با این روش خاص برای مثال در خرید های خود می توانید 2% تا 4% صرفه جویی داشته باشید. از شما مبلغ 5 میلیون تومان برای ارائه همین یک تکنیک در 10 دقیقه طلب کند.

2-شخصی که مدرک دکترای خود را گرفته و بدون تجربه آماده است که شما را همراهی کند که کدام یک از روش ها با آزمون و خطا به نتیجه مناسب تری خواهد رسید؟ شاید هم نتیجه معکوسی را برای شما به ارمغان بیاورد! البته هزینه ای روش شاید در حد چند صد هزار تومان باشد.

3-ایده آل ترین حالت این است که هم مشاور دارای مدرک تخصصی هم سابقه فعالیت مرتبط و هم دارای تجربه و مهارت باشد. که در این حالت زمان های در دسترس داشتن مشاور بسیار بالا و نیز هزینه هایی که با اختصاص وقت به مراجعه از دست خواهد داد با میزان هزینه های دریافتی قابل مقایسه نمی باشد!!

ایده آل این است که مشاور هم تحصیلات بالا و هم تجربه بالایی داشته باشد که گاه یافتن چنین فردی بسیار دشوار است. بنابراین بهتر است ایده آل فکر نکنیم و بیشتر بر کارآیی فرد مشاور تمرکز کنیم تا مسایل حاشیه ای.

طبیعی است شما فردی را که به شما سود بیشتری می رساند انتخاب کنید. یعنی پنج میلیون یا بیشتر را پرداخت می کنید تا چندین برابر این مبلغ را به دست آورید.

جلسات و ساعات مورد نیاز مشاوره کسب و کار:

تعداد ساعات بالاتر = هزینه کسب و کار مشاوره پایینتر

این یک معادله دو سر سود است. چون در ابتدا یک سربار اطلاعاتی وجود دارد که مشاور باید برای کسب و آنها زمان بیشتری صرف کند و جلسات بعدی فقط اشاره به بازرسی جلسات و یا چک کردن کارهای اجرایی منوط می شود. اجرا و نتیجه گیری را راحت تر می کند.

استخدام یک کوچ یا مشاور کسب و کار:

شما نیاز به یک کوچ دارید که در هر مرحله از اجرای کار که نیاز باشد شما را همراهی کند؟ یا تنها در یک ساعت مشخص احتیاج به ارائه راهکار دارید؟ این دو هزینه هایی به نسبت هایی متفاوت را خواهند داشت.

حضور در محل شما :
هزینه های مربوط به مشاوره با افزایش مسافت بالاتر خواهد بود. اگر قرار باشد مشاوره در یک شهرستان و یا حتی در یک شهر کوچک باشد باید هزینه های رفت و آمد و اقامت را هم در نظر داشت.

بزرگی و ابعاد یک پروژه و مشاوره :

هزینه ها به نسبت ایده و سرمایه ها با هم متفاوت است. کسی با سرمایه چند میلیونی و یک کسب و کار خویش فرما یا شراکتی به نسبت شخصی با سرمایه میلیون دلاری و کسب و کار بین المللی دارای نیازهای مختلف و انتظارات، ریسک ها و سودهای متفاوت می باشد بنابراین هزینه ها نیز متغیر خواهد بود.

انتظاری که از یک مشاوره دارید را ابتدا می توانید برای خودتان دسته بندی کنید و سپس برای نتیجه گیری آن انتظارات برنامه ریزی و مشاوره ای را انجام داده شود. می تواند در حد یک سوال و یک مشاوره تلفنی باشد. می تواند به صورت حضوری و در جلسات برای رفع یک مورد کوچک در کسب و کار و یا بسیار بزرگ برای یک برنامه ریزی ده ساله و برندسازی مجدد یک کسب و کار قدیمی باشد. چون راه کارها متفاوت است، زمان و هزینه ها متغیر خواهد بود.

در مقابل هزینه مشاوره چه چیزی بدست می آوریم؟

اگر از افراد بی پول و ورشکسته بپرسید که چه چیزی باعث شد ورشکست شوی؟ می گویند : محیط، شرایط ، بازار ، بد شانسی و … اما مثل همه تکنیک های درون کاوی با کنکاش در توضیحات این افراد به نتایج بسیار جالی می رسیم.

کسانی که کسب و کار خود را استارت می زنند فکر می کنند نظر آنها نظر مردم است!

و با دانستن مسیر اشتباه نمی توانند تغییر را برای خود و کسب و کارشان بسازند.

اگر طرح های مختلف را برای اجرا نداشته باشید با اولین مشکل پیش آمده نقشه جایگزین نداشته و شکست می خوریم!! باطرح جایگزین شبیه یک فرمانده دفاع از کسب و کار خود را به عهده دارید. یک کارآفرین حرفه ای با افراد مختلف مشورت می کند و طرح های مختلفی را برای شرایط متفاوت دارد. پس سرمایه گذاری در مشاوره کسب و کار یک نکته اصلی و اساسی است.

فواید مشاوره کسب و کار چیست؟

یک مشاور خوب یک راهنمای خوب است یک انگیزه دهنده و یک حامی است. یعنی ایده اولیه شما را بررسی می کند ضعف و قوت آن را به شما می گوید به شما انگیزه اجرا می دهد به شما جرات می دهد تا مسیر پر فراز و نشیب کسب و کار را با هم بپیمایید.

کار مشاور، ارائه راه کارهایی برای انجام سریعتر و راحت تر مسیری برای ایده اصلی است. پس هزینه مشاوره یک سرمایه گذاری است. مشاور کسب و کار فقط ایده شما را نمی شنود. گاهی ایده شما را می گیرد و برای شما ایده را تبدیل به یک ایده اجرایی می کند. شاید بخشی را برای شما برون سپاری کند و از صفر تا صد با خطرات آشنا کند. گاهی یک برون سپاری باعث اضافه شدن زمان و کاهش هزینه و نجات یک کسب و کار می شود.

آیا من توان پرداخت هزینه های مشاوره کسب و کار را دارم؟

همان طور که قبلا هم توضیح داده شد یک معادله است. یعنی در مقابل هر کسب دست آوردی شما باید هزینه ای را پرداخت کنید. هزینه استفاده از مشاوره یا کسب دانش به اندازه همان مشاوره !؟

هزینه استفاده از تجهزیات مناسب و یا ورشکستی و بدهکاری و زندان

خسارت ناشی از استخدام فرد نامناسب یا استفاده از فرد متخصص و پرداخت هزینه

مهمترین دلیل شکست استارت آپ ها (کسب و کارها)

  • ایده نا مناسب
  • مجری نا مناسب
  • اجرای نا مناسب

یک مشاور خوب در تمامی این مراحل به شما یادآوری هایی را می کند تا از بروز اتفاق های نامناسب احتمالی را بگیرد. حالا اگر می خواهید بفهمید که مشاوره خوب چه نقشی در پیشرفت دارد. باید به شما بگویم که همه افراد موفق و بزرگ دارای وکیل یا مشاور حقوقی هستند. همه افراد موفق دارای مشاور یا دکتر خانوادگی هستند و …

البته شاید از نزدیک این افراد را ندیده باشید می توانید فیلم های زندگی این افراد یا زندگی نامه یا از نزدیکان این افراد بپرسید تا اطمینان حاصل کنید.

مثال : با دو برادر درباره مدیریت داخلی مجموعه لوازم یدکی صحبت می کردم. متوجه شدم از ضعف مدیریت داخلی و شرح وظایف افراد رنج می برند. شاید چند میلیارد تومان ماهانه درآمد داشتند اما آرامش کاری نه!

پس از مشخص شدن وظایف و تامین نیرو اتفاق جالبی افتاد نیروها بیشتر شد. کارها آسان تر انجام شد و درگیری های فکری کارفرما به صفر رسید و حتی افزایش فروش را نیز داشتیم. این یعنی یک معامله چند سر سود.

با این اوضاع اقتصادی از مشاور کاری هم بر می آید؟

  1. کاهش ریسک مالی ورشکستگی
  2. کاهش هزینه جذب و تعدیل نیرو
  3. تبدیل ایده به ایده های پول ساز
  4. ایجاد انگیزه در شرایط مالی نامناسب
  5. اشتباهات احتمالی رایج را اشاره می کند
  6. پیدا کردن راهکار جذب سرمایه گذار جدید
  7. معرفی بازار های جدید فروش کالا یا خدمات
  8. تحلیل رقبا برای پیشی از آنان
  9. ارزش خدمات شرکت های مشاوره کسب و کار

مشاوره کسب و کار برای شما چقدر هزینه دارد و چقدر سود؟

همین الان به این فکر کنید که چه میزان درآمد و چه میزان سود ماهانه دارید؟

برای مثال ماهانه فقط 5 میلیون تومان سود در کسب و کار شما وجود دارد. حالا 5 درصد این مبلغ مبلغی است که می توان با چند تکنیک ساده مدیریتی بدون هزینه برای شما سود آور باشد. که می شود 250 هزار تومان ماهانه جلوگیری از ضرر یا سود بیشتر. حالا برای یک سال همین مبلغ به اندازه بیشتر از نصف سود یک ماه کسب و کار شماست!!

پس اگر سود ماهانه شما هر چه باشد با مراجعه به یک مشاور و گرفتن ایده های خوب می توانید به اندازه نصف یک ماه را حداقل انتظار سود داشته باشید. حالا آیا این سود سود کمی است!؟

می توانید برای استفاده از خدمات مشاوره ای با کانال های ارتباطی در تماس باشید.

یا لغت « مشاوره » را به سامانه پیام کوتاه آکادمی ارسال فرمایید 10003715

با تشکر از همراهی شما تیم تحقیقاتی آکادمی موفقیت ایران (سامان کرمی)

تور آموزشی تفریحی آکادمی موفقیت

برای اولین بار تور آموزشی تفریحی آکادمی موفقیت در کاخ سعدآباد

ویژه اعضای باشگاه ایرانیان موفق آکادمی موفقیت ایران در اردیبهشت ماه سال 1398 برگزار می گردد.

این تور آموزشی برای اعضای باشگاه ( کسانی که در وبسایت آکادمی موفقیت IranSuccess.Com ) نام نویسی کرده اند رایگان می باشد.

هم اکنون نیز می توانید نام و نام خانوادگی خود را به 10003715 ارسال کنید

این تور کوتاه آموزشی از ساعت 15 شروع می شود حرکت به سمت مجموعه کاخ ها 15.30 می باشد.

در زمان بازدید از محوطه های تاریخی پرسش های مربوط به مباحث موفقیت به صورت گروهی و پرسش های موردی پاسخ داده می شود.

مباحث عمده ای که هر یک به صورت کوتاه پاسخ داده می شود :

    • قانون جذب و احساس
    • قوانین ثروت سازی یهودیان
    • قوانین مالی ایرانی
    • آرامش درون و آرامش برون
    • موفقیت فردی و موفقیت مالی

لازم به یاد آوری است که به دلیل ماه رمضان امکان پذیرایی جهت رعایت حال سایر همراهان بصورت نظام مند انجام نمی گیرد.

اما دوستانی که عذر موجه دارند می توانند با خود مواد خوراکی همراه داشته باشند.

جهت هماهنگی با شماره های زیر در تماس باشید

09120044718

09354101820

لطفا ساعت 15 تاریخ 28 اردیبهشت در ورودی مجموعه تاریخی سعد آباد حضور داشته باشید. اتمام زمان بازدید تا پیش از اذان مغرب خواهد بود.

 

نام نویسی آنلاین تور آموزشی تفریحی

 

مدیریت روابط عمومی آکادمی موفقیت ایران 

تضاد باور

تضاد در باورها

پاسخ به پرسش نقش تضاد باور ها و تمرین استفاده از باور های جدید

سوال : استاد سلام نقش تضاد را در باورها توضیح دهید و این تضاد را در باورها به چه صورت می توان تحلیل و تضعیف کرد؟

مهدی سبحانی

توجه : برای کسانی که با این مبحث آشنایی ندارند پیشنهاد می شود کلیپ مربوط به جلسه تضادها صحبت کردیم را در این جا ببینند.
همچنین پیشنهاد میکنیم اگر فایل مربوط به نظام باورها را ندیده اید ابتدا با این مبحث آَشنا شوید زیرا پاسخ به این سوال نیازمند این دو پیش زمینه ذهنی است.

اما چطور می شود تضاد و باورها رو با هم ترکیب کنیم و به نتایجی عالی برسیم؟

ساختار باور ها و نظام باور ها

در ساختار نظام باورها چند سطح داریم: یکی سطح محیط است (جایی که در آن قرار داریم)، بخش مربوط به رفتارها و بخشی مربوط به مهارتها و … در نهایت به سطح باور میرسیم.

در مثالی که در کتابی « تئوری انتخاب گلاسر » آورده شده در تحقیقاتی در آمریکا تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان که در مقاطع تحصیلی دبیرستان و سالهای اول دانشگاه به مشروبات الکی و ماری جوانا و مواد مخدر روی آورده اند را مورد بررسی قرار دادند. متوجه شدند این افراد در محیطی آلوده قرار گرفتند، با دوستانی رفت و آمد داشته اند که این روند به صورت عادی در زندگی آنها وجود داشته است.

در ادامه تحقیقات طی پرسشنامه به عمل آمد، مشخص شد حدود نیمی ازاین افراد این کارها را دوست ندارند! صرفا بخاطر مقبولیت در گروهی که هستند و یا چون فکر میکنند این کار بهترین و مناسب ترین کار است آن را انجام می دهند. وقتی همین آمار را به آن ها دادند، این دسته از افراد دیگر کارشان را ادامه ندادند.

در فارسی ضرب المثلی وجود دارد (شعر آکادمی موفقیت ایران IranSuccess.Com) میگوید : “بیاموزمت کیمیای سعادت زِ هم صحبت بد جدایی، جدایی” که از دوران دبستان به ما آموزش داده می شد. اما از قدرت بالای این بیت غافل بودیم و نمیدانستیم چه آموزه ی عمیقی به ما گفته می شود.

محیط موثرترین عامل تغییر باور.

در همان محیط دو گونه اندیشه در ذهن ها وجود دارد، یکی فکر میکند که خوردن مشروب خوب است و دیگری فکر میکند که خوردن مشروب بد است.

وقتی باورها و اندیشه ها و تجربیات در محیطی که زندگی میکرده ایم خوب تلقی می شده و در محیط دیگری قرار میگیریم (مخصوصا وقتی در محیط جدیدی قرار میگیریم، مثل دانشجوی شهر دیگری شدن) در محیط جدید چیزهای دیگری خوب تلقی می شود! اینجاست که در روند زندگی دچار تضاد می شویم.

و در این شرایط چند حالت پیش می آید:

 

باورهای قبلی را که تا قبل این وجود داشته تخریب می شود (مثلا تا قبل این معتقد بوده ایم مشروبات الکلی بد است اما در محیط جدید و شرایط جدید به این نتیجه برسیم که مشروب خوب بوده و در این چندسال اشتباه می کرده ایم)

در این حالت دچار تضاد نمیشویم بلکه دچار تخریب باور میشویم! این حالت بخودیه خود بد نیست. تکنیک تخریب باور استفاده از مثالهای نقض و تکرار است که آرام آرام باور قبلی ما تخریب می شود و باورهای جدید در ما شکل می گیرد.

بدترین حالت ممکن (که در اجتماع امروز می بینیم)  مسئله ی مواجه شدن با تضادها است، گیر کردن در تضاد و خیلی از افراد نمی توانند مسیر بعد از ان را طی کنند.

کسی که سیگار میکشد یا مشروبات الکلی مصرف می کند یا … ولی خجالت می کشد که به خانواده خود در این باره چیزی بگوید درگیر تضاد است و درگیر بخشی است که با باور قبلیش در تضاد است.

وظیفه ما در تضاد باور ها چیست؟

بدترین تضادها، تضادی است که ما در آن گیر کنیم. متاسفانه کلاسهای انگیزشی و موفقیتی که در تهران و شهرستان ها شاهد آن هستیم عموماً این تضاد را برای دوستان ایجاد می کنند. زیرا فرد در محیطی بزرگ شده که سالها گفته شده پول چرک کف دست است، بدرد نمیخورد، عنصر شیطانی است، اعمه ما ساده زیست بوده اند : یک باور مبنی بر این که فقر و بی پولی از ثروت بهتر است در ذهن فرد نهادینه شده است. وقتی در کلاس انگیزشی شرکت می کند مخالف این حرف ها را می شنود و چون یک باور یک روزه و یک ساعته ساخته نمی شود. مغز از همان اول دچار چالش تضاد می شود. (باور و شرایط جدید به شما القا می کند که کاری خوب است درحالی که باور قبلی شما با آن مخالف است) و قدرت مغز به اندازه ای نیست که بتواند این تضادها را سنجش و استدلال کند.

مثالی ازین نوع تضاد که در جامعه امروز رواج دارد (سال 97) : مانتویی مد شده است با عنوان مانتو جلو باز

بعضی از خانم ها در خانواده ای رشد کرده اند که باور ذهنی آن ها به شکلی بوده است که پوشش زن باید کامل باشد و عده ای در خانواده و محیطی رشد یافته اند که از لحاظ پوشش آزادتر بوده و برایشان عادی است که با پوشش آزاد در محیط های عمومی ظاهر شوند.

حال وقتی خانم های دسته اول از پوشش مانتو جلوباز استفاده می کنند با این استدلال که همه دارن می پوشند(قرار گرفتن در محیط) اما وقتی در خیابان مردی از روبروی آن ها وارد شود. جلوی مانتو خود را می گیرند (ایجاد حجاب) و اینجاست که بنیاد تفکر و باور قبلی شان پدیدار می شود.
(به این معنی که من هنوز آمادگی جلوه به این شکل را ندارم) این همان برخورد متقابل دو باور (تضاد) در ذهن است.

حال اگر ازین افراد بپرسید چرا ازین مانتو استفاده میکنی پاسخ میدهند کلاس دارد!

اگر در این لحظات به چهره افراد دقیق شویم متوجه می شویم حالت لبخند یا ریلکسیشن شان تبدیل به یک حالت آشفته ای که طیف انرژی شان کم می شود و تمرکز آن ها سمت جمع کردن لباس و تضادش میرود. در این مدت راحتی از آن خانم گرفته می شود. (قانون حس خوب برای موفقیت را از مجموعه ویدئو های آکادمی موفقیت ببینید IranSuccess.Com) 

این لحظات در زندگی باید تلنگری برای ما باشد. در مورد سلسله مراتب روح،احساس،منطق و محیط در جلسه مربوط به فرهنگسرای اندیشه صحبت شده است که میتوانید آن را در این لینک ببینید. بنابراین در لحظاتی که شما از سطح بالا به سطح پایین می روید و احساستان منفی می شود و انرژی احساس شما کم می شود، به تضاد برخورد کرده اید و وقت آن است که تضاد را در همانجا نگه دارید!

 

متن جلسه تضاد باور ها و نظام باورها را با صدای استاد سامان کرمی را در فایل زیر بشونید

 

مثال دیگری از برخورد افراد با تضاد ها

فردی به نام امیر به من مراجعه کرد که در زندگیش به تضادی برخورد کرده بود. امیر در محیط و شرایطی رشد یافته بود که حفظ خود و پرهیز از ارتباط با نامحرم یک ارزش محسوب می شد.رعایت حریم ها مرسوم بوده درحالی که اکنون در شرایطی قرار گرفته بود که دختر و پسرها براحتی با هم ارتباط گرفته و حتی ازدواج سفید نیز مرسوم است.

امیر در این تضاد که باور قبلش او را از هرگونه ارتباطی منع می کرد در حالی که شرایط این ارتباط را به او القا می کرد. تا اینجا ما تضادها را فهمیدیم و نقش باورها را نیز در تضاد متوجه شدیم.

هیچ وقت هیچ کس آن احساس منفی ناشی از تضادهای ذهنی را دوست ندارد (لحظه ای که دل و شرایط چیزی را می طلبد ولی باوری در ذهن موجب عذاب وجدان می شود و فرد را از انجام کاری بازمی دارد).

افتادن در تضاد بدترین لحظات احساسی زندگی هر فرد است.

خانمی به نام پروانه می گفت : که عاشق هنر بوده ولی باوری که از کودکی در او شکل گرفته بود. توسط حرف پدر و مادر را باید تحت هر شراطی گوش داد، بنابراین طبق خواسته والدینش در دانشگاه رازی رشته مهندسی می خواند، و در حالی که هنر را نیز دنبال می کرد، هر وقت در کلاس ها حاضرمی شد با خود فکر می کرد که می توانست این زمان را برای یادگیری هنر بگذارد (دچار تضاد میشد) و این باعث میشد حس و حال خوبی را تجربه نکند و این حال خوش نبودن بدترین چیز دنیاست …

نمونه تضاد در کسب و کار

سال ها به ما القا شده دنیای کسب و کار دنیای خطرناکی است و بهتر است یک آب باریکه ای داشته باشی و در یک کار کارمندی استخدام شوی. در مورد پول نیز همانطور که قبل از این گفته شد در باور قبلی پول چیز خوبی نیست ولی باور کنونی می گوید پول مهم و با ارزش است و وقتی به سمت آن حرکت می کنید، ناتوانی شما نیست که موجب ناکامی می شود بیشتر این احساس منفی ناشی از تضاد ذهنی است که شما را از پیشرفت باز می دارد.

اگر در ذهن تضاد وجود نداشته باشد حتی دزدی بانک هم حس و حال بدی را القا نمیکند (برای کسی که بدست آوردن پول به هر روشی را در ذهن خود قبول و باور دارد) این فرد در این راه حتی اگر کشته هم بشود خوشحال از دنیا رفته !!

همانطور افرادی که در زمان جنگ به میل و رغبت خود به جبهه رفتند. تمام ایده آل و خواسته و ذهنشان در جهت یک چیز بود،” حفظ خاک و حفظ استقلال” حتی در آن لحظه ای جانباز یا شهید می شدند، خوشحال بودند 🙂

در فایل های بعدی بیشتر راجع به تضادها خواهیم گفت و اینکه آیا تضاد بوجود آمده درست است؟ و چرااین تضاد برایمان به وجود آمد؟ با ما در ادامه نوشتار ها همراه باشید

در گام سوم (دوره توسعه فردی) توضیح می دهیم چگونه این تضاد حل کنیم و باورمان را تغییر دهیم تا بتوانیم به موفقیت برسیم.

اسم شهرتان را به سامانه پیامکی 10003715 را ارسال کنید

منتظر ادامه این مقاله باشید (آکادمی موفقیت ایران)

همیشه بر مدار ثروت و سلامت باشید.

سامان کرمی

سود کسب و کار

سود کسب و کار من چقدر است ؟

انتظاری که ازسود کسب و کار داریم

دوست عزیزم سلام

یک موضوع خیلی اساسی و پایه ای در کسب و کار. اما این موضوع چقدرمی تواند در زندگی شما اهمیت داشته باشد و در بیزینس و کسب و کارتان به شما انگیزه یا انحراف بدهد؟

نکته ی اصلی : خیلی از کلاسها و سخنرانان موفقیت و انگیزشی همگی جمله ای رابه مامی گویند آنهم اینکه شما باید برای کسب و کارتان یک وبسایت داشته باشید و نیز یک فروشگاه داشته باشید و به یک کسب و کاربرپایه ی دیجیتال برای موفقیتتان نیازدارید!

امایک نکته ی خیلی خیلی مهم که بهتون گفته نمی شود این است که شما اول بایدیک کسب و کارداشته باشید!داشتن یک وبسایت به تنهایی شما را در کسب ثروت شتاب نمی دهد. چون اصلاً کسب و کاری ندارید تا به آن شتاب دهد!

 

 

یکی از دوستانم بنام کاوه بمن می گفت: من درحیطه ی مربوط به شبکه های مجازی چندین هزار دنبال کننده دارم. در کانال تلگرامش نیز نزدیک به سیصدهزار فالوور دارد. همچنین دنبال کنندگان زیادی در اینستاگرام داشت. اما این دوست عزیز به این فکر نکرده بود که تمام الفاظ غمگین، اشعارغمگین و تصاویرغمگین راجمع آوری کرده ….

با وجود اینکه فالوور و دنبال کنندگان زیادی هم داشت. اما محصولی برای فروش نداشت. می گفت دراین یکی دو سالی که من کار و کاسبی روی شبکه های مجازی فوکوس دادم مخاطبین زیادی بدست آوردم. اما مخاطبینم سود مالی و ریالی برای من نداشتند. من به ایشان عرض کردم بله مشخص است که این سود برای شما نخواهد بود، بخاطراینکه هدف و محصولی ندارید. کلی ازمخاطبینش دارای فاز غمگین و دپرس بودند یعنی یکسری از افراد افسرده و شکست خورده ی عشقی:( شماهایی که می خواهید کسب و کارداشته باشید چه با

  • یک پیج اینستاگرام
  • یک صفحه وبسایت

یا هرچیزی دردنیای مجازی، باید محصولی برای فروش و عرضه داشته باشید. شمادرنهایت بایدبتوانید بابت یک خدمات یا کالا از مشتری هایتان پول دریافت کنید. خیلی ها نمونه فیسبوک رامثال می زنند و می گویند آقای کرمی شما می گویید که بایدحتما از مشتری پول بگیریم!! اما شرکت فیسبوک چطور توانسته بدون اینکه پولی بگیرد برند شود؟

 

در جواب باید بگویم شرکت فیسبوک هم پول می گیرد اما مشتریانش مردم عادی نیستند: کمپانی های بزرگ هستند. که درقبال آن، فیسبوک اطلاعات آماری می دهد که مثلاً در این فصل دختران از رنگ صورتی استفاده می کنند و درفصل بعدی از رنگ آبی روشن و اینکه درصدهاش نیز به چه نسبتی هستند. کمپانی ها این اطلاعات رامی خرند و روی این اصل تولید لباسهایشان را انجام می دهند و ازفروش اطلاعات،پول،هزینه ها،اعتبار و قدرت خودشان رابدست می آورند.

اگر می خواهید در کسب و کار دیجیتال فعالیت کنید در دوشرط اینکار را انجام دهید:

شرط اول : بیزینسی را که دردنیای فیزیکی بهش علاقه دارید را انتخاب کنید. ممکن است این بیزینس کتاب، لباس، دوچرخه و یا حتی فروش عطر باشد و هر چیزی که بهش علاقه یا آشناییت دارید.

شرط دوم : انتظار نداشته باشیدثانیه یا روز اول معجزه ببینید. بطور مثال شما پیج و بسایتتان را راه انداختید و انتظار داریدکه از لحظه اول فروش داشته باشید. قطعاً به این صورت نخواهد بود. (آکادی موفقیت IranSuccess.Com)

آنهایی که درحیطه ی مجازی یا فیزیکی کسب و کار راه اندازی کردند، می دانند که چه می گویم. روند رشد کسب و کار یک روند تصاعدی ست. شما ممکن است در یک ماه اصلاً مشتری نداشته باشید و فقط اقوام شما از تون خرید کنند. ماه دوم وبخش بعدی دوستان، آشنایان و ماه سوم و چهارم و سال اول شایدفقط بتوانیدهزینه های جاری تان را تامین کنید و سال اول فقط  برایتان سر به سر بشود و سود مثبتی اصلاً حاصل نشود.

کسانیکه حسابدار هستند می دانند که اداره مالیات به شما اجازه می دهدکه دو سال پشت سرهم یعنی سال اول کسب و کار و سال دوم کسب و کار، کسب وکارخودتان را زیانده اعلام کنید. یعنی حتی اداره مالیات هم این رابخوبی می داندکه یک کسب وکارممکن است دو سال اول سود مثبت نداشته باشد. ( بخاطر چالشهایی که وجود دارد و ریتم هایی که باید در کسب و کار رعایت شود و رشدهایی که انجام می گیرد). پس اگر دو سال هست که کسب و کارتان را استارت زده اید و سود کسب و کارتان نسبت به سرمایه داخل کسب و کارتان به 40 الی 50 درصد سالانه نرسد، مطمئن باشید که یک جای کارتان می لنگد!

از لحاظ ریالی بهتون می گویم اگر شما دوست عزیز در کسب و کارت که ممکنه فیزیکی باشد، یک میلیارد تومان هزینه کرده و اگرمجازی باشد 500 میلیون تومان هزینه کرده باشید فرقی نمی کند، درحالت اول که یک میلیارد سرمایه گذاری و دو سال بیشتر گذشته و مثلاً سال سوم یا چهارم کسب و کارت است. در ازای یک میلیارد سرمایه اگر این یک میلیارد برای شما چهارصد میلیون تومان سالانه یاحدود 30 الی 40 میلیون تومان ماهانه سود ندارد مطمئن باشید این کسب و کار شما رو به افول و ورشکستگی است.

همچنین در کسب و کار مجازی 600 یا 500 میلیون سرمایه گذاشتید و الان 15 الی 20 میلیون ماهانه سودندارید، این کسب و کار شما بزودی رو به افول و ورشکستگی خواهدرفت. پس با این توضیحاتی که دادیم همین الان برآوردکنید. اگر سال اول و دوم هست مشکلی ندارد. یعنی یک میلیارد سرمایه در گردش داشته باشید اما کسب و کارتان حتی ماهی 5 میلیون تومان سود نداشته باشد این برای سال اول و دوم اشکال ندارد. اما اگر سال سوم و چهارم هست با خودتان دو دو تا چهارتا بکنید.

در تهران پایینتر از تجریش یک مغازه فروش خشکبار وجود دارد. با یک حساب سر انگشتی متوجه شدم که این دوستان چیزی حدود 3 الی 4 درصدسود در ماه دارند. اما آنها می خواستند مغازه را ببندند و متوجه این سود نبودند و بنظرشان می آمد که این سود خیلی کم است. من برایشان حساب کردم که اگر این سود را با این روند و روش، نظام مند کنند و تکنیک فروش را هم برای کارشان اعمال کردم و به 5 درصد سود در ماه رسید. سالانه 60 درصد سود فروش داشت و خیلی هم عالی بود.

خیلی از کسب و کارها خودشان رانمی سنجند و این نسنجیدن ها یکی از عوامل مهم و اصلی نا کارآمدی کسب و کارهاست. اگر در آیات و روایات نیز دقت کنیم این حدیث امام علی (ع) به وضوح می فرماید :

حاسبوا قبل اَن تُحاسِبُوا

( به حساب خود برسید قبل از این که به حسابتان برسند)

همه ما فکر می کنیم که این حدیث فقط مربوط به آخرت و زمانی که فرشته ها نامه اعمال ما را می پیچند و حسابرسی می کنند. اما در واقع چنین نیست. این حدیث به همه چیز اشاره می کند! اینکه میفرماید به حساب خود برسیم منظور حساب مالی هم هست حساب مشتری هایمان هم هست، که باید بهشون رسیدگی کنیم قبل از اینکه هر اتفاق دیگری در زندگی مان بیفتد.

ریشه مشکلات چطور حل می شود؟

یک جمله معروفی از انشتین : با همان مغز و اطلاعاتی که مشکل را بوجود آوردیم نمی توانیم مشکل راحل کنیم. این یک قانون است. در یکی از کمپانی های مربوط به خدمات اسکان دریکی ازشهرستانها که رفته بودم مسئول آنجا می گفت که من حدود سه هفته است که بر روی موضوعی فکر می کنم!! من به ایشان گفتم که نحوه ی فکر کردن شما چطور بوده؟

گفت : پشت میز می نشستم و فکر می کردم. خیلی جالبه، فکر می کنیم توی یک گوشه نشستن و به نقطه ای خیره شدن و نظم دادن به آن رشته افکار، مسئله راحل خواهیم کرد!! اما هیچوقت این اتفاق نخواهد افتاد. می خواهم یک تلنگر کوچک به شما بزنم. یادتان هست در دوران مدرسه در بحث محاسبات و ریاضیات همه سوالات را جواب می دادیم جز یک سوال که نیاز به فرمول یا پاسخ محاسباتی داشت. ومدام به مغزمان فشار می آوردیم اما باز هم نمی توانستیم آنرا حل کنیم. چرا؟

چون اطلاعاتمان برای حل آن مسئله کافی نبود. اما تنها کافی بود به برگه بغل دستی نگاه بندازیم یا راهنمایی معلم، یا رجوع به متن سوال، نکته کلیدی را پیدا می کردیم و با آن نکته کلیدی، مسئله را تا آخر حل می کردیم. از مشورت گرفتن، از دریافت اطلاعات، از الگوبرداری کردن، از نحوه ی اجرای همان امور توسط دیگران غافل نشوید. این گزینه ها، گزینه های واجبی برای فکر کردن هستند.

گرفتن مشاوره از افرادی که قبلاً اینکار را انجام داده اند، یک گزینه خیلی خوب برای استفاده از آن طیف گستره ی تفکرات هست. همیشه دو تا فکر بیشتر از یک فکر ارزش دارد. ژاپنی ها یک ضرب المثل دارند که می گوید: (فکر شما به اضافه ی فکر من بهتر یا نهایتاً مساوی با فکر من است) در قرآن سوره ای بنام شورا داریم که همه رادعوت به شورا یا مشورت گرفتن می کند، از این گزینه هم غافل نشوید.

پس اگر بخواهیم یک جمع بندی کلی داشته باشیم باید بگویم: دوستان عزیزی که درحیطه ی کسب وکار هستید چه کسب و کار دیجیتال، چه کسب و کار فیزیکی، اگر کسب و کار را شروع نکردید بدانید سال اول و دوم کسب و کاربرای شما ممکن است سود آور نباشد.

آیا با این حال حاضرید کسب و کارتان را استارت بزنید؟ اگر یک تا دو سال هست که کسب وکارتان را استارت زده اید، چه مجازی و چه فیزیکی. ( کسب و کار استارت زدن به این معنی نیست که شما مثلاً یک شرکتی را ثبت کنید اما فقط روی کاغذ باشد یا یک وبسایتی را فقط دامین آنرا خریده باشید و این کسب وکارتان باشد!! نه) کسب و کاری که حداقل در روز 6 ساعت زمان مفید بابتش صرف می کنید، این همان کسب و کاریست که بابتش تلاش کردید و قطعاً نتیجه می گیرید، شک نداشته باشید.

ایجاد کسب و کار سود آور دیجیتال و فروش آنلاین

وبسایتی را دیدم از یک نویسنده ی جوان، دو تا کتاب نوشته بود و بابت این دو تا کتاب یک وبسایت تاسیس کرده بود. فقط این دو کتاب خودش را در وبسایت برای فروش گذاشته بود. وبسایتش حدود 5 الی 6 سال کار می کرد، اما آخرین محتوایی که در سایت گذاشته بود مربوط به سال 2015 بود یعنی 4 سال پیش! وبسایت را راه اندازی کرده بود این مطالب را در آن قرار داده بود. اما دیگر تغییراتی ( آپدیت ) در آن قرار نداده بود. جالبه شکایت می کرد فروشگاه های آنلاین اصلاً جواب نمی دهد، می گفت من از 5 سال پیش تا الان اینقدر هزینه نگهداری وبسایت را دادم و با این اوصاف هنوز فروش خاصی ازوبسایت نداشتم.

به ایشان عرض کردم شمایی که اینقدر هزینه ی نگهداری را دادید آیا زحمت کشیدید هزینه ی تولید محتوا راهم بدهید؟ گفت : نه. به ایشون گفتم یک کسب و کار فقط یک رکن ندارد. شما نمی توانید کسب و کار را با یک حسابدار مدیریت کنید! همچنین نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم فروش مدیریت کنید! هیچوقت هم نمی توانید کسب و کار را فقط با یک تیم اجرایی مدیریت کنید. کسب و کار نقاط و اجزای مختلفی دارد.

در نتیجه مدیریت مختلفی هم دارد اگر نتوانید پایه های آن را باهم مدیریت کنید، ارتقاء دهید من به شما قول می دهم یا خیلی کند پیشرفت می کنید یا اگر پیشرفت کنید بر می گردید. خیلی از تیم ها را دیده ام که خیلی خوب استارت می زنند، خیلی خوب کار می کنند اما فقط به یکی از این دلایلی که بهتون گفتم برمی گردند به عقب. تیم بسیار عالی کار می کند اما توی یک نقطه ای در حسابهای مالی به اختلاف می خورند. یکی می گوید من باید 27 درصد بردارم دیگری می خواهد 34 درصد بردارد و چون از اول شفاف سازی انجام نگرفته است، آن تیم کلاً ازهم می پاشد.

عکس این قضیه یک تیم دارد کاری را انجام می دهد به یک نقطه ای میرسد که باید یک مسئولیت جدید تعریف شود. در این تیم این کار را مدیر انجام نمی دهد و مسئولیت و وظایف را بین 4 تا آدم تقسیم می کند. این از نمونه مثالهایی ست که من دیدم. یعنی به هر 4 نفر وظایف یکسان می دهد برای مثال اگر نامه ای ازطرف کارگزینی آمد هر 4 تا وظیفه دارید پاسخ یکسان بدهید. نامه می آید اما هیچگدام پاسخ نمی دهند. یا هر 4 تا یکسان پاسخ می دهند. این از عدم کارآمدی یک مدیر است. باید وظایف مشترک تا حد امکان کاسته و یا تفکیک بشود. شمایی که تا دیروز این وظایف را داشتید، یکی از وظایف شما کسر می شود که شبیه به وظایف خانم یا آقای فلانی ست و به ایشون واگذارمی شود و شما این وظیفه جدید را کامل به عهده بگیرید.

وقتی اتفاقی می افتد مسئولیت پذیری مشخص شده است. به صاحب آن فرایند ارجاع می دهید باید به من پاسخگو باشید. من خودم این اشتباه را اوایل که تازه بیزینسم را راه انداخته بودم در بخش حسابداری باهاش دست به گریبان بودم. مشکل این بود که من به هر کدام از حسابدارهای جدید می گفتم باید این فرایند را انجام بدهد و وقتی به مشکل بر می خوردند به آنها می گفتم که این چرا مشکل دارد؟ می گفتند که این داده هامربوط بمن نیست و مربوط به حسابدار قبلی هست.

یک روز این مشکل را برای همیشه ریشه کن کردم. یک حسابرس آوردم و به ایشان گفتم شما در این فرایند کلاً حسابهای مرا تراز کنید، آنجا که خطا دارد دربیاورید و آنجایی که خطا نداردجوری با هم همگام سازی کنید تا حسابها با هم درست بشوند. بعد از اینکه حسابها باهم ست شد حسابدار را دوباره سر جای قبلی گذاشتم و گفتم از امروز هرگونه مشکلی پیش آید مسئولیتش باشخص شماست.

امیدوارم که آگاه باشیم و بدانیم که در کسب و کارها برای رشد، زمان نیاز هست و درکسب وکارها ارکان مختلفی وجوددارد که باید با هم رشد کنند و اینکه اگر شما سال اول و دوم کسب و کارتان هست و تاحدود 40 درصد سود سالانه ندارید و ماهانه حداقل 4 درصد، نگهداری کسب و کار از نظر مالی و ریالی به صرفه نیست و باید تغییراتی در کسب و کار داده شود. با این اوصاف امیدوارم این نکات رادرزندگیتان بکاربگیرید.

عضویت باشگاه آکادمی موفقیت

نام | نام خانوادگی | نام شهر

10003715

و یا در وبسایت iransuccess.com خودتان نام نویسی را انجام دهید. تا از همایش ها و دوره ها مطلع شوید.

بر مدار ثروت و آرامش باشید / سامان کرمی

هو اوپونوپونو ho oponopono پاکسازی کوانتومی

تمرین پاکسازی کوانتومی (هو اوپونوپونو)

دوستان عزیز سلام امروز یکی از پرسش های ارسالی به آکادمی موفقیت ایران را بررسی می کنیم.

سوال : استاد کرمی عزیز سلام، شما گفته اید که باید تمام مسئولیت های زندگی خود را برعهده بگیرید. من با گفتن جملات و این که من مقصر تمام وقایع زندگی خودم هستم دچار احساس گناه شده ام. چگونه از حس گناه خارج شوم؟

پاسخ : دوست عزیزی پس ازشنیدن صحبت های من دچار احساس منفی گناه شده است.

اولاً خیلی خوشحالیم که شما انقدر تمرین کرده اید که حستان تغییر کرده. این یعنی که شما صحبت های را با دل و جان شنیده اید و سعی در تغییر موقعیت فعلی خود داشته اید. سعی در تغییر موقعیت موجود مرحله ی اول این فرایند است، اما در سطح دوم شما به دلیل تصورات و تفکرات نامناسب دچار تشویش ذهنی شده اید.

ما در سمینار گذشته « برج آزادی تهران » گفته ایم که مسئول تمام اتفاق های زندگیتان خودتان هستید.

مثال : ممکن است شما در کوچه ی محل زندگیتان شخصی با اتومبیلتان تصادف کند، مقصر کسی است که با ماشینتان تصادف کرده و مبلغ خسارت وارد شده به شما را هم پرداخت میکند، اما مسئولیت تعمیر، مذاکره و این که از آن روز به بعد مکان امن تری را برای پارک اتومبلیتان انتخاب کنید با خودتان است. پس معنای کلمه ای مقصر با مسئول بسیار متفاوت است.

انسان مقصرهمچنان در عالم خسران و زیان می ماند اما « فرد مسئول بحران را مدیریت » میکند هرچند مسئولین ما با این تفاسیر قابل قیاس نیستند. روی صحبت من مسئولین ژاپنی و اروپایی که نمونه ی یک مسئول واقعی هستند می باشند. از این مهم ترمسئولیت شخصی، زندگی، کسب و کار کمپانی خوتان است.

اگراین مطالب را باهم جمع بندی کنیم :

شما در تمام ابعاد زندگیتان مسئول هستید نه مقصر

این دو لغت را در ذهن خود ارزیابی کنید :

    • مقصر :کسی است که قصوری را انجام داده ، یا کم کاری کرده باشد.
    • مسئول : کسی است که باید به سوالات پاسخگو باشد ؛ سوالاتی از قبیل چه کار کنم که این اتفاق دیگر پیش نیاید؟ چرا این اتفاق پیش آمده است…؟ جواب این سوالات را باید به خودتان بدهید نه هیچ شخص دیگری.

با این تعاریف جدید هر اتفاقی که درزندگی شما رخ بدهد ممکن است شما مقصر باشید یا این که نباشید. اما چیزی که واضح است : «مسئولیت آن اتفاق تماماً با شما است».

 

مثال : اگر کودکتان خانه را بهم میریزد مقصرکودکتان است. اما مسئول شما هستید و شما می توانید تکنیک جدا کردن انسان ها از اتفاقات را به کار بگیرید. این موضوع را بهتر درک کنید که وقتی انسانی نباشد پس شما هم نمی توانید مسائل و اتفاقات پیش آمده را گردن کسی بیاندازید!! پس قبول می کنید که مسئولیت تمام اتفاقات پیش آمده با خودتان است. (این تکنیک را نیز در سایت آکادمی موفقیت می توانید دانلود کیند IranSuccess.Com).

 

تکنیک جدا کردن انسان ها از اتفاقات بسیار شبیه به تفکر ژاپنی ها درمدیریت است.

به همین دلیل فرهنگ عذرخواهی ژاپنی ها را بسیار دوست دارم، آنها به دلیل قطع اینترنت در ساعت 3 صبح به مدت30 ثانیه در یک هتل نامه ی عدر خواهی کتبی برای همه ی مشتریان می فرستند و به دلیل تاخیرقطارهای ژاپن مسئولین و تمام کارکنان خطوط ریلی ازمردم عذرخواهی می کنند. این فرهنگ، فرهنگ زیبایی است.

این یعنی مسئول تمام اتفاقات پیش آمده ما هستیم و یکی از دلایل پیشرفت ژاپن به دلیل رعایت اصول مسئولیت پذیری آنها است. در ایران مردم به دنبال مقصر و زندانی شدن او هستند تا تنبیه شود. آیا این راهکارمناسبی است!؟ خیر!

راهکار مناسب برای تغییر در یک جامعه چیست؟

به شما قول می دهم که راهکار مناسبی نیست! زیرا با زندانی کردن فرد مقصر چون انسان های مشابه او بسیار زیادند و می توانند آن کارها را مجددا انجام دهند. زیرساخت اصلاح نشده است و این روند درجامعه دوباره تکرار می شود؛ دلیل آن بسیار ساده است، آموزش های ما برمبنای یک اصل ساده (تنبیه شدن) است. یعنی مقصر اگر پیدا شود تنبیه می شود بنابراین شخصی که می خواهد مرتکب تخلف شود اول دنبال مرحله ی بعد می گردد که آیا تخلفی که می خواهد انجام دهد ارزش تنبیه شدن را دارد یا خیر!؟

مثال: آیا از لحاظ مالی می ارزد که ما در خیابان پارک دوبل انجام دهیم و 50 هزار تومن جریمه شویم؟ یا این که پارک معمولی انجام دهیم اما مقداری پول پارکینگ پرداخت کنیم؟

خوب با پرداخت 20 هزار تومان پول پارکینگ معلوم نیست که جریمه شویم یا خیر؟ با 5 بار تخلف ممکن است یکبار آن را گیربیفتیم. به جای 250 هزارتومان 50 تومان جریمه پرداخت می کنیم. اگر در پارکینگ برویم هزینه ی آن 100 هزار تومان می شود. با اندکی تامل متوجه میشویم که 50 هزار تومن از 100 هزار تومن کمتراست و انتخاب 50 هزار تومان انتخاب منطقی تری است!

 

در اینجا زمانی که مقصر پیدا شود جریمه میشود اما اگر بفهمدکه آن شخص کلاً یک شخص مسئول است یعنی اگرآنجا پارک کند باعث تشدید ترافیک، آلودگی، زشت شدن چهره ی شهر می شود. در بٌعد بیشتر فرهنگ ترافیکی و اقتصاد بین المللی اش به تک تک شهروندان هم مربوط می شود. هیچ وقت دیگر پارک دوبل انجام نمی دهد و هیچ وقت موجب بهم ریختن این سلسله مراتب نمی شود. این کاری است که اروپایی ها، ژاپنی ها بسیار بر روی آن در مدارس کار کرده اند. به نتایج عالی رسیده اند و نمونه های آن را در دستاورد های اجتماعی آنها قابل مشاهده است.

با این تعاریف جدید دوست عزیزی که دچار احساس گناه شده اید، اولاً این حس مقداری طبیعی است چون روح ما تا امروز احساس مسئولیت پذیری نداشته است. از امروز که شما تلاش کرده اید مسئولیت ها را به گردن خودتان بیاندازید یک مقدار احساس گناه طبیعی است. اما بخشی که شما در ذهنتان است این موضوع است که شما مقصرهستید؟ خیر. شما مقصر نیستید بلکه شما مسئول هستید.

و این موضوع کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند، خوشحالیم که سوال پیش آمده را مطرح کردید و امیدواریم که پاسخ ارائه شده به سوال شما بتواند شما را به آن ذهنیت مثبت که باید رسانده باشد.

منتظر ریافت پرسش های شما به آکادمی موفقیت ایران هستیم.

راه سریع ارسال پرسش ها در تلگرام

کسب و کار تهران

آکادمی موفقیت مشاوره تخصصی کسب و کار

آکادمی موفقیت در بخش مشاوره کسب و کار به شما نکاتی را می آموزد که شاید تا کنون به عنوان روش های برند سازی به آنها فکر نکرده باشید! خیلی ها تصور می کنند که برند سازی همان تبلیغات است و یا اینکه برند سازی و گسترش کسب و کار با هزینه های بسیار سنگین روبروست!

اما نمونه ای از فعالیت یک شرکت خودرو یی را در انتهای این متن برای شما مثال می زنم تا درک بهتری از یک شرکت، جامعه هدف و تمرکز بر مشتری سازی به شما داده باشیم و بدانیم مشاوره چه تاثیری در کسب و کار و آینده یک شرکت خواهد داشت.

بخش اول مشتریان هدف

به این فکر کنید که مشتریان هدف شما چه کسانی هتستند؟

مشتریان هدف مشتریانی هستند که بیشترین همخوانی (فراوانی) را برای استفاده از کالا و خدمات شما دارند. برای مثال جامعه هدف مزون ها و فشن شو ها (که مشتریان خوب ما هستند) معمولا دختران 16 تا 28 ساله می باشند. این طیف نشان دهنده میزان دقت به این جامعه هدف برای این رده سنی می باشد. اما آیا همین جامعه هدف برای فروش خانه و ویلا خودرو لولس جامعه آماری خوبی است؟

دختران جوان

بدون فکر پاسخ دهید: خیر! جامعه هدف مناسب برای خرید ویلا و خانه های لوکس، افراد با رده های سنی بالاتر و درآمدهای بیشتر می باشند. پس مرحله نخست جامعه هدف خود را انتخاب کنید و زوائد این جامعه هدف را حذف کنید. با خودتان نگویید من مشتری مثلا 50 ساله هم داشته ام! بله یک مورد که اگر سود آن را به هزینه های تمرکز و خدمات توزیع کنیم تقریبا سودی را نخواهد داشت!

انتخاب رسانه تبلیغاتی

رسانه تبلیغاتی را عمدتاً به عنوان عنصر بسیار حساسی نمی شناسند. اما رسانه تبلیغاتی همان پل ارتباطی میان شما و مشتریان شماست. پس باید آن را به درستی انتخاب و پیاده سازی کنیم. باز هم بر می گردیم به مثال تبلیغات برای مزون ها و سالن های زیبایی. اگر رسانه تبلیغاتی شما اینستاگرام باشد مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص می دهد تا بروشور های کاغذی و کاتالوگ (تحت تاثیر همان جامعه هدف)

برعکس برای افرادی که در مراکز خدمات گردشگری به دنبال یه هتل یا اقامتگاه موقت می گردند نصب یه بنر فیزیکی یا توزیع بروشور می تواند موثر تر واقع شود.

بخش سوم انتخاب محتوای رسانه

این انتخاب بسته به تجربه شخصی و تیم تحقیق و توسعه  R&D شما در همان رسانه می تواند دو برابر مشتریان شما را افزایش دهد. اگر شرکت های تبلیغاتی معتبر این کار را برایتان با هزینه های بالا انجام می دهند. باز هم به آنها کار خود را بسپارید زیر سود نهایی حاصل از این کار شما را متعجب خواهد کرد. بخش تخصصی اصول توزیع و یا پخش رسانه است که شما را متحیر می کند. که در بخش های بعدی (نوشته بعدی) در باره آن صحبت خواهیم کرد.

مثالی از شرکت خودرویی که قصد تبلیغات گران قیمت را داشت

یک شرکت خورویی انجام تبلیغات در تابستان را در برنامه برندسازی خود گنجانده بود. با من تماس گرفتند برای اینکه آیا می توانند هزینه مربوط به بیلبورد های داخل اتوبان های را برایشان کم تر کنم (ماهانه 40 میلیون) البته این قیمت در جای خود با ارزش است و من توصیه می کنم از این بیلبورد ها استفاده کنید اما نه برای هر کاری!

با مجموعه جلسه ای نیم ساعته داشتیم و به نتایج جالبی رسیدم که به شرح زیر برای شما بیان می کنم تا تاثیرات یک مشاوره خوب را در زمینه کسب و کار درک کنیم.(البته این تعریف از خود نیست و ممکن است ایده خود شما چندین برابر این راهنمایی موثر باشد)

  • سوال : ما چه چیزی را می فروشیم؟

خودرو های کارکرده و دست دوم (یک جور حمایت از خودرو صفر نخریم) بعد متوجه شدیم که خودرو های فروخته شده قیمت هایی در حدود زیر 200 میلیون تومان را دارند.

خودرو های فروخته شده می توانند برای این شرکت سود آوری بین 1 الی 10 میلیون را به همراه داشته باشد. اکنون نوبت می رسد به محاسبه ضریب بازگشت سرمایه.

تبلیغات موثر برندسازی

اگر ان چهار تابلو را به مدت 3 ماه هر کدام 30 میلیون هم در اختیار می گرفتیم حدود 360 میلیون تومان هزینه سه ماهه تبلیغات یعنی ماهانه بیش از 100 میلیون تومان هزینه می شد که باید روزانه حد اقل 3 میلیون تومان فروش یا بیشتر را به همراه می داشت به عبارتی باید هر روز حد اقل 2 فروش انجام می شد. این اتفاق با توجه نحوه اداره سنتی (اتوماسیون نشده بود) فعلی فروشگاه ممکن نبود.

هر چند بعد ها در طرح طولانی تر اجرای بیلبورد در دستور کار قرار گرفت!

طرح جایگزین استفاده از آفتابگیر ها برای تابستان بود (البته چون شرکت خودرویی بود). به این صورت که در بازار (تیر 96) هر آفتابگیر با قیمت تقریبی 10 الی 15 هزار تومان به فروش می رسید. با استعلامات قیمتی با جنس مناسب و برند این شرکت در قالب آفتاب گیر ها که در زمینه خودرو بود با قیمت تمام شده زیر 5 هزار تومان آماده تحویل شدند.

  • مرحله بعدی استفاده از بازار فروش خودرو های دست دوم برای برند سازی بود. محل های فروش خودرو با جامعه هدف خودرو های کارکره بازار جمعه های چیتگر می باشد. با فروش این آفتاب گیرها در ورودی پارکینگ در آن روز های گرم به قیمت بسیار پایین 5 هزار تومان وسوسه کننده بود. همه کسانی که می خواستند واقعا از این آفتابگیر استفاده کنند به آن پول می دادند و تهیه می کردند. مطمئن بودیم که قطعا از آن استفاده می کردند.

بعد از مدت کوتاهی فروشندگان لوازم خودرو خودشان اقدام به خرید عمده برای فروش کردند(ارتقاء در تعداد فروش). این یعنی جنس تبلیغاتی خود را می فروختیم! سود نقدی هم می کردیم. این نوع تبلیغات خلاقانه علاوه بر اینکه

  • هیچ هزینه ای نداشت
  • بیلبورد های در تمام شهر ایجاد کرد
  • در تمام طول تابستان پابرجا بود
  • تبلیغات دقیقا در دست جامعه هدف قرار گرفت
  • ایجاد درآمد مستقیم داشت
  • مخاطب برای نگهدای از آن تلاش می کرد(هزینه پرداخته بود)
  • همیشه همراهش بود (مثل بیلبورد فراموش نمی شد)
  • و …

اگر شما هم بتوانید کارهای خلاقانه در حوزه کسب و کار خود انجام دهید. علاوه بر اینکه می توانید در هزینه ها بسیار صرفه جویی کنید می توانید حتی در تعداد مشتریان خود نیز انقلابی به پا کنید که خودتان هم متعجب شوید. (درامدتان تصاعدی میشود)

«طرح نمونه یکی دیگر از تبلیغات پیشنهادی»

اگر در تهران یا شهرستان هستید همین حالا باما تماس بگیرید و با راه های ارتباطی مناسب راهنمایی ها خود را دریافت کنید.

یک ایده و یک اجرای مناسب می تواند از چندین سال تلاش بدون برنامه بیشتر به شما کمک کند.

منتظر تماس شما هستیم.

آکادمی موفقیت ایران